شما یک ایرانی هستی !
فارغ از هر گونه قضاوت درباره دوشادوشی هنر و سیاست با یکدیگر و درهم آمیختگی فرهنگ ها و نگرش های قومی، نژادی و جغرافیایی با مسائل سیاسی، می توان گفت که در دنیای معاصر، اصولاً دیگر هنر گل و بلبلی و هنرمند بریده از سیاست، نداریم!
عصر خبر؛ حمید هنر جو _ گذشت! دوره یا دوره هایی را می گویم که «ژست سیاسی نشدن هنرمند» و «جدا بودن مرز هنر و سیاست» در جوامع یا رسانه ها – در ظاهر – مطرح و پررنگ بود…
سالهاست حتی ترانه های یکدست و خالص عاشقانه هم رگه هایی از نگاه های سیاسی دارند.
«آزادی»، «اعتراض»، «جنگ»، «موشک»، «فریاد»، «استبداد»، «خونخواهی»، «قفس»، «اهریمن»، «گلوله»، «تابوت»، «خنجر»، «تازیانه»، «زخم»، «نقشه» و ده ها واژه و عبارت دیگر که بر ذهن مخاطب امروز موسیقی و ترانه و…، سایه می اندازد و به ذهن ها سمت و سوی معنادار می بخشد، اتفاقی اند آیا؟ کدام آدم عاقلی این فکاهی را باور می کند واقعا !
برخی تصور می کنند که صرفا بیان موضوعی یا ورود به مقوله ای در جهان سیاست، حرکت یا اقدامی سیاسی قلمداد می شود، اما سانسور واقعیت یا سکوت جهت دار و حذف نامی پرآوازه را سیاسی نمی دانند!
فارغ از هر گونه قضاوت درباره دوشادوشی هنر و سیاست با یکدیگر و درهم آمیختگی فرهنگ ها و نگرش های قومی، نژادی و جغرافیایی با مسائل سیاسی، می توان گفت که در دنیای معاصر، اصولاً دیگر هنر گل و بلبلی و هنرمند بریده از سیاست، نداریم!
ادیده گرفتن سرزمین پدری و روانسازی برای هجمه ها و شیطنت های خارجی به هویت یک ملت بزرگ و تاریخ ساز [که البته در تاریخ پر فراز و نشیب ما تازگی ندارد]، آن هم با نخواندن یک ترانه! که نامی بلند را یادآوری می کند، اگر سیاسی نیست، پس چیست؟!
معامله ای پرسود برای یک فرد و تلخ برای یک ملت است حتما …! یا هر اسم دیگر !
آقای سلطان صدای برخی هم نسلان من! و بعضاً نسل های جدید؛ حتما با شجاعت، از خلیج همیشه فارس بگو و برای خلیج تا ابد فارس، با شش دانگ صدا بخوان!
نشان بده که شما یک «ایرانی» ریشه در خاک هستی! تمام.