قاليباف: آمدهام خون جدیدی به مدیریت کشور تزریق کنم/اقتصاد را از تصمیمات خلقالساعه نجات میدهم
محمدباقر قاليباف در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما به نظر مي رسيد به دليل محدوديت وقت و حجم بالاي مطالب دچار استرس شده بود و با سرعتي بيشتر از لحن معمولش حرف مي زد.
مهمترین محورهای سخنان محمدباقر قالیباف در این برنامه به شرح ذیل است:
* علت نامزدیام، ادای دین بود به جامعه و مردم کشور. نه عقبه قدرت داشتم و
نه عقبه ثروت و واقعا به لطف این ملت و انقلاب اسلامی و نهضت امام و به
برکت خون شهدا و مجاهدتهایی که اتفاق افتاد از همان دوران نوجوانی و جوانی
به اینجا رسیده ام.
* من مدیون ملت ایرانم و باید ادای دین کنم و انجام وظیفه. انقلاب اسلامی
بزرگترین نعمت ماست. خدا به ما نعمت داده که در سایه نظام اسلامی زندگی
کنیم.
* امروز کشور مشکلاتی دارد که من با روحیهای که دارم باید کمک کنم که درست شود.
* امروز همه ما مرتب این را از بزرگان و نخبگان میشنوند که کشور منابع
انسانی تحصیلکرده فراوانی دارد. امروز ما در مرزهای دانش در دنیا قرار
داریم. در حوزه منابع طبیعی و معادن، ایران بهشت معادن است. واقعا این سوال
در ذهن مردم هست که ما که منابع انسانی مان اینگونه است و در مرزهای دانش
هستیم و معادن و امکانات زیاد داریم، پس چه چیز باعث شده چنین مشکلاتی
گریبانگیر ماست و چرا کارنامه قابل دفاعی در عرصههای اقتصادی و فرهنگی و
اجتماعی نداریم؟
* استارت پروژههای بزرگ بعد از رکود در دوران جنگ که طبیعی بود، در دوره
سازندگی زیرساختهای بزرگی در کشور ساخته شد. آقای هاشمی مسئولیت آن دوره
را داشتند هرچند که انتقاداتی به رویکرد فرهنگی آن دوره وارد است.
* در حوزه صنعت در یک دوره دو ساله در دورهای داشتیم. در دولت نهم و دهم
زحماتی کشیده شد. هدفمندی یارانهها را دولت با شجاعت انجام داد. بحث مسکن
مهر و سفرها و تحرک از کارهای خوبی بود که همه دولت ها انجام دادند و بخصوص
اینکه شعارهای انقلاب اسلامی احیا شد ولی در کنار این زحمتها، برآیند و
خروجی کار ما این مشکلاتی است که امروز هست. امروز رضایتمندی از همه این
تلاش ها نیست لذا با همت و بضاعت بیشتری باید کار کرد.
* روند مدیریتی در کشور نیازمند تحول اساسی و جدی است. تا بتوانیم از منابع انسانی و مادی استفاده کنیم.
* باید خون جدیدی وارد عرصه و سیستم مدیریتی کشور وارد شود.
* برنامه مشخص و مدونی دارم. این برنامه در سطح ملی و استانی و به روز
است و از همه دیدگاهها و نظرات استفاده شده اما نکتهای که اشاره کردم به
خاطر سبک مدیریتی و باوری که دارم این است که ظرف 2 سال یک ساماندهی و
آرامش در اقتصاد باید وارد کنیم.
* یکی از موضوعاتی که امروز مردم با آن روبرو هستند گرانی و تورم است.
گرانی یک درد و رنج است و دیگر اینکه این گرانی ثبات ندارد. یعنی هر هفته
قیمتها عوض میشود و به صورت غیرمتعارف بالا و پایین میشود. البته مثلا
هزار تومان می رود بالا و 200 تومان پایین میآید. ضمن اینکه کیفیت هم دچار
اشکال میشود.
* در بحث شغل و اشتغال میبینید که خانوادهای نیست که مشکلی به نام
بیکاری نداشته باشد. چه آنها که تحصیلکرده هستند و چه بقیه. بیکاری هم دو
بخش است، یک بخش اینکه فردی شغل میخواهد تا زندگی حداقلی را برای خودش
داشته باشد. تا اینکه زنده باشد. ولی واقعا اگر بخواهیم کرامت انسانی را
رعایت کنیم، آیا کار در همین حد حداقل زندگی کفایت میکند؟ کار جوهره و
انسانیت انسان است.
* وقتی فردی شغل ندارد، هم زندگی را از او گرفتیم و هم انسانیت او را.
* رشد اقتصادی باید این نابسامانی را که سرمایههای مادی و انسانی را هدر میدهد درست کند.
* بارها و بارها با این صحنه روبرو بودم که جوانی پیش من آمده، چه دختر و
چه پسر. به من میگوید فلانی مادر من که هم جای پدرم بوده و هم جای مادرم
است، با کار کارگری در خانه مردم، زندگی را اداره کرده امروز میخواهم به
مادرم که اینقدر زحمت کشیده کمک کنم. ما امروز هم پدر و مادر را شرمنده بچه
کردیم و هم جوانان را شرمنده پدر و مادر.
* در حوزه های نفتی مشترک با قطر و امارات و …، برداشت کافی انجام نمیدهیم.
* ما باید بتوانیم روشی را پیش ببریم که در یک دوره مشخص، آرامش و ثبات را
به اقتصاد برگردانیم یعنی مردم هر روز در جامعه نبینند که نرخها متفاوت
است. تکلیف اقلام اساسی در زندگی افراد باید مشخص شود و نوسان قیمت نداشته
باشیم.
* اولین تصمیم ما تثبیت قیمت ارز و دلار در کشور است.
* اقتصاد را از تصمیمات خلقالساعه نجات میدهیم.
* تلاش میکنیم هزینه های تولید را کاهش دهیم. که این منجر به کاهش قیمت میشود.
* بعد از تثبیت قیمتها بلافاصله به سمت کاهش قیمتها میرویم.
* نقدینگی باید کنترل شود که کاهش یابد و از سوی دیگر باید جهتگیریهای
این نقدینگی کنترل شود. متاسفانه اقتصاد در این بخش ها الان رهاست.
* مردم ما مطمئن باشند که در 6 ماه اول باید آثار کارم مشخص باشد.
* یکی از ضربههای سنگینی که سرمایههای اجتماعی ما و بخصوص اعتماد مردم
خورد، این است که به وعدهها عمل نشد. این حق مردم است که بپرسند چه تضمینی
هست که وعدهها عملی شود. آیا شما دیدید که قولی را من در تهران داده باشم
و عملی نکرده باشم؟
* مردم عزیز تهران حتما تایید میکنند که هیچ قولی ندادم در تهران که عملی نکرده باشم. این را در نیروی انتظامی هم از من دیدند.
* هنوز برنامه 30 دقیقهای من پخش نشده، من آنجا تعهدی به مردم دادم که از
مردم خواهشمندم آن را نگاه کنند. ضمانت کار من گذشته و عملکرد من است.
* در تهران 2 مورد بوده که پروژه را با تاخیر 6 ماهه انجام دادم مانند برج
میلاد و پروژه صدر که با تاخیر 6 ماهه و 110 روزه انجام شده و ما در این
موارد این روحیه را داشتیم که عذرخواهی کردیم. من عذرخواهی را یاد
گرفتهام.
* اقتصاد در وهله اول باید مردمی باشد و دولت نباید در هر جای اقتصاد
دخالت کند. دولت باید چابک و کوچک باشد و هزینهاش کم باشد. شفافیت باید در
اقتصاد وجود داشته باشد. نباید رانت اطلاعاتی در اقتصاد باشد.
* اقتصادی که در آن رشد و رونق نباشد شکننده است. اقتصادی که در حوزه
کشاورزی، هنوز کشاورز ما نداند قیمت تضمینی گندمش چقدر است شکننده است.
* گاهی وقتها گندم را 60 درصد گرانتر از کشاورز خودمان از خارج میخریم که این با اقتصاد مقاومتی جور درنمیآید.
* یکی از مزیتهای دولت فعلی اجرای هدفمندی یارانهها بوده البته
انتقاداتی به نحوه اجرای آن است. ادامه یارانهها را طبق قانون پیگیری
میکنم. اما دولت قانون را کامل اجرا نکرد و این یکی از ضعفها بود. به
تولید در حوزه کشاورزی و صنعت توجه کافی نشد.
* در واقعی کردن قیمتها به حقوق ملت کمتر توجه شد. وقتی قیمتها بالا آمد
آیا ملت حقی ندارد؟ من می گویم حق دارد. اگر قرار است بنزین آزاد بخرم چرا
باید خودرویی بخرم که به ازای هر 100 کیلومتر 11 لیتر مصرف کند. امروز در
دنیا در 100 کیلومتر 6 لیتر مصرف میکند. باید به این مسائل رسیدگی جدی
شود.
* حتما باید به تولید داخلی توجه شود اما نباید به مردم ظلم شود.
* در کشورمان حزبی که برنامه داشته باشد نداریم.
* ما سند بالادستی داریم و باید به آن پایبند باشیم. به سند برنامه 1404
باید پایبندی جدی باشد و همه برنامهها مطابق با آن باشد. چرا تا الان 40
درصد برنامه عملی نشده است؟
* به عنوان رئیس دولت مکلف هستم به سند 20 ساله و برنامههای 5 ساله توسعه پایبند باشم.
* برنامهای که من تدوین کردم تحت عنوان پیشرفت و عدالت است. اگر پیشرفت اتفاق نیفتد، عدالت در واقع توزیع فقر است.
* من به عنوان رئیس دولت نمیتوانم بگویم چوب لای چرخم میکنند و نمیتوانم
کار کنم. نمی توانم بگویم قانون اساسی به رئیس جمهور اختیارات کافی نداده.
اینها بهانه جویی است. ما با همین قانون ها کاندیدا شدهایم. قانون اساسی
باید همه جایش اجرا شود نه اینکه فقط آنجا را که دوست داشتیم اجرا کنیم.
* رهبر انقلاب سیاستهای کلان کشور را دنبال میکنند و سیاستهای ایشان باید اجرایی شود.
* برای پیشرفت سه شاخصه داریم. یک رشد تکنولوژی داشته باشیم، دومین رشد اقتصادی و سوم رشد اجتماعی.
* امروز بعضی اقوام و گروهها احساس میکنند سهمی در دولت ندارند. نباید
اینگونه باشد. دانشگاه و دانشجو و زنان و جوانان و … همه باید از حقوق
اجتماعی برخوردار باشند. الان هر کس به مرکز نزدیکتر است برخوردار است.
اینها خوب نیست.
* در تهران فاصله بین شمال و جنوب را حل کردیم و اولین بار است که با قدرت عرض میکنیم این مسئله رعایت شده.
* سیاست خارجی باید منافع ملی و امنیت ملی یک کشور را و در واقع هویت دینی
و انقلابی یک کشور را و همچنین هویت ملی را تضمین کند. این وظیفهای است
که به دوش سیاست خارجی است.
* ما یک سیاست خارجی و یک دستگاه دیپلماسی خارجی داریم. هیچ جا قانون
اجازه نداده که رئیس دولت میتواند سیاست خارجی را تغییر دهد. سیاست خارجی
متعلق به حاکمیت است. رئیس دولت در این باره نقشی اساسی دارد اما همه
اختیارات به دست رئیس دولت نیست. مگر هر دولتی آمد میتواند بگوید من سیاست
خارجی را عوضی میکنم؟ در کشور های دنیا هم همینطور است. هر کس بگوید من
تغییرات عظیم در سیاست خارجی می دهم، یک شعار است.
* آنچه باید به آن توجه شود این است که دستگاه دیپلماسی نباید هزینهزایی
کند. وزارت خارجه و شورای امنیت ملی دو مرکز مهم هستند. معتقدم باید حتما
دیپلماسی ما و حوزه وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی، در اولویت هستند و
برنامه مشخصی برای آنها دارم و دیپلماسی اقتصادی را هم مبنای کار قرار
میدهیم.
* موقعیت جغرافیایی کشور ما به گونهای است که این فرصت را در اختیار ما
قرارداده. 70 درصد نفت و گاز جهان یا درشمال کشورمان است یا در جنوب.
* ما باید انسجام داخلی را بالا ببریم. سیاست خارجی هرچه باشد، تعامل یا
تقابل یا مذاکره یا رقابت، هرکدام باشد. البته برخی مواقع همه با هم باید
پیگیری شود. اما اگر در داخل انسجام و همدلی و قدرت اقتصادی نداشته باشیم،
هر دولتی مورد تحسین مردم خودش قرار نگیرد هیچ وقت مورد تحسین مردم دنیا
قرار نخواهد گرفت و هیچکدام از دیپلماتهایش چه در مقابله و چه در مذاکره
موفق نخواهد بود.
* مبارزه با آمریکا یعنی کار، کار، کار.
* الان اینکه گفتم برای ادای دین آمدم برای پایان دادن به همین بحثهاست
که مدیریت یکنواخت خسته بسته که در کشور بوده باید تمام شود. واقعا کشور
نیاز دارد که نیروهای جدید با رویکرد جدید، خون جدیدی بر مدیریت کشور که
دارد منابع انسانی و مادی ما را هدر میدهد جاری کند.
* پیامبر میفرماید من از فقر امتم نگران نیستم من از سوء مدیریت و سوءتدبیر نگرانم.
* ما از امام یاد گرفتیم که حرف مرد یکی نیست. حرف مرد دو تا است. رئیس
دولت نباید فکر کند که اشتباه نمیکند. اگر دید اشتباه کرده باید عذرخواهی
کند و تصمیمش را عوض کند. این را شعار نمیدهم. این را در مدیریت نیروی
انتظامی و در شهرداری اثبات کردهام.