وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رفتند مشخص شد دختر جوانی که از ناحیه سفیدران چاقو خورده بود به قتل رسیده و عامل قتل نیز که راننده یک خودرو پژو 206 بوده فرار کرده است.
یکی از شاهدان ماجرا موفق شده بود شماره پلاک خودرو پژو 206 را بردارد و همین سرنخ منجر به دستگیری مالک خودرو شد. متهم 23 ساله پس از بازداشت به درگیری با دختر جوان اعتراف کرد و پرونده پس از تکمیل به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در آن جلسه وکیل اولیای‌دم به جایگاه رفت و گفت: مادر مقتول به‌عنوان تنها ولی دم مقیم امریکاست و من به وکالت از ایشان برای قاتل دخترش درخواست حکم قصاص دارم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: من تازه پژو ۲۰۶ خریده بودم و با دوستم به رستوران رفتیم تا شام بخوریم. وقتی در رستوران بودیم دوستم از من خواست تا سوییچ ماشینم را به او بدهم بعد هم از رستوران خارج شد مدتی که گذشت نگران شدم و بیرون آمدم تا ببینم کجاست که دیدم با یک دختر داخل خودرو نشسته‌اند. عصبانی شدم و گفتم پیاده شوید دوستم پیاده شد اما دختر ناشناس پیاده نشد با عصبانیت گفتم از ماشین پیاده شو اما او گفت دوستت به من قول پرداخت پولی را داده و اگر پول را پرداخت نکند پیاده نمی‌شوم. من هم برای ترساندنش کارد میوه‌خوری را از داخل داشبورد برداشتم و تهدیدش کردم اما او با من درگیر شد و نمی‌دانم چگونه کارد به سفیدرانش خورد او از ماشین پیاده شد و با داد و فریاد از مردم کمک خواست من هم ترسیدم و فرار کردم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و متهم را از اتهام قتل عمدی تبرئه و به ‌خاطر قتل شبه‌عمد به پرداخت دیه محکوم کردند.
اما با اعتراض اولیای‌دم پرونده به دیوان عالی کشور رفت و حکم نقض شد وقتی پرونده بار دیگر در شعبه هم عرض رسیدگی شد این بار هم قضات متهم را به‌ خاطر قتل شبه‌عمد به پرداخت دیه محکوم کردند و این حکم نیز با اعتراض اولیای دم در شعبه هفتم دیوان عالی کشور نقض شد و پرونده برای سومین بار مورد بررسی قرار گرفت اما این بار نیز حکم بر شبه‌عمد بودن قتل صادر شد.با این حال مادر مقتول که برای پیگیری پرونده قتل دخترش به ایران آمده بود یکبار دیگر به حکم اعتراض کرد و قضات دیوان عالی کشور بار دیگر رأی را نقض کردند و این بار پرونده در هیأت عمومی دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفت در نهایت با توجه به مدارک موجود در پرونده قضات عمل متهم را مصداق قتل عمد تشخیص دادند و پرونده دوباره به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قضات نیز در پی نظر دیوان عالی کشور برای متهم حکم قصاص صادر کردند. با توجه به اینکه هیأت عمومی دیوان عالی کشور درباره این پرونده اظهارنظر کرده است دیگر امکان اعتراض در پرونده وجود ندارد و حکم به‌صورت مستقیم به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.