بیاعتمادی اجتماعی، نتیجه دولت ناکارآمد است
سياستزدگي باعث سقوط يك انسان مسلمان ميشود. بنابراين اگر سياستمداري سقوط كند همه جامعه را با خود به سقوط خواهد كشاند. همين جاست كه معني سخن اميرمومنان، تبلور ميیابد كه پيچيدهترين سياست، صداقت است. البته به نظر مي رسد صادقانه رفتار كردن با مردم ، در فرهنگ عامه، حمل بر سادگي و بي سياستي است.
تهران امروز نوشت: اين روزها مسئله اصلي متخصصان علوم اجتماعي اين موضوع است كه «اقتصاد زدگي و
سياست زدگي» دولتهاي گذشته باعث از بين رفتن اعتماد اجتماعي در بدنه
جامعه شده است. همچنين عملگرا نبودن دولت ها بدنه ساكتي از مردم را تربيت
كرده که به بدنه «قشر شعار زده» معروف شده است. از اينرو كارشناسان
معتقدند كانديداهاي رياست جمهوري موظفند با ارائه برنامه، شفاف سازي و با
توسعه گفتمان عملگرايي، اميد را به اين قشر نااميد برگردانند. «حجت الاسلام
جواد گلي» مدرس دانشگاه و دبير شوراي اجتماعي شبكه هاي سيماي جمهوري
اسلامي ايران كه مقالات زيادي چون بحرانهاي انسان معاصر، هويت ديني جوان ،
مطالبات جوان از مسئولان از ديدگاه مقام معظم رهبري و دين پژوهي معاصر را
نگاشته است، يكي از كساني است كه عدمصداقت دولتمردان را باعث سقوط جامعه
ميداند. او تاكيد ميكند كه مردم ابزار دولتمردان براي رسيدن به قدرت
نيستند، بلكه صاحبان واقعي نظام هستند. بنابراين دولتها اجازه ندارند با
شعار آنها را به ميدان بكشانند اما در عمل با ناكارآمدي و بي صداقتي آنها
را نا اميد سازند.
بسياري اعتقاد دارند كه رفتار دولتهاي اقتصادزده و سياستزده صرف،
باعث از بين رفتن اعتماد مردم به دين ، اسلام و انقلاب شده است. شما چقدر
رفتار اين دولتمردان را در تغيير نگرش مردم به انقلاب و آرمانهاي آن موثر
ميدانيد؟
براي ورود به اين بحث به دو بيان از بيانات اميرمومنان(ع) استناد
ميكنم. اميرمومنان در جايي ميفرمايند:« اگر تقوا نبود من زيرك ترين و
سياستمدارترين مرد عرب بودم.» ايشان جمله ديگري هم دارند كه در آن
ميفرمايند:«پيچيدهترين سياست، صداقت است.» از اين دو بيان، نكات بسيار
مهمي استخراج ميشود كه مي تواند ما را از اين سياستزدگي و باور به سياست
بازي براي پيشبرد اهداف در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي دور كند. توجه به
همين دو بيان نشان ميدهد كه عرصه سياسي جامعه اسلامي نياز به پاكي و
پاكيزگي در گفتار و رفتار سياستمداران دارد. براي همين است كه امامعلي(ع)
ميفرمايند: «اگر تقوا نبود، اگر باور به دين اسلام، خودنگهداري و دست
كشيدن از وسيله نادرست و ناصواب براي رسيدن به هدف هاي عالي و متعالي نبود،
من باهوشترين مرد عرب بودم.» يعني اينكه ما حق نداريم از همه ابزارهاي
موجود براي رسيدن به اهداف خودمان استفاده كنيم. سياست زدگي همين جا معنا
پيدا ميكند كه هدف، وسيله را توجيه میكند.
اتفاقا به موضوع خوبي اشاره كرديد چون برخي از سياسیون در سالهاي
گذشته به بهانه گفتمانهاي ارزشمند براي مردم، تلاش كردهاند اهداف خودشان
را در كشور پياده كنند كه همين موضوع اعتماد اجتماعي را در كشور كاهش داده
است، قبول داريد؟
مطمئنا عملكرد سياسيون و دولتمردان تاثير زيادي بر اعتماد اجتماعي
دارد. براي همين است كه تقوا نقش خود را در مقابل سياست زدگي نشان ميدهد.
البته گاهي به نظر ميرسد كه متاسفانه برخي سياستمداران امروز، تقوا را
مانع از حركتهاي سياسي خودشان ميدانند. در حالي كه امامعلي(ع) هميشه به
تقوا مقيد بودند و همين موضوع بايد مورد احترام دولتمردان امروزي كشور باشد
و به آن عمل كنند.
اما سياستزدگي مسئولان و دولتمردان ، به دولتها ختم نميشود و بازتاب آن در رفتارهاي افراد ديده ميشود.
بله. سياستزدگي باعث سقوط يك انسان مسلمان ميشود. بنابراين اگر
سياستمداري سقوط كند همه جامعه را با خود به سقوط خواهد كشاند. همين جاست
كه معني سخن اميرمومنان، تبلور ميیابد كه پيچيدهترين سياست، صداقت است.
البته به نظر مي رسد صادقانه رفتار كردن با مردم ، در فرهنگ عامه، حمل بر
سادگي و بي سياستي است.
اما نبايد فراموش كنيم كه صادقترين دولتمردان، سياستمدارترين هستند.
سياستي كه منبعث از صداقت است، بدون شك به رشد جامعه كمك ميكند.
مسئلهاي كه در چند سال اخير در عمل و رفتار دولتمردان ديده نمي شود.
در سال هاي اخير بين عمل و شعارهاي داده شده فاصلهاي وجود دارد كه
جامعه از آن رنج ميبرد. دولت نهم و دهم در بيان مسئله و گفتار موفق بود.
دغدغههاي نظام را مطرح كرد. درباره بازگشت به الگوي انقلاب اسلامي و سلوك
امام (ره) شعار خوب داد اما در عمل چه كرد؟ جواب اين است كه ناموفق ترين
دولت در ارائه الگوي مناسب انقلاب اسلامي و سلوك امام عزيزمان همين دولت
بود. دولتي كه مكتب ايراني را به جاي مكتب اسلام و مكتب انقلاب و مكتب امام
و رهبري مطرح كرد. دولت نهم و دهم خوب كشف كرده بود كه جامعه از دور شدن
از گفتمان امام وانقلاب رنج مي برد. اما موضوع در حد حرف و بيان باقي ماند و
نتوانست چشمانداز مناسبي از گفتمان انقلاب مبتني بر تقوا و صداقت پيش روي
جامعه ارائه كند. البته اين را هم بگويم كه دولتهاي پيشين هم در اين
موضوع ضعف داشتند بنابراين دولت آينده ما دولتي بايد باشد كه رئيس اش به
گفتمان اسلام، انقلاب، امام و رهبري و شهدا پايبند باشد و در برنامه ها و
اقداماتش اين گفتمان موج بزند.
شايد به همين دليل برخي مي گويند دولت هاي نهم و دهم دولت هايي بودند
كه با شعار عدالت و احيا كردن آرمانهاي انقلاب به ميدان آمد، اما نتيجه
عملكرد آن، باعث دور شدن مردم از آرمانهاي انقلاب شد و بين آحاد مختلف
جامعه فاصله افتاد. تهمت زني و بي اخلاقي در قشرهاي مختلف رواج پيدا كرد.
چون افرادي كه به اين دولت راي دادند عموما از مردمي بودند كه به دنبال
عدالت اجتماعي و اقتصادي بودند. كساني بودند كه مي خواستند خون شهداي
انقلاب پايمال نشود. اما امروز دچار سردرگمي شدهاند. آنها فكر ميكنند كه
اين گفتمان انقلاب ابزاري براي رسيدن به قدرت بوده است.
ما از نيت ديگران خبر نداريم. اينكه عدالت محوري براي دولت نهم و دهم
يك ابزار و يك شعار براي رسيدن به قدرت بود، مسئلهاي است كه اين روزها
خيلي ها درباره آن حرف مي زنند. اما مسئله اي كه مي توان درباره آن صحبت
كرد اين است كه دولت نتوانست به آنچه وعده داده بود، جامه عمل بپوشاند و
بايد قبول كرد كه در اين مسئله شكست خورده است.
مسئله شكست خوردن دولت يك سوي ماجراست. در سوي ديگر ما مردمي داريم كه
اعتماد خود را از دست دادهاند. براي احياي اين اعتماد و همبستگي بين مردم
بايد چه كار كرد؟
باز هم بايد جمله امير المومنين را سرلوحه رفتار خود قرار دهيم.
كانديداهايي كه به ميان آمده اند بايد صداقت را پيشه خود قرار بدهند و
صادقانه با مردم بيان كنند. برنامههاي خود را واضح براي مردم اعلام كنند.
دروغ را وسيله اي براي رسيدن به قدرت قرار ندهند. مردم سوپاپ اطمينان دولت
نيستند. مردم صاحبان اصلي نظام هستند. نبايد به عنوان يك ابزار از آنها
استفاده كرد. بايد صادقانه حرف بزنيم. اگر سياستمداري اشتباه كرده است،
توبيخ كنيم تا اعتماد مردم برگردد. چند روز پيش يكي از نامزدهاي انتخاباتي
كه در دوره گذشته هم در انتخابات شركت كرده بود، هزينه انتخاباتي دوره قبل
خودش را اعلام كرد. كسي مي گفت كه اعلام هزينه انتخاباتي، اشتباه است. چرا
اشتباه است؟ چرا مردم نبايد بدانند ما چه كار مي كنيم؟ مردم متوجه مي شوند
كه اين كانديدا با آنها صادقانه رفتار ميكند، بنابراين به او و
برنامههايش اطمينان مي كنند.
پس شما معتقديد كه مسئولان بايد موضوعي براي پنهان كردن نگه ندارند و هر اقدامي كه انجام ميدهند را با صداي بلند اعلام كنند؟
بله. حتي در پيچيدگيها و در سختيها بايد با مردم صادقانه رفتار كرد و
اعلام كرد كه اشتباه كرديم. اين رفتار باعث همبستگي مردم مي شود. حتي اگر
جايي شكست خورديم، بگوييم كه شكست خوردهايم.
اين شايد موضوع خوبي براي بحث باشد چون برخي برآوردها نشان ميدهد كه
رويكرد دولت در چند سال اخير مبتني بر صداقت نبوده است. بسياري به اين دولت
اعتماد كرده اند اما الان احساس سرخوردگي دارند. چه بايد كرد؟
مردم بايد بدانند كه دولتها هميشگي نيستند. ميآيند وميروند. اما
نظام هميشگي است. نظامي كه با آنها صادقانه رفتار ميكند. نظامي كه بر
پايههاي مردمي استوار است و منش و رفتارش منبعث از دين اسلام است. براي
همين من فكر مي كنم مردم از گفتمان دولت فعلي عبور مي كنند و فرد مناسبي را
بر مسند رياست جمهوري مي نشانند چون انقلاب ظرفيت هاي بزرگي دارد و به
همين خاطر دولتي بايد سركار بيايد كه بتواند صداقت را در عمل به مردم نشان
دهد.
فكر مي كنيد چه گفتماني در انتخابات پيش رو مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت؟
اين را گذشت زمان نشان خواهد داد. از نظر من بايد قبل از هر چيزي مردم
حرف هاي كانديداها را بشنوند اما عمل آنها را ارزيابي كنند. تمام كساني كه
به صحنه آمده اند، پيشينه كاري دارند. فعاليتهاي آنها را ارزيابي كنند و
براساس آن راي بدهند. كانديداها هم برنامههاي خود را به دور از شعار براي
مردم تشريح كنند. به مردم بگويند براي برون رفت از شرايط حال حاضر چه
برنامههايي دارند. برنامه هايي كه طراحان آنها انسان هاي فرهيخته باشند.
تيمي كه دولت را ميخواهد همراهي كند كاملا مسلط به حوزه وظيفه خود باشد تا
انشاالله از اين مرحله عبور كنيم و هم گفتمان هاي انقلاب احيا شود و هم
آن نااميدي كه در بين مردم وجود دارد، رفع شود.