صفِ دارو، حق مردم نیست
قرار بود صف مرغ و تخممرغ برای دارو و درمان مردم ایجاد نشود؛ حالا اما ورق برگشته و در جولانگاه کرونا و گرمای تابستان برخی اقلام دارویی کرونا کمیاب و توزیعشان به چند داروخانه محدود شده و باید ساعتها این داروخانه و آن داروخانه را سر زد و نهایتا هم در صفهای طویل و گاها چند ساعته ایستاد؛ بحرانی که بیتردید با آیندهنگری و مدیریتی قاطعتر میشد از آن جلوگیری کرد تا بلکه بیماران کرونایی و خانوادههایشان رنجی جز رنج بیماری نداشته باشند
به نقل از ایسنا، کرونا هر روز در کشورمان کرور کرور جان میگیرد و آدمهای زیادی را مظلومانه و غریبانه زیر خاک سرد مدفون میکند. این روزها مردمی هم که عزیزان شان روی تخت بیمارستان یا در خانه نفس شان تنگ است؛ هزاران گرفتاری دارند؛ گرفتاری تخت بیمارستانی، اکسیژن، دارو و …
حدود یکی دو ماه پیش بود که وقتی تصاویر جولان کرونایی موسوم به هندی یا همان دلتا را در هندوستان میدیدیم، وحشت میکردیم، بیمارانی که نه تخت داشتند، نه دارو و اکسیژن و … فیلمها و تصاویر بحران کرونا در هند دست به دست میچرخید، ابتلا و مرگهای میلیونی رعشه به جانمان میانداخت و شاید بسیاری از کسانی که حالا جانشان جزو آمار شده و در لیست مرگ جای گرفتهاند، با دیدن این تصاویر خدا را شکر میکردند که در ایران وضع کرونا اینطورها هم نیست.
ورطه پیک پنجم
از همان زمان بود که کارشناسان بهداشت و درمان بارها و بارها اظهارنظر کردند، هشدار دادند، کادر درمان تمنا کردند، اما گویا گوش شنوایی برای هیچکس وجود نداشت. عادیانگاری، سهلانگاری، مدیریت ناقص و عدم نظارت قاطع؛ همه و همه بیانگر عملکردهای نامناسبی هستند که در این واژهها حبس شدهاند. همین بود که هنوز پیک چهارم را با مرگهای حدود ۱۰۰ نفر در روز رد نکرده بودیم که گرفتار پیک پنجم شدیم، آن هم با بی رحمی به نام دلتا.
پیکی که از استانهای جنوبی و جنوب شرق کشور شروع شد، سیستان و بلوچستان، کرمان، بوشهر و… را درنوردید و روند بیماری در این استانها را به سرعت صعودی کرد و بعد هم شهر به شهر پیش رفت تا حکمرانیاش را در کل کشور تثبیت کند، به ویروس غالب در کشور بدل شود و قربانی بگیرد.
قانون کرونا
دلتا که وارد شد، همه هشدار میدادند که قدرت سرایتش ۳۰۰ درصد بیش از ویروس ووهان است، رحم ندارد و قانون خودش را به سرعت حکمفرما میکند، قانون بدون چون و چرای ویروس که اگر در برابرش پروتکل را رعایت نکنی، درست مدیریت و کنترل نکنی و به موقع و قاطعانه تصمیم نگیری، چشمت را بر روی تجمعات ببندی و… با تمام توانش مردم را یکی یکی به زمین می اندازد.
با این حال اما باز هم گوش کسی بدهکار این هشدارها نبود. به طوری که تعطیلاتی که از ۲۹ تیر تا سوم مرداد ماه به پیشنهاد قرارگاه عملیاتی و کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی کرونا و موافقت رئیسجمهور وقت، اعمال شد، تنها یک تعطیلی اسمی بود که طی آن فقط ادارات تعطیل شدند؛ هیچ نظارتی هم وجود نداشت و در نتیجه بساط مسافرتها به راه، کافهها و رستورانها باز و مراسم عروسی و عزا نیز با جمعیت بالا برگزار شد؛ تعطیلاتی که نهتنها منجر به کنترل دلتا از ابتدای ورودش به کشور نشد، بلکه خود به عنوان بازوی کمکی ویروس، منجر به شیوع و گردش بیشتر ویروس شد و روند صعودی سریع مبتلایان و البته مرگها را رقم زد. حالا هر روز که آمار کرونا منتشر میشود، دردی تا مغز استخوانمان نفوذ میکند، چراکه میشد از این مرگها جلوگیری کرد اگر اندکی مدیریت و نظارت قاطعتر وجود داشت.
وضعیت قرمز و کرونایی که همچنان “نفس” می گیرد
حالا کرونا در کشوری که به گفته وزیر بهداشت قرار بود الگوی مدیریت کرونا برای کشورهای دیگر باشد، چند روزی است که قربانیانش را از مرز ۵۰۰ نفر هم بیشتر کرده است و هر روز زنان و مردان زیادی را پیر و جوان به کام مرگ میفرستد و رحم و مروتی هم ندارد. با یک گلودرد یا تب یا سرفه؛ مانند یک سرماخوردگی ساده شروع میشود و آرام آرام رمق جانها را بیرون میکشد و در آخر، آن ضربه مهلک را بر جانها وارد و نفسها را تنگ کرده و به شماره می اندازد.
حالا در کشورمان مرگهای کرونایی از ۵۰۰ نفر در روز عبور کرده و هر روز رکوردی غیرقابل باور و دردناک را میشکند. همچنین در حال حاضر ۳۳۶ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۸۴ شهر در وضعیت نارنجی و ۲۸ شهر در وضعیت زرد قرار دارند.
همچنین به گفته ایرج حریرچی – معاون کل وزارت بهداشت، “رعایت دستورالعملهای بهداشتی به زیر ۳۸ درصد سقوط کرده است و ۶۲ درصد دستورالعملها هم رعایت نمیشود. همچنین در ۴ استان رعایت پروتکلها به زیر ۲۵ درصد رسیده است و در ۲۳ استان پوشش ماسک در اماکن عمومی کمتر از ۵۰ درصد است.” بر این اساس می توان گفت که در یک کلام اجرای شیوه نامه ها وپروتکلهای ضد کرونا در کشور با مشکل روبروست؛ به طوری که از طرح جامع مدیریت هوشمند کرونا، نظارتها و جرایم بازدارنده ای که پیش از این و در سال گذشته به تصویب رسید و به اجرا گذاشته شد، خبری نیست؛ طرحی که مکررا هم اعلام شد نیازمند اصلاح است و با گذشت زمان هم از یادها رفت و تکلیف آن هم هنوز مشخص نیست.
روزگار سیاه بیمارستانها و بیمارانی که روی زمین بستری می شوند!
حالا ظرفیتهای بیمارستانی اشباع و تختهای ICU هم پُر است. فیلمها و تصاویر شبکههای اجتماعی از استانهای مختلف نشان میدهد که در برخی استانها شرایط برخی بیمارستانها سیاه شده و مجبورند بیماران را روی زمین بخوابانند. تصاویری از برخی بیمارستانها و از سوی کادر درمان و همراهان بیماران منتشر شده که بیماران روی پتو و روی زمین خوابیدهاند، بی هیچ تجهیزاتی اعم از اکسیژن و… تنها، با یک سرم در دست و با حالی نزار.
تصاویر منتشر شده در فضای مجازی
صفهای طویل مرگ
این اما تمام ماجرا نیست. در بیرون از بیمارستانها هم مردم کلافهاند، چند روزی است که صفهای عریض و طویل جلو داروخانههای دولتی و دانشگاهی نشان از این کلافگی دارد. مردمی که عزیزانشان در بیمارستان بستری شده یا در خانه حال خوبی ندارند، پشت در داروخانههای دولتی و دانشگاهی ساعتها میایستند، به امید یافتن داروی مورد نیاز بیمارشان. فاویپیراویر، رمدسیویر و حتی سرم تزریقی.
مردمی که قرار بود جز رنج بیماری رنج دیگری نداشته باشند، حالا برای تامین این داروها در خوش بینانهترین حالت باید ساعتها در صف بایستند تا شاید دارو گیرشان آید و بتوانند درمان عزیزانشان را پیش برند. صفهایی که خودشان میتوانند یکی از عوامل انتقال و شیوع کرونا بوده و بیماری و مرگ به ارمغان آورند