نجات عجیب متهم به قتل پسر 12ساله از چوبه دار
پلیس در بازرسی بدنی از مقتول نامهای از جیب او پیدا کرد که نشان میداد رابطهای بین مهبد و ریحان خواهر آیدین وجود دارد. در این نامه که توسط ریحان نوشته شده، آمده بود: «آیدین به رابطه ما شک کرده و من را اذیت میکند. از دست او در خانه آسایش ندارم خیلی با هم کتککاری میکنیم و من نمیتوانم این وضعیت را تحمل کنم.»
به گزارش عصر خبر؛ شرق نوشت: همسلولیشدن قاتل و برادر مقتول ماجرای عجیبی را رقم زد که به جلب رضایت اولیایدم هر دو پرونده و رهایی متهمان از قصاص منجر شد. به گزارش خبرنگار ما، متهم که مهبد نام دارد سال 82 بعد از به قتلرساندن پسر 12سالهای به نام آیدین بازداشت شد. اولین برگ از این پرونده وقتی در پوشه قرمزرنگ گذاشته شد که پدر آیدین به ماموران مراجعه کرد. او در شکایت خود گفت پسر نوجوانش یک روز است که گم شده و کسی او را ندیده است. با اعلام این شکایت ماموران پلیس تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها بعد از چندین روز جستوجو جسد کودکی را داخل گونی در کانال آب پیدا کردند. وقتی پدر آیدین برای شناسایی جنازه به پزشکی قانونی فراخوانده شد، هویت او را تایید کرد. پس از آن تحقیقات گستردهای برای پیداکردن قاتل آیدین کلید خورد اما به نتیجه نرسید تا اینکه ماموران متوجه شدند خانواده آیدین مستاجر جوانی به نام مهبد دارند که چند روز بعد از حادثه بهطور ناگهانی و بدون اینکه به صاحبخانهاش چیزی بگوید خانه را ترک کرده و دو هفته بعد بهطور ناگهانی برگشته است. مهبد مورد بازجویی قرار گرفت اما هیچ اعترافی نکرد.پلیس در بازرسی بدنی از مقتول نامهای از جیب او پیدا کرد که نشان میداد رابطهای بین مهبد و ریحان خواهر آیدین وجود دارد. در این نامه که توسط ریحان نوشته شده، آمده بود: «آیدین به رابطه ما شک کرده و من را اذیت میکند. از دست او در خانه آسایش ندارم خیلی با هم کتککاری میکنیم و من نمیتوانم این وضعیت را تحمل کنم.»متهم حاضر به ارایه توضیح درباره این نامه نشد و ماموران به ناچار ریحان را مورد بازجویی قرار دادند او در تحقیقات گفت: چند سالی است که با مهبد رابطه دارم ما همدیگر را دوست داریم و مدتی بود که با هم رابطه داشتیم البته این اواخر آیدین موضوع را فهمیده بود و مرتب مرا اذیت و کاری میکرد که نتوانم مهبد را ببینم. مهبد و برادرم چندبار با هم دعوا کرده بودند البته من نمیدانم قتل را چه کسی انجام داده است. پلیس بار دیگر مهبد را تحت بازجوییهای فنی پلیسی قرار داد. متهم در نهایت لب به اعتراف گشود و گفت: من عاشق ریحان بودم. از وقتی به خانه پدرش رفتم و اتاقی اجاره کردم عاشق این دختر شدم. خیلی دوستش داشتم و منتظر بودم کمی پول جمع کنم تا بتوانم به خواستگاریاش بروم. مدتی که از رابطه ما گذشت آیدین متوجه شده بود، او مرتب ریحان را اذیت میکرد. با اینکه سنش کم بود اما ریحان را کتک میزد و مانع از این میشد که ما همدیگر را ببینیم. وقتی پدر ریحان خانه نبود من به خانهشان میرفتم تا ریحان را ببینم اما آیدین اجازه نمیداد، ریحان چند برادر دیگر هم داشت اما فقط آیدین بود که ما را اذیت میکرد.متهم در مورد روز حادثه گفت: روز حادثه داشتم نامهای را که ریحان برایم نوشته بود، میخواندم که آیدین به سراغم آمد و به خاطر اینکه با ریحان رابطه دارم با من دعوا کرد. وقتی در نامه خواندم که ریحان از دست برادرش خیلی اذیت میشود دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم، با آیدین دعوا کردم و گفتم اجازه نمیدهم ریحان را اذیت کند. با هم گلاویز شدیم و من با شیشه، ضربهای به شکمش زدم خون زیادی از بدنش بیرون آمد، وقتی که دیدم مرده است جسد را داخل گونی گذاشتم و به کانال آب انداختم. گفتههای این مرد با اتفاقی که افتاده بود و گزارش پزشکی قانونی مطابقت داشت. بنابراین کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مهبد در جلسه محاکمه هم اتهامش را قبول کرد و گفت به خاطر عشقی که به ریحان داشت دست به چنین کاری زد. با درخواست پدر مقتول رای بر قصاص صادر شد و حکم مورد تایید دیوانعالی کشور هم قرارگرفت و به شعبه اجرای احکام فرستاده شد اما دو ماه قبل پدر آیدین به عنوان تنها ولیدم اعلام رضایت کرد. روز گذشته جلسه محاکمه مهبد به خاطر جنبه عمومی جرم برگزار شد. وقتی کیفرخواست خوانده شد و متهم پشت تریبون قرار گرفت یکبار دیگر اتهامش را قبول کرد و درباره اینکه چطور رضایت گرفته است، گفت: پنج سال قبل برادر بزرگ ریحان را به زندان آوردند. ما تمام مدت را هم در یک سلول بودیم، وقتی از او پرسیدم چرا به بند قتلیها آورده شده گفت همسرش را کشته است. او میگفت همسرش به وی خیانت کرده و او هم با ضربات چاقو زنش را به قتل رسانده است. با هم خیلی صحبت کردیم و من گفتم حالا که خودش هم در این وضعیت گرفتار شده با پدرش صحبت کند شاید به من رضایت بدهد. او برایم شرطی گذاشت، گفت اگر بتوانم رضایت خانواده همسرش را بگیرم پدرش هم رضایت میدهد. تا قبل از آن خانواده من خیلی به خانه پدر آیدین رفته اما موفقیتی به دست نیاورده بودند. اینبار مادرم رفتوآمدهایش را به خانه پدر زن برادر ریحان آغاز کرد و بعد از چند سال موفق شد با جلب رضایت اولیایدم با اینکه برادر ریحان زیر تیغ بود او را از قصاص نجات بدهد و مرد جوان آزاد شد. چند ماه بعد از آزادیاش پدرش اعلام رضایت کرد و من هم از قصاص نجات پیدا کردم.بعد از پایان دفاعیات متهم هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به 9 سال و دو ماه حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت محکوم کردند.