آگهی تبلیغاتی شركتهاي زیر مجموعه تامین اجتماعی در كدام ماهنامه تخصصی حوزه ارتباطات بود؟
مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی اعم از نظارتی و اجرایی نه تنها سکوت کردند بلکه در چنین ماهنامه ای قلم می زدند؟! البته حق هم داشتند بالاخره شاید استاد ارتباطات بودند؟!
چندی پیش از سوی یکی از دوستان برای اشتراک یک ماهنامه تخصصی در حوزه ارتباطات دعوت شدم ؛ لازم بود که از چند و چون آن ماهنامه مطلع شوم ماهنامه ای که متعلق به یکی از مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی در دولت قبل بود؟ وقتی حدود ۱۵ شماره از ماهنامه را گرفتم تورق آن دود از سرم بلند کرد ؛ خودم که سابقا مدیر اجرایی یک ماهنامه بودم نکنه ای در این ماهنامه؛ برایم شگفت انگیز بود و آن اینکه در این ماهنامه به حد وفور آگهی تبلیغاتی از بنگاه های اقتصادی زیر مجموعه سازمان تامین اجتماعی دیده می شد و تاسف بارتر اینکه در چنین موضوعی که چهره عریان تعارض منافع پیدا بود؛ مدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی اعم از نظارتی و اجرایی نه تنها سکوت کردند بلکه در چنین ماهنامه ای قلم می زدند؟! البته حق هم داشتند بالاخره شاید استاد ارتباطات بودند؟!
کسانیکه در کار رسانه هستند می دانند که گرفتن آگهی تبلیغاتی اولا چقدر سودمند است و دوم اینکه چقدر سخت است و به این راحتی ها نمی توان آگهی گرفت و این دشواری حتی برای روزنامه ها و مجلات بسیار معتبر هم دو چندان است چه برسد به ماهنامه ای که دامنه توزیع آن به دکه های روزنامه فروشی سطح شهر هم نمی رسد؟!و تیراژ کاغذی آن کمتر ۲۰۰۰ عدد است؟!
حالا نکته جالب اینجاست که در دوران کنونی این بساط دیگر وجود ندارد و ناگهان عده ای که خودشان را سوپر دغدغه مند نام نهادند و در آن زمان سکوت می کردند بعد از رفتن آقای عبدالملکی به هجمه علیه موسوی روی آوردند و نگران خالی شدن سازمان تامین اجتماعی از بدنه کارشناسی هستند؟!
تصمیم گرفتم به جای ایما و اشاره مصادیقی از آنچه در گذشته بر این سازمان رفته است را بیان کنم ؛ نه ادعایی دارم و نه دنبال مصادره به مطلوب کردن چیزی هستم منتهی بعضی اوقات لازم است حافظه تاریخی ما بازسازی شود و به برخی سر در برف فرو برده ها بفهمانیم که نه سازمان تامین اجتماعی ملک پدرتان است و نه جماعت مرده و بی خبر؟ این سازمان ملک طلق کسی نیست بلکه اموال این بیمه شده ها و بازنشستگان مظلومی است که به جای اعتراض در خیابان باید با تکریم تمام در منازل حق خود را بگیرند؛ پر واضح است که هر آدم عاقلی می داند که ریشه بهم ریختگی ها در یک سیستم بیمه ای قطعا در ده سال قبل آن جستجو کرد ؛ دولت و آقای زاهدی وفا صلاح مملکت خویش می دانند و هر چه صلاح بدانند قطعا همان خواهد شد ؛ اما به سهم خودم اجازه نخواهم داد که بانیان وضع موجود لباس شفافیت به تن کنند و به جای حساب رسی فرصت پیدا کنند تا در نقش مطالبه گر ظاهر شوند به سهم خودم هر شب شی از آنچه بر ما گذشت را شرح خواهیم داد تا بماند در سینه تاریخ و انشالله در قالب لایو اینستاگرامی پرده ها را کنار خواهیم زد و با مدعیان شفافیت سخن خواهیم گفت. با نام و با نشان و نه با پنهان کاری….
مهدي اسفنديار