«زندگی پس از زندگی» به روایت موافقان و مخالفان
خراسان نوشت: گزیدهای از تقابل دیدگاهها بر سر برنامه پرمخاطب عباس موزون؛ «زندگی پس از زندگی» (روایتی از تجربههای نزدیک به مرگ) که در ایام ماه رمضان هر روز ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه چهار سیما پخش میشود نشان از برابری تعداد موافقان و مخالفان آن دارد.
اشتیاق دانستن درباره زندگی پس از مرگ، فصل مشترک ذهنیت همه آدمهاست؛ همه ما میخواهیم بدانیم که پس از این زندگی دنیوی، به کجا خواهیم رفت و چه سرنوشتی در انتظار ماست؟ این دقیقا همان جاذبهای است که باعث میشود برنامه «زندگی پس از زندگی»، درصدر پرمخاطبترین برنامههای افطار صداوسیما، در ماه مبارک رمضان قرار بگیرد، آن هم بیرقیب و با اختلاف؛ ۱۴ درصد کل مخاطبان تلویزیون، با رضایت ۹۰ درصـدی، این برنامه را در لحظات افطار دنبال میکنند؛ این را نظرسنجی سازمان صداوسیما معلوم کرده است.
برنامه «زندگی پس از زندگی» به کارگردانی، تهیهکنندگی و اجرای عباس مـوزون که اکنون در فصل سوم خود قرار دارد، به طور رسمی از رمضان سال ۱۳۹۹ روی آنتن قرار گرفت؛ برنامهای که با استفاده از سخنان تجربهگران به دنبال انتقال تجربیات مربوط به مرگآگاهی اسـت. ایـن برنامه آنقــدر مخاطب داشته که حتی به زبا های عربی و اردو هم دوبله شده و در آن سوی مرزها هم، مخاطبان خود را یافته است. اما آیا این اقبال عمومی میتواند دلیلی برای تأیید کامل این برنامه و محتوای آن باشد؟ در میان طرفداران و منتقدان این برنامه پرمخاطب، افراد مشهور و شناختهشدهای حضور دارنـد؛ افرادی که توجه به سخنان آنها میتواند مخاطب را در سنجش برنامه «زندگی پس از زندگی» یاری دهد و پذیرش ذهنی او را ساماندهی کند.
موافقان چه میگویند؟
در کنار افرادی مانند آیتالله مهدی شبزندهدار، عضو فقهای شـــورای نگهبان و حجتالاسلام کریمی، امـام جمعه ایـلام که براسـاس گـزارش ایرنا، از تهیه و پخش برنامه «زندگی پس از زندگی» تشکر و دیدن آن را به همه توصیه کردهاند، فقهایی مانند آیتالله صفایی بوشهری، امام جمعه بوشهر و نماینده ولی فقیه در این استان نیز، از بینندگان برنامه بوده و ضمن توصیه مردم به دیدن «زندگی پس از زنـدگـی»، تحلیل خـود را هم در ایـن باره ارائـه کردهاند: «زندگی پس از زندگی، مکاشفه بزرگ فرادنیایی انسان گرفتار در عالم ماده است. فیالواقع عالم غیب، عالم حقیقت است و این عالم، دارالمجاز است در برابر عالم غیب. براساس منابع دینی که به دست ما رسیده است، این تجارب مورد تایید اسـت. آن چنان که آیـات و روایــات فراوانی در این باره وجود دارد و حوزه مطالعات عرفانی و فلسفی متکفل بیان بخشی از این رموز عالم غیب اســت.» افــزون بر اینها، روحانیان سرشناسی مانند حجتالاسلام محمدرضا زائری هم، تحت تأثیر محتوای برنامه قرار گرفته و حتی برخی نکات ارائـه شده در آن را، در سخنرانیهای خودشان مـورد استفاده قـرار دادهانـــد. با این حـال، دایره حامیان، تنها به بـزرگـان حــوزه علمیه محدود نیست؛ برخی پژوهشگران و استادان دانشگاه نیز، درباره برنامه «زندگی پس از زندگی»، با نگاه مثبت سخن گفتهاند؛ نمونهاش دکتر حبیبالله بابایی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی که به تمجید از این برنامه پرداخته و نوشته است: «اهمیت مرگآگاهی فقط در ایجاد حس معنوی و حس بقا نیست، بلکه کارکرد آن در ایجاد نظم معنوی و مهمتر از آن، در مواجهه با باورهای پوچ و ناامیدی و بسندگی به دنیای سکولاریسم است.» در میان فعالان حوزه مدیریت فرهنگ و رسانه هم، میشود طرفداران پروپا قرصی را برای برنامه «زندگی پس از زندگی» پیدا کرد. مثلا، به گزارش خبرگزاری مهر، سجاد صفارهرندی، رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، در صفحه شخصیاش از برنامه عباس مـوزون به نیکی یاد کرده و نوشته است: «زندگی پس از زندگی را میبایست در کنار «روایت فتح» آوینی، در زمـره جدیترین و موفقترین تلاشها برای تصرف در جوهره هنر رسانه مدرن و استخدام آن به منظور تحقق غایات و احـوالات دینی به شمار آورد.» این دیدگاههای مثبت و طرفدارانه را باید در کنار حجم بالا و غیرقابل شمارشی از توئیتهای کارشناسان و افراد عادی جامعه قرار داد که از دیدن برنامه «زندگی پس از زندگی»، به دلیل پرداختن به یکی از مسائل اساسی زندگی انسان، یعنی حیات پس از مرگ، سر شوق آمده و به تمجید از آن پرداختهاند. این افراد، عموما برنامه را عاملی برای باورپذیری معاد و مفاهیم مرتبط با آن میدانند و معتقدند کمترین سود برنامه «زندگی پس از زندگی» میتواند همین تلنگری باشد که جامعه امروز بشری، جامعهای که در دنیای تجربیات مادی خود محبوس شده است، سخت به آن نیاز دارد. موضوعی که میتواند در نهادینه شدن اخلاق در جامعه، نقشی مهم ایفا کند.
منتقدان چه میگویند؟
با وجود اظهارنظرهای طرفداران بعضا پرشور برنامه «زندگی پس از زندگی»، افرادی که آن را واجد نقد میدانند هم، کم نیستند. به نظر آنها، چالشهایی پیش روی محتوای برنامه قرار دارد که آنها را ناگزیر از نقد منصفانه کرده است. جستوجو در فضای مجازی و رسانهای، ما را با دو نوع نقد روبهرو میکند؛ نخست نقدهای احساسی که به هر دلیلی، پرداختن به چنین اموری را برنمیتابند و باعث بروز مشکلات اعتقادی میدانند، اما برای نقد خودشان دلیلی اقامه نمیکنند و دوم، نقدهایی که میکوشند با استفاده از دانستههای دیگر علوم، به ویژه علوم عقلی و روانشناسی، ایرادهایی را متوجه برنامه عباس موزون کنند. در این رسته از نقدها، آنچه نظر را جلب میکند، نقدهای متخصصان است؛ به عنوان نمونه، دکتر فاطمه ابولپور، روانپزشک، در صفحه شخصی خودش به نقد اظهارات تجربهگران پرداخته و برخی از آنها را شرحی کامل از عوارض انواع مختلف بیماریهای مغز و اعصاب دانسته است. ایراد دیگری که او به این برنامه وارد میکند، تعریفی است که از مرگ در آن ارائه شده است. این روانپزشک اعتقاد دارد تعریفی که از تجربه مرگ یا نزدیک به مرگ برای تهیه این برنامه درنظر گرفته شده است، چندان کامل و دقیق نیست و همین مسئله، اصـل علمی بـودن پژوهش را زیر سوال میبرد. در این بین، نقد کارشناسان مذهبی نیز، درباره برنامه «زندگی پس از زندگی»، قابل تأمل است. حجتالاسلام مهدی مسائلی، نویسنده کتاب «پیشوایان شیعه، پیشگامان وحـدت» در صفحه اینستاگرامی خــود، از برخی مفاهیم و گزارشهای ارائه شده در برنامه، اظهار نگرانی کرده و معتقد است که این مفاهیم، میتوانند باعث بروز تحریف در نگاه دینی مردم شوند. اما طولانیترین و جامعترین نقد را در این عرصه، حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، در قالب یادداشتی تفصیلی و در ۱۳ بند به رشته تحریر درآورده اســت؛ یادداشتی که خبرگزاری مهر، آن را روز چهارم اردیبهشتماه منتشر کرد. غلامی در نقد خود، ابتدا به شرایط فیزیولوژیکی تجربهگران میپردازد و معتقد است که این افراد، از مرگ بازنگشتهاند، چون از منظر علمی آنها اصولا نمرده بودند. او با وجود آن که بخشهایی از برنامه «زندگی پس از زندگی» را مفید و قابل استفاده دانسته، نوشته است: «گرایش برخی از مردم به معنویت با دیدن این نوع برنامهها، دلیل نمیشود که رضایت دهیم هر تصویر نادرستی به اسم دین در اختیار مردم قرار گرفته و جا بیفتد.» حجتالاسلام غلامی سخنان تجربهگران را بیشتر با خـواب قابل قیاس میداند و تصریح میکند: ـمسئله اصلی این است که این مشاهدات، در ردیف خواب عمیق قابل تعریف است. یعنی فرد، شهود در بیداری را ندارد، بلکه هر آنچه مشاهده میکند متعلق به زمان بیهوشی یا کماست. ما در غیر حالت بیهوشی و کما نیز، تجربه خواب عمیق را داریم و لذا لازم نیست این جنس مشاهدات را صرفا در افراد به کما رفته جستوجو کنیم.» این کارشناس دینی افـزوده است: «همانطور که میدانید خواب در اسلام، به هیچوجه حجت نیست. یعنی نمیتوان از خواب کسی (حتی اگر از علمای بزرگ باشد) اصل معارفی یا قاعده شرعی استنباط کرد. شهودات عرفا نیز حجیت ندارند و معمولا تا زمان ترجمه عقلی، یک امر شخصی محسوب میشوند؛ هر چند پس از ترجمه عقلی نیز، همچنان در فقه فاقد وجاهت لازم برای استنباط قاعده شرعی به شمار میروند.»
پاسخ تهیهکننده به انتقادات
در برابر این انتقادات، عباس موزون، تهیهکننده، مجری و کـارگـردان برنامه، پاسخهای جسته و گـریـخـتـهای را در بــرخــی بــرنــامــههــای زنــده اینستاگرامی، مانند گفتوگویی که با پایگاه نسیم آنلاین داشـــت، ارائـــه کــرده اســت. وی در دفاع از محتوای برنامه و تأکید بر راستیآزمایی ادعاهای طرح شده در آن، شهود مختلفی را که برای تأیید ادعاهای تجربهگران به شهادت آنها استناد میشود، دلیلی برای درستی حرف خود میداند و معتقد است که با توجه به شرایط موجود و گستردگی فضای رسانه، هر ادعای دروغی میتواند به سرعت واکنشهای منفی را از سوی آگاهان به یک مسئله، به دنبال داشته باشد. موزون تشکیل «باند دروغگویان» را برای اثبات ادعای تجربهگران غیرممکن میداند. با این حال و براساس آنچه وی به باشگاه خبرنگاران جوان گفته، پاسخگویی به انتقادات منتقدان را به بعد از ماه مبارک رمضان موکول کرده است.