گلاب آدینه: این روزها بی‌شمار ناسزا و تهدید دریافت می‌کنم

ایسنا نوشت: حقیقت این است که گلاب آدینه از ۲۸ سال پیش، چشمش پی نمایشنامه «پرده‌خانه» بود. او اول‌بار از همان زمان برای اجرای این نمایشنامه دست به کار شد ولی آن اجرا ممکن نشد تا به امروز رسید. حالا آدینه بعد از این همه سال این نمایشنامه را روی صحنه برده است

آخرین روزهای تمرین همیشه روزهای پر تکاپویی است، گریم و لباس بازیگران باید چک شود، طراح نور آخرین تصمیم‌های خود را عملی می‌کند، سازنده دکور مشغول رتق و فتق آخرین کارهاست و …

گروه پرشمار بازیگران با جامه‌هایی رنگارنگ در فضای صحنه و پشت صحنه در آمد و شد هستند. آنان قرار است زنان بازی‌خانه و زنان حرم‌خانه نمایشی باشند که یکی از متون درخشان ادبیات نمایشی است و به جز یکی دو اجرای محدود، تاکنون اجرا نشده است.

اما اجرای نمایشنامه‌ای با این همه شخصیت در هر زمانه‌ای کاری است دشوار. چه برسد به این زمان که مشکلات بیشتری هم در راه تئاتر مانع‌تراشی می‌کنند.

آدینه که سال‌ها دل در گرو این نمایشنامه داشته است، درباره انتخاب چنین متن دشواری به ایسنا می‌گوید: «نزدیک به ۲۸ سال پیش برای اولین بار این متن را برای کار کردن با هنرجویان مدرسه هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان دست گرفتم که نشد اجرا کنیم.»

سال‌ها گذشت و این متن همچنان در کتابخانه گلاب آدینه به امید جان گرفتن روی صحنه چشمک می‌زد تا اینکه حدود ۱۰ سال پیش خانم کارگردان، تصمیم به اجرای آن گرفت و صحبت‌هایی هم با تئاتر شهر برای اجرا شد که آن هم به سرانجام نرسید، تا اینکه اواخر تابستان پارسال که آدینه مشغول تمرین نمایش «بانوی محبوب من» بود، بار دیگر وسوسه اجرای «پرده‌خانه» در جانش نشست و اوایل دی ماه برای سومین بار دل به دریا زد و با بهرام بیضایی به‌عنوان نویسنده اثر تماس گرفت و این بار پاسخ آقای نمایشنامه‌نویس، آری بود.

اما چرا گلاب آدینه این نمایشنامه را این‌چنین دوست دارد؟ او این متن را شاهکاری نمایشی می‌داند و در توضیح این نکته چنین می‌گوید: «نمایشی بودن آثار ایشان، بسیار جذاب است و جهان نمایش را به صورتی کامل در آثارشان می‌توان یافت.»

آدینه در سال‌های هفتاد نمایشنامه‌های «سلطان مار» و «مرگ یزدگرد» را با هنرجویان خود به صحنه برده بوده است.

او با این که در دو سال گذشته بر کارگردانی تمرکز داشته، در این باره می‌گوید: کارگردان حرفه‌ای نیستم و وسوسه کارگردانی ندارم ولی گاهی بعضی متن‌ها را دوست دارم اجرا کنم که یا عملی می‌شود یا نه اما در هر حال باید آن متن برایم موضوعیت داشته باشد و مساله‌ام باشد که سراغ اجرایش بروم.»

اهالی و علاقه‌مندان تئاتر خوب می‌دانند که بسیاری از نمایشنامه‌های بهرام بیضایی، زن‌محور هستند. او هنرمندی است که همواره در آثارش، زنان جایگاه مهمی دارند. سال گذشته که آدینه مجوز اجرای «پرده‌خانه» را گرفت، هیچ کس پیش‌بینی نمی‌کرد که امسال با اتفاقات فعلی رو به رو بشویم. بازی تقدیر بود که اجرای این نمایش در این مقطع با حال و هوای اجتماعی فعلی، هماهنگی جالبی دارد.

آدینه در این زمینه نیز می‌گوید: «ویژگی آثار هنری برجسته همین است که تاریخ مصرف ندارند. به همین دلیل است که «هملت» همچنان «هملت» است و همچنان روی صحنه می‌رود و بعد از این همه اقتباس و آداپته شدن، باز هم جای کار دارد.»

نمایشنامه «پرده‌خانه» بیش از ۵۱ بازیگر دارد و شاید در نگاه اول به نظر برسد تالار بزرگی مانند تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر برای اجرای این نمایش نیز همچون نمایش قبلی آدینه، «بانوی محبوب من» مناسب‌تر است اما آدینه قصد نداشته تا نمایش تازه را در سالن قاب‌صحنه‌ای اجرا کند و میزانسن‌های کار چنان است که باید در سالنی بلک باکس اجرا شود. او که سال‌ها پیش در دوران دانشجویی خود در بخشی از آثار درخشان تالار مولوی روی صحنه رفته، علاقه‌مند بوده تا «پرده‌خانه» را هم در این سالن نوستالژیک روی صحنه ببرد ولی از آنجاکه تالار مولوی ساز و کار خاص خود را دارد، از اجرا در این سالن چشم‌پوشی کرده است.

آدینه توضیح می‌دهد: «بزرگ‌ترین سالن‌های بلک‌باکس‌ ما شهرزاد، مولوی، حافظ و سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر هستند. بسیار علاقه‌مند بودم تا «پرده‌خانه» را در تالار مولوی اجرا کنم ولی این سالن قوانین و مقررات خود را دارد و اجرای ما شدنی نبود. در ایرانشهر هم صفی طولانی در انتظار اجرا بودند و چون مجوز اجرای این نمایش تا پایان امسال است، نمی‌شد اجرای آن را به سال آینده موکول کنم. بنابراین متن را به شهرزاد ارایه کردم که مسئولان این مجموعه با اشتیاق و به سرعت برای دریافت مجوز اقدام کردند و خیلی سریع نمایشنامه را به شورای نظارت و ارزشیابی فرستادند و آن طور که شنیده‌ام، گویا بعضی از اعضای شورا با علاقه بسیار برای اجرای این نمایشنامه تمایل زیادی داشتند و هیچ مانعی بر سر راه آن ایجاد نکردند.

«پرده‌خانه» درباره زنانی است که برای احقاق حقوق خود وارد عمل می‌شوند. متنی پرمایه که اجرای کامل آن حدود ۶ ساعت زمان خواهد برد ولی آدینه می‌گوید که ما نه سالن مناسب این کار را داریم و نه فرهنگ چنین اجراهایی و نه تماشاگر ما چنین عادت و ذهنیتی دارد. از سوی دیگر سالن‌های ما محدود هستند و اجرای طولانی مدت چنین نمایشی سبب خواهد شد گروه‌های بسیاری پشت در سالن بمانند. بنابراین با اجازه، متن را کوتاه‌تر کرده به این شرط که روح اثر مخدوش نشود.

حالا دختران جوان در سالن در کار نمایش هستند. بعضی به چهره‌های گریم شده خود می‌نگرند و برخی دیگر در دکور نمایش مشغول تمرین‌اند.

آدینه که از دیرباز تجربه کار با هنرجویان و دانشجویان را دارد، درباره این موضوع چنین می‌گوید: «باید این نکته را یادآوری کنم که بازیگران نمایش «بانوی محبوب من» اصلا هنرجویان من نبودند، بلکه همه بازیگرانی بودند که به توصیه دوستان انتخاب شدند. به این صورت که از دوستان‌مان که دوره‌های بازیگری برگزار می‌کنند، همچون محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، سیما تیرانداز، میکاییل شهرستانی و… درخواست کردیم، هنرجویان شایسته خود را معرفی کنند.

آدینه در توضیح گرفتن شهریه از هنرجویان و شرکت‌شان در نمایش گفت: من برای تامین گوشه کوچکی از هزینه‌های آن نمایش، دو دوره طولانی‌مدت کلاس بازیگری ۱۲۰ و ۱۰۰ ساعته گذاشتم با مبلغ ۱۰ میلیون تومان. در فراخوان ثبت‌نام هم نوشته بودم، هیچ تضمینی برای شرکت در نمایش‌ها و معرفی به پروژه‌ها و… داده نمی‌شود و این موضوع حتی در قرارداد هنرجویان هم قید شده بود. ولی در پایان دوره یکی دو نفر را به نمایش بردم و به کسانی که مایل بودند، اجازه تماشای تمرین‌های نمایش «بانوی محبوب من» را دادم و اگر مثلا یکی از بازیگران نبود، از یکی از آنها خواهش می‌کردم جایش بایستد و حکایت ما شد حکایت «یوخاری، یوخاری کنج بخاری». این گونه شد که تعدادی از هنرجویانی که ثبت‌نام کرده بودند و پیگیر بودند، به این نمایش راه یافتند ولی بقیه، همانطور که توضیح دادم، از طرف دوستان معرفی شده بودند. جالب است بدانید برعکس آنچه عده‌ای می‌پندارند و مدام پول، پول می‌کنند، خود من و تعداد بسیاری از عوامل نمایش «بانو…» رایگان کار کردیم. فقط تک و توک به برخی بازیگران به دلیل پیشکسوت و تجربیات سالیانه‌شان، دستمزدی ناقابل تقدیم شد. بقیه رایگان کار کردند تا هزینه‌های سنگین کار تامین شود.

برای «پرده‌خانه» هم از تعدادی از بازیگران «بانوی محبوب من» که از نظر فیزیکی مناسب نقش‌های «پرده‌خانه» بودند، دعوت به کار کردیم و بقیه هم از طریق دوستان و آشنایان معرفی شدند.

«پرده‌خانه» دو گروه بازیگر دارد؛ زنان بازی‌خانه و زنان حرم‌خانه. آدینه برای انتخاب زنان حرم‌خانه این نمایش فراخوانی داده و تعدادی بازیگر را برای بازی در نقش‌هایی بی‌کلام، به کار دعوت کرده است.

او می‌گوید: «در روز معارفه به این دوستان گفتم برای بازی در این نمایش نه پولی می‌دهم و نه پولی از شما می‌گیرم. هر کسی که تمایل قلبی دارد، در این پروژه همکاری کند و وقتی هم به شرایط اجتماعی فعلی رسیدیم، گفتم که در این وضعیت دشوار برای هیچ کس تعیین تکلیف نمی‌کنم ولی طبیعتن هر که می‌خواهد در این پروژه باشد باید شرایط جمع را بپذیرد. برخلاف بعضی مطالبی که یکی دو نفر در فضای مجازی منتشر کرده‌اند، اصلا این گونه نبوده که بگویم بازیگران حق ندارند چنین و چنان کنند ولی چون ما یک گروه ۷۰ نفری هستیم، باید شرایط جمع در نظر گرفته شود. بنابراین بعضی مطالبی که درباره این کار از سوی دختر خانمی مطرح شد، تحریف کامل واقعیت است.»

از او درباره مطلبی که یکی از بازیگران نمایش در صفحه شخصی خود درباره سیگار کشیدن خانم‌ها با نقل قولی از آدینه منتشر کرده بود، پرسیدیم که توضیح می‌دهد: «این هم از همان حرف‌های تحریف‌شده است. همواره به هنرجویان جوان و تازه کار و کم سن و سال توصیه کرده‌ام که فقط جایگاه حرفه‌ای خود را بشناسند و مواردی را رعایت کنند. غیر از این چگونه ممکن است مثلا درباره سیگار کشیدن افراد نظر بدهم. مشکل با بعضی از هنرجویان این است که به محض اینکه قرار است در کاری بازی کنند، فکر می‌کنند برای پذیرفته شدن در جمع حتما باید اول از همه سیگار بکشند. بنابراین اگر محدودیتی در گروه اعمال شده، از این باب است نه اینکه گفته باشم فقط زنان خاصی سیگار می‌کشند، هرگز!»

صحبت از بایدها و نبایدها که می‌شود، به بایدها و نبایدها درباره اجرای تئاتر در شرایط فعلی می‌رسیم. بعضی از هنرمندان تئاتر کار کردن در وضعیت فعلی را جایز نمی‌دانند و تعدادی دیگر برعکس معتقدند که اتفاقا نباید صحنه را خالی کرد. هر دو گروه برای خود دلایلی دارند ولی آنچه در این میان کمتر به آن توجه شده، این است که ما تا چه حد می‌توانیم برای دیگران نسخه بپیچیم و آیا نسخه‌های ما برای همه گروه‌های نمایشی، کاربرد دارد.

آدینه که جزو گروه دوم و معتقد به اجرای تئاتر است، درباره جوی که این روزها درباره اجرای تئاتر وجود دارد، توضیح می‌دهد: «این روزها بی‌شمار نظرات فحش و ناسزا و تهدید دریافت می‌کنم و این موضوع را قدری نگران‌کننده می‌دانم. در پاسخ به این نظرات نوشته‌ام، عزیزان من شروع نارضایتی‌های مردم اصلا به دلیل همین بایدها و نبایدها بوده است. حرکت مردم از اعتراض به اختلاس‌ها که آغاز نشد، بلکه مساله اختلاس‌ها و غیره بعد به آن اضافه شد ولی شروع این وضعیت به بایدها و نبایدها برمی‌گردد. مردم از این باید و نبایدها عاصی شده‌اند و حالا ما همین رفتار را در حق یکدیگر انجام می‌دهیم. در این مدت بعضی برای من قاطعانه حکم کرده‌اند این تئاتر نباید اجرا شود. البته هستند کسانی که با برشمردن دلایلی، محترمانه توضیح می‌دهند الان تئاتر کار کردن، جایز نیست یا نادرست است. ولی این ادبیات که «من نمی‌گذارم… ما نمی‌گذاریم. نباید اجرا شود» در پاسخ به این ادبیات باید بگویم الان شمایی که این جملات را نوشته‌ای، با کسی که اجبارهای اجتماعی را در سطح جامعه ایجاد کرده، چه تفاوتی دارید؟! شما هم می‌توانید نظرتان را بگویید که بسیار هم محترم است. من هم به عنوان مخاطب این جملات، نظر شما را یا می‌پذیرم یا نه.»

مساله بعدی به نبود فرهنگ گفت‌وگو در کشور ما برمی‌گردد. عجیب‌ این که حتی در فضای تئاتر هم که اساسش گفت‌وگو است، توانایی گفت‌وگو نداریم و نمی‌توانیم با یکدیگر صحبت کنیم و صحبت طرف مقابل را بشنویم.

آدینه در این زمینه می‌گوید: «از مردم عادی اصلا انتظاری ندارم. البته از هیچ کس انتظاری ندارم ولی به مردم عادی که کارشان هنر نیست، خرده‌ای نمی‌گیرم اما از دوستان تئاتری‌مان تعجب می‌کنم. از سال ۱۹۶۱ که روز جهانی تئاتر نامگذاری شد، تا همین حالا تمام بزرگان تئاتر جهان که پیام روز جهانی تئاتر را نوشته‌اند، همه از مزایا و فواید تئاتر نوشته‌اند ولی در هیچ یک از پیام‌های آنان، یک مورد نمی‌بینید که درباره اجرا نشدن تئاتر در شرایط خاص مانند زمانی که ظلمی اتفاق می‌افتد یا به هنگام جنگ و تهاجم و… توصیه کرده باشد. از سال ۱۹۶۱ تا به حال که جهان گل و بلبل نبوده، در همین مدت چقدر جنگ‌ها، کشتارها و انواع و اقسام بلایای اجتماعی رخ داده و هر سال بر اساس آن واقعه، پیام روز جهانی تئاتر را نوشته‌اند اما در هیچ یک از این پیام‌ها گفته نشده تئاتری‌ها وقتی ظلمی می‌بینید، دست از کار بکشید. همه تئاتری‌ها روز جهانی تئاتر را به یکدیگر تبریک می‌گویند و از این بزرگان نقل قول می‌آورند. حالا چه شد که همه آن سخنان فراموش شده و خود بچه‌های تئاتر هم می‌گویند نه نباید کار کرد. این تناقض، برایم بسیار عجیب است.»

او از انتقادات دیگری هم سخن می‌گوید: «خیلی به من خرده می‌گیرند مبنی بر اینکه تئاتری که از نظارت و ارزشیابی دولت مجوز گرفته، چه تئاتری است. پاسخ من این است که تمام بزرگان ما نه در این دوره بلکه در تمام دوره‌های قبلی هم، در شرایطی مشابه کار کرده‌اند، هرگز در ایران شرایط برای کار هنری ایده‌آل نبوده. همیشه بزرگان ما برای انجام کارهای خود از ادارات سانسور مجوز گرفته‌اند، کتاب‌های خود را منتشر کرده‌اند، نمایش روی صحنه برده‌اند و فیلم ساخته‌اند. اعتراض کرده‌اند، فریاد کشیده‌اند ولی دوباره به کار ادامه داده‌اند. آنان کار کردند تا ریشه هنر خشک نشود. آنان کار کردند و اعتراض و حرف خود را به وسیله همان کار هنری، مطرح کردند تا هنر در این مملکت نابود نشود.»

آدینه در ادامه این سخنان از یکی از رؤیاهای خود نیز سخن می‌گوید: «در آرزوی روزی هستم که جهانیانی که طرفدار و ستایش‌گر شجاعت و جسارت مردم ما هستند، ببینند مردم ایران همانطور که اعتراض و دادخواهی می‌کنند، هر شب سالن‌های تئاترشان را هم پر از تماشاگر نگه می‌دارند. ببینید چه زیبا خواهد بود که در عین اعتراض و حق‌طلبی، فرهنگ و هنر در کشورمان متعالی و تئاتر و موسیقی و نمایشگاه‌های هنری‌مان برقرار باشد. نویسندگان‌مان در کار نوشتن و چاپ آثارشان باشند و زیست هنری‌شان در جریان باشد. این است که می‌ماند. چون همه جنگ‌ها، ناآرامی‌ها و… دیر یا زود به انجامی خوب یا بد می‌رسد. در این میان هنرمندان هستند که از دل همان وقایع، اثر هنری خلق می‌کنند و مثلا بعدها می‌بینیم اثری که ۵۰ سال پیش، ۵ سال تکفیر شده، حالا ارزش‌های هنری‌اش قدر دانسته می‌شود. آیا مثلا هنرمندی نامدار مانند برشت در کوران جنگ و بحران‌ها، تئاتر را رها کرد یا گفت تئاتر را رها کنید؟ یا هنرمندان را به ترک کردن سالن‌ها دعوت کرد؟ او آثاری نوشته که اتفاقا مناسب اجرا در همین ناملایمات است. هر زمان که حمایت جهانیان را از مردم کشورمان می‌بینم، می‌گویم ای کاش همانطور که جهان از شجاعت و جسارت مردم ما در بیان خواسته‌های خویش حیرت می‌کند، از فرهنگ‌دوستی مردممان هم شگفت‌زده شود.»

دیگر چالشی که این روزها بر سر راه گروه‌های نمایشی وجود دارد، جذب تماشاگر است. در وضعیتی که تبلیغ و اطلاع‌رسانی با محدودیت‌های بی‌شماری مواجه است و از طرف دیگر، اغلب مردم حال و روز چندان خوشی ندارند، کشاندن تماشاگر به سالن تئاتر، کاری است دشوار ولی گلاب آدینه از بابت این موضوع، نگرانی زیادی ندارد.

او توضیح می‌دهد: بخشی از تماشاگران تئاتر برای تفنن می‌آیند. اگر کار موفق ایشان باشد، مُبلغ دیگران می‌شوند. مثلا در ۱۲۷ اجرایی که از نمایش «شیرهای خان بابا سلطنه» داشتیم که البته سختی‌های بسیار خود را هم داشت، تماشاگران، اول دوستان هنری خودمان بودند و بعد کم کم نوبت به مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها رسید. «بانوی محبوب من» هم همینطور، کم‌کم سالن ما از افراد سن بالا و کودکان پر شد که برایم بسیار جذاب بود ولی در کنار این قبیل تماشاگران، سرسپردگان و مشتاقان تئاتر هم هستند که در هر شرایطی به تماشای آن می‌آیند. بی‌شک تماشاگرانی که دغدغه تئاتر را دارند و به تئاتر به عنوان چیزی فراتر از تفریح می‌نگرند، ولو کم‌شمار باشند، حتما به تماشای نمایش ما خواهند آمد.»

برای گلاب آدینه آنچه جذابیت دارد، پروسه‌ای است که برای خلق یک اثر نمایشی طی می‌شود. به همین دلیل با وجود سختی کار، انرژی‌هایی که به او می‌رسد، بیش از احساس خستگی است. او شوق خود را برای کار این چنین توصیف می‌کند: «از آنانی هستم که از مسیر سفر لذت می‌برم و خیلی در شتاب نیستم که زودتر به مقصد برسم، چون در مقصد دوباره روزمرگی جریان می‌یابد. حالا هم همین مسیر خلق کار برایم شوق‌انگیز است.»

نمایش «پرده‌خانه» از روز یکشنبه ۱۵ آبان ماه اجرای خود را در پردیس تئاتر شهرزاد آغاز کرده و هر شب راس ساعت ۲۱ و پنج‌شنبه و جمعه ساعت ۴ بعدازظهر روی صحنه می‌رود که برای دانشجویان در گیشه سالن بلیت با ۵۰ درصد تخفیف با ارایه کارت دانشجویی در نظر گرفته شده است.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک