«خود فروشی» از نوعی دیگر
«انسان با يک کليه هم ميتواند زندگي کند»،«وقتي به هر دري ميزني به بن بست ميرسي ديگر جز فروش عضو چه چارهاي داري؟»، «مي خواهم قسمتي از کبدم را بفروشم تا مهريه همسرم را يکجا بپردازم، حوصله تا آخر عمر قسط دادن ندارم» اينها نمونهاي از جملاتي است که داوطلبان فروش کليه به عنوان دليل اين کار خود به زبان ميآورند، همه آنها در يک چيز مشترکند: بن بست بي پولي.
البته فروش اعضاي بدن اصلا موضوع جديدي نيست و به کليه هم محدود نميشود، درواقع شايد بتوان گفت تاريخچه فروش اعضا عمري کمتر از تاريخچه اولين پيوند اعضا دارد بنابراين قدمت درآمد زايي از فروش اعضاي بدن عمري تقريبا هفتاد ساله دارد. اما اين موضوع هرگز براي طرفداران اخلاق و مخالفان فروشي شدن اعضاي بدن عادي نشد و هنوز هم خيليها اعتقاد دارند افزايش ماهانه و سالانه تقاضا براي فروش عضو نشان از يک معضل اجتماعي غير قابل انکار دارد.
جان عدهاي به اين بازار بسته استيکي از پر مشتري ترين بازارهاي فروش عضو،بازار کليه است و بهترين کسي که ميتواند دراين زمينه به ما کمک کند، قاسم هاشمي، رئيس انجمن حمايت از بيماران کليوي است،کسي که بيشتر از ديگران در جريان مشکلات اهدا و دريافت اين عضو حياتي بدن قرار دارد و مجموعه تحت مديريتش خانه اميد بسياري از بيماران نارسايي کليه است،
او در گفتوگو با «قانون» از کلمه خريد وفروش استفاده نميکند و ميگويد: «من به خريد وفروش اعتقاد ندارم در واقع اين پولي که به دهنده تعلق ميگيرد در رابطه با هزينههای اهدا و مدتي است که اين فرد بايد قرنطينه و در حال استراحت باشد.
درواقع دولت مبلغ يک ميليون تومان با عنوان هديه ايثار ويژه اين افراد در نظر گرفته و بقيه را هم بيمار وانجمن ميپردازند. به نظر من مبلغ هشت ميليون تومان به هيچ وجه قيمت واقعي يک کليه نيست بنابراين ما نام هديه را براي آن در نظر گرفته ايم. وقتي نام از هديه و يا جبران هزينههایدهنده ميبريم ديگر نميتوانيم اسم آن را خريد وفروش بگذاريم.»
او ادامه ميدهد: «شما همين الان برويد به کشوري مانند هندوستان و بگوييد ميخواهم کليه بخرم خيلي رسمي ميتوانيد اين خريدو فروش را انجام بدهيد اما در ايران چيزي تحت عنوان فروش کليه وجود ندارد.»
او در پاسخ به اينکه همه ميدانيم در زمينه اهداي عضو به ويژه کليه بازار سياه وجود دارد، ميگويد: «به نظر شما هشت ميليون تومان قيمت يک کليه است؟ ما در زمينه پيوند کليه چند محاسبه انجام داده ايم حالا شما هر طور که ميخواهيد فکر کنيد و نام آن را هرچه ميخواهيد بگذاريد، يک فردي که کليه اش را اهدا ميکند تقريبا يک ماه بايد به دنبال آزمايشات اين عمل باشد، بعد حين عمل با مسائلي مواجه ميشود مثلا دنده هايش شکسته ميشود، قسمتي از پهلويش شکافته ميشود و بعد از عمل هم مدتي نبايد کار سنگين بکند و …. هزينه تمام اينها را در نظر گرفته ايم که مجموعه اش شده است اين مبلغي که در حال حاضر پرداخت ميشود، بنده از کشور بيرون رفته و بررسي کرده ام قيمت اين عمل در خارج از ايران اصلا با ايران قابل قياس نيست، مثلا شما در اروپا بايد مبلغي حدود دويست ميليون تومان براي دريافت يک کليه بپردازيد بنابراين هر کس هم که ميخواهد نام اين عمل را خريد و فروش بگذارد، ما اين کار را نميکنيم، چون به نظر ما اين هزينه اصلا نميتواند قيمت واقعي کليه يک فرد باشد.»
او در مورد بازار سياه فروش کليه ميگويد: « در آنچه که به ما مربوط است چيزي به نام توافق دو طرفه نداريم، ما در اين زمينه تا جاي ممکن سعي کرده ام همه چيز را قانوني و رسمي کنيم، مثلا اگر فرد اهدا کننده متاهل است رضايت همسر و اگر مجرد است رضايت والدينش براي اين عمل لازم است و مشاورههای لازم هم انجام ميشود،حتي بعد از عمل هم حمايت ادامه خواهد داشت اما ما به دهنده و گيرنده کليه کمک ميکنيم که اين کاررا با دردسر کمتر و امنتر انجام دهند، البته من منکر برخي معاملات خارج از قانون و انجمن نميشوم اما به نظر نميرسد مقدار آنها زياد باشد، به هر حال بحث پول درپيوند از کانال انجمن هم مطرح است اما ما از گوشه و کنار مبالغي ميشنويم مانند صد و پنجاه ميليون تومان براي فروش کليه، در حالي که اين رقمها براي خود ما هم خنده دار است، وقتي کسي ميتواند با مراجعه به انجمن با هشت ميليون صاحب کليه شود چرا بايد اين رقم را بپردازد از طرف ديگر دهنده کليه هم وقتي ميبيند ميتواند با اين قيمت بالا کليه اش را بفروشد ديگر چرا اين همه افراد اين کار را از طريق انجمن پيگيري ميکنند؟»
او در پاسخ به اينکه شايد از اين طريق زودتر به کليه برسند ميگويد: «اولا که ما شرايط ويژه براي بيماران اورژانسي داريم و سعي ميکنيم تا حد ممکن در زمان نياز کليه را به فرد برسانيم . از طرف ديگر امکان اين کار تنها براي کساني وجود دارد که ميخواهند بعد از عمل ايران را ترک کنند چون فرد گيرنده براي دريافت خدماتي مانند دارو بايد بعد از عمل به انجمن مراجعه کند و در صورتي که فرآيند پيوند کليه تحت نظر انجمن انجام نشده باشد خدماتي به فرد تعلق نميگيرد، داروخانههايي که داروهاي پيوند عرضه ميکنند بسيار کم هستند و بدون ارائه نامه از انجمن حمايت از بيماران کليوي، دارو نميفروشند.
به تازگي وزارت بهداشت بخشنامهاي هم منتشر کرده که طي آن مراکز پيوند عضو هم حق ندارند بدون نامه از انجمن اين عمل را انجام دهند بنابراين وقتي سود اين کار نسبت به سختيهای آن کمتر است همه براي پيوند به انجمن مراجعه ميکنند.»قاسمي درباره تفاوت قيمت کليه گروههای خوني مختلف ميگويد: «اين موضوعي است که بعضي از افراد در بازار سياه مطرح کرده و سر زبانها مياندازند، از آنجايي که ما ديد خريد و فروش به ماجرا نداريم قيمت انواع گروه خوني هم براي ما فرقي ندارد فقط ممکن است بسته به کمياب بودن يا نبودن گروه خوني فرد، مدت زمان انتظارش براي پيوند تفاوت داشته باشد.»
فروش عضو به کليه محدود نميشوداغلب افراد به محض شنيدن نام فروش يا اهداي عضو به ياد کليه ميافتند، اگرچه فروش کليه گسترده ترين قسمت بازار سياه فروش اعضا را تشکيل داده اما چند سالي است که پاي بعضي ديگر از انواع فروش عضو به اين بازار باز شده است مانند فروش قسمتي از کبد، خون و پوست.
دکتر محمد رضا پاک آيين فوق تخصص گوارش ميگويد: «بحث پيوند کبد حتي از فرد زنده بحث چند سال اخير نيست اما بحث فروش قسمتي از کبد مسئلهاي است که من فکر ميکنم به تازگي رواج يافته است.»او ادامه ميدهد: «کبد يکي از اعضاي بدن است که ميتواند خودش را ترميم کند بنابراين بعضي از افراد قسمتي از کبدشان را به فرد ديگري ميدهند که اين اتفاق ميتواند به شکل معامله بيفتد، نکته قابل توجه اين است که هزينههای اين کار با اقداماتي مثل پيوند کليه قابل مقايسه نيست و اطلاع دارم که رقمهای بالايي در اين رابطه رد و بدل ميشود.»علاوه بر فروش کليه و کبد موضوع فروش مغز استخوان با قيمتهای نجومي نقل محافل زير زميني فروش اعضاست، بعضي از کساني که براي اين کار رقمهای خيلي بالا اعلام کرده اند، درد زياد اين جراحي و نقاهت طولاني مدت آن را دليل اين قيمتها ميدانند.
البته وقتي از فروش اعضا حرف ميزنيم نبايد فروش خون و محصولات خوني راهم از ياد ببريم. فروش محصولات خوني مانند پلاسما هم چند سالي است به صورت کاملا قانوني و رسمي توسط مراکز معرفي شده به وسيله سازمان انتقال خون انجام ميشود. در اين مراکز براي هر بار اهداي پلاسما مبلغي بين 15 تا25 هزار تومان پرداخت ميکنند، البته وزارت بهداشت و سازمان انتقال خون هميشه تاکيد کرده اند که اين کار درواقع خريد و فروش نيست بلکه هزينه اياب و ذهاب و تشويق اهدا کننده است.
گشت و گذاری در دنیای سایتها نشان می دهد بیشترین خرید و فروش اعضاي انسان در ایران تنها مربوط به کلیه است و فروش دیگر اعضا در کشور ما با توجه به قوانین موجود متداول نیست. اما آگهیهای مربوط به خرید و فروش اعضاي بدن در کشورهای دیگر نشان دهنده آن است که تک تک اجزاي بدن انسانها چه مرده و چه زنده قیمت دارند و برخی از خانوادهها اعضاي بدن عزیزانشان را می فروشند. این معامله که ازآن با عنوان تجارت سیاه نام برده می شود درآمد میلیاردی را برای تجارآن در پی دارد.
دور از انتظار نیست با روندی که ازافزایش فروش کلیه و سایر اعضاي بدن در کشور حکایت دارد، اخبار تاسف بر انگیز فروش تعداد بیشتر از اعضای بدن که این روزها در سایر کشورها رواج دارد را در ایران نیز بشنویم.بد نسیت بدانیم قیمت اعضای بدن در کشورهای جهان متفاوت وفروش اعضای بدن در کشورهای مولداوی، چین، هند، مصر، پاکستان، فلسطین، کوزوو، موزامبیک بسیار متداول است.ستون فقرات که عموما در آزمون ایمپلنتهای ارتوپدی توسط جراحان استفاده میشود قیمتی بالای 900 دلار دارد. قیمت دست و ساعد به 385 و قیمت شانه به 500 دلار میرسد. ساعد و دست عموما تمرینهای جراحی برای آموزش به جراحانی که قصد جراحیهای سنگین دارند، مورد استفاده قرار میگیرد.
قلب توسط جراحان برای مقاصد تمرینی و توسعه تکنیکهای جدید مورد استفاده قرار میگیرند. قیمت آن 500 دلار است. هر جفت قرنیه نزدیک به شش هزار دلار قیمت دارد. این بافت شفاف در چشم اجازه میدهد تا انسان ببیند و بدون آن بینایی مفهومی ندارد. جراحت یا بیماری میتواند به تخریب قرنیه منجر شود. قیمت کلیه بین 300 تا 500 دلار است. جراحان معمولا از کلیه و دیگر ارگانهای درونی بدن برای آموزش مهارتها و توسعه تکنیکهای جدید استفاده میکنند. سر، عضو حیاتی بدن به قیمت شش هزار دلار میرسد و معمولا توسط پزشکان تروما و جراحان پلاستیک برای تمرین تکنیکهای جدید مورد استفاده قرار میگیرد. مغز، این عضو عمدتا توسط جراحان مغز و اعصاب برای تمرین روشهای جدید حذف تومور و درمان صدمات مغزی استفاده میشود. قیمت آن 600 دلار است.جراحان ارتوپدی از مفاصل زانو برای تمرین روشهای جراحی کمتر تهاجمی استفاده میکنند. قیمت هر زانو 650 دلار است. تاندونها عموما در جراحیهای ارتوپدی برای جایگزینی تاندون یا استخوانهای آسیب دیده توسط تروما، تومور یا دیگر وضعیتها مورد استفاده قرار میگیرد. قیمت هر تاندون به هزار دلار میرسد.
فروش اعضا برای رفع نیاز مالیبسیاری از افرادی که در کشور به فروش اعضا اقدام می کنند، رفع نیاز مالی را مهمترین دلیل برای فروش اعضا مطرح می کنند که گویی تشدید مشکلات اقتصادی، میزان فروش اعضا را نیز بیشتر کرده است. اما اینکه جز کلیه که سالهاست از خرید و فروش آن می شنویم، سایر اعضای بدن همچون کبد قابل خرید و فروش است ، سوالی است که علم پزشکی جواب منفی برای آن ندارد. در تهران بیمارستان امام خمینی بخش ویژهای برای پیوند اعضا و بخش جداگانهای برای پیوند کبد دارد اما در این بیمارستان، کبد تنها از افراد مرگ مغزی شده به بیماران پیوند زده میشود.
بیمارستان نمازی شیراز اما تنها جایی است که پیوند کبد از افراد زنده به بیماران را انجام میدهد؛ بیمارستانی که هر ازگاهی با جراحی ویژهای در زمینه پیوند اعضا خبرساز میشود. «پریسا جان قربان» سرپرستار بخش پیوند اعضاي بیمارستان نمازی شیراز است. او در توضیح پیوند کبد از افراد زنده به بیماران میگوید: «اهدای عضو از افراد زنده تنها زمانی اتفاق میافتد که کودکی بیمار میشود و نیاز به پیوند دارد. در این مرحله پدر یا مادر میتوانند بخشی از کبدشان را اهدا کنند. در چند سال اخیر و با اطلاع رسانهها، ارگانهای اهدایی از افراد مرگ مغزی شده بیشتر شده است اما باز هم این تعداد جوابگوی افرادی که در لیست انتظار پیوند قرار دارند، نیست و مجبوریم به شیوه دیگری روی بیاوریم که پیوند از افراد زنده است.
در این شرایط نیاز نیست بیمار منتظر بماند و سریعتر جراحی انجام میشود و خطر کمتری بیمار را تهدید میکند.»به گفته جانقربان، به ازای هر گرم وزن هر فرد، ۱۰گرم کبد کافی است. کسی که ۵۵ کیلوگرم وزن دارد، ۵۵۰ گرم کبد برای فعالیت بدنش کافی است اما کبد هر فرد بزرگتر از این رقمهاست و وقتی قسمتی از کبد برداشته شود، میتواند دوباره خودش را بازسازی کند. هم در بدن گیرنده و هم در بدن اهدا کننده. به همین دلیل باید گیرنده سن و وزن کمتری نسبت اهدا کننده داشته باشد تا پزشکان مجبور نباشند بخش زیادی از کبد اهدا کننده را بردارند به همین دلیل هم این نوع پیوند فقط در مورد بیماران کبدی خردسال و کودک انجام میشود: «مثلا کودکی که ۱۲ کیلوگرم است، ۱۲۰ گرم کبد لازم دارد. بخشی از کبد پدر و مادر به این کودک پیوند زده میشود و به مرور زمان کبد که به کارخانه شیمیایی بدن شهرت دارد، خودش را به اندازه طبیعی میرساند.
مانند قابی که بخشی از آن خالی است و بعد از مدتی کبد دوباره اندازه آن قاب میشود.» جان قربان امکان فروش کبد از فرد زنده را نفی نمیکند اما توضیح میدهد: «همه چیز امکان پذیر است اما از لحاظ اخلاق پزشکی نمیتوانیم اجازه چنین کاری را بدهیم. ضمن اینکه برای بیماران بزرگسال نمیتوانیم این پیوند را انجام دهیم. چون همانطور که گفتم با توجه به وزن، مقدار کبد مورد نیازشان بیشتر است و اگر بخواهیم این حجم کبد را از بدن اهدا کننده جدا کنیم، آن وقت او دچار مشکل میشود. این پیوند فقط برای بچهها مناسب است.
نميشود گزينه فروش عضو را حذف کرددکتر انوشيروان مصدقي، جامعه شناس و مدرس دانشگاه به «قانون» ميگويد: «وقتي کسي براي رفع نياز مالي اقدام به فروش عضوي از اعضاي بدنش ميکند ديگر نميتوان نام مبلغ دريافتي اش را تشويق يا هديه گذاشت. همه کساني که اقدام به اين کار ميکنند به نوعي در تنگناي شديد مالي قرار گرفته اند زيرا انسان در حالت عادي حاضر نيست در برابر مبالغ کلان يک هفته درد کشيدن را تحمل کند چه برسد به اينکه نه تنها مدت زيادي درد بکشد بلکه به بدنش نقصي وارد کند، حالا سوال پيش ميآيد که چه بايد کرد آيا بايد به طور کلي جلوي اينکه فردي به خاطر نياز مالي قسمتي از بدنش را بفروشد گرفت؟
خب در اين صورت کساني که به اين اعضا نياز دارند چه بايد بکنند؟ خيليها ميگويند اصلا چه کار داريم جلوگيري کنيم وقتي هر دو طرف راضي هستند و با اين کار هم فردي صاحب پول ميشود و هم فرد ديگري از مرگ نجات پيدا ميکند خب بگذاريد کارشان را بکنند، اما در مقابل راه حل ديگري هم وجود دارد، بايد اين کار آنقدر رسمي و دولتي انجام بشود که دست دلالان کوتاه شود، الان به محض اينکه اسم خريد و فروش عضو ميآيد همه مسئولان لبشان را گاز ميگيرند در حالي که چه بخواهند چه نه اين اتفاق دارد ميافتد پس بهتر است که مثل خيلي از کشورها آن را در کانال رسمي و قانوني اش قرار بدهيم، اين کار باعث ميشود که با کارشناسيهای درست افراد به محض برخورد با يک مشکل مالي فکر فروش کليه را به ذهنشان وارد نکنند و با دريافت مشاورههاي درست و رسمي از پيامدهاي آن آگاه شوند و از طرف ديگر خريداران هم سرگردان نشوند.»