معاون دبير كل خانه كارگر: كانون عالي بازنشستگان تامين اجتماعي تشكل زرد و كاغذي است/ ادای آدم های دلسوز را در مي آوردند
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تلاش دارد از پاسخ به سوالی که راجع به حواشی انتخابات کانون عالی مطرح می گردد؛ طفره برود اما انتقادهای بسیاری به عملکرد برخی اعضای هیات مدیره سابق و رئیس این کانون در دوره قبلی و دبیرفعلی دارد
عصر خبر: دقیقاٌ از زمانی که به روزنامه کار و کارگر آمدم “حسن صادقی” را می شناسم! خاطرات بسیاری با این چهره خدوم کارگران دارم! اما اجازه دهید در یک جمله کوتاه او را معرفی کنم و برویم سراصل مطلب؛ او عمرش را برای دفاع ازحقوق کارگران گذاشت و امروز تجارب ارزنده اش را وقف اتحادیه ای کرده که در عین گمنامی می خواهد کارهای بزرگی بکند.*
سوال های زیادی را آماده کرده بودم اما یک سوال را طرح کردم و به قدر ۱۰ پرسش جواب گرفتم؛
سوال می کنم وقتی کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی هست؛ اتحادیه پیشکسوتان کارگری چرا؟ آیا موازی کاری نمی شود؟ اصلا این اتحادیه چرا تاسیس می شود؟ آیا کانون عالی کافی نبود؟ این کانون چگونه است؟ و…
صادقی می گوید: شرایط کانون عالی بازنشستگان درآن ایام به گونه ای بود که گارد بسته ای داشتند و بنابه دلایلی آب ما دریک جوی نمی رفت. منظورم دهه ۶۰ و ۷۰ است. موسسان و گردانندگان کانون هم ویژگی های خاص خودشان را داشتند و نیروهای انقلابی هنوز در کارخانه ها شاغل بودند. اواسط دهه ۸۰ در کانون تهران افرادی در مسند کار بودند که عملاً شرایط پذیرش نیروهای موثر در تشکیلات خانه کارگر در این کانون فراهم نبود و با همکاری تعدادی از دوستان در خانه کارگر اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری را براساس بند ۴ اساسنامه خانه کارگر ایجاد کردیم؛ اتحادیه ای که اعضای اولیه اش تعدادشان بالغ بر ۳۵۰ نفر می شد. هیات موسس اساسنامه را تدوین و زیرنظر خانه کارگر مجمع انتخاباتی برگزار شد و احکام توسط دبیرکل اعطاء گردید.
صحبت های بسیاری در باب برخی اختلاف نظرات کانون عالی و اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری و چالش های احتمالی پیش می آید؛ نه من و نه حاج حسن صادقی صلاح نمی بینیم، رسانه ای گردد. از این فعال با سابقه کارگری سوال می کنم آیا فکر نمی کنید فعالیت همزمان کانون و اتحادیه به نوعی موازی کاری باشد؛ می گوید: درمواردی شاید اینگونه باشد اما به تقاطع نمی خوریم و من به صراحت اعلام می کنم که ما خودمان را رفیق و مکمل این کانون می دانیم اگرچه بزرگواران این کانون – والبته برخی – ما را ضرار تصور می کنند!
در این گفت و گو من صرفاً با رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری صحبت می کنم و گفته های ایشان از منظر معاون استانهای دبیرکل خانه کارگر و دیگر مناصب نیست! همین که ” حسن صادقی” مکثی کوتاه می کند فرصت را غنیمت می شمرم و می پرسم در بحث اصلاح حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی از جمله سایر سطوح، اتحادیه چه کرد؟ چرا که خیلی ها فکر می کنند کار را کانون عالی به سرانجام رساند.*
حسن صادقی می گوید: به زحمات و پیگیری های کانون عالی در بحث های مختلف ازجمله پیگیری حقوق بازنشستگان احترام می گذارم، اما اعتقاد دارم که کانون خوشه چین زحمات جماعت عزیز بازنشسته ای بود که ۶ ماه تمام به کف خیابان ها آمدند و حق مسلم خودشان را مطالبه کردند و اتحادیه پیشکسوتان هم در این باره کم نگذاشت.
او کانون عالی بازنشستگان و بسیاری ازتشکل ها را در ایران تشکلات زرد و کاغذی توصیف می کند که حاضر نیستند ریسک برخی اقدامات شجاعانه را پذیرا باشند و در این باره می گوید: اینها ابزار دولت هستند و لاجرم باید منویات دولت را اجرایی کنند، چرا که حمایت های دولتی پشت سرشان است و من اعتقاد دارم که تشکل ها باید اعضاء محور باشند و از محل دریافت حق عضویت به حیات خود ادامه دهند؛ اگر چنین شد می توانیم ادعا کنیم یک تشکل واقعی و مستقل هستیم! صادقی پشت هم استدلال می آورد تا بگوید براساس منطق صحبت می کند و به اصطلاح سفسطه در کار نیست!
او می گوید: مطالبه گری در ذات تشکل های واقعی است و من قصد ندارم با حرفهایم به تنش ها و چالش ها دامن بزنم و اگر شرایط عادی گردد و متهم نکنند که فلانی قصد تحریک بازنشستگان را ندارد؛ اول در باب حقوق بازنشستگان به مذاکره روی خواهیم آورد و اگر توجه نکنند؛ به کف خیابان خواهیم آمد تا مقابل برخی خود خواهی ها بایستیم! سوال اول من از کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی این است که چرا ۲۵ درصد مطالبات معوق بازنشستگان از محل یکسان سازی حقوق آنان را پی گیری نمی کنند؟ چرا هم و غم خودشان را برای بیمه تکمیلی گذاشته اند؟ اگر این موضوع واجب است؛ مطالبات بازنشستگان از محل همسان سازی حقوق هم برای مشمولان از نان شب واجب تراست! او بیمه آتیه سازان حافظ را شرکتی ورشکسته ذکر می کند که به گفته مدیران این شرکت بابت همکاری با کانون عالی بازنشستگان ۱۵۰۰ میلیارد تومان ضرر داده اند و صحبت هایش را این چنین ادامه می دهد: اگر بابت این همکاری متحمل ضرر و زیان شده اند، پس چرا دوباره آمده اند؟!
صادقی می گوید: سازمان تامین اجتماعی ۵۰ درصد ازحق بیمه تکمیلی را که رقمی بالغ بر ۵ هزار میلیارد تومان می شود را پرداخت می کند، آیا با این ارقام نمی شد کارهای بزرگ و ماندگاری کرد؟ مثلا پروژه میلاد ۶ بیمارستان فیاض بخش را کامل می کردند و یا طرح های توسعه ای بیمارستان هدایت را به سرانجام رساند!*
صادقی برای مخالف های متعدد خود با برخی تصمیمات کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی دلایل بسیاری را ذکر می کند و می گوید: بیمه تکمیلی عامل انسداد حوزه خدمت گیری در طرح الزام درمان، موید ناکارآمدی درمان مستقیم و عامل فرار سازمان تامین اجتماعی از تعهدات قانونی خود در برابر میلیونها کارگر و بازنشسته تامین اجتماعی است.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تلاش دارد از پاسخ به سوالی که راجع به حواشی انتخابات کانون عالی مطرح می گردد؛ طفره برود اما انتقادهای بسیاری به عملکرد برخی اعضای هیات مدیره سابق و رئیس این کانون در دوره قبلی و دبیرفعلی دارد و می گوید: همه این دوستان عزیزان ما هستند و هدف همه ما نیز یکسان و مشخص است اما دیدگاه ها متفاوت هستند و توصیه می کنم با جامعه بازنشسته کشور، روراست و شفاف باشیم؛ ازشانه های آنان بالا نرویم و ادای آدم های دلسوز را درنیاوریم!*
به گزارش عصر خبر، بابد ديد اعضاي هيات مديره كانون عالي كارگران بازنشستگان تامين اجتماعي چه واكنشي به اين اظهارات خواهند داشت؟