اتهام دولت به كميته ملي المپيك ايران: التهاب آفريني كردند!
وزیر ورزش و جوانان با انتقاد از از برگزار نشدن انتخابات کمیته ملی المپیک، تاکید کرد مسوولان این کمیته با التهاب درست کردن برای ورزش کار صحیحی انجام ندادهاند.
محمد عباسی، وزیر ورزش و جوانان ضمن بازدید از ایسنا به گفتوگو با
خبرنگاران اداره ورزشی نشست و درباره چالشهای موجود در ورزش و مسائل روز
گفتوگوی مفصلی را انجام داد. بخش اول این گفتوگو که مربوط به موضوعات
فوتبال بود، چند روز پیش منتشر شد و بخش دوم که در رابطه با برنامههای
وزارت ورزش و جوانان، انتخابات کمیته ملی المپیک، تغییرات در فدراسیونهای
ورزشی و موضوعات روز ورزش است را در ادامه میخوانید.
* کمی به عقب برگردیم. کاروان ایران در بازیهای المپیک و پارالمپیک
لندن درخشش زیادی داشت تا جایی که بهترین نتایج ورزش ایران در طول تاریخ به
دست آمد.
در جهان و در طول تاریخ امید به موفقیت یکی از دلایل بااهمیت کشورها برای
تلاش کردن در عرصه ورزش است، به همین دلیل همه سعی میکنند تا موفقیتشان
را به ثبت برسانند. رهبر معظم انقلاب در توصیف جریان ورزش قهرمانی تعبیر
بسیار زیبایی دارند و میفرمایند ورزش قهرمانی مانند قلهای است که
دامنهاش را جوانان باانگیزه تشکیل می دهند. اگر این قله نباشد، ممکن است
بقیه با امید این کار را دنبال نکنند. با اینکه در وزارتخانه ورزش همگانی
اولویتمان است اما اهمیتی که ورزش قهرمانی را به لحاظ ترویج اصل ورزش،
تحرک و ایجاد انگیزه در جوانان دارد به عنوان یک موضوع مهم مورد توجه قرار
دادهایم. اگر بخواهیم حساب کنیم که همه نخبگان کره زمین هر 4 سال یک بار
در بازیهای المپیک دور هم جمع میشوند، در آن میدان باید با یک شگرد
بینالمللی خاصی هماورد مدعیان جهانی باشیم. در المپیک 2012 لندن ما بهترین
نتیجه بعد و قبل از انقلاب را کسب کردیم. این موفقیت به فضل الهی رقم خورد
و بسیار ارزشمند بود.
* بعد از بازیهای المپیک لندن و به دنبال نتایج خوب کاروان ایران برخی
سعی کردند این نتایج را حاصل کار خود بدانند. به نظر شما این موفقیتها
دستاورد تلاش چه کسانی بود؟
ما معتقدیم که این موفقیت متعلق به ملت ایران بود و به فرد خاصی تعلق
ندارد. ما دستگاه سیاستگذار و متولی ورزش کشور هستیم و سعی داریم از این
اقدام موثر که در تاریخ ایران اتفاق افتاد، برای برنامههای آتی استفاده
کنیم. در این توفیق عوامل زیادی موثر بودند. برخی افراد گمان میکنند که
نتایج فقط حاصل کار ما بوده اما من میگویم این فضل الهی بود و حاصل کار
فرد خاصی نیست. اینکه یک وقتهایی عملکرد برخی نادیده گرفته شود به طوری
که انگار اصلا وجود نداشتهاند کار خوبی نیست. به نظر من خوب است که گروهی
از دانشجویان یا متخصصین بررسی کنند نقش عوامل و دستگاههای متعدد را در
پیروزی یا شکست همه رشتههای ورزشی مثلاً مقامات محلی، پدران و مادران،
اعتباراتی که در محل تصویب میشود به حمایتهای دولت و … به هر حال همه
در آن سهیم هستند. متاسفانه بعد از موفقیت در لندن برخی سیاهنمایی کردند.
همپای موفقیت ورزشکاران، در رسانههای خارجی این سوال مطرح شد که آیا این
توفیق حاصل کار ورزشکار بوده یا نظام. این گونه سوالات جهتدار یعنی این که
نمیتوانند توفیق یک سیستم را ببینند و متأسفانه دیده میشود در داخل هم
غفلت میشود و با طرح نقشها مثلاً فقط خود ورزشکار یا مربی بقیه عوامل را
نادیده میگیرند و در عوض اگر مشکلی پیش بیاید همه شکست را متوجه متولیان
ورزش یا کشور میکنند که صحیح نیست.
* بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که نباید بعد از بازیهای المپیک
ورزشکاران به حال خودشان رها شوند و فقط وقتی که رویداد مهمی داریم به
آنها توجه کنیم. از بازیهای لندن 6 ماهی گذشته چرا ورزش ما شب امتحانی
است؟
این روش درست نیست. ما بیبرنامه نیستیم. به لحاظ حرفهای نمیگویم شش ماه
بعد از بازیهای المپیک فرصت ریکاوری است ولی باید به ورزشکار فرصت داد تا
تجدیدقوا کند. بعد از المپیک برخی ورزشکاران آسیب میبینند و نیاز دارند که
مصدومیتشان را برطرف کنند. به هر حال فضای موفقیت یک ماه عسل دارد.
ورزشکار نیاز به زمان دارد که از این شرایط خارج شود. از نظر برنامهای از
فردای بازیهای المپیک کار ما شروع میشود. نباید از ورزشکار توقع داشت که
او هم آماده باشد. چرا که ورزشکاران هر کاری داشتند گذاشتند بعد از پایان
بازیهای المپیک. باید به آنها فرصت داد که به زندگیشان هم برسند. بعد از
گذشت 6 ماه از بازیهای المپیک، ما بررسی کردیم تا ببینیم از میان
ورزشکارانی که در المپیک شرکت کردهاند چه کسانی میتوانند در المپیک بعدی
حضور پیدا کنند، ممکن است 30 – 40 درصد ورزشکاران شرایط حضور در بازیها را
داشته باشند یا بیشتر. باید از میان ورزشکارانی که در بازیهای جهانی و
آسیایی و ملی حضور پیدا میکنند استعدادیابی کنیم و باقی تیم اعزامی را
تعیین کنیم. این هم کاری است که باید در فاصله نزدیک تا بازیهای المپیک
انجام شود چرا که ابتدا باید مشخص شود چه کسی میتواند سهمیه بگیرد. من
قبول دارم که نباید از احوال ورزشکاران غفلت کرد. نباید اجازه دهیم که 6
ماه مانده به بازیها و در واقع شب امتحان به یاد ورزشکاران بیفتیم. هیچ
وقت کاری که باید چهار ساله انجام شود در 6 ماه قابل انجام نیست. این تذکر
بهجایی است.
* سال آینده سال مهمی برای ورزش کشور است. بازیهای آسیایی و حضور در
رقابتهای انتخابی المپیک را پیش رو داریم، اما مشکلات مالی دست فدراسیونها
را بسته است…
ما امسال مانند سایر دستگاهها با مشکل کمبود اعتبارات مواجه بودیم،
تیمهای ورزشیمان الان باید در مسابقات مقدماتی شرکت کنند، این حضور الان
ما را نگران میکند که بخشی از این مشکلات مالی در روند کار تأثیر بگذارد
که انشاا… حل میشود.
* آقای عباسی! شما زمانی به مدیریت ورزش آمدید که دو سازمان ملی جوانان و
تربیت بدنی با هم ادغام شدند، در آن شرایط ورزش هم مشکل شدید مالی داشت و
هم اینکه با حواشی بسیار زیادی روبهرو بود. آیا با تشکیل وزارت ورزش و
جوانان موافق بودید؟
مجلس میتواند تشخیص دهد که چه ساختارهایی میتوانند در قالب وزارتخانه
دربیایند. تصمیم این نبود که سازمان تربیت بدنی تبدیل به وزارت شود، بلکه
موضوع این بود که دو سازمان ملی جوانان و تربیت بدنی ادغام شوند. این مسئله
بحثبرانگیزتر بود. اینکه این دو سازمان با هم سنخیت داشتند یا نه بیشتر
مورد نقد قرار گرفت. برخی اعتقاد داشتند که این دو مقوله سنخیتی با هم
نداشتند، در صورتی که بعد از مطالعاتی که انجام شد دیدیم که در بیشتر
کشورهای دنیا این دو سازمان در یک قالب فعالیت میکنند، البته در این
سازمانها ابتدا مسائل مربوط به جوانان مطرح میشود و بعد ورزش، نه اینکه
بگوییم بخش جوانان مغفول مانده اما ممکن است نوع فعالیت این دو مقوله از یک
صنف نباشد. ورزش التهاب دارد و عملیاتی است، در صورتی که بخش جوانان و این
وظیفه یک کار ستادی است. باید بپذیریم که نگرش به این دو مقوله باید اصلاح
شود و هر کدام در جایگاه خودشان دیده شوند.
* یکی از دلایل نمایندگان برای تبدیل سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش
بحث سوال از وزیر بود. حتی در شرایطی که ورزش ایران در بازیهای المپیک و
پارالمپیک موفق عمل کرد نمایندگان به دنبال استیضاح شما بودند. آیا به طرح
موضوع استیضاح از وزیر پس از هر شکست اعتقاد دارید؟
من خودم زمانی نماینده مجلس بودم. به فضای آنجا کاملا آشنا هستم. بخشی از
بگومگوهای تشکیل وزارت ورزش برای این بود که نمایندگان به دنبال این بودند
که این مسول در مقابل مجلس پاسخگو باشد. سازمان تربیت بدنی وقتی تبدیل به
وزارت ورزش شد یعنی از معاون رییس جمهور نمیشد سوال کرد حالا ممکن است.
حتی از من که از درون مجلس بودم و سابقه رفاقت هم داشتیم چند بار سوال
کردند که باید جواب میدادم. البته سوالات آنها مربوط به بخش ورزش نبود
چرا که بخشهای ورزشی مجلس حواسشان جمع بود. بیشتر سوالات فردی بود و ربطی
به ورزش نداشت. بیشتر در مورد اینکه چرا فلان مدیر عوض شده و میتوانست
ادامه کار دهد از من سوال میشد. این اشکال در سازمان ما نیست. تغییرات حق
وزیر است. برخی مسائل موضوعیت نداشت اما سوال میشد. به عنوان مثال یکی از
سوالها این بود که فامیلهای من در وزارت ورزش استخدام شدهاند. در صورتی
که من هیچ کس را نداشتم. معلوم بود که برخی در جریان ورزش نبودهاند.
متاسفانه همپای موفقیت ما در المپیک، بحث استیضاح مطرح شد. حتی وقتی
مسابقههای کشتی جام جهانی را در تهران میزبانی میکردیم، از من یک سوال
شد. اما موضوع سوالات که در جایی تا پای امضا برای استیضاح پیش رفت ریشه آن
تغییر مدیری در استانی بود که امکان توافق باهم ممکن نبود. لذا برادری سعی
کرد در قالب چند سوال موضوع را مطرح کندد.
* برویم سراغ انتخابات کمیته ملی المپیک. 5 ماه از آغاز روند اصلاح
اساسنامه کمیته ملی المپیک میگذرد. انتخابات چند ماهی است که به تعویق
افتاده. برخی روند اصلاح اساسنامه را طولانی میدانند و برخی دیگر اعتقاد
دارند اصلاح کاری زمانبر است. نظر شما چیست؟
سیاستگذار ورزش در کشور چند جای مختلف نیست. از طرفی قواعد روشن هستند و
همه باید از آن تبعیت کنیم. ما در مقابل با هیچ کس نیستیم. هیچ چیز
دلبخواهی نیست. جریان انتخابات کمیته ملی المپیک کاملا شفاف است و دو جور
نظر هم وجود ندارد. همه ساله بعد از بازیهای المپیک طی یکی، دو ماه
انتخابات کمیته ملی المپیک در کشورهای مختلف برگزار میشود. هر کسی به هر
دلیلی انتخابات برگزار نکند از منشور المپیک تخطی کرده و آن را به تعویق
انداخته است. این قضیه هم دو دلیل دارد؛ یا اداره کنندگان نمیتوانند
برنامهریزی درست و به موقعی داشته باشند یا اینکه برخی عمداً تعلل میکنند
که ما به این مسئله ورود نمیکنیم. غیر از اینها چیز دیگری نمیتواند
باشد. اینکه ما در ایران موضوعی مربوط به اساسنامه کمیته المپیک داشته
باشیم درست نیست. خبر کاملا رساست. شایعهای در کار نیست. IOC به طور منظم
نامه میدهد و میگوید که هر 4 سال یک بار اگر میخواهید میتوانید در
اساسنامه بازنگری کنید. اینجا هم نامه داده است که آیا میخواهید
اساسنامهتان را بازنگری کنید یا خیر اگر قصد آن را دارید؛ قبل از انتخابات
کمیته ملی المپیک یا بعد از آن انجام میدهید.
* شما اخیرا اعلام کردید که اساسنامه کمیته ملی المپیک نیاز به بازنگری
نداشته و انتخابات میتوانسته قبل از اصلاح اساسنامه برگزار شود.
ما به عنوان دستگاه ناظر و سیاستگذار به دوستان میگوییم که طبق همین
نامه که عرض کردم دلیلی نداشته است که با عنوان اصلاح اساسنامه انتخابات را
عقب بیاندازید و شما اگر میخواهید در اساسنامه بازنگری کنید باید از قبل
این کار را میکردید چون 4 سال وقت داشتید. کسی که قصد سفر دارد باید از شب
قبل لوازمش را آماده کند نه اینکه در دقایق آخر دنبال وسایلش بگردد.
داستان روشن و معلوم است. این نقد وارد است که اشکالی در برگزار نشدن
انتخابات کمیته المپیک وجود دارد، اگر میخواستیم اساسنامه را اصلاح کنیم
باید از قبل این کار را میکردیم و وقتش را داشتیم. اینکه التهاب درست کنیم
کار صحیحی نیست. اساسنامه ما هم به نظر من موضوع خاصی نداشته است که باید
اصلاح میشد و یا بخاطر آن انتخابات را عقب بیاندازیم.
* ما همیشه شاهد اختلاف و درگیری میان روسای کمیته ملی المپیک و مسئولان
سازمان تربیت بدنی و حالا وزارت ورزش و جوانان بودهایم. اگر انتخابات
کمیته ملی المپیک در زمان دولت جدید برگزار شود، رییس کمیته المپیک با وزیر
جدید ورزش هماهنگ خواهد بود. آیا شما مخالف هماهنگی بیشتر دولت و کمیته
المپیک هستید؟
این دو مغایر هم نیستند. هماهنگی باید وجود داشته باشد. قطعا بدون آن مشکل
خواهیم داشت. اگر کمیته ملی المپیک که تماماً با امکانات دولت اداره میشود
با دستگاه سیاستگذار هماهنگ نباشد نمیشود دولت امکانات بدهد و کمیته ملی
المپیک بگوید که مستقل است و خودش کارهایش را انجام میدهد بنابراین بحث
ناهماهنگی میان دو نهاد منتفی است. هرجا پیش آمده مسکلساز بوده است. آنچه
اصل است اینکه مسئولان وزارت ورزش و کمیته المپیک با هم تعامل کنند. اما
اینکه افراد حاضر در دوره جدید کمیته المپیک چه کسانی باشند بستگی به
انتخابات دارد. که اگر تخلف نشود یعنی حق تعیین سرنوشت کمیته به مجمع آن
سپرده نشود،باید مجمع اقدام نماید.
* سابقه نشان داده که سیاست و مدیریت ورزش خیلی از هم جدا نیستند. دولت
بعدی قطعا به کمیته المپیک نظر دارد. وزارت ورزش همیشه نمایندهای در
انتخابات کمیته المپیک داشته است آیا شما بنا دارید شخصی را برای کمیته
المپیک معرفی کنید؟
این دست ما نیست. انتخابات کمیته المپیک حدود یک سال قبل از دولت جدید
برگزار میشود. نمیتوان آن را کاری کرد چون در اختیار ما نیست اما آنچه
مسلم است دو نهاد ورزشی باید با هم هماهنگ باشند. البته باید بدانیم که نقش
هماهنگی کمیته المپیک با وزارت ورزش است. اگر کسی هماهنگ نیست نباید دردسر
درست کند یا در ورزش التهاب ایجاد کند افرادی که میآیند باید سیاست نظام
را رعایت کنند. ناهماهنگی در هیچ نهادی درست نیست. انتخابات کمیته المپیک
یک امر داخلی است و خیلی جنبه بیرونی ندارد که جامعه درگیر آن شود. با
انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر فرق دارد. حدود 60 نفر حق رای دارند.
اینکه این موضوع را چند ماه تبدیل به یک جریان اجتماعی کنیم و همه در جریان
آن قرار بگیرند و دلواپس شوند اقدامی است که انصافا به نفع جامعه نیست.
هنوز به این فکر نکردیم که چه کسانی در وزارت ورزش در انتخابات کمیته حضور
پیدا کنند اما اعتقاد دارم ترکیب جدید کمیته باید ترکیبی از نظام اجرایی
عقلانی و ورزشی جامعه باشد چون کار کمیته المپیک یک کار کلان است. ما ملت
رشیدی هستیم افراد باید حواسشان جمع باشد. بعضیها با ایجاد اختلاف و به
همزدن قاعده میخواهند ثابت کنند که قدرت ایجاد دمکراتیک را نداریم در
حالی که در ایران خلاف آن است ما ملت رشیدی داریم. برخی رسانهها هم گفتند
که برگزاری انتخابات کمیته المپیک جنگ قدرت استدر حالی که این منطق غلط است
که تذکر دستگاه سیاستگذار را به اختلاف تعبیر کنیم.
* آقای عباسی! اخیرا اعضای هیات اجرایی کمیته ملی المپیک در گفتوگوهای
مختلفی اعلام کردند که IOC برای برگزاری انتخابات سه شرط برای ایران گذاشته
که یک شرط آن اصلاح اساسنامه کمیته ملی المپیک است و دو شرط دیگر مربوط به
وزارت ورزش و جوانان. آیا برای برگزاری انتخابات قصد دارید روسای برکنار
شده را برگردانید؟
همه چیز خیلی روشن و مشخص است. اصلا چنین بحثی وجود ندارد. کمیته المپیک
اساسنامه مجزایی دارد که هیچ ارتباطی به جای دیگری ندارد. ما اگر دنبال
بهانه هستیم میتوانیم هر چیزی بگوییم، مثلا به ما بگویند که اگر
ساختمانتان را تغییر ندهید اجازه برگزاری انتخابات را ندارید. ما نباید به
کسی اجازه دهیم در امورمان تا این حد دخالت کند چرا که به آنها هیچ
ارتباطی ندارد. اساسنامه کمیته المپیک موضوعی جداگانه است. برگرداندن روسای
برکنار شده بر اساس اساسنامه و قوانین کشور هم فدراسیونها حرف خندهداری
است. چرا که اتفاق جدیدی در ایران رخ نداده که بخواهیم به قبل برگردیم. این
رویه سالهاست در ورزش ایران طق روال انجام میشود. ما اگر دنبال بهانه
باشیم، بله میتوانیم هر چیزی بگوییم تا انتخابات را برگزار نکنیم. اصلاح
اساسنامه فدراسیونها و برگرداندن روسای برکنار شده هیچ ارتباطی به
انتخابات کمیته المپیک ندارد. مدیریت یعنی تصمیمگیری. ما جای کسی آمدیم و
کسان دیگری به جای ما میآیند. جالب است امروز ما را به خاطر چیزی نقد
میکنند که سالها در ورزش روال بوده و در دورههای گذشته چند برابر این
تغییرات بوده است. من طرف هیچ کس و هیچ جا نیستم، رقیب کسی هم نیستم.
انتخابات باید برگزار شود. من کاری ندارم که چه کسی به کمیته المپیک
میآید. سیستم و رسانهها باید افراد را وادار کنند که تخلف نکنند. شما از
من به عنوان وزیر سوال میکنید که چه چیزی درست است، من هم میگویم هرچه
ضابطه و مقررات بگوید.
* از زمان تشکیل سازمان تربیت بدنی دغدغه روسا تقریبا یکسان بوده. بعد
از تشکیل وزارت ورزش و جوانان آیا نباید مباحث ورزش را کمی کلانتر دید؟ تا
چه زمانی وزیر ورزش باید به یک ورزشکار فکر کند؟ آیا تاکنون فکر کردهاید
که طرح جامعی که اساتید این کشور صدها ساعت به آن پرداختند را اجرایی کنید؟
یکی از دلایلی که من میخواهم درگیر موضوعات کوچک بشوم و کمتر موافق
پرداختن به و مباحث ریز یا بیحاصل نشوم اتفاقأً پرداختن به برنامههای
کلان بود. مثلاً وقتی برای قضاوت یک داور در یک بازی از من سوال شود، آن
هم برای موضوعی که هیچ ارتباطی به وزیر ورزش ندارد چه باید کرد؟ بقیه هم
باید بدانند که ما در وزارت ورزش باید به کارهای کلان فکر کنیم. ما در طول
مدت گذشته سه کار مهم انجام دادیم. اول اینکه پایه ساختار وزارت جدید را
درست کردیم. من افتخار میکنم که به عنوان اولین وزیر ورزش خدمت کردم.
ادغام دو سازمان و تعریف ساختار جدید برای آن کار پردردسری بود. همزمان با
این کار ما میزبانی رویدادهای جهانی را داشتیم. ممکن بود به دلیل تعریف
ساختار از کارهای دیگر بمانیم. در وهله سوم هم روی طرح جامع کار کردیم. من
تمام برنامههای گذشته را دیدم. خود من سالها در دانشگاه برنامهریزی
استراتژیک تدریس میکنم. حداقل میتوانم برای سازمان خودم به 100 نفر
بیاموزم که چه کار کنند. همه برنامههای قدیمی را شخصا مطالعه کردم از جمله
اقداماتی که آقای هاشمی طبا داشتند یا بقیه دوستان تا حالا هر اقدامی که
انجام شده بود را جمعبندی کردیم. قرار است سال آینده برنامهای را به
عنوان برنامه جامع ورزش و امور جوانان رونمایی کنیم. وظیفه مهم من این است.
وقتی پایه گذاشته شود، آیندگان هم همین مسیر را میروند.
* به دلیل تغییر و تحولات فدراسیونهای ورزشی کرسیهای بینالمللی بسیار
زیادی را تاکنون از دست دادیم که از جمله مهمترین آنها میتوان به
کرسیهای ایران در کمیته بینالمللی المپیک و فیفا اشاره کرد. آیا شما به
عنوان وزیر ورزش وجوانان بنا ندارید کاری کنید که وقتی چالشهایی مانند حذف
کشتی از المپیک پیش میآید، نمایندهای برای دفاع از حقوق ایران در مجامع
جهانی وجود داشته باشد تا فریادهای ما در داخل کشور نباشد و بتوانیم
حرفهایی در مجامع بینالمللی داشته باشیم؟
در خیلی از مجامع بینالمللی متأسفانه مسایل سیاسی دخالت دارد. در بعد
سیاسی باید پذیرفت که بعضی از قدرتهای جهانی خصومتشان را با ایران دنبال
میکنند ممکن است در ورزش هم دخالت دهند. همین کشتی معلوم نیست که در
نظامهای بینالمللی درست شکل گرفته باشد. عمده کشورهای عضو فیلا از
کشورهای صاحب نام کشتی نیستند. بلژیک و سوئیس در کجای کشتی قرار دارند؟ در
عوض ایران، روسیه، ترکیه و آمریکا که کشتی دارند عضو فیلا نیستند. نباید
فکر کنیم همه آنچه در نظامهای جهانی وجود دارد خوب و عادلانه است. الزاما
در مجامع جهانی بر مبنای ورزش تصمیمگیری نمیشود. بنا داریم با صاحبان
کرسیهای بینالمللی جلسهی مشترک بگذاریم و صحبت کنیم. برخی هم باید
حواسشان جمع باشد. البته بودهاند افرادی از ایران که متأسفانه با دیگران
تبانی میکنند و منافع ملی را در نظر نمیگیرند و یا منافع شخصیشان را
دنبال میکنند گرچه از این جور افراد کم هستند اما همه باید دینشان را به
نظام و مردم انجام دهند. به هرحال باید از کرسیهای بدست آمده حمایت شود.
* اما ما بارها شاهد بودیم که سرپرستان جدید در فدراسیونهای ورزشی،
روسا یا مسئولان قبلی فدراسیون را به مجامع بینالمللی برای ابقا در
سمتهایشان معرفی نکردند و ما کرسیهای زیادی را از دست دادیم، در حالی که
سوای عملکرد آن مدیر اگر ملی نگاه میکردیم میتوانستیم نمایندگانی برای
دفاع از حقوق ایران در چالشهای مختلف پیش روی ورزش داشته باشیم.
همیشه این طور نیست. بر عکس آن هم دیده شده است ما یک نفر را با امکانات و
فرصتهایی که برایش ایجاد کردهایم به مجامع جهانی فرستادیم و دیدیم که آن
فرد با دیگران ارتباط برقرار کرده و به فکر ورزش کشورش نیست. من به تحقیق
میگویم که در مسائل اخیر ورزش از بیرون فشاری روی ما نبود بلکه عدهای
ازداخل به دلیل مسائل شخصیشان به این مسائل دامن زدند. و بعضی از
فدراسیونهای جهانی را بر علیه ورزش کشور تحریک کردند و یا بهانه دست
دیگران دادند تا ورزش کشور را ملتهب کنند این همان بداخلاقیهایی است که من
نگران آن هستم.
* با پایان یافتن بازیهای المپیک چهار سال زمان داریم تا برای رشتههای
پایه و پرمدال برنامهریزی کنیم. به نظر بسیاری از کارشناسان ورزش، کشوری
سالم است که به رشتههای پایه اهمیت بدهد. اخیرا موضوع حذف کشتی از المپیک
ورزش ایران را با چالشهای زیادی مواجه کرد. آیا نباید با کار کردن در
رشتههای پایه از مدالآوری در چند رشته خاص جلوگیری شود.
بعد از بازیهای المپیک در جلسات کارشناسی این مسئله را تحلیل کردیم و با
وجود موفقیتهایی که در لندن به دست آمد دیدیم که نواقصی هم داشتیم که باید
آن را کاهش دهیم. یکی از این نواقص این بود که به رشتههای پرمدال و مهم
بیشتر توجه کنیم. ژیمناستیک، شنا و دوومیدانی نیاز به حمایت دارند.
رشتههایی هستند که برای سایر رشتهها موثر هستند. قصد داریم به آنها توجه
ویژه کنیم. امیدوارم این نقیصه برطرف شود. حذف کشتی مسائل دیگری دارد ولی
ما ناچاریم برای اینکه مدالهایمان محدود به چند رشته نباشد به رشتههای
پرمدال نگاه جدیتری کنیم. خوب نیست تمرکزمان فقط روی چند رشته باشد. به
عنوان مثال در شنا ایران استعدادهای زیادی دارد. در این رشته هم مدالهای
بسیار زیادی توزیع میشود. در شرایطی که در کشتی بیشتر از چند مدال توزیع
نمیشود.
* برای میزبانی جام جهانی کشتی ابتدا این فشار را به ایران آوردند که
جایزه 400 هزار دلاری به مدالآوران اختصاص دهند. در حالی که سال گذشته این
رقابتها 20 هزار دلار بیشتر جایزه نداشت. در نهایت هم در مجموع کشتی آزاد
و فرنگی 150 هزار دلار به مدالآوران پاداش دادیم. چرا باید اجازه
میدادیم در وضعیت اقتصادی کنونی کشور این سرمایه از جیب ورزش کشور میرفت؟
شنیدم که در سال گذشته روسیه در این رقابتها 30 هزار دلار جایزه داده بود،
معنای آن این است که هرکس مطابق ظرفیت خودش و سطح مسابقات هزینه کند چرا
ما باید بیشتر پول میدادیم؟ ما پذیرفته بودیم که میزبان باشیم اما نباید
مجبور میشدیم که هرچه دیگران میگویند بپذیریم. نباید بهانه به دست کسی
بدهیم تا خواستههایشان را به ما تحمیل کنند. ما در ضوابط کلی جهانی با
همگرایی موافق هستیم. باید انصاف داشته باشیم. در زمان مدیریت جدید کشتی
دو رویداد بسیار بزرگ را پشت سر گذاشتیم. بزرگترین موج قهرمانی کشتی در
المپیک و جام جهانی به وجود آمد اداره و ساماندهی و مدیریت آن کار بزرگی
بود که باید تشکر کنیم نباید این موفقیتها را نادیده گرفت اما اینکه
بگوییم اوضاع گل و بُلبل است درست نیست. به نظر من باید از مدیریتهایی که
کار کلان را بر عهده دارند حمایت شود نباید در حین انجام کارهای بزرگی
مانند این مسابقات مدیریت کشتی تضعیف شود. اما اگر انتخابات برگزار کردیم و
به جای یک نفر، یک نفر دیگر رای آورد نمیتوانیم هر روز دخالت کنیم. درست
است که تا حدی میتوان برنامهریزی کرد اما انتخابات، انتخابات است.. یک
جاهایی واقعا افراد مختار هستند که خودشان تصمیم بگیرند. ما میخواهیم
وضعیت را پایدار کنیم. انتخابات برگزار میکنیم و هرچه که شد آن را
میپذیریم. نقصی هم اگر باشد انشاءا… برطرف میشود.
* اخیرا شایعههای زیادی مبنی بر تمایل وزارت ورزش و جوانان به رفتن
خطیب از فدراسیون کشتی به گوش میرسد. آیا اظهارات شما به این معناست که
خطیب رییس بعدی فدراسیون نخواهد بود؟
انتخابات کشتی دور نیست. تصمیم این است که انتخابات برگزار شود. تغییر در
فدراسیون کشتی هم منوط به انتخابات است. ولی ما بنا نداریم که دیگر
فدراسیون کشتی با سرپرستی اداره شود. باید انتخابات برگزار شود و هر
نتیجهای که رقم خورد از آن حمایت میکنیم.
* شنیده میشود موج جدید تغییرات در فدراسیونهای ورزشی در پیش است. مدیریت چه فدراسیونهایی دستخوش تغییر خواهد شد؟
همانطور که قبلا عرض شد مدیریت یعنی تصمیم گیری و در تصمیمات هم ممکن است
به تغییرات نیاز باشد. لذا نمیشود گفت که هیچ تغییری نخواهد بود زیرا ممکن
است اقتضا کند و نه اینکه الزاماً قرار گذاشتهایم تغییراتی ایجاد شود. به
هر حال یک جاهایی تغییر پیش میآید. به عنوان مثال وقتی رییس فدراسیونی
میگوید میخواهد برود ما نمیتوانیم اجبار کنیم. بنابراین موافقت میکنیم،
نام این هم میشود تغییر. این درست نیست که در این شرایط بگوییم تغییرات
در فدراسیونهای ورزشی شروع شد. به هر حال ما ناچار هستیم فرد جدیدی را
برای این فدراسیون در نظر بگیریم. ضمناً اینگونه موضوعات در نظام مدیریتی
عادی است در گذشته هم بسیار بوده و بعدها هم ممکن است لازم باشد ایجاد
میشود.
* چندی پیش بحث شکایت وزارت ورزش و جوانان از همراه اول طرح شد. گویا
هیچ قراردادی میان وزارتخانه با همراه اول وجود ندارد و آنها بدون پرداخت
هیچ پولی در برنامههای تلویزیونی خود را به عنوان تنها حامی ورزش ایران
معرفی میکنند.
ابتدا شکایت وزارت ورزش جنبه عمومی داشت که چرا شرکتی یا مؤسسهای از جمله
همراه اول میگوید تنها حامی ورزش کشور است. معنای آن این است که ورزش حامی
دیگری ندارد این جمله درست نیست.این یعنی ما سایر حامیان مالی را در لغت
هم استفاده از “تنها حامی” ایراد دارد. این اشکال در عنوان کلمه وجود دارد.
هیچ کس نباید از عنوان تنها حامی استفاده کند، چرا که در ایران ورزش
حامیان زیادی دارد. از طرفی همراه اول قراردادی با سازمان ورزش ندارد که از
این عنوان استفاده کند بنابراین وقتی قراردادی وجود ندارد به نظر میرسد
کار درستی نیست باید پیگیری شود.
* آقای عباسی! تا چند وقت دیگر ایران میزبان رقابتهای لیگ جهانی
والیبال خواهد بود. طبق ضوابط فدراسیون جهانی والیبال بانوان باید در
سالنهای میزبان حضور داشته باشند. اخیرا ایراداتی به حضور بانوان در سالن
والیبال گرفته شده. وزارت ورزش چه تدبیری برای حل این مشکل اندیشیده است؟
ما متولی آموزش، رشد، تعالی و برگزاری مسابقات در رشتههای ورزشی هستیم.
قواعد چگونگی حضور افراد به ضوابطی مربوط است که دستگاههای متولی نظم
اجتماعی مراعات میکنند.
* فدراسیون بسکتبال سالهاست که بحث نیاز به یک سالن اختصاصی را مطرح
میکند اما در هیچ دورهای علیرغم موفقیتهایی که این رشته ورزشی داشته
تلاشی برای ساخت سالن اختصاصی صورت نگرفته است. آیا شما هم بنا ندارید
سالنی ویژه بسکتبال اختصاص دهید؟ در مقطعی هم قرار بود سالن شهید کشوری به
بسکتبال اختصاص پیدا کند که این طور نشد.
بسکتبال ایران سابقه درخشانی دارد، متأسفانه در دوره گذشته بسکتبال ما به
خاطر امتیازات بسیار کمی از راهیابی به المپیک باز ماند. ما بنا داریم در
کنار فوتبال، بسکتبال، والیبال و هندبال را که رشتههای گروهی هستند تقویت
کنیم، چرا که همیشه مطرح میشود که ایران در کارهای گروهی خوب نیست.
زیرساختهای زیادی در کشور احداث شدند در گذشته فقط یک مجموعه آزادی را در
تهران داشتیم اما حالا چهار پنج مجموعه شبیه آزادی در کشور ساخته شده است.
وقتی تراکتور با الجزیره بازی داشت 70 – 80 هزار تماشاگر به ورزشگاه یادگار
امام رفتند. این ساختارها در اهواز و اصفهان نیز انجام و یا در حال انجام
است. من خودم دلم میخواست که برای بسکتبال یک سالن اختصاصی بسازیم،
احتمالاً منظور مسوولین فدراسیون، ساخت یک سالن در مرکز شهر است و الا سالن
12 هزار نفری آزادی چند منظوره است و کسی نگفته که مسابقههای بسکتبال
نمیتواند آنجا برگزار شود. مشکلی برای سالن بسکتبال وجود ندارد. اگر امسال
مشکلات اعتباری نداشتیم این کار را میکردیم.متأسفانه از محل یک درصد سهم
ورزش هیچ مبلغی به وزارت ورزش و جوانان پرداخت نشده است. من مایلم که
بسکتبال خانه اختصاصی داشته باشد.
* از سالهای گذشته میان علم و ورزش شکاف عمیقی وجود داشته است. اساتید
دانشگاهی اعتقاد دارند که باید معاونت علمی پژوهشی در وزارتخانه تاسیس شود.
آیا شرایطی برای تشکیل چنین معاونتی در وزارت ورزش وجود دارد؟
در وزارت ورزش مرکز پژوهش و تحقیقات در قالب یک مرکز پژوهشی مشغول فعالیت
است. این مرکز همین کار را انجام میدهد و برای کارهای علمی تشکیل شده است.
تعداد معاونتها از نظر ساختاری محدود است و براساس ضوابط فعلاً امکان
تشکیل معاونت علمی و پژوهشی وجود ندارد.
* سالهاست که از تکمیل پروژه نقش جهان اصفهان میگذرد. مسئولیت تکمیل
این پروژه مانند توپی شد که میان نهادها و دستگاههای مختلف پاسکاری
میشود. اخیرا هم که این پروژه در قالب طرح مهر ماندگار قرار گرفته و وعده
شده که تا پایان دولت دهم افتتاح خواهد شد.
اقدامات مربوط به تکمیل پروژه نقش جهان در حال انجام است و دارد پیش
میرود. تاچند وقت دیگر انشاءا… نیز این مجموعه افتتاح خواهد شد.