بن سلمان و پدرش چگونه به چهره های توسعه خواه تبدیل شدند؟ / چرا عربستان چین را واسطه مذاکره با تهران قرار داد؟

شرق نوشت:عربستان در روزهای خاص ایرانیان پا به میدان گفت‌وگو گذاشت و کشور قدرتمند چین را برای این مهم برگزید؛ چراکه می‌دانست ایران به‌ندرت به چین نه می‌گوید و این کشور نیز از اتوریته لازم برای انجام این گفت‌وگوها برخوردار است.

تجربه گفت‌گوها در کشور عراق نشان داده بود کشور ضعیف نمی‌تواند گرانیگاه این کار مهم باشد. ایران هم با پذیرش این پیشنهاد نشان داد که در سیاست خارجی‌اش در ‌روی یک پاشنه نمی‌چرخد و در شرایط متفاوت باید از برخی سیاست‌ها عقب‌نشینی کرد و نباید غافل بود که ایران در کهنسالی به سر می‌برد، برخلاف عربستان که در گرماگرم جوانی، جاه‌طلبی و خیره‌سری است.

اگر اتفاق خارق‌العاده‌ای رخ ندهد، محمد بن سلمان در سه، چهار دهه آینده نقش تعیین‌کننده‌ای در عربستان و منطقه خواهد داشت؛ نقشی که در سند چشم‌انداز توسعه اقتصادی 2030 پیش‌بینی شده است. اگر عربستان بخواهد آینده سیاسی و اقتصادی خود را تضمین کند، راهی جز خلاصی از یک‌جانبه‌نگری یعنی دلگرمی به حمایت آمریکا ندارد و آمریکا نشان داده است بیش از آنکه دغدغه عربستان را داشته باشد، نگران وضعیت اوکراین و هند و اقیانوس‌ آرام است.

اگرچه این گفت‌وگوها ابتدا بین ایران و عمان مطرح شد؛ اما این چین بود که به آن عینیت بخشید و این ابتکار چین در طول تاریخ سیاست خارجی این کشور بی‌سابقه است؛ چراکه چین در هیچ مسئله خارجی که ربط مستقیمی به او نداشته، پادرمیانی نکرده است. این اقدام چین نشان می‌دهد چینی‌ها درصدد «هژمونی‌زدایی» آمریکا در منطقه هستند. از سوی دیگر چینی‌ها به فکر تجارتی بلندمدت در منطقه‌اند و این کار فقط با «صلح مسلح» بین ایران و عربستان صورت خواهد گرفت. چین بهتر از هر کشوری می‌داند اختلافات مهمی در حوزه یمن و لبنان بین ایران و عربستان وجود دارد که اگر لاینحل نباشد، به‌زودی حل‌شدنی نیست. شاید به همین دلایل است که درصدد برپایی اجلاس مهمی با حضور پررنگ این دو کشور قدرتمند در منطقه است و این کار بیش‌ازپیش ظن جایگزینی چین در منطقه را به‌ جای آمریکا تقویت می‌کند.

البته نباید تمایل عربستان ازجمله محمد بن‌ سلمان را در این گفت‌وگو نادیده گرفت. عربستان با این کار هشداری جدی به آمریکا داد که ریاض دوستان دیگری هم برای شراکت دارد و چشم‌انتظار رفقای بی‌وفا نخواهد ماند.

بن‌ سلمان شخصیت جاه‌طلبی دارد که ایران باید آن را جدی بگیرد و در پی تحقیرش برنیاید، بن‌ سلمان پسر بزرگ «فهده» همسر دوم ملک سلمان است که بیش از دیگر فرزندانش به او توجه داشت. محمد بن ‌سلمان از همان ابتدا سودای حکمرانی در سر داشت و در ایام جوانی به دوستانش گفته بود برای پیشبرد عربستان برنامه‌های اساسی دارد. به همین منظور او مانند دیگر خواهرها و برادرهای تنی و ناتنی‌اش برای درس‌خواندن به کشورهای آمریکایی و اروپایی نرفت و در همان ریاض درس خواند و در کنار پدر همواره حاضر بود تا از او سیاست و حکمرانی را بیاموزد.

سلمان (پدر) فرماندار ریاض بود و کسی باور نمی‌کرد اقبالی برای پادشاهی داشته باشد. سلمان بیست‌وپنجمین پسر پدری بود که سی‌وشش پسر داشت، سلمان در 20‌سالگی به فرمانداری استان ریاض رسید و 50 سال این منصب را در اختیار داشت. در همین مدت ریاض از یک بیابان به یک کیهان‌شهر تبدیل شد. شاید همین اصرار پدر بر توسعه و نوسازی عربستان است که بن‌ سلمان را چنین شیفته توسعه ساخته است.

برای شناخت محمد بن ‌سلمان و عمق جاه‌طلبی‌اش باید ملک سلمان را شناخت؛ کسی که بی‌تردید استاد مسلم و مستقیم او است. بن‌ سلمان در همین مدت کوتاه نشان داده برای محقق‌ساختن خواسته‌هایش از هر تاکتیکی سود خواهد برد، اگر گاه این تاکتیک حمله به مخالف باشد و گاه عقب‌نشینی در برابر او، هر دو یک معنا را خواهد داشت، زمانی که به پیروزی منتهی شود و ایران استثنائی بر این قاعده نیست. از سوی دیگر ناگفته نماند در شرایطی که بسیاری از مخالفان ایران به دنبال القای این فکرند که این کشور از اقتدار سیاسی و نظامی لازم در منطقه برخوردار نیست، این گفت‌وگوها این‌گونه القائات را بی‌ثمر کرده و نشان می‌دهد ایران کشور مقتدری است که بدون تعامل با او در منطقه هر طرح و برنامه‌ای به سرانجام نخواهد رسید

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک