چرا پسر کشتیگیر معروف آهنگسازی را به کُشتی ترجیح داد؟
پوریا خادم گفت: من مثل پدرم رسول خادم کشتیگیر نشدم؛ چون عمر حرفهای دوران قهرمانی در کشتی کوتاه است. ولی وقتی وارد حوزه موسیقی میشوی تا آخر عمرت میتوانی آهنگسازی و نوازندگی کنی و تاثیرگذار باشی.
آهنگساز موسیقی- نمایش «علمدار» گفت: به این دلیل آهنگسازی را انتخاب کردم که یک آهنگساز تا آخر عمر میتواند کار کند و تاثیرگذار باشد.
پوریا خادم در گفتگو با ایرنا توضیح داد: من مثل پدرم رسول خادم کشتیگیر نشدم؛ چون عمر حرفهای دوران قهرمانی در کشتی کوتاه است. ولی وقتی وارد حوزه موسیقی میشوی تا آخر عمرت میتوانی آهنگسازی و نوازندگی کنی و تاثیرگذار باشی.
این آهنگساز درباره نحوه شکلگیری موسیقی-نمایش علمدار اظهار داشت: من در سن ۱۶ سالگی یک قطعهای درباره حضرت عباس (ع) نوشته بودم که زمانش شش هفت دقیقه بود. آن قطعه را در روز عاشورای سال ۹۴ در شهر باکو با ارکستر سمفونیک کشور آذربایجان اجرا کردیم. در تاریخ باکو برای اولین بار بود که شیعیان روز عاشورا اجرای موسیقی داشتند. بعد از آن اجرا دو سال پیش آقای پارسایی قطعه من را شنیدند. گفتند آقای کوهستانی متنی دارند که در مورد آخرین روز زندگی حضرت عباس (ع) است.
پسر رسول خادم
وی افزود: آقای پرستویی هم تهیهکننده این موسیقی-نمایش شدند. من بر اساس روایت و متنی که درباره حضرت عباس (ع) موجود بود، یک ساعت موسیقی نوشتم. الان یک روایت سمفونیک داریم که خواننده و موسیقی هم همراهیاش میکند. نسبت به اجرای دو سال پیش سه قطعه آوازی اضافه شده است.
این هنرمند درباره رابطه پدرش رسول خادم با موسیقی بیان کرد: پدرم اعتقاد داشتند که من استعداد موسیقی دارم و میتوانم با موسیقی تاثیر بیشتری بگذارم. من از کودکی با پیگیریهایی که پدرم داشت خیلی تلاش کردم تا بتوانم در موسیقی پیشرفت کنم.
پسر رسول خادم
خادم در پاسخ به این سوال که قطعه شش دقیقهای شما چه پیوندی با ماجرای حضرت عباس (ع) داشت توضیح داد: آن قطعه یک اثر حسی و دلی و تصویر ذهنی من از صحنه شهادت حضرت عباس (ع) بود. موسیقی از صحنه شهادت حضرت شروع میشد و بعد از سه دقیقه به مرثیه خوانی میرسید. معلوم بود یک آشوب و طوفانی است که حالت جنگ و نبرد دارد.
وی با اشاره به بازخورد نسل جدید بیان کرد: امیدوارم بتوانیم نسل جدید را با کارهای هنری جذاب به این ارزشها گره بزنیم. برخی از بچههای نسل جدید به خاطر سوء تفاهمها از این ارزشها دور شده اند. آنها با دیدن این کار فهمیدند این روایت بیانگر انسانیترین صفاتی است که یک آدم میتواند داشته باشد. هیچ فردی در هیچ کجای دنیا با هیچ اعتقادی نمیتواند بگوید من قصه حضرت عباس (ع) را شنیدم و با آن ارتباط برقرار نکردم. چون مرام و معرفت و وفاداری، پهلوانی و جوانمردی صفات جهانی است و هیچ ربطی به هیچ عقیده و جناحی ندارد.