آمار عجیب از فارغالتحصیلان بیکار در کشور
بر اساس گزارشی که مرکز پژوهشهای اتاق ایران منتشر کرد، سهم بیکاران فارغالتحصیل در زمستان ۱۴۰۰، حدود ۳۸ درصد بود. این درحالی است که در سال ۲۰۲۰ نرخ بیکاران با تحصیلات عالی کشور افغانستان ۱۴٫۳۸ درصد بود.
مرکز پژوهشهای اتاق ایران در تازهترین گزارش خود به بررسی موانع اقتصاد دانشبنیان و وضعیت ایران پرداخته است. در این گزارش به وضعیت نرخ بیکاری در ایران نیز پرداختهاند.
سرمایه انسانی و مادی در ایران و مقایسه آن با کشورهای دیگر نوشتهاند. آنطور که دادههای این گزارش نشان میدهد نرخ بیکاری در میان فارغالتحصیلان ایرانی به مراتب بیشتر از کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان است. در ادامه بخش از گزارش مرکز پژوهشهای اتاق ایران را میخوانید.
رنج ایران از بیکاری در ۳۰ سال اخیر
بر اساس دادههای سازمان جهانی کار، ایران در ۳۰ سال اخیر از نرخ بیکاری رنج برده است. در این سالها به طور مستمر نرخ بیکاری در ایران بین ۱۰ تا ۱۴ درصد نوسان داشت. بنابراین بخش زیادی از سرمایه انسانی ایران در سه دهه اخیر، در فرآیند تولید و ایجاد ارزش افزوده بیاستفاده ماند.
دادههای مرکز آمار ایران در زمستان ۱۴۰۰ نشان میدهد که ۹۱۷ هزار و ۹۴۶ نفر از جمعیت فارغالتحصیل کشور، بیکار بودند. به عبارتی در زمستان سال گذشته، ۱۳ درصد از کل جمعیت فعال فارغالتحصیل آموزش عالی بیکار بودند.
همچنین در حال حاضر ۲ میلیون و ۴۰۹ هزار و ۱۴۲ نفر در کشور بیکار هستند. بررسی سهم بیکاران تحصیلکرده از مجموع جمعیت بیکار کشور نشان میدهد ۳۸٫۱ درصد بیکاران کشور در گروه فارغالتحصیلان آموزش عالی هستند.
بررسیهای مرکز پژوهشهای اتاق ایران مربوط به زمستان ۱۴۰۰ است. مرکز آمار ایران در تازهترین گزارش خود از وضعیت بیکاری در سال ۱۴۰۰، سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی را ۴۰٫۳ درصد عنوان کرد. (۸ خرداد ۱۴۰۱)
عقب ماندن ایران از افغانستان در اشتغال
مقایسه وضعیت ایران با کشورهای پیشرو در اقتصاد به کنار، بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که ایران حتی در مقایسه با کشورهای جنگزده نیز وضعیت بدتری دارد.
بر اساس این گزارش، در سال ۲۰۲۰ نرخ بیکاران با تحصیلات عالی کشور افغانستان ۱۴٫۳۸ درصد بود. در سال ۲۰۱۹ نیز نرخ بیکاری با تحصیلات عالی در کشور پاکستان ۱۰٫۹ درصد بود.
آمار عجیب از فارغالتحصیلان بیکار در کشور
به عبارت سادهتر، عملکرد ایران از نظر استفاده از سرمایههای انسانی آموزش دیده، نه تنها هیچ تناسبی با اقتضائات اقتصاد دانش بنیان ندارد، بلکه در مقایسه با کشورهای فقیر و جنگزدهای مانند افغانستان نیز از شرایط نگرانکننده و بحرانی دارد.
ایران از یک سو نتوانسته است از نیروی کار خود در راستای فعالیتهای مولد استفاده کند. از سوی دیگر سرمایهگذاریهای مادی که برای آموزش و ارتقای سرمایه انسانی صورت گرفت نیز با بیکار ماندن این نیروها، به هدر رفت.
نرخ بیکاری از آمارهای رسمی بیشتر است
معمولا بررسی وضعیت نرخ بیکاری در ایران بر اساس دادههای مرکز آمار صورت میگیرد. اما برخی از کارشناسان بر این باورند نحوه محاسبه نرخ بیکاری در مرکز آمار ایراد دارد. مرکز پژوهشهای اتاق ایران نیز به این موضوع اشاره دارد. در ادامه بخشی از این بررسیها را میخوانید.
کارشناسان معتقدند آمارهای رسمی به دلایل فنی مشکل کمبرآوردی دارند. برای مثال بیان میشود که این محاسبات تعریف نادرستی از اشتغال انجام میشود.
به طور مشخص از نظر مرکز آمار ایران تمام افراد ۱۵ سال و بیشتر که در طول هفته حداقل یک ساعت کار کنند یا به طور موقت کار را ترک کردهاند، شاغل به شمار میآیند.
واضح است که حداقل استانداردهای تعریفی با کارکرد اولیه شغل؛ یعنی کسب درآمد کافی برای رفع حداقل هزینههای مورد نیاز در جامعه فاصله معناداری با حداقل یک ساعت کار در هفته دارد.
همچنین نقد دیگری که به محاسبات مرکز آمار وارد میشود از ناحیه محدود کردن «افراد بیکار» به «افراد دنبال کار» است. به عبارتی افرادی را که به هر دلیلی از پیدا کردن کار ناامید شدهاند، در محاسبات رسمی به کلی نادیده میگیرند.
بنابراین این ضعف بازار کار در ایران که باعث خروج نیروی کار شد، عملا با این شیوه آمارگیری به کلی نادیده گرفته میشود.