حمله شدید همشهری حسن روحانی به دولت او و مذاکرات برجام
عباسعلی اختری نماینده مجلس خبرگان و متولد سرخه(زادگاه حسن روحانی) در کیهان نوشت:از وقتی دولت سیزدهم، سکان اجرایی کشور را به دست گرفت و در سخن و عمل نشان داد که شیوه مذبوحانه و منفعلانه دولت قبل را در مذاکرات برجامی ادامه نخواهد داد و فریبخوردگی را نخواهد پذیرفت، و تحلیلگران خارجی و داخلی فهمیدند که شیطان بزرگ در موضع باخت و ضعف قرارگرفته، جریان خوشخدمتان و پیادهنظامهای آمریکا از هر طرف به دستوپا افتاده، هرکدام بهگونهای نظر میدهند که حتماً این مذاکرات را انجام دهید! کوتاه بیایید، حتی امتیاز بدهید و...
درصورتیکه همینگونه دیدگاهها که حاکم بر دولت بیتدبیر بود، زمینه شیر شدن و طغیانگری بیشتر آمریکا را فراهم کرد و تحریمها چند برابر شد.
یکی به بهانه تحلیل اعتراض سال ۹۸ مردم که پوششی بر نمونهای از بیتدبیری دولت موردحمایت او، میتواند باشد گفت:«قبلاً هم بنزین یک تومان را سه تومان کردیم ولی اتفاقی نیفتاد، … علت این وضعیت این است که مردم سیاستهای ما را قبول ندارند و میگویند: سیاستهای شما باعث تحریم شده بروید مشکلات خارجیتان را حل کنید، تا این تحریمها برداشته شود.»
در پاسخ اینگونه افکار باید گفت؛ مگر از اول نمیدانستید که دشمن سیاستهای استقلالطلبانه را قبول ندارد.حرف اصلی که شما باور نکردهاید همین است که فرهنگ اسلام و سیره پیغمبر صلیاللهعلیهوآله و دودمان او علیهم السلام اجازه نداده است که مسلمان برای شکم زیر بار دجّال تاریخ برود. جهان خارج، اسلام را قبول ندارد. قرآن اعلام کرده، و ما در طول سالها دانستیم که آنها فقط به نابودی دین و آیین ما رضایت میدهند، آیا شما میپسندید؟
اگر بنا بود سیاستهای ما چیزی باشد که جهان خارج (جهان موردنظر شما) قبول داشته باشد، همان سیاست را عوامل آمریکا و دولتهای مزدور قبل از انقلاب داشتند.
«مجاهدان راستین» با پیروی از امام و برنامه انقلاب میخواستند سیاستهای اسلام را اجرا کنند، گرچه عدهای از اول یا از نیمهراه بریدند و زندگی دنیا را همهچیز پنداشتند.
اسلام به تسلیم شدن در برابر دستورهای خداست. کسی که در عمل دستورهای اسلام را قبول ندارد، چگونه مسلمانی خواهد بود؟
وی میگوید:«… بسیاری از مشکلات ناشی از تحریمهای بیسابقه علیه کشورمان است، رفع تحریمها هم راهش مذاکره با جهان خارج و حل مشکلات خارجی است، تا بتوانیم یک حداقل زندگی قابلقبول برای مردم درست کنیم…»
به اینها باید گفت: شما که اینقدر دانای حلّ مشکل هستید، چرا در مذاکرات خودتان بهجای حل مشکل، تحریمها را چند برابر کردید؟ کدام انسان مسلمان و غیرتمند به خود اجازه میدهد که از راه ذلتپذیری در مقابل دشمن مشکلات خود را حل کند؟
آیا این جز نماد شرک و از خدا بریدن است؟ شما میخواهید برای مردم حداقل زندگی را فراهم کنید؟! چه ادعای بزرگی!
ملت مسلمان و معتقد به خدا، شیطان بزرگ را روزیبخش و مشکلگشا نمیدانند! امید به غرب و غربگرایی مشکل را به وجود آورده است.
آن دیگری (عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران) هم آمریکا پرستی را چنان بزرگ دانسته که میگوید: «در مذاکرهای که با آمریکا بوده نتیجه این شده است، وای بر مذاکرات وین که مستقیم با آمریکا نباشد!» او میخواهد خودباختگی در مقابل استکبار و ترسو بودن تیم قبلی را به وضع فعلی هم سرایت دهد. ازیک طرف الفاظی توخالی، چون ما میتوانیم و باید مذاکره کنیم را به کار میبرد، و از طرفی میگوید، ایران چارهای جز مذاکره با آمریکا را ندارد و حامیان ایستادگی در مقابل دشمن را مغز خشک مینامد و از اینکه کسانی در داخل سیاست استکبارستیزی را تشدید کنند، دلش به درد آمده است!
کسانی که دلشان برای برخورد با دشمن و مقاومت دوست به درد میآید، طبق اعلام مکرر اسلام و پیشوایان محکوم به حکم آنها هستند.
آن دیگری (عضو مستعفی حزب کارگزاران) هم برای اینکه از قافله عقب نماند، طبق روش همیشگی سیاست نرمش را تکرار میکند و با سوءبرداشت از گفتههای مقام معظم رهبری، توصیه بده و بستان را پیش کشیده و بده و بستان را به معنای واقعی به کوتاه آمدن تفسیر میکند.
عجیب اینکه در همان سخن مقام معظم رهبری که نقل کرده نیز پاسخ او نهفته است. معظم له فرمودند: «باید تلاش کنید بیشتر بگیرید و کمتر بدهید» او میگوید این وضعیت نیز مستلزم کوتاه آمدن در برخی مواضع است!! عجیب است که دولت مورد تأیید او و جریان اصلی حامی آن، فشارها را بر ملت و جریان انقلابی پیدرپی وارد کردند و با موضع ضعف و زبونی، امتیازات نقد دادند و با وعدههای نسیه برگشتند، از روحانی تضمین گرفتند و منافع ملّی را فدای موقعیت خودشان کردند. عجیبتر این که مدّعی فضاشناسی مذاکرات، پیشنهاد میکند که شرایط موقعیت شکست قبلی را برای هیئت مذاکرهکننده از موضع قدرت و عزت، سرایت دهید، یعنی جایگاه قدرتتان را که دشمن هم میشناسد نادیده انگارید، و مشت آهنین دشمن را بپذیرید