آقاي وزير رفاه! آيا مي دانستيد؟
یارانه لبنیات حذف شد این درحالیست که بزرگترین زنجیره لبنیات کشور درانحصار آن وزارت خانه میباشد که تلاشی برای تدوام این طرح نشد؟
يكي از كاربران كه خود را بازنشسته و كارشناس تامين اجتماعي معرفي كرد در يادداشتي براي عصر خبر نوشت:
در خبرها به نقل ازوزیر تعاون،كار و رفاه اجتماعي عنوان شده بود:’ نرخ امید به زندگی در ایران به ۷۸ سال رسیده است.’
جناب صولت مرتضوي خبر خوبی را از شما در خصوص افزایش سن امید به زندگی درجامعه شنیدم که علاوه برخوشحالی اما تاحدودی ذهن مرا نیز با برخی مسائل روز و جاری درگیر کرد ولازم دانستم یک مختصر مطالبی را به فرمایش خوب جنابعالی بعنوان یک کارشناس و بازنشسته بیافزایم وبا نگاهی همه جانبه وکارشناسی شده موضوع افزایش طول عمر وامید به زندگی به بالای ۷۰ سال را درجامعه بویژه جمعیت بازنشستگان ،مقرری ومستمری بگیران تامين اجتماعي را باید ضمن افزایش، تثبیت کرد(البته برمبنای آمار رسمی).
وقتی میشنویم سن امید به زندگی از ۵۴ سال به ۷۸ سال افزایش یافته نفس عمل و اصل خبر آنقدر زیباست که از آن مشعوف میشویم اما توجه دارید که برخی آمار این سخن قطعی ویا فرضیه شما را با چالش مواجه می سازد. درهرحال باید پاسخی مناسب برای این سخن قطعی ویا فرضیه داشته باشیم. آیا میدانید۴۴ درصد مرگ و میر ها در کشور بر اثر سکته قلبی ومغزی می باشد؟آیا میدانیددر مجمع جهانی اقتصاد، پنج ریسک شامل بحران اشتغال و معیشت، سرخوردگی جوانان، رکود اقتصادی طولانیمدت، بحران منابع طبیعی، از دست دادن تنوع زیستی و فروپاشی اکوسیستم برای اقتصاد ایران شناسایی شده است، بر اساس این گزارش ايران در یک دهه آینده با این چالشها روبرو خواهد بود. نکته حائز اهمیت در این چالش ها، حضور پر رنگ مباحث اجتماعی است که این موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است.
آیا می دانیدخروج سالانه ۶۵ هزار ایرانی از کشور رکورد تازهای از مهاجرت ایرانیان است؟آیا می دانیدناامیدی نسبت به آینده، یکی از مهمترین عوامل ایجاد فشار روانی بر توده مردم است؟ بر اساس یافته های سنجش ملی سرمایههای اجتماعی در سال ۹۴ تنها حدود ۲۴درصد از مردم کشور، آینده را بهتر ارزیابی میکنند و حدود ۷۵ درصد از مردم معتقدند که آینده مطلوبی ندارند و یا فرقی نمیکند.
آیا می دانیدزمانی که مردم شاهد تبعیض در جامعه هستند و با مشکل معیشتی دست و پنجه نرم میکنند، زمینه سرخوردگي در جامعه فراهم است. وقتی یک جوان بیکار می بیند که نمیتواند تا سالهای دیگر نيز ازدواج کند و در همین حال شاهد برخی فسادهاست، به هر حال سرخورده می شود. شکاف طبقاتی در جامعه زیاد است و جوانان آن را می بینند و خواهان تعدیل این وضعیت هستند.
آیا می دانیددرکنار این عوامل با وجود گزارش خوب وامید دهنده جنابعالی باید آنرا با واقعیت سازگار نمود؟چرا که باید به تناسب افزایش سن امید به زندگی قوانین نیز به روز شوند وجنبه حمایتی آن نیز افزایش یابد. بطور مثال:چرا بانکها علاقمند به اعطاي وام و تسهيلات به فرد ۷۰ ساله نيستند؟چرا بانکها علاقمند نیستند ریسک امید به زندگی را بپذیرند و فرد ۷۰ سال به بالا را بعنوان ضامن نمی پذیرند؟چرا بیمه ها چه در تامین اجتماعی وچه در روستاییان وعشایر و….زیر مجموعه وزارت متبوع خودتان وهمچنین بیمه های تجاری زیر نظر بیمه مرکزی فرد ۷۰ سال به بالا را تحت پوشش بیمه ای خودقرار نم یدهند وریسک آنرا نمی پذیرند؟
آیا می دانستید که تنها یارانه ای که حتی در آن اگر پارتی بازی هم میشد اما درسلامت جامعه وبویژه افراد مسن بسیار اثر گذار بود همین یارانه لبنیات بود که حذف شد این درحالیست که بزرگترین زنجیره لبنیات کشور درانحصار آن وزارت خانه میباشد که تلاشی برای تدوام این طرح نشد؟
آیا می دانستید بزرگترین زنجیره هتلی کشور که موجب شادی روح وجسم میانسالان با برنامه ریزی سفرهای ارزان قیمت دراختیار وانحصار آن وزارت خانه می باشد ودریغ از ارائه این خدمات به طیف گسترده مخاطبین خودتان در جهت تحقق سخن خوب و ارزشمندتان؟
آیا میدانستید بزرگترین زنجیره درمان بعنوان اولین خریدار درمان ودومین تولید کننده درمان زیر مجموعه آن وزارتخانه است؟اما از خدمات بیمه درمان مطلوب وبیمه تکمیلی طلایی برای بازنشستگان خبری نیست.
آیا می دانستیدبیمه عمر کارکنان دولت بشرط فوت است واگر بالای ۷۰ سال فوت کند این مبلغ نصف میشود واگر این مبلغ در بالای ۷۰ سال در زمان حیات یه ایشان پرداخت شود رفاه وامید را درآنها احیا مینماید؟
آیا می دانستیدپرداخت کامل هزینه های پروتز به افراد بالای ۷۰ سال چقدر تولید امید به زندگی می نماید؟آیا می دانستیدبخش های حمایتی وامدادی نیز هنوز نتوانستند همه افراد بالای ۷۰ سال راتحت پوشش قرار دهند وچشمان آنها بدست مردمان نیکوکار برای گذران زندگی می باشد. هرچند بیمه سلامت نقیصه درمان این قشر را تا حدودی رفع کرد اما کامل نیست وجالب است که بدانیم برمبنای آمار متاسفانه حوزه فوتی های کشورنزدیک به نصف مرگها در زیر سن ۷۰ سالگی رخ میدهد که به فوتیهای کمتر از ۷۰ سال، مرگ زودرس گفته میشود و باید اقدامات لازم برای پیشگیری از اینگونه مرگ ها در کشور انجام شود واین با افزایش سن امید به زندگی در تعارض است.
همچنین حدود ۲۲ درصد مرگها در کشور مربوط به افراد زیر ۵۰ سال است، این موضوع به این معنی است که ما در حوزه پیشگیری در كشور باید خيلي کار کنیم تا میزان مرگ زودرس کاهش یابد.
بنابراین مشاهده می نمائيد اصل خبر افزایش طول عمر زیباست اما به اعمال قوانین حمایتی وبکارگیری خبرگان و مدیران اندیشمند این حوزه، باید براین زیبایی افزودوشاهد افزایش سن امید به زندگی بطور عینی و واقعی باشیم بشرطها وشروطها انشاالله.