علی مطهری: امثال مرحوم افروغ، نباید به دلیل اعتقادات‌شان در «انزوا» قرار گیرند

جماران نوشت: نماینده ادوار مجلس در مورد گفت: از صحبت‌های مرحوم عماد افروغ دیدم که روی دو نکته تأکید زیادی داشت. اول اینکه در تزاحم حقیقت و مصلحت، ما هیچ وقت نباید حقیقت را فدای مصلحت کنیم. دیگری درباره وظیفه خبرگان رهبری است. ایشان بسیار تأکید داشت که اعضای خبرگان باید بر ولی فقیه نظارت داشته باشند و به طور مستمر نظارت بر ولی فقیه را پیگیری کنند، اینکه شرط بقای عدالت در ولی فقیه وجود دارد یا ندارد، و حتی درباره تصمیات ولی فقیه سوال و بررسی کنند

علی مطهری: امثال مرحوم افروغ، نباید به دلیل اعتقادات‌شان در «انزوا» قرار گیرند

دکتر عماد افروغ چندروز قبل در ۶۷ سالگی درگذشت.

وی که در حوزه فکری و دانشگاهی فعالیت داشت، چهره ای اندیشمند محسوب می شد و اگرچه جزو جریان اصولگرایی شناخته می شد اما نظراتی مستقل از هر دو جناح سیاسی کشور داشت.

در این مورد با دکتر علی مطهری گفت و گویی را انجام داده ایم که مشروح آن در پی می آید:

با توجه به اشراف حضرتعالی به حوزه‌های فرهنگی و شخصیت‌هایی که در این عرصه فعال هستند و آشنایی که با مرحوم دکتر عماد افروغ داشتید، علاقه مندیم درباره ابعاد مختلف شخصیت آن مرحوم بشنویم.

مرحوم آقای دکتر عماد افروغ در مجلس هفتم بودند و من از مجلس هشتم وارد عرصه قانون‌گذاری شدم. لذا به طور همزمان در مجلس نبودیم. یادم است، قبل به ورود به هشتم با ایشان ملاقات کردم، خواستم تا تجربیات خود را در اختیار من قرار دهد و نکته‌های مفیدی بیان کرد.

البته آن مرحوم دیگر بعد از مجلس هفتم هیچ وقت کاندیدا نشد، به دلیل اینکه در اواخر مجلس هفتم به خاطر بحث‌هایی که مطرح کرده بود مقداری اذیت شد؛ مثلاً در یکی از نطق‌های خود طرح کرد که اگر بین حقیقت و مصلحت تزاحمی باشد کدام را باید انتخاب کنیم؟ وی اشاره‌ای به روش امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب کرد و بعد از این نطق حتی دوستانش به ایشان حمله کردند، لذا دلگیر شده بود و دیگر برای مجلس هشتم و مجالس بعد کاندیدا نشد. من ملاقاتی با دکتر افروغ داشتم و او را برای کاندیداتوری مجلس نهم دعوت کردم، چون وجود شخصیتی مثل ایشان برای مجلس لازم بود. ایشان گفت که من اگر مثل شما خونسرد بودم و در مقابل حملاتی که می‌شود، می‌توانستم خونسردی خودم را حفظ کنم می‌آمدم، ولی من مثل شما نیستم، زود از جا در می‌روم و تحمل ندارم.

مرحوم عماد افروغ می‌گفت که جامعه به مرجع فکری نیاز دارد

مرحوم عماد افروغ بعد از مجلس رسالت خود را موضوع دیگری می‌دانست و می‌گفت که جامعه به مرجع فکری نیاز دارد و ما باید بتوانیم مرجع فکری جامعه باشیم؛ همان طور که مراجع تقلید مرجع فکری جامعه هستند، افرادی از دانشگاهیان هم باید بتوانند مرجع فکری جامعه باشند.

ایشان بعد از دوره نمایندگی مجلس از دانشگاه بیرون رفت و خیلی نمی‌توانست خود را به نظم و نظام دانشگاه محدود کند، مقررات رسمی و آئین‌نامه‌ای دانشگاه را مانع و دست و پاگیر می‌دانست و معتقد بود که آدم باید بتواند به صورت آزاد تحقیق و کار کند. لذا از دانشگاه به صورت داوطلبانه بیرون آمد. در همین زمان کسی از آن مرحوم سؤال کرد که شما چه کار می‌کنید؟ ایشان گفته بود که «من روشنفکری می‌کنم». پرسیده بود، «روشنفکری یعنی چه؟» توضیح داده بود، «یعنی جامعه به مرجع فکری نیاز دارد و عده‌ای باید کار فکری کنند، خوراک فکری به جامعه بدهند و من وظیفه خود را چنین چیزی تشخیص دادم». بعدها دیدیم ایشان آثار و کتاب‌هایی منتشر کرد.

مرحوم عماد افروغ در مجلس هفتم بسیار نماینده فعالی بود، نطق‌های خیلی خوبی داشت و در یک دوره‌ ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس را برعهده گرفت. در دوره ایشان قانون «انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» تصویب شد که قانون مهمی بود و همه نهادها و سازمان‌های کشور موظف شدند تا اطلاعات خود را در اختیارمردم قرار دهند و مردم به روز و به لحظه از اطلاعات کشور مطلع باشند.

او بسیار تأکید داشت که اعضای خبرگان باید بر ولی فقیه نظارت داشته باشند

از صحبت‌های آن مرحوم دیدم که روی دو نکته تأکید زیادی داشت. اول اینکه در تزاحم حقیقت و مصلحت، ما هیچ وقت نباید حقیقت را فدای مصلحت کنیم. دیگری درباره وظیفه خبرگان رهبری است. ایشان بسیار تأکید داشت که اعضای خبرگان باید بر ولی فقیه نظارت داشته باشند و به طور مستمر نظارت بر ولی فقیه را پیگیری کنند، اینکه شرط بقای عدالت در ولی فقیه وجود دارد یا ندارد، و حتی درباره تصمیات ولی فقیه سوال و بررسی کنند.

جناب آقای دکتر افروغ نیروی بسیار خوب و شخصیت مفیدی برای جامعه بود، ایشان شخصیت مصلح و مستقلی بود، واقعاً انسان صادقی بود، هیچ نفاقی در ایشان وجود نداشت، آنچه در دل داشت صادقانه بیان می‌کرد و آدم صریحی بود. انتظار داشتیم که آن مرحوم همچنان باقی باشد، اما تقدیر الهی این‌گونه بود که با اینکه سن زیادی نداشت اما از دنیا رفت و ما یک نیروی مؤثر را از دست دادیم.

مرحوم دکتر افروغ شدیداً به شهید مطهری علاقمند بود، انس زیادی با آثار استاد داشت و بر آثار شهید مطهری مسلط بود، به گونه‌ای که ما ایشان را برای سخنرانی درباره افکار و اندیشه‌های استاد دعوت می‌کردیم، متوجه می‌شدیم که آثار شهید مطهری را دیده، بررسی و مطالعه کرده است و جزء علاقه مندان استاد مطهری بود.

فکر می‌کنید در چه موضوعاتی با مرحوم دکتر عماد افروغ اشتراک داشتید؟ جنس نقدهای حضرتعالی و با گرایش‌های ایشان چه افتراقات و اشتراکاتی داشت؟

مشترکاتی بین بنده و ایشان وجود دارد، شاید صراحت لهجه یکی از مشترکات بین ما باشد و ایده‌هایی که ایشان برای اصلاح امور جامعه داشت شبیه حرف‌هایی بود که من می‌گفتم، اما آن مرحوم جامعه شناس بود و گاهی نظریات کارشناسی جامعه شناسی ارائه می‌کرد که خاص ایشان بود. از لحاظ روش فکر می‌کنم که ما اشتراک روش و نوعی سنخیت روحی داشتیم.

مرحوم عماد افروغ اصولگرا به معنای واقعی بود

هرچند می‌گفتند مرحوم عماد افروغ اصولگراست اما تمام رویکردهای او اصلاح‌طلبانه و مصلح‌گرایانه بود. آیا می‌توانیم بگوییم ایشان از مسائل جناحی و سیاسی گذر کرده بود و خیلی فراتر از این مباحث می‌اندیشید؟

مرحوم عماد افروغ اصولگرا به معنای واقعی بود؛ اصولی داشت و پایبند به آن بود اما با اصولگرایی به معنای مصطلح امروز حتماً وجوه افتراقی داشته است، ولی به معنای واقعی اصولگرا بود و می‌شود اصطلاح اصولگرای اصلاح‌طلب را درباره ایشان به کار ببریم. اصولگرایی بود که یکی از اصول آن را اصلاح‌طلبی می‌دانست و معتقد بود که اصلاح‌طلبی هم بر اساس برخی اصول است و اصلاح‌طلبیِ گزاف و گتره نداریم. اینگونه افراد را بهتر است اصولگرای اصلاح‌طلب بنامیم، چون روش و مشی اجتماعی ـ سیاسی ایشان اصولگرایی همراه با اصلاح‌طلبی بود.

در خلوت‌ها و اوقاتی که با هم بودید، ایشان بیشتر از چه چیزهایی رنج می‌برد و چه مسائلی وی را آزار می‌داد؟

آن گونه نبود که ملاقات‌های زیادی با هم داشته و از نزدیک با هم مأنوس باشیم، اما شاید نوع کار ما به هم شباهت داشت، گاهی به ندرت ملاقات‌ و گفتگوهای تلفنی داشتیم، در همین حدود بود و الا اینکه بگوییم مدت‌هایی زیادی در کنار هم بودیم، نبود. البته ایشان هم به ما لطف داشت.

آثار مرحوم عماد افروغ را دیده‌اید؟

برخی از آنها را دیده‌ام اما به طور دقیق نخوانده‌ام.

متأسفانه زمامداران، قدر چنین شخصیت‌های فعالی را در زمان حیات نمی‌دانند، شما چه توصیه‌ای به زمامداران برای قدردانی از امثال این افراد و شخصیت‌ها دارید؟

توصیه این است که از این افراد بیشتر استفاده شود، تریبون‌های بیشتری به این‌ها داده شود تا بتوانند حرف‌های خود را مطرح کنند، صدا و سیما بیشتر از این افراد استفاده کند و در نهادها و سازمان‌های حکومتی از این شخصیت‌ها استفاده شود. از سوی دیگر صرف اینکه امثال این افراد اعتقاداتی دارند باعث نشود که در انزوا قرار گیرند، باید از علم، پیشنهادها و ایده‌های آنها استفاده شود و به گونه‌ای نباشد که از ابراز عقیده نگران باشند و باید بتوانند آزادانه حرف‌های خود را بزنند. البته از آقای افروغ گاهی در صدا و سیما استفاده می‌شد، اما باید بیشتر از این‌ها استفاده می‌کردند. امیدواریم که مردم از آثار و کتاب‌های ایشان استفاده کنند و ما هم قدر این گونه افراد را بیشتر بدانیم

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک