دزدی های خاندان پهلوی زیر ذرهبین/ ملک چند هکتاری به سفارت فخیمه انگلیس بخشیده شد!
مجموعه مستند «املاک ملت» با موضوع غصب املاک و اراضی مردم توسط پهلوی اول و دوم از ابتدای هفته آینده روی آنتن میرود
این مستند که در استانهای خوزستان، خراسان جنوبی، هرمزگان، گیلان و گلستان تصویربرداری شده، با ارائه اسناد و گفتگو با مردم محلی و کارشناسان به بررسی ابعاد مختلف این ماجرا پرداختهاست.«جوان» در گفتگو با امیر اطهر سهیلی به عنوان یکی از دو کارگردان سازنده این مستند در رابطه با فرم،روایت و محتوای آن گفتگو کرده است.
در مورد خیانتهای گسترده پهلویها آثار متنوعی در حوزههایی مثل فیلم، سریال، کتاب و حتی مستند تولید شدهاست، چطور شد که به مسئله سرقت زمینهای مردم توسط خاندان پالانی پرداختید؟
یک تحقیق و پژوهشی از طرف خانه مستند انقلاب اسلامی در مورد اسناد و زمینهایی که از مردم گرفته شده به من داده شد. در واقع مسئله به خیلی قبلتر از روی کار آمدن پدر و پسر پهلوی بر میگردد؛ مثلاً بحث غصب و گرفتن زمینهای مردم در بعضی استانها مثل استان گیلان در دوران پهلوی برجسته است و از ادوار گذشته نیز به چشم میخورد. یا به طور مثال در مورد برخی استانهای جنوبی ما مثل خوزستان قبل از دوران پهلوی سرقت و غصب زمینهای مردم آغاز شده و پهلویها به انتهای آن رسیدند!
منظورتان این است که خاندان پهلوی به تهدیگ کار رسید؟!
دقیقاً؛ بعضی از اینها مانند خاندان علم در خراسان از زمان نادر شاه حضور داشتند و کار تصاحب و سرقت املاک مردم را شروع کردهبودند! یک جاهای دیگری از کشور هم اتفاقات مشابهی در حال رخ دادن بود و مردم تحت ستم و ظلم خانها و خانزادهها بودند.
برگردیم به انگیزه شما برای ساخت این مجموعه مستند.
پس از دریافت این پژوهشها و مطالعه آنها برای من خیلی جذاب بود یک زمینی که متعلق به یک کشاورز بوده، اما آن کشاورز هیچ حقی در مورد زمین آبا و اجدادی خودش نداشته یا حتی هیچ حق مالکیتی در مورد خانهاش هم نداشته و همه چیز در اختیار خان منطقه بودهاست. سالها قبل به یکسری سوژههایی در مورد سازمان اوقاف در روزگار انجام انقلاب سفید شاه رسیدهبودم که نشان میداد در آن روزگار برخی از خانها به خاطر در امان ماندن ملک و املاکشان و از ترس تصاحب آنها توسط شاه مملکت، آنها را وقف میکردند. این سوژه آن زمان برایم جذاب بود ولی از آنجایی که علاقهمند به ساخت مستندهای اجتماعی یا مستند داستانی بودم هیچوقت به دنبال ساخت مستند تاریخی نبودم.
علت جذابیت ساخت مستندهایی در ژانر اجتماعی یا داستانی برای شما چه بود؟
علتش این بود که گمان میکنم در آن ژانرها موفقتر هستم. به هر ترتیب ساخت این مستند هم برای خودم محکی بود در بحث تغییر ژانر که یک فضای جدیدی را تجربه کنم و هم اینکه داستان مستند در این بلبشوی اجتماعی که امروز در جامعه ایجاد شده جذابیت بیشتری برایم داشت. به قول دکتر اباذری که میگوید «ما الان هر چقدر هم مشکل داشته باشیم رجوع کردن به یکی از ننگینترین حکومتهای دوران ایران خیلی اتفاق بدی است ما چیزی در آن ایام نداشتیم که حالا بخواهیم به خوبی از آن یاد کنیم آن هم دورانی که اگر کسی کتاب صمد بهرنگی در خانهاش داشته دستگیر و زندانی میشد.» همه این مسائل در کنار هم باعث شد تا من برای ساخت این سوژه و مستند تاریخی مصمم شوم.
طبق اعلام قبلی این مستند از روز شنبه هفته آینده در پنج قسمت روی آنتن میرود و ظاهراً هر قسمت آن به ماجراهای یکی از استانهای خوزستان، خراسانجنوبی، هرمزگان، گیلان و گلستان میپردازد. در این مورد توضیح بیشتری میدهید؟
واقعیت این است که من کارگردانی چهار استان از مجموع پنج استان خوزستان، خراسانجنوبی، هرمزگان، گیلان و گلستان را به عهده دارم و یکی از آنها به عهده دوست خوبم آقای مهدی فلاحی است. ما پنج استان را داریم که ماجراهای هر استان در قالب یک قسمت کوتاه ساخته شده و امیدوارم به موضوع برخی استانها در قسمتهای این مستند کمی مبسوطتر پرداخته شود، چون من در رابطه با بحث استان گلستان حدود ۵۰ تا سوژه برای بررسی داشتم که همه آنها خوب بودند و قابلیت اینکه ساعتها روی آنها کار شود را داشتند. ببینید! مسئله مستند املاک ملت این است یک سهمی را که متعلق به من نوعی هست پس بگیرم و این خیلی موضوع مهمی است، چون یک ملکی یا چیزی که مال خودم بوده به زور از من گرفتهشده تا جایی که حتی در اسنادی که بعدها برگشت داده شدند به این غصب و تصاحب اعتراف کردند! من در رودسر یک سندی را مطالعه کردم که اتفاقاً آن را در مستند هم نمایش میدهیم که محمدرضا پهلوی در یکی از این اسناد برگشت داده شده نوشتهاست «به واسطه آنکه در دوران رضا شاه کبیر، شاه مملکت جبراً و غصباً این ملک را از شما گرفته در قبال پرداخت ۴۵۰ ریال سند آن را تحویل بگیرید». نکته اینجاست که فقر مردم به اندازهای بوده که طرف توان پرداخت این پول را برای بازپسگیری ملک غصبشده شخصیاش هم نداشته.
پس در این مستند به غیر از دزدهای خانواده پالانی با اقدامات مشابه خوانینی که با پشتوانه حکومت مرکزی دست به غارت اموال و املاک مردم میزدند هم پرداخته شدهاست؟
آفرین! مثلاً در اهواز جریانهای وابسته به قدرت چنین اقداماتی را انجام دادهاند که در مستند به آنها اشاره میشود. ولی در رودسر و سراسر استان گیلان همه دزدیها توسط پهلویها صورت گرفتهاست. البته من خیلی نمیتوانستم وارد مباحث تاریخی مرتبط با این دزدیها بشوم، چون مثلاً مواردی وجود دارد که در مستند هم هست و نشان میدهد که خان یا شاهوقت یک ملک چند هکتاری به سفارت فخیمه انگلیس بخشیده است! که متأسفانه همین الان آن ملک به نام سفارت انگلیس سند منگولهدار دارد. نمونههای این اتفاق در شهرهای مختلف خیلی وجود داشته که در مستند است.
فرم و روایت این مستند چگونه است؟
داستان من فرم تاریخی دارد و به همین علت روایت تاریخی و نریشنهای متنوعی دارد، ولی من در هر استان با توجه به رویکردی که داشتم، فرم فیلمسازی خاصی داشتم؛ مثلاً یک نیمچه روایت داستانی چندگانهای در ابتدا، میانه و انتهای مستند روایت کردم. در این مستند برخی اسناد و تصاویر برای اولینبار است که نمایش داده میشود. در هر قسمت یکسری روایت مردمی و اسناد داریم که در بخش دیگری توسط یک کارشناس تاریخی با استفاده از سندهای مکتوب، استناد بخشی میشوند و به آنها وجهه علمیتری میدهد. ضمن اینکه از شعر فولکلوریک هر استان استفاده کردم، به بافت سنتی آن منطقه هم نزدیک شدهام، البته اینکه چقدر کار موفق بوده یا نه باید منتظر بازخورد مخاطبان بمانیم.