جلیلی گزينه اول و قالیباف گزينه آخر الله كرم

نسیم نوشت:

دبیر کل انصار حزب‌الله و شورای هماهنگی حزب‌الله شب گذشته در سومین همایش اردوگاه ولایت در مسجد شعبان تبریز گفت:

-جریان حزب‌اللهی به عنوان یک جریان مرجع بر اساس استدلال قرآنی، احادیث
و همچنین بیانات رهبر معظم انقلاب به تحلیل در موضوعات مختلف می‌پردازد و
بر اساس تکلیف شرعی عمل می‌کند که معرفی آقای جلیلی به عنوان فرد اصلح برای
ریاست جمهوری بر همین اساس بوده است.
-کلید حماسه سیاسی را شورای
نگهبان زد که شاهد هستیم از سلایق مختلف در صحنه انتخابات ریاست جمهوری
حضور دارند. از طیف کارگزاران که پدر معنوی آنان آقای هاشمی رفسجانی است
آقای حسن روحانی حضور دارند که در بسیاری از زمینه‌ها مشابه آقای هاشمی
رفسنجانی هستند.
-آقای عارف نامزد گروه موسوم به اصلاح‌طلبان است.
-جبهه متحد به مسئولیت آیت‌الله مهدوی کنی آقای ولایتی را به عنوان نامزد این جریان در عرصه انتخابات ریاست جمهوری دارد.
-جبهه پایداری نیز به رهبری معنوی آیت‌الله مصباح یزدی نماینده‌اش آقای جلیلی است.
-در این بین کاندیداهای مستقل نیز حضور دارند.
-آقای
روحانی بر این باورند ما در مسائل کشور خودمان باید کدخدای جهان را
ببینیم. که علاوه بر موضوعیت داشتن این مطلب در عرصه سیاسی، نشان می‌دهد
ایشان اعتقادی به اقتصاد مقاومتی ندارد. در کل خط سازش را دنبال می کنند.
-آقای
عارف نامزد اصلاح‌طلبان است. اصلاح‌طلبانی که در دوران حاکمیت آنها
اقدام‌های مختلفی مانند؛ قتل‌های زنجیره‌ای، ‌حادثه کوی دانشگاه،‌ تحصن
مجلس ششم و تعطیل کردن کار مجلس، مخالفت با اسلام و بحث خروج از حاکمیت
ثبات سیاسی کشور به خطر افتاد.
-آقای عارف در دولتی بوده‌اند که موجب
ضعف کشور شد، وی باید دولت اصلاحات را مورد نقد قرار بدهند و از بسیاری از
اقدامات اصلاح‌طلبان تبری بجویند.
-آقایان روحانی و عارف در حالی با
ژستی طلبکارانه و مورد ظلم قرارگرفته وارد انتخابات شده‌اند که در یک نمونه
به عنوان مثال اکثر مطبوعات کشور، وابسته به دو گروه حامی این دو شخص است.
-با
توجه به اهمیت اقتصاد در شرایط کنونی و بحث عدالت اجتماعی و اینکه مقام
معظم رهبری در خصوص عدالت و پیشرفت فرموده‌اند باید عدالت قبل از ارزش‌های
دیگر مانند پیشرفت مطرح شود و اساس کارها بر عدالت باشد، اصلح بودن آقای
جلیلی آشکارتر می‌شود.
-‌شش کاندیدا از هشت کاندیدا یعنی آقایان؛
روحانی، قالیباف، عارف، ولایتی، رضایی و غرضی با شدت‌های مختلف بر خلاف اصل
تکیه بر عدالت، به اولویت داشتن پیشرفت تأکید دارند و معتقدند ابتدا باید
توسعه، پیشرفت و تولید ثروت اتفاق بیفتد سپس نوبت عدالت و پرداختن به طبقات
پایین و متوسط است.
-شدیدترین این نوع نگاه به عدالت و پیشرفت و ارجح
دانستن پیشرفت بر عدالت در آقای قالیباف دیده می‌شود که یک چنین نگاهی را
در زمان آقای هاشمی تجربه کرده‌ایم. ایشان همچنین توجه ما را به عدالت فردی
جلب می‌کند نه عدالت اجتماعی. البته آقای قالیباف عنوان می‌کنند که برای
دهک‌های پایین جامعه هم باید سیاستگذاری کنیم.
-راه‌حل آقای قالیباف در
خصوص بهبود مسأله اقتصاد چنانچه خودشان گفته‌اند الگوی شیلی و آرژانتین است
که متأسفانه در روزنامه‌ها و رسانه‌ها بازتاب چندانی نداشت. این الگو یعنی
الگوی توسعه اقتصادی آقای پینوشه، دیکتاتور معروف شیلی که با براندازی
حکومت سوسیالیستی آلنده، طی 20 سال بر شیلی حکومت کرد و البته توانست شیلی
را از لحاظ اقتصادی توسعه دهد. در این نوع نگاه باید 15 تا 20 سال طبقه
محروم را سرکوب کرد و اولویت را به سرمایه‌دارها داد.
-آقای جلیلی به
فرمایش امام علی(ع) معتقدند که پیشرفت در دل عدالت نهفته است. اگر عدالت را
محقق کنیم فرصت برای بروز استعدادها خواهیم داشت.
-چنانچه آقای جلیلی
نیز بیان داشته‌اند تصمیم‌گیری اقتصادی در گفتمان انقلاب اسلامی و با تکیه
بر سه عنصر اصلی مردم، کارشناسان و دولت باید رقم بخورد.
-آقای جلیلی کاهش درآمد نفتی را یک فرصت می‌داند برای آغاز اقتصاد مقاومتی.
-‌از
آنجاییکه هفتاد هزار میلیارد تومان وام بانکی در دست 60 یا 70 نفر است،
آقای جلیلی معتقد است این معوقات بانکی ایجاد فساد می‌کند و در این خصوص
باید اقدام قاطع صورت بگیرد.
-در خصوص یارانه‌ها، آقای جلیلی موافق
پرداخت یارانه‌ها است ولیکن معتقد هستند باید یارانه‌ها عادلانه توزیع شوند
و در این خصوص دهک‌های پایین و متوسط نگاه ویژه‌ای را می‌طلبند.
-در
اقتصاد دو عنصر عرضه و تقاضا مهم و تعیین‌کننده هستند. در رابطه با این دو
مفهوم؛ افراد و دولتهایی که محوریت را به عرضه می‌دهند؛ معتقدند باید از
سرمایه‌گذار و کارآفرین پولدار حمایت کرد چون عامل اشتغال و تولید است. در
دولت آقای هاشمی همین طرح انجام شد، چهل میلیارد دلار از خارج قرض شد و در
اختیار کارآفرین‌ها و سرمایه‌دارها گذاشته شد که باعث بوجود آمدن طبقه
متمول و پولدار یک شبه گردید. البته روند واگذاری‌های کارخانه‌های دولتی به
بخش خصوصی نیز از دیگر دلایل افزایش شکاف طبقاتی و ایجاد طبقه‌ای بود که
یک شبه پولدار شدند. بدیهی است که این‌ها فرهنگ جامعه را نیز به این سمت و
سو تغییر می‌دهند، جامعه‌ای که قبلا شرایط دفاع مقدس را تجربه کرده بود.
-تقریبا
شش نفر از نامزدها طرفدار سرمایه‌گذاری در عرضه و طرفدار تولید به دست
سرمایه‌دار هستند و محکم‌ترین اعتقاد که بدترین نیز است را در بین اینان
آقای قالیباف دارد.
-البته آقایان جلیلی و حداد عادل محوریت را در تقاضا
می‌دانند. بدین صورت که از پرداخت یارانه‌ها البته به صورت عادلانه‌تر
حمایت می‌کنند. ایشان عدالت را مقدم و پایه پیشرفت می‌دانند و معتقدند با
تکیه بر تقاضا، پول به صورت عادلانه به دست قشر ضعیف(که حدود 60 درصد جامعه
را تشکیل می‌دهند) می‌رسد. که در این حالت بازارها دچار تحرک شده و اقتصاد
رونق می‌گیرد. در این حالت نیازی به حمایت ویژه و رانتی از سرمایه‌دار
نیست بلکه سرمایه‌دار خود به خود به سمت تولید می‌رود چون برایش سودآور
است. در این نوع نگاه البته حمایت از تولید کننده و سرمایه‌گذار وجود دارد
اما در شرایط عادلانه.
-البته آقای جلیلی در زمینه اقتصاد ترجیحاتی نیز
بر آقای حداد عادل دارد به این صورت که ایشان معتقد به تغییر ساختار
اقتصادی نیز هست.
-اشکال کار آقای احمدی‌نژاد در رابطه با تقاضا این بود
که اولا پرداخت یارانه‌ها عادلانه نبود و همچنین ایشان واردات را کنترل
نکرد که همین سبب شد تا تولید ضربه بخورد.
-سوالی که مطرح می‌کنند این
است که آیا دولت در میان نامزدها نماینده‌ای دارد؟ اگر ما دولت سال 84 آقای
احمدی‌نژاد را در نظر بگیریم که گفتمانش گفتمان انقلاب اسلامی بود و به
تعبیر مقام معظم رهبری قطار انقلاب را به ریل اصلی خود بازگرداند، بله آقای
جلیلی نماینده گفتمان ناب انقلاب اسلامی است ولی اگر گفتمان دولت بعدها به
ولایت‌گریزی و انحراف تبدیل شد آقای جلیلی نماینده برای ولایت‌گریزی و
مکتب و حلقه انحرافی نیست.
-آقای جلیلی اساسا مخالف با جریان انحرافی است و هر گونه حمایت این جریان را قبول نمی‌کند.
-چهار
عنصر از دیدگاه رهبر معظم انقلاب برای انتخاب مطلوب و اصلح که در دانشگاه
امام حسین(ع) بدان اشاره فرمودند عبارت بود از اینکه کسی بر سر کار بیاید
که: زمینه ساز عزت برای آینده کشور، باز کننده گره مشکلات مردم باشد،
ایستادگی قدرتمندانه در مقابله جبهه معاندان داشته و جمهوری اسلامی را در
چشم مستضعفان جهان به الگو تبدیل کند.
-اینجانب با جمع‌بندی ملاک‌ها در
وهله اول آقای جلیلی را اصلح می‌دانم، پس از ایشان به ترتیب آقایان ولایتی و
سپس آقای حداد عادل و آقایان رضایی و قالیباف قرار دارند.