سفیر سابق ایران در انگلیس: دولت رئیسی می داند به جز برجام راه دیگری ندارد اما برنامه اش هم برای مذاکرات نامشخص و سردرگم است

روزنامه «آرمان ملی»با دکتر سیدجلال ساداتیان تحلیل گر روابط بین الملل و سفیر سابق ایران در انگلیس درباره تداوم مذاکرات برجام گفت وگو کرده است. بخشی از این گفت وگو را می‌خوانید


 در شرایط که ایران و کشورهای غربی به اولین دور مذاکرات هسته‌ای در دولت رئیسی نزدیک می‌شوند آمریکا پیشنهاد توافق موقت را به ازای آزاد کردن برخی از دارایی های ایران مطرح کرده است. طرح توافق موقت در حالی که دولــت رئیسی عنوان می‌کند آمریکا باید همه تحریم ها را بردارد چه چشم‌اندازی را پیش روی مذاکرات هسته‌ای قرار می‌دهد؟


در شرایط کنونی آمریکا ایران رابه اتلاف وقت در مذاکرات هسته‌ای متهم می‌کند تا بتواند در این فاصله به اهداف خود دست پیدا کند. کشورهای اروپایی نیز تا حدودی با رویکردی که آمریکا در مقابل ایران در پیش گرفته همراه شده‌اند. آمریکا برای رسیدن به مقاصد خود لابی قوی را آغاز کرده و حتی رابرت مالی با مقامات چین و روسیه نیز در این زمینه دیدارهایی را انجام داده است. از سوی دیگر وی با کشورهای عربی منطقه، شورای همکاری خلیج فارس واردن نیز لابی کرده تا کاملأ ایران را تحت فشار قراردهند.هدف از این تحت فشار قرار دادن نیز این است که اگر شرایطش مهیا شود مکانیسم ماشه را برگرداند. اینکه طرح توافق موقت از سوی  آمریکا مطرح می‌شود در چارچوب تلاش‌هایی است که تاکنون انجام داده‌اند. به نظر می‌رسد آمریکا به دنبال این است که به برجام بازگردد و از طریق بازگشت به مکانیسم ماشه ایران را به صورت کامل تحت فشار قرار بدهند.در شرایط کنونی که آمریکا به صورت غیرمستقیم با ایران در حال مذاکره است بعید است که به سمت ماده42شورای امنیت پیش بروند. با این وجود شرایط به شکلی است که آمریکایی ها فکر می‌کنند با همان ماده41 ذیل فصل هفتم می‌توانند فشارهای اقتصادی بر ایران را افزایش بدهند و نفس ایران را بگیرد.
 چرا آمریکا می‌خواهد نفس ایران را بگیرد؟
در شرایط کنونی ایران از طریق بندر فجیره امارات صادرات نفت خود را انجام می‌دهد. آمریکا قصد دارد در راستای محاصره اقتصادی ایران که ناشی از بازگشت شش قطعنامه شورای امنیت است ایران را تحت فشار قرار بدهند. آمریکا گمان می‌کند ایران در حال وقت کشی است و به همین دلیل به دنبال اجرای «پلن بی» است. آمریکا فکر می‌کند ایران در حال خرید زمان است تا به مقاصدی دست پیدا کند. از نگاه آمریکا ایران به دنبال این است که به سلاح هسته‌ای نزدیک شود.این در حالی است که مقامات ایران با استناد به فتوای رهبر انقلاب مبنی بر حرام بودن بمب هسته‌ای عنوان می‌کنند ایران در این مسیر حرکت نمی‌کنند. با این وجود آمریکا به حرف ایران اعتماد ندارد و گمان می‌کند ایران در مسیر ساخت بمب هسته‌ای حرکت می‌کند. در مذاکرات بین المللی معمولأ موضوع اعتماد مطرح نیست و همه با ظن و گمان به هم نگاه می‌کنند. آمریکا و کشورهای اروپایی نیز با شک و تردید به رویکرد ایران نگاه می‌کنند و این موضوع را در دیدارهایی که آقای باقری با مقامات کشورهای اروپایی داشته به وی انتقال داده‌اند. این در حالی است که از دیدگاه تحلیل گران داخلی ایران برای مذاکرات هسته‌ای طرحی نداشته و تنها شروطی را مطرح کرده که این شروط نیز قابل تحقق نیست.ایران عنوان می‌کند آمریکا باید همه تحریم‌ها را بردارد. این موضوع هم شامل تحریم های مرتبط با فعالیت های هسته‌ای و هم تحریم هایی که به مسائل حقوق بشر و تروریسم مربوط می‌شود.از سوی دیگر ایران خواستار این است که آمریکا باید به ایران زمان بدهد که راستی آزمایی کند که آیا تحریم‌ها در واقع برداشته شده است. سومین شرط ایران نیز این است که رئیس جمهور فعلی آمریکا باید تعهد بدهد که وی و روسای جمهور بعدی از برجام خارج نشوند.ایران همچنین مدعی است که آمریکا باید در قبال خروج از برجام به ایران خسارت بپردازد.


 آیا شــروطی که ایــران قــرار داده منطبق بر واقعیت‌های مذاکره و رویکردی اسـت کـه آمریکا و کشورهای اروپایی در ده‌های گذشته علیه ایران در پیش گرفته‌اند؟
دولت گمان می‌کند این شروط حق ایران است و باید حق ایران در مذاکرات لحاظ شود.این در حالی است که هم رئیس جمهور آمریکا و هم دیگر مقامات مرتبط عنوان کرده‌اند که این موضوع امکان پذیر نیست که ایران بخواهد تعهد بگیرد که رئیس جمهور بعدی از برجام خارج نشود. این موضوع نیز باید به تأیید کنگره برسد. کنگره نیز زمانی می‌تواند این تأیید را بدهد که دو سوم آرا را در اختیار داشته باشد. در شرایط کنونی دموکرات‌ها یک اکثریت شکننده‌ای را در کنگره آمریکا در اختیار دارند و اختلاف رأی آنها حتی گاهی به یک رأی می‌رسد.این طرح تنها در شرایطی تصویب خواهد شد که دو سوم آرای نمایندگان را در سنا و مجلس نمایندگان به دست بیاورد که عملأ تصویب چنین طرحی امکان پذیر نیست.موضوع دیگر به نحوه راستی آزمایی باز می‌گردد که به چه شکلی خواهد بود.در چنین شرایطی شروطی که ایران مطرح می‌کند به همراه تلاش‌هایی که آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ایران انجام می‌دهد به همراه تحریکاتی که اسرائیل برعلیه ایران انجام می‌دهد حکایت از این دارد که ایران در حال وقت کشی است و زمان را از دست می‌دهد. از نگاه تحلیل گران داخلی نیز دولت رئیسی سردرگم است و نمی‌داند به دنبال چه هدفی است.به هر حال دولت رئیسی برخاسته از جریانی است که با برجام مخالف بود و امروز نیز قصد دارد به برجام بازگردد چون راه حل دیگری برای مشکلات اقتصادی کشور ندارد. دولت پس از سه ماه که از عمر دولتش می‌گذرد به این نتیجه رسیده که باید به برجام بازگردد. دولت در این زمینه طرح و برنامه‌ای ارائه نکرده است. به‌همین دلیل نیز هم در داخل و هم در خارج از کشور تحت فشار قرار دارد.در چنین شرایطی آمریکا با توجه به رویکردی که دولت رئیسی در پیش گرفته و شروطی که تعیین کرده به همراه تلاش برای اینکه مذاکره برای مذاکره صورت نگیرد پیشنهاد توافق موقت را مطرح کرده است.آمریکا به دنبال این است که با رویکرد توافق موقت بتواند به برجام بازگردد و از وضعیت مذاکره غیرمستقیم دور شود تا دست آمریکا برای برخوردی که با ایران خواهد داشت بازتر از گذشته شود.

با توجه به اینکه زمان اولین مذاکره دولت رئیسی با آمریکا مشخص شده اگر رویکرد پلن بی آمریکا را در کنار سردرگمی‌دولت قرار بدهیم آیا می‌توان نسبت به چشم‌انداز مذاکرات خوشبین بود؟
اکنون که دولت به این نتیجه رسیده که مذاکرات ازهشتم آذر از سر گرفته شود تصور طرف مقابل این است که این مذاکره برای مذاکره خواهد بود و مذاکره کنندگان ایرانی به وین می‌روند و درباره پرونده هسته‌ای صحبت می‌کنند بدون آنکه نتیجه‌ای به همراه داشته باشد. اینکه دولت قصد دارد از پایه شروع کند و طرح نویی دارد هنوز مشخص نیست. هنوز مشخص نیست که آیا دولت رئیسی شش دور مذاکراتی که سید عباس عراقچی در دولت روحانی انجام داد را می‌پذیرد ودر همان مسیر حرکت خواهد کرد یا خیر.به دلیل اینکه هنوز مشخص نیست که دولت در این زمینه چه استراتژی دارد و قرار است چه هدفی را دنبال کند آمریکا طرح توافق موقت را مطرح کرده تا بعد از آن درباره مسائل دیگری که مورد نظر ایران و آمریکا است گفت وگو صورت بگیرد.
 آیا وقت کشــی که در زمینــه مذاکرات هسته‌ای صورت گرفت نیز بیشتر به دلیل نــداشتن استراتژی و هدف بود؟
دولت برخاسته از تمایلاتی بود که حامیانش می‌خواستند و فضای سنگینی که علیه دولت آقای روحانی ایجاد شده بود نسبت به برجام انتقاد می‌کردند و برجام را به سود منافع ملی نمی‌دیدند.‌ به‌همین دلیل اجازه ندادند مرحله نهایی یا دور هفتم مذاکرات در دولت آقای روحانی انجام شود و در شرایطی که این امکان وجود داشت که در دولت روحانی توافق حاصل شود اما به دلایلی ترجیح داده شد که اگر قرار است توافقی نیز صورت بگیرد در دولت رئیسی صورت بگیرد. اگر توافق در دولت روحانی صورت می‌گرفت نتایج و مواهب توافق در نهایت به دولت رئیسی می‌رسید.با این وجود این اتفاق رخ نداد. در شرایط کنونی سوال این است که دولت قرار است در مقابل مذاکرات چه رویکردی در پیش بگیرد. به نظر می‌رسد رئیسی قرار است براساس شروطی که گذاشته مذاکرات را دنبال کند. درچنین شرایطی طرف مقابل نیز عنوان می‌کند ایران باید درباره مسائل منطقه‌ای وبرد موشکی خود نیز مذاکره کند که ایران معتقد است این موضوعات قابل مذاکره نیست. در نقطه مقابل آمریکا عنوان می‌کند اگر موضوعات مورد نظر ما قابل مذاکره نیست شروط و موضوعات مورد نظرایران نیز قابل مذاکره نیست وآمریکا شروطی که دولت رئیسی در نظر دارد را نمی‌پذیرد.در نتیجه دستور کار دولت رئیسی در مذاکرات هنوز مشخص نیست. از سوی دیگر دولت به این نتیجه رسیده که به جز برجام راه دیگری ندارد.
 چرا در حالی که آقــای رئیسی می‌داند راهی به جز برجام ندارد شروطی را مطــرح کرده که مورد موافقت طرف مقابل قرار نگیرد؟
ایشان می‌داند اگر مذاکره نکند و به موضوع پرونده هسته‌ای ورود نکند لابی‌هایی که از سوی طرف مقابل صورت می‌گیرد در نهایت به ضرر ایران خواهد بود. از سوی دیگر گزارش‌هایی که آژانس انرژی اتمی‌و آقای گروسی درباره فعالیت های هسته‌ای ایران ارائه می‌کنند ممکن است شکل متفاوتی به خود بگیرد و در نتیجه پرونده هسته‌ای ایران دوباره به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود. در شرایط کنونی رابرت مالی تلاش می‌کند که نظر روسیه و چین را نیز جلب کند تا در صورتی که پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت ارجاع داده شد ایران همراه و حمایت کننده نداشته باشد تا بدون مخالفت بتوانند قطعنامه های جدیدی را علیه ایران تصویب کنند.از سوی دیگر اگر آمریکا در طرح توافق موقت خود امتیازهایی به ایران بدهد و برخی از تحریم های ایران را بردارد و دوباره به برجام بازگردد این احتمال وجود دارد که از مکانیسم ماشه به عنوان یک اهرم فشار علیه ایران استفاده کند و پس از مدتی آن را عملی کند.این در حالی است که در مذاکرات صورت گرفته هنوز توافقی درباره اینکه مکانیسم ماشه از بین برود و کسی نتواند از آن استفاده کند وجود ندارد و این موضوع همچنان یکی از نگرانی‌ها در مذاکرات به شمار می‌رود. آمریکا در صورتی که نتواند مکانیسم ماشه را فعال کند اجماع علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل را نیاز دارد. در کلاف سردرگمی‌ که امروز ایجاد شده اگر ایران قصد داشته باشد همچنان وقت تلف کند باید متوجه مخاطرات پیش رو باشد. از سوی دیگر اگر بخواهد به مذاکره باز گردد این سوال مطرح می‌شود که چرا اجازه ندادید مذاکرات در دولت روحانی به نتیجه برسد تا دولت چند ماه زودتر از مواهب برجام استفاده کند.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک