نان”شانگهای” را چین می خورد، از نامش هم روسیه بهره می گیرد؛ ما هیچکاره ایم/اعضای پیمان شانگهای با هم می جنگند، ما می خواهیم عضوش شویم!
اعتماد نوشت:برای سفر آقای رییسی به سمرقند و نهایی شدن عضویت ایران در سازمان شانگهای، پروپاگاندا و سروصدای زیادی در یک سال گذشته ایجاد شد و رسانههای دولتی از آن «فتح الفتوح» ساختند و مدتهاست دستاوردسازان با شعف شگفتانگیزی، مسحور آن شدهاند.
دقیقا در همان روزهایی که اجلاس سمرقند برقرار بود و اعضای پیمان شانگهای گرد آمده بودند میان دو کشور قرقیزستان و تاجیکستان (که روسای جمهورش در سمرقند حضور داشتند) جنگ
در گرفت و 24 نفر تلفات داد. این جنگ هنوز هم ادامه دارد و قربانیان آن به حدود 60 نفر رسیده است. وقتی دو کشور همسایه عضو پیمان شانگهای، با توپ و تفنگ به جان هم میافتند، پیوستن به چنین سازمانی جای افتخار دارد؟
* در جریان همین اجلاس، پوتین، قرارداد احداث خط لوله گاز 1.100 کیلومتری از روسیه به پاکستان را با نخستوزیر این کشور نهایی کرد. طبق این قرارداد گاز روسیه از قزاقستان، ازبکستان و افغانستان عبور میکند و به پاکستان میرسد حال آنکه مسافت این خط لوله از خاک ایران به مراتب کوتاهتر و هزینه آن کمتر است. با این حال رییسجمهور کشور دوست و برادر روسیه، هیچ سهمی برای ایران قائل نشد! این رخداد در دورهای که شعار توسعه روابط تهران- مسکو از سر و کول دولت سیزدهم بالا میرود، از برکات پیوستن ایران به سازمان شانگهای است!
* روابط اقتصادی ایران با اعضای پیمان شانگهای به دلیل تحریمها با سدهای محکم روبهرو است. مثلا هندیها -به عنوان عضو پیمان شانگهای- حاضر به خرید نفت ایران نیستند و انجام هر معاملهای را در این زمینه مشروط به لغو تحریم امریکا میدانند. روابط اقتصادی ایران و چین نیز با همه تبلیغاتی که درباره آن میشود عمدتا به صورت تهاتر است و نیاز به مبادله پول ندارد تا مشکلاتش بیرون بزند. ترکیه هم شرایطی همانند هند یا چین دارد. بقیه شرکتها هم چندان محلی از اعراب ندارند.
* دلخوش کردن به بعضی اعضای شانگهای، مانند افغانستان طالبان چنگی به دل نمیزند. حتی اگر بپذیریم روابط اقتصادی با این کشور، آورده قابلقبولی داشته باشد، برای گسترش آن هیچ نیازی به پیمان شانگهای نیست و تهران و کابل بدون اینکه آن راه را طی کنند، خیلی سادهتر میتوانند مشکلات خود را حل کنند.
* علاوه بر اختلافات قرقیزستان و تاجیکستان که به آن اشاره شد، پاکستان و هند نیز با یکدیگر اختلافات استراتژیک و عمیق دارند و حضور آنان در پیمان شانگهای تاکنون، منازعات را حتی به میزان خیلی اندک کاهش نداده است.
*نان پیمان شانگهای را چینیها میخورند و روسها از نام آن برای پز دادن در برابر غربیها (مثلا به عنوان یک پیمان پرقدرت) استفاده میکنند. بنابراین قربانصدقه رفتن برای سازمانی که نه نانش مال ماست نه نامش، اصلا حسادتبرانگیز نیست.
*پیمان شانگهای با اینکه منافع ناچیزی برای ما دارد اما وجودش بِه از عدم وجود است! اما با حجمی که تبلیغ کردهایم ممکن است انتظاراتی برای مردم ایجاد کند که بعدا مانند وعدههای بر زمین مانده برای دولت سیزدهم دردسرساز شود.
10- باید این واقعیت را پذیرفت که تلاش دیپلماتیک دولت سیزدهم برای پیوستن ایران به پیمان شانگهای نه مرغ و ماست و برنج را به قیمتهای دولت روحانی میرساند، نه درآمد 800 میلیارد مانند زمان احمدینژاد را نصیب ما میکند (که بالاخره معلوم نشد آن درآمد هنگفت کجا رفت) و نه رونق نسبی اقتصادی دولت سازندگی و دولت اصلاحات را به ارمغان میآورد و نه حتی قیمت دلار را به 7 تومان میرساند