نگاه عباس عبدی به جهاد تبیین/ با این صداوسیما تبیین ممکن نیست
عباس عبدی در سرمقاله روزنامه اعتماد به موضوع جهادتبیین پرداخته است
او می نویسد:
رهبری گفتند : ” بارها و بارها بنده تکرار کردم و باز هم تکرار میکنم. دشمن در راس نقشههایش، تبلیغات است. به قول خودشان پروپاگاندا. علاج پروپاگاندا تبیین است. از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف. وسوسهای را که روی آن جوان و نوجوان اثر میگذارد چه چیزی میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند، آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند.”
به عنوان یک ناظر بیرونی درباره اعتراضات میگویم که هر دو طرف کمابیش از ابزار تبلیغاتی استفاده میکنند. البته به دلایل روشن قدرت تبلیغاتی معترضین بیشتر است. به ویژه آنکه ابزار رسمی تبلیغات حکومت یعنی صدا و سیما، بسیار ناکارآمد و فشل است. آن اندازه ناکارآمد است که برای تبلیغ فیلمهای خودش هم به تابلوهای سطح شهر پناه برده است! پس مهمترین ابزار برای تبلیغات حکومت علیه معترضین پیشاپیش از دور خارج شده است. در سوی دیگر تبلیغات معترضین فرم و محتوای خلاقانهای دارد و مشکل انتقال هم ندارند، زیرا انواع و اقسام رسانهها را برای انتقال پیام تبلیغی در اختیار دارند. اگر از تبلیغ بگذریم، در حوزه تبیین شکاف میان دو طرف خیلی بزرگتر است. شخصا خود را موظف میدانم که رویکردهای تبیینی طرف حکومتیها را دنبال کنم، ولی دریغ از یک تبیین بدون چاشنی تبلیغ. در حالی که در سوی مقابل با تحلیلگران مستقل، انواع تبیین وجود دارد که هر کدام به نحوی درصدد توصیف ابعاد اعتراضات هستند. در سوی حکومت یک تبیین این است که این اغتشاش است و اگر کسی بگوید اعتراض یا جنبش، این گفتن نیز اغتشاش است! و توجه ندارند که وجود برخی خشونتها یا حتی آتش زدن سطل زباله و امثال آنکه در انقلاب هم فراوان بوده، به تنهایی نمیتواند مصداق مناسبی برای اطلاق عنوان اغتشاش باشد ..
یا استناد به حمایت کشورها و رسانههای خارجی، گرچه واقعیت دارد، ولی قادر به تقلیل ماجرا به توطئه نیست که اگر هم باشد مشکلی را حل نمیکند و این برای ایران مناسب نیست که اعتراضات را تا این اندازه به دخالت خارجی تقلیل دهد که نوعی ضعف داخلی محسوب میشود. صدها برابر خشنتر از این جریان را در دهه ۶۰ و با سازمان مجاهدین خلق شاهد بودیم ولی به خارج ربط نمیدادیم. داخلی بودن آن جریان نیز موجب مشروعیت و حقانیت آن نشد. بنابراین کفه ترازو در هر دو زمینه تبلیغ و تبیین میان دو طرف قابل مقایسه نیست و تصور نمیشود که در آینده نیز این مشکل حل شود