چرا مردم، باوجود «رنجها»، «شورش» نمیکنند؟ / کیهان: کدام یک از گروههای مخالف نظام، توان جلوگیری از «نشت اورانیوم» را دارند؟
کیهان نوشت: اینکه در حوادث اخیر بیشتر مردم از ترس به خیابانها نیامدند اهانت به مردم شجاع این کشور است. سیاستمداران غربی نیز سالهاست گمان میکنند اگر مردم ایران را از نظر اقتصادی رنج بدهند، آنها شورش خواهند کرد. اما سکوت مردم ایران از ترس نیست. مشکلات اقتصادی نیز در ایران با اینکه زیاد است، اما باعث شورش نمیشود. مردم ایران تاریخ قرنها ناامنی را در ذهن خود دارند و این ذهنیت تاریخی به آنها یاد داده است که برای هر پیشرفت و تغییری نخست باید امنیت وجود داشته باشد
مخالفین نظام خطر سوریهسازی را یک بازی رسانهای برای ترساندن مردم میدانند. اما با تضعیف نظام کدام یک از اتفاقات زیر رخ نخواهد داد؟
۱- با تضعیف نیروی انتظامی نخستین و بیشترین کالایی که به کشور وارد خواهد شد اسلحه است. فرض کنید هزاران اسلحة موجود در پادگانها و پایگاههای بسیج نیز در جامعه پخش شود. آیا از این اسلحهها فقط برای انتقام از نیروهای امنیتی و بسیجی و خانوادههای آنها استفاده خواهد شد؟ بدون یک حکومت مرکزی چگونه میتوان از درگیری بین گروههای مسلحی که در محلات مختلف تشکیل خواهند شد، جلوگیری کرد؟ آیا هیچ اسلحهای برای باجگیری یا تصفیه حساب و انتقام شخصی به کار نخواهد رفت؟
۲- الان فقط نیروی انتظامی مانع ورود میلیونها مهاجر فقیر از کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان است. اگر این نیرو تضعیف شود شاهد افزایش میلیونی جمعیت مهاجران در کشور خواهیم بود و به دنبال آن تولید مواد غذایی به دلیل ناامنیها نیز کاهش خواهد یافت. در چنین شرایطی آیا خطر قحطی و بیماریهای فراگیر یک توهم است؟ هزارها تکفیری و اشرار و قاچاقچی نیز همراه این جمعیت مهاجر هستند و یا از مرزهای عراق وارد کشور میشوند. چند نفر ایرانی در حملات انتحاری کشته خواهند شد؟
۳- اختلافات در بین مخالفین نظام زیاد است. مولوی عبدالحمید است که از حکومت طالبان حمایت میکند یک نمونه است. به طور قطع دانشجویان دختر و پسری که در دانشگاهها تجمع میکردند با طرفداران او که به سادگی توسط طالبان مسلح خواهند شد،اشتراک نظری ندارند.درگیری نظامی بین گروههای سلطنتطلب و منافقین نیز یکی ازگامهای سوریهسازی خواهد بود. با توجه به اختلافها و گسلهای قومیتی و مذهبی و طبقاتی دیگری که در کشور وجود دارد، آیا خطر حذف نام ایران از نقشة جهان یک بازی رسانهای برای ترساندن مردم است؟
انقلاب اسلامی ۵۷رهبری داشت که مقبولیتی عمومی داشت و در طول چند دهه مبارزه، اعتماد مردم را جلب کرده بود و شاگردانی همفکر خود تربیت کرده بود. او دولت موقت را پیش از سقوط دولت شاهنشاهی تشکیل داد.این دولت پس از شکست نظام شاهنشاهی به سرعت خلأ قدرت را پر کرد. در واقع پیش از غرق شدن کشتی شاهنشاهی کشتی جدیدی ساخته شده بود و رهبر انقلاب اعتماد مردم را به آن جلب کرده بود و آنها را به کشتی جدید منتقل کرده بود.
اکنون این کشتی بدون اینکه بدیلی داشته باشد از بیرون توسط کوسهها تهدید میشود و عدهای نیزاز درون قصد به آتش کشیدن آن را دارند.اینکه بیشتر مردم حاضر نیستند به خیابان بیایند از ترس نیست.مردم از وضعیت اقتصادی و فرهنگی کشور راضی نیستند و انتظار و استحقاق وضعیت بهتری را دارند.اما آنها نمیخواهند در آتش زدن این کشتی مشارکت داشته باشند و شاهد حذف نام ایران از روی نقشة جهان باشند.
در انقلاب اسلامی ۵۷ برای مدتی تعدادی از جوانان مسلح شدند. اما به دلیل اینکه انقلاب رهبر داشت و این رهبر مورد پذیرش عموم مردم بود، یک دستور رهبر انقلاب مبنی بر اینکه اسلحهها را به پادگانها تحویل دهید، برای بازگشت امنیت کافی بود. اما در یک انقلاب بدون رهبر، چه کسی قرار است سلاحهایی را که در جامعه پخش شده است، جمعآوری کند؟ آیا گروههای تجزیهطلب به دنبال تصاحب سلاحهای سنگین و استفاده از آنها نخواهند بود؟
۳- اکنون نسبت به سال ۵۷ نیروهایی که به دنبال تجزیة ایران هستند، قویتر شدهاند. کشورهای رقیب و دشمن نیز هیچ گاه تا ایناندازه نسبت به اصل وجود کشور ایران کینه نداشتهاند. در چنین وضعیتی هزارها نفر از نیروهای داعش که در کشورهای همسایه منتظر فرصتی برای رخنه به مراکز جمعیتی و عملیات انتحاری هستند، خطر اصلی نیستند. خطر اصلی کشورهایی مانند عربستان و ترکیه هستند و با تضعیف حکومت مرکزی حتی کوتولههایی مانند امارات و بحرین و جمهوری آذربایجان و کردستان عراق نیز نسبت به خاک ایران عزیز طمع میکنند.
مرزهای ایران در کل تاریخ فقط در چهل سال گذشته بدون تغییر مانده است. این ثبات مرزها به دلیل قدرت حکومت مرکزی است. با تضعیف این قدرت مداخلات خارجی و ادعاهای مرزی نیز به بحرانهای بالا اضافه خواهد شد. در همان یک ماه نخست خودروهای نظامی با پرچم کشورهای امارات و ترکیه و کردستان عراق در شهرهای مختلف مرزی مانند بوموسی، تبریز و سنندج مشاهده خواهند شد. بنابراین تلفات مردمی ناشی از مداخلات خارجی و دفاع از مرزهای ایران در برابر طمع کشورهای بیگانه را نیز به تلفات بالا اضافه کنید.
فقط به نقش نفت خوزستان در زندگی میلیونها شهروند ایرانی توجه کنید. نیروهای تجزیهطلب زیادی هستند که این نفت را متعلق به سرزمین مورد ادعای خود میدانند. حکومت کنونی ایران برای حفظ خوزستان و اروندرود تجاوز عراق را با پیروزی به پایان رساند. توجه کنید که همین الان اگر نیروی انتظامی نباشد، یک گروهک به راحتی میتواند جریان انرژی به شهرهای بزرگ را قطع کند. اگر بعد از تضعیف حکومت مرکزی ایران گروههای تجزیهطلب برای یک ماه جریان انرژی را قطع کنند،آیا درتهران بدون آب و برق و گاز و بنزین تلفات میلیونی رخ نمیدهد؟کدام دسته از جوانان آشوبگری که به خیابان میآیند میتوانند تضمین کنند با تضعیف دولت جریان آب و دارو و خوراک و سوخت برای جمعیت میلیونی شهرهای بزرگ قطع نمیشود؟ گروههای خرابکار زیادی هستند که تمایل دارند در تاسیسات هستهای خرابکاری کنند و اگر حکومت مرکزی ایران تضعیف شود، کدام یک از گروههای مخالف نظام توان جلوگیری از نشت اورانیوم را دارند؟
۴- در چند دهة اخیر بحران آب در کشور باعث اختلافات قومی و استانی شده است. به عنوان نمونه اکنون با مراقبت نیروی انتظامی آب آشامیدنی از استان الف به استانهایی مانند ب وج میرسد و زندگی میلیونها نفر وابسته به تلاش شبانهروزی نیروی انتظامی برای تداوم جریان این آب است.ولی برخی ازکشاورزان استانهای الف وب ادعای مالکیت این آب را دارند.در چنین وضعیتی به محض تضعیف قدرت نیروی انتظامی آب از سرچشمه قطع خواهد شد و حتی به استان ب نیز نمیرسد و میلیونها نفر در کویر مرکزی ایران از آب آشامیدنی محروم خواهند شد. اختلافات محلی و گسلهای قومی و زبانی و محلی از این دست در تمام مناطق کشور وجود دارد که با تضعیف قدرت مرکزی فعال خواهند شد و با توجه به حجم اسلحهای که در جامعه پخش خواهد شد، هر کدام قابلیت بحران سازی و تخریب زیادی دارند.
اینکه در حوادث اخیر بیشتر مردم از ترس به خیابانها نیامدند اهانت به مردم شجاع این کشور است. سیاستمداران غربی نیز سالهاست گمان میکنند اگر مردم ایران را از نظر اقتصادی رنج بدهند، آنها شورش خواهند کرد. اما سکوت مردم ایران از ترس نیست. مشکلات اقتصادی نیز در ایران با اینکه زیاد است، اما باعث شورش نمیشود. مردم ایران تاریخ قرنها ناامنی را در ذهن خود دارند و این ذهنیت تاریخی به آنها یاد داده است که برای هر پیشرفت و تغییری نخست باید امنیت وجود داشته باشد