قاتل اجیر شده قربانی سناریوی خود شد
مرد باطری ساز که برای گوشمالی دادن رقیب کاری اش آدم اجیر کرده بود نمی دانست که باعث می شود یکی از اجیر شدهها جان خود را از دست بدهد و رقیبش به زندان بیفتد.
به گزارش عصر خبر به نقل از قانون، صبح دیروز به این پرونده در جلسه ای به ریاست قاضی اصغر عبداللهی در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد.قاضی ثقوری،نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست عنوان کرد:«در این پرونده منوچهر 46 ساله متهم ردیف اول متهم است به مباشرت در قتل عمدی احمد.همچنین علیرضا 24 ساله متهم ردیف دوم پرونده متهم به ایراد ضرب و جرح عمدی با چاقو است.متهم ردیف سوم امیر 45 ساله است که به معاونت در ایراد ضرب و جرح با چاقو و تلاش برای خلاصی متهمان از محاکمه متهم است.با توجه به شکایت اولیای دم و شواهد موجود در پرونده تقاضای مجازات قانونی متهمان را دارم.»
پس از قرائت کیفر خواست مادر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه حاضر شد و گفت:«من از تمامی کسانی که مسبب مرگ پسرم شدند شکایت دارم و می خواهم عامل اصلی مرگ پسرم قصاص شود.»
سپس قاضی عبداللهی از منوچهر متهم ردیف اول پرونده خواست در جایگاه حاضر شود و از خودش دفاع کند.منوچهر نیز در دفاع از خودش گفت:«کار اصلی من باطری سازی بود اما بعدها تعمیر سیستم الکترونیک ماشین را هم انجام میدادم.آن شب بعد از آنکه کارم تمام شد تصمیم گرفتم از محل کارم واقع در شهر ری به خانه ام بروم.وقتی سوار ماشین شدم 2 موتور سوار به کنار ماشین آمدند و چند ضربه به شیشه زدند.وقتی شیشه را پایین کشیدم یکی از موتورسوارها با چاقو ضربه ای به صورتم زد.بعد بلافاصله شیشه را کشیدم بالا اما آنها دست بردار نبودند و با مشت و ته چاقویشان دائم به شیشه می زدند تا آن را بشکنند.جلوی ماشین من ماشین دیگری پارک کرده بود به خاطر همین من دنده عقب گرفتم تا از آنجا فرار کنم.اینکه می گویند من با ماشینم به مقتول و دوستش زده ام را قبول ندارم.من اصلا به کسی نزدم که بخواهم فرار کنم.آنها با چاقو به من حمله کردند و من برای فرار سریع از آنجا دور شدم.»
بعد از صحبتهاي منوچهر نوبت علیرضا بود تا درباره روز حادثه بگوید.او که روز حادثه در ترک موتور، پشت سر مقتول نشسته بود در گفتههايش عنوان کرد:«من آن روز تازه از کمپ اعتیاد برگشته بودم. احمد به من زنگ زد گفت مردی به نام امیر دلش می خواهد به یکی از رقبای کاریاش گوشمالی بدهد.من هم چون با احمد دوست صمیمی بودم به خاطر او قبول کردم تا در این کار کمکش کنم.شب که منوچهر از مغازه در آمد با ماشین به کنار خودروی منوچهر رفتیم.من با چاقو یک ضربه به صورتش زدم.بعد که خواستیم فرار کنیم منوچهر به دنبال ما افتاد.بعد از مدتی متوجه شدیم که منوچهر دیگر دنبال ما نیست اما ناگهان ماشین او از سمت راست به موتور ما کوبید و باعث شد من وسط خیابان پرت شدم.من که زخمی شدم به دنبال احمد می گشتم که دیدم محکم با درخت برخورد کرده و جانش را از دست داده است.در همان هنگام دیدم که منوچهر با سرعت زیاد از محل حادثه دور شد و رفت.»
در مقابل امیر زمانی که در جایگاه حاضر شد عنوان کرد که هیچ یک از این ادعاها را قبول ندارد و از گفتههاي متهم ردیف دوم بی اطلاع است.
قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهمان برای صدور حکم وارد شور شدند.