چرا فصل جدید «خنداننده شو» موفق نیست؟!
شهروند نوشت: دایره تنگ مضامین و شوخیهای استندآپکمدیهای «خنداننده شو» صدای بسیاری از مخاطبان این برنامه و البته کاربران فضای مجازی را درآورده و بسیاری به این مسأله انتقاد و اعتراض کردهاند. با اینحال برخی از کاربران نیز هستند که اعتقاد دارند دلیل اصلی این کمبود جز سانسور و خودسانسوری نیست
.
این روزها مسابقه «خنداننده شو» یک بار دیگر برند «خندوانه» را سر زبانها انداخته. مسابقهای با محوریت استندآپکمدی با حضور بیست شرکتکننده- اغلب- تازهوارد که این روزها فضای رسانهای و مجازی فارسی را تسخیر کرده و موضوع روز بسیاری از بحثها و گردهماییهای خانوادگی نیز هست.
بهرغم این فراگیری- و محبوبیت- اما استندآپکمدیهای «خنداننده شو» در روزهای اخیر محل بحث و انتقادات بسیاری بوده. انتقاداتی که البته داوران برنامه و خود رامبد جوان نیز در برخی از آنها با منتقدین همعقیدهاند که استندآپهای این برنامه به یکسری موضوعات معدود و خنثی و کمخطر میپردازند و بهعبارت بهتر جرأت و جسارت کافی برای فراتر رفتن از دایره تنگ مضامین و موضوعاتی چون رابطه کمدین با پدر و مادر و دیگر اعضای خانوادهاش یا خاطراتی درباره خواستگاری و سربازی را ندارند. آسیب بزرگی که مهمترین مانع در جذابیت شوخیهای کمدینهای «خنداننده شو» بهشمار میآید، اما با اینحال در فضای رسانهای این سرزمین طبیعی است. بهخصوص اگر بدانیم که حیطه مضمونی اغلب استندآپکمدیهای موفق دنیا پیرامون موضوعات و شوخیهای سیاسی، جنسی، فرهنگی، مذهبی و البته اجتماعی دور میزند، اما آیا کمدینهای ما میتوانند در این حیطهها- بهخصوص در تلویزیون- فعالیت کنند؟! پاسخ این سوال راز دایره تنگ مضمونی کمدیهای تلویزیونی ما را افشا خواهد کرد!
فضای مجازی علیه خندانندهها!
دایره تنگ مضامین و شوخیهای استندآپکمدیهای «خنداننده شو» صدای بسیاری از مخاطبان این برنامه و البته کاربران فضای مجازی را درآورده و بسیاری به این مسأله انتقاد و اعتراض کردهاند. با اینحال برخی از کاربران نیز هستند که اعتقاد دارند دلیل اصلی این کمبود جز سانسور و خودسانسوری نیست. بهعبارت بهتر از دید این عده؛ کمدینهای این برنامه- و هر برنامه دیگری- بهدلیل خطوط قرمز فراوان و پررنگی که در رسانه ملی وجود دارد، ناچار از اتخاذ این رویکرد هستند و در واقع کمدینهای تازهوارد این برنامه برای جلوگیری از نزول بلای سانسور و ممیزی که در دورههای گذشته سر چند تن از شرکتکنندگان آمد و باعث حذف آنها در رأیگیری مردمی شد، چارهای جز شوخی با خود و خانوادهشان ندارند.
کاربری در این زمینه در توییتر اصل موضوع را در چند جمله بهخوبی بیان کرده است: «حسن معجونی، رامبدجوان و امیرمهدی ژوله داوران «خنداننده شو» مدام غر میزنند که کمدینها در استندآپکمدیهاشان چرا تنها با خود و خانوادهشان شوخی میکنند! واقعا این بزرگواران نمیفهمند یا خودشان را به نفهمیدن میزنند که استندآپکمدی در همه جای دنیا بیشتر بر دو نوع شوخی استوار است: شوخیهای سیاسی- اجتماعی و شوخیهای جنسی. حالا داوران دغدغهمند بزرگوار بگویند بدبخت کمدینهای تازهوارد خندوانه چگونه در این دو مسیر حرکت کنند؟! اصلا کدام را پی بگیرند: سیاسی یا جنسی؟»
دست بسته کمدینهای ایرانی
امیر کربلاییزاده، اولین کسی که استندآپکمدی را بهصورت مستقل در ایران اجرا کرده نظرات صائبی در مورد استندآپکمدی میتواند داشته باشد. این هنرمند «محدودیتهای عرفی و فرهنگی» را یکی از مهمترین دلایل مضامین یکنواخت و تکراری اجراهای تلویزیونی میداند: «در کشورهای دیگر موضوعات و مضامین استندآپکمدی شامل نقد، ایجاد چالش یا برجسته کردن رفتارهای نادرست سیاسی، جنسی، دینی و اجتماعی است. وقتی مطرح کردن این سه تای اول در کشور ما با چالش روبهروست و دست استندآپکمدین ایرانی برای گفتن از سیاست، جنسیت و مذهب بسته است، چه انتظاری از او- جز اجرای استندآپهای اجتماعی- میتوان داشت. همین هم باعث میشود استندآپکمدین ایرانی کار دشواری برای طرح مسائل ناب، جدید و هیجانانگیز داشته باشد.»
این همان موضوعی است که امیرمهدی ژوله، یکی از داوران «خنداننده شو ۳» نیز آن را به زبانی دیگر مطرح میکند. ژوله با اشاره به اینکه «بسیاری از اجراها استندآپ نیست و خاطرهگویی است» میگوید که «دلیل اصلی ضعف اجراهای کمدینهای این برنامه این است که زمان و مکان ندارند.»
به گفته امیرمهدی ژوله؛ «استندآپهای امسال تاکنون نشانی از ایرانِ ۱۴۰۰ نداشتند و میتوانستند ۲۰ سال پیش یا ۲۰ سال بعد هم پخش شوند! این در حالی است که استندآپکمدی باید زمان و مکان و جغرافیا داشته باشد. این هم از کمدینی برمیآید که صاحب اندیشه باشد.»
دشواریهای یک کمدین ایرانی
حامد آهنگی به گواهی برنامهها و اجراهایش یکی از مهمترین کمدینهای ایران در این حوزه است. نکته جالب اینکه او هم رد پای ایرادات مشابهی را در اجراهای روزهای اخیر خندوانه دیده است.
از نگاه حامد آهنگی بزرگترین ضعف استندآپکمدیهای «خنداننده شو» در متن آنهاست: «مهمترین چیزی که به یک کمدین کمک میکند، شناخت اجتماع و دغدغههای مردمش است. دیگری روشن بودن تکلیف کمدین با خودش است که چه میخواهد بگوید، اما وقتی این مسایل وجود نداشته باشد، کمدینی که نه میداند چه چیزی را به زبان طنز بگوید و نه اینکه آن را چگونه روایت کند؛ ناچار میشود به بازی رو بیاورد که درست نیست!»
حامد آهنگی با اشاره به اینکه «کمدین شدن در ایران خیلی سخت است» دلیل این دشواری را چنین توضیح میدهد: «اگر در دنیا ۱۰۰ فاکتور برای خندیدن وجود داشته باشد، اینجا ۵۰ تایش ممنوع است. در واقع اینجا با خیلی مسائل نمیشود شوخی کرد و همین هم کار کمدینها را بسیار سخت میکند.»