افشاگري نايب رئيس سابق هيات مديره تامين اجتماعي از اتهامات اولين مديرعامل سازمان در دولت اعتدالي/ از پروژه اي شبيه پرونده بابك زنجاني تا دريافتي همزمان از سازمان و موسسات وابسته و تابعه
تلاش برای فروش سهام شرکت ذوب آهن وشرکت ملارد توسط قائم مقام و معاون اقتصادی وقت به ثمن بخس.تعاملات مالی فیمابین سازمان و صندوق فولاد در زمان سرپرستی مدیرعامل اسبق سازمان بر صندوق مزبور.
علي حيدري نايب رئيس سابق هيات مديره سازمان تامين اجتماعي در نوشته اي با عنوان’ برگهايي از دفتر خاطرات يك سرباز خدمت ‘افشاگري هاي تكان دهنده اي را از اولين مدير عامل سازمان تامين اجتماعي در دولت حسن روحاني انجام داده است كه به نظر مي رسد نيازمند بررسي، پيگيري جدي و اعلام نظر و گزارش وزير تعاون، كار ور فاه اجتماعي ، نهادهاي نظارتي به ويژه قوه قضائيه و اعلام عمومي به مردم مي باشد.
به گزارش عصر خبر، علي حيدري در بخش از اين نوشته كه با سمت كارمند رسمي سازمان تامين اجتماعي نگاشته شده، نوشته است: ‘مدیرعامل موصوف حدود دوماه قبل از حادثه تصادف در هیات مدیره حضور یافت و به من گفت که دوسال است بدنبال برکناری تو هستم و گفت که تو را نفرین کرده ام و من در جواب گفتم که شما خیلی اشتباه کردید. هنوز وتاکنون بسیاری از افراد باند مدیرعامل اسبق برمصدر كار هستند’
متن كامل نوشته حيدري به شرح زير است:
سلام ، خدا قوت ،خسته نباشید و دست مریزاد عرض می کنم به محضر کلیه همکاران محترم و معزز و ستادی ، استانی و اجرایی در بخشهای بیمه ای و درمانی اعم از نسل فعلی و نسل های گذشته ، بخاطر تلاشها و مساعی مجدانهای که در دوام و قوام سازمان تامین اجتماعی داشته و دارند.
عرض سلام و ادای احترام دارم به محضر مدیران، کارشناسان و همکاران محترم بازنشسته سازمان که سازمان را تأسیس نموده، بسط دادند و از گذرگاههای پرپیچ و خم حادثه عبور داده اند و به نسل حاضر تحویل دادند و اکنون حضور پربرکت آنها و نفس گرم و خاطرات و درسهای آنها چراغ راه نسل من و نسلهای آتی می باشد.
سلام و ادای احترام میکنم به محضر شرکای اجتماعی معزز و محترم سازمان تامین اجتماعی بویژه بیمه شدگان و مستمری بگیران و کارفرمایان که این سازمان کرامت بخش ماحصل مشارکت این گرامیان می باشد.
یاد و نام همکاران و فعالان مربوط به شرکای اجتماعی سازمان و صاحبنظران و اندیشمندان این حوزه که در گذشته اند و به حق پیوسته اند را گرامی داشته و برای روح آنان غفران و رحمت واسعه الهی را آرزومندم.
و اما بعد؛ همانطور که استحضار دارید اینجانب از آذر ماه 1392 با پیشنهاد وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی جناب آقای دکتر ربیعی و تصویب هیأت امنای وقت که جناب آقای دکتر کرباسیان استاد ارجمندم نیز در آن حضور داشتند، بعنوان عضو هیأت مدیره سازمان تأمیناجتماعی انتخاب گردیدم . اکنون که از تاریخ28اسفند1401و براساس تصمیم ارکان عالی سازمان مزبور مقرر گردیده است در عرصه دیگری از سازمان انجام وظیفه نمایم، بر خود لازم دانستم تا گزارش مختصری از کارکرد و عملکرد چندساله خود بعنوان عضو و نایب رئیس هیأت مدیره را برای استحضار همکاران محترم و شرکای اجتماعی گرامی ارائه نمایم:
1- اینجانب مدارج شغلی را بصورت تدریجی و پلکانی، بدون یک پله پرش یا جهش طی نموده ام و این امر در پرونده پرسنلی ورزومه ای که در وبلاگ شخصی منwww.a-heidary.blogfa.com و صفحه اینستاگرامم aliheidary47مندرج است، مشهود می باشد.
2- اینجانب به محض عضویت در هیأت مدیره سازمان تأمیناجتماعی، از عضویت غیرموظف در هیأت مدیره شرکت کتیبه علمی و فرهنگی و شرکت بیمه تأمین آتیه (متعلق به توابع سازمان تأمیناجتماعی) مستعفی گردیدم وچند سال بعد، مصوبه عضویت در هیأت مدیره “شستا” را که به تصویب مابقی اعضای وقت هیات مدیره رسیده بود ،نپذیرفتم وبعنوان مخالف امضاء کردم تا پدیده تعارض نقش حادث نشود و ناظر و منظور یکی نشود و بتوانم به درستی درمورد عملکرد شرکتها و موسسات وابسته و تابعه نظارت و ارزیابی کنم.در آن مقطع و تا همین اواخر از لحاظ قوانین و مقررات موضوعه و عرف رایج ، ایراد قانونی به عضویت همزمان من وارد نبود و این موضوع یک تصمیم شخصی والبته امری نادر در میان متولیان وقت بود.
3- به همان دلیل مشروحه در بند 2 و براساس تصمیم شخصی ، اینجانب به محض عضویت در هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی، از عضویت و ریاست ده ساله بر هیأت تجدیدنظر تشخیص مطالبات شماره یک سازمان مستعفی گردیدم که این امر در تاریخ سازمان بی سابقه بوده و نمونه مشابه ندارد و طی این مدت هیچ دریافتی سازمانی غیر از حقوق و مزایای تعیین شده برای اعضای هیأت مدیره نداشته ام و یک ریال دریافتی خارج از آن اعم از حق حضور، حق مأموریت، مزایای انگیزشی (کارانه، بهرهوری و…)، مزایای مناسبتی و … نداشته ام.
4- در طی این مدت هیچ وابسته سببی و نسبی من در سمتهای مدیریتی سازمان انتصاب و یا ارتقاء نیافت و هیچ وابسته سببی و نسبی من بعنوان مدیرعامل یا عضو هیأت مدیره یا مدیر و معاون شرکتها و موسسات وابسته و تابعه سازمان تأمیناجتماعی منصوب نگردید.
5- در طی این مدت ، من و هیچیک از وابستگان سببی یا نسبی من بطور مستقیم یا غیر مستقیم با واسطه یا بدون واسطه، سهام شرکتها و موسسات وابسته و تابعه سازمان را خریداری ننموده و طرف معامله ویا قرارداد آنها نبوده اند.
6- در طی این مدت، من باعث انتقال اطلاعات، دانش فنی و یا رفع انحصار وامتیاز از شرکتها و موسسات وابسته و تابعه سازمان تأمین اجتماعی و انتقال آن به شرکتهای متعلق به خودم یا متعلق به مجموعه های خاص نشدم و در طی این مدت واسطه انعقاد هیچ قرارداد یا واگذاری پروژهای از سازمان و توابع آن به اشخاص حقیقی و حقوقی نبوده ام.
7- در طی این مدت، من سهامدار و مالک هیچ مجموعه اقتصادی، خدماتی و تولیدی بطور اعم نبوده ام تا چه رسد به اینکه آن مجموعه اقتصادی، خدماتی و تولیدی دارای فعالیت مشابه یا متناظر مجموعه های وابسته و تابعه سازمان تأمین اجتماعی باشد (پدیده تعارض منافع).
8- در طی این مدت، من عضو هیچ تشکل صنفی و حرفه ای نبوده ام که بخواهم یا بتوانم در تصمیمات سازمانی ام منافع و مصالح آن صنف یا قشر یا تشکل را لحاظ و تأمین کنم و یا با آب گرمابه سازمان رفیق پیدا کنم.
9- در طی این مدت، من به هیچیک از اساتید و یا همکاران و همدورهایهای دانشگاهی خود سمت یا منصب سازمانی ندادم و زمینه اخذ هیچ پروژه ای از سازمان را برای هیچ مجموعه خارج از سازمان فراهم نساختم.
10- از بدو انتصاب تا انتهای آن، هیچ تغییر دکوراسیون یا خرید علیحده ای بابت اطاق کارم انجام ندادم و تنها تغییر در اطاق من کاهش 7 متر از مساحت آن برای ایجاد فضای کار جهت مشاوران و کارشناسان بوده است.
11- از بدو انتصاب تا تحویل آن به عضو بعدی، نوع و مدل ماشین در اختیار من تغییری نکرده و از تحویل ماشین “سراتو”خریداری شده برای اعضاء خودداری کردم.
12- در طی این مدت، من به هیچ سفر خارجی با هزینه سازمان و یا شرکتها و موسسات وابسته و تابعه آن نرفتم و تنها سفر خارجی من طی این مدت، سفر به اجلاس منطقه ای ILO در اندونزی بود که با هزینه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی صورت گرفت.سفر اجلاس ژنو را علیرغم دستور وزیر وقت به سبب اینکه قرار بود با هزینه سازمان انجام شود،نپذیرفتم وشرکت نکردم.
13- در طی این مدت در جهت بسط و تقویت گفتمان رفاه و تأمیناجتماعی و دفاع از کیان سازمان، در فرایند تدوین و تصویب قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور، قانون برنامه ششم توسعه، قوانین بودجه سنواتی و… در مجلس، دولت، مجمع تشخیص مصلحت نظام و… فعالیتهای زیادی کردم که به تعبیر یکی از معاونین محترم وزیر در شورای معاونین وزارتخانه ” به اندازه یک معاونت وزارتخانه کار کردم ” و در این ارتباط یک ریال حق الزحمه، حقالجلسه، پروژه یا حقالتألیف و حتی یک حکم یا لوح تقدیر نگرفتم و اینکارها با تلاشها و مساعی تعداد معدودی از همکاران حوزه مستقیم من (مشاورین و کارشناسان حوزه مستقیم عضو هیأت مدیره) انجام شده است.در آن مقطع بیشترین سهم را در مواجهه با هجمه وزیر وقت بهداشت درمان و آموزش پزشکی برای جداکردن بخش درمان سازمان داشتم.
14- در کنار این ملاحظات، همواره تلاش کردم تا حتیالامکان کمترین هزینه را متوجه سازمان کنم( در بدو استخدام یعنی هجدهم دیماه سال 1372 در شعبه 19 تهران از رئیس قسمت فنی بیمه شدگان و همکاران گرامی آن شعبه یاد گرفتم که روی میزشان یک آهنربا بود و با آن در آخر وقت اداری از روی زمین، سوزن ته گرد و گیره کاغذ را جمع می کردند و می گفتند این مال بیمهشدگان است و در شعبه وقتی “خودکار” تمام می شد بایستی پوکه یا داغی خودکار قبلی را تحویل می دادیم، تا خودکار جدید بگیریم )برای رعایت و فرهنگ سازی این موضوع که اموال سازمان امانت بیمه شدگان است.
15- در طی این مدت علاوه بر انجام وظایف روتین و جاری در هیأت مدیره وفق اساسنامه سازمان و آئیننامه داخلی هیأت مدیره، ضمن حضور تمام وقت در سازمان:
15-1- در سطح کلان، نسبت به تهیه و تدوین چندین کتاب و صدها صفحه نامه، مقاله، گزارش کارشناسی در دفاع از کیان سازمان تأمیناجتماعی و بسط گفتمان رفاه و تأمین اجتماعی اقدام نمودم ازجمله این موارد دو کتاب تحت عنوان “ضرورتها و الزامات یکپارچگی ساختار بیمهای و درمانی سازمان” و “سیاستهای کلی تأمین اجتماعی از ایده تا عمل” (که متأسفانه با کارشکنی مدیرعامل وقت سازمان ، کتاب اول چاپ نگردید وکتاب دوم پس از چندین سال با تاخیر چاپ شد)، همچنین ایده ها و طرحهای مدون و مبسوط درخصوص” نظام چند لایه تأمین اجتماعی ” ، ” نظام نوین بیمه های بازنشستگی ” ، ” طرح ساماندهی صندوقهای بیمه اجتماعی” ، ” حکمرانی خوب و نظارت در تأمین اجتماعی ” ، ” پیش نویس سیاستهای کلی تأمین اجتماعی ” ، ” سازمان تنظیم مقررات بیمه های اجتماعی ” ، ” راهکارهای وصول بدهی های دولت ” ، ” نظام ملی احسان و نیکوکاری ” ، ” طرح ایجاد پایتخت تجاری و صنعتی ایران در مکران ” ، ” تامین اجتماعی پلتفرمی “و… تهیه و ارائه گردید و احکام برنامه ای و قانونی متعدد نگارش شد. این کارها بدون دریافت یک ریال علیحده (در قالبهای مختلف ازجمله حق الجلسه، حق التألیف،، پروژه مطالعاتی و نظایر آن) از وزارتخانه یا سازمان صورت گرفت و ازطریق یک حوزه مشاوره و کارشناسی کوچک از نظر تعداد و بزرگ از نظر دانش، تجربه و عرق و حمیت سازمانی انجام پذیرفته است.
15-2- در سطح سازمان علاوه بر اداره سه کارگروه “بیمه ای” و “اداری و مالی” و “پایش مصوبات هیأت مدیره”ودر این اواخر “کارگروه بودجه و حسابرسی” و اظهارنظر کارشناسی درخصوص پیشنهادات ارسالی به هیأت مدیره، نسبت به ارائه ایده ها و پیشنهادات زیادی ازجمله “طرح تربیت مدیران آینده” (که در سال 1393به تصویب هیات مدیره رسید ولی با مخالفت مدیرعامل وقت اجرایی نشد)،”بیمه نخبگان”، “برگزاری همایش های نخبگان تأمین اجتماعی” و “تجارب موفق سازمانی” و “نقش و کارکرد تأمین اجتماعی در الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت”، “طرح بازآرایی حوزه عمرانی سازمان”، “طرح ایجاد موسسه اقتصادی تأمین اجتماعی”، “طرح بازنگری ساختاری حوزه بازرسی دفاتر قانونی”، “آئین نامه انتصابات مبتنی بر شایسته سالاری”، “راهکارهای وصول مطالبات از دولت”، “منشور الزامات نظارتی و راهبردهای هیات مدیره” ،”طرح ایجاد موسسه خدمات درمانی تامین اجتماعی “،”طرح تحول دیجیتال سازمان تامین اجتماعی و… اقدام نمودم که دوایده کارشناسی من تحت عنوان “سین تک ” و”دستیار هوشمند تامین اجتماعی”در بخش تجارب برتر سایت اتحادیه بین المللی تامین اجتماعی ثبت گردیده است.
15-3- از سال 1392با حضور در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در زمینه تهیه و تدوین و ابلاغ سیاستهای کلی تامین اجتماعی تلاش نمودم و بعنوان سرپرست کارگروه تدوین سیاستهای کلی تامین اجتماعی از سال 1398تا1401که سیاستهای کلی موصوف ابلاغ گردید بطور رایگان انجام وظیفه نمودم وسیاستهای موصوف بعنوان یک سند بالادستی و فصل الخطاب همه قوا ، واجد تمامی راهکارهای لازم برای صیانت و ارتقاء سازمان تامین اجتماعی است و پس از آن و تاکنون نیز بعنوان رئیس کارگروه رفاه و تامین اجتماعی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام تلاش کرده ام تا از گفتمان رفاه وتامین اجتماعی ، بیمه های اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی به قدر وسع صیانت کنم و به ترویج وتعمیم آن بپردازم.
16-در طی این مدت طرح ها و ایده ها و پیشنهادات زیادی در خصوص مسائل سازمان داشته ام و همچنین تقاضای استعلام،اخذ گزارش،انجام حسابرسی ویژه وبررسی و ارائه مدارک ومستندات در موارد متعددی داشته ام که حسب تصمیم روسای وقت هیات مدیره در دستورکار هیات مدیره قرار نگرفت وتوسط روسای وقت هیات مدیره و مدیرکل دفتر هیات مدیره بایگانی گردید ویا به بخش اجرایی ارجاع و پیگیری نشد.
17- در طی این مدت با حفظ استقلال رای و اتخاذ مواضع کارشناسی و با تقید به اصول و ارزشهای اصیل سازمانی والتزام به صیانت از کیان سازمان و رعایت صرفه و صلاح آن، همواره نظر و رای مخالف و نقادانه و نقطه نظرات اصلاحی و تکمیلی خود در قبال دستورکارهای پیشنهادی به هیات مدیره و موضوعات و مسائل مبتلابه سازمان و اخبار و اطلاعات واصله از سوء جریانات احتمالی را بصورت مکتوب و رسمی در مکاتبات اداری و یا در هامش کاربرگ صورتجلسات هیات مدیره (وفق آئین نامه داخلی هیات مدیره و بعنوان نظر اقلیت ) درج نموده ام که بویژه در زمان مدیرعامل اسبق سازمان ،هزینه های زیادی برای من داشته و دارد وهنوز اعقاب و اذناب ایشان از تخریب من دست برنداشته اند.برای نمونه میتوانم به موضوعات زیر اشاره کنم که مکاتبات رسمی آن در سیستم اداری موجود بوده و هست . اگر که اخیرا توسط مدیرکل دفتر هیات مدیره امحاء نشده باشد ویا از دسترس خارج نگردیده باشد(البته مکاتبات قابل امحاء نیست وگردش کار آنها در بدنه سازمان موجود است وتصویر صورتجلسات و مکاتبات مهم را در اختیار دارم).که در آینده بطور اشتمال و با اسناد و مدارک به تشریح هریک از موارد خواهم پرداخت . در بسیاری از موارد مکاتبات من که بیشتر دربازه زمانی 1392تا 1397صورت می گرفت مانع از بروز تخلف شد و در مواردی که مطلع نبودم ویا دیر خبردار شدم مکاتبه برای جلوگیری از آن نوشتم ویا بررسی و احقاق حقوق سازمان را خواستار شدم:آپارتمانهای نجومی ایرانسازه و نیز آپارتمانهایی که بعدا بخاطر ترک فعل نصیب بعضی از افراد شد،پروژه بیمارستانی شرکت وامد اتریش،رفع انحصار و امتیاز از شرکت “تماد” مربوط به هلدینگ دارویی شستا ،شرکت اوکلانر(که پروژه ای شبیه پرونده بابک زنجانی بود)،شرکت مالتا و تلاش برای فروش سهام رایتل و فیون فرانسوی ،سفرهای متعدد و بی ثمر خارجی مدیرعامل اسبق و اطرافیانش،معدن تالاران بیرجند،سیستم بیمارستانی جدید،کارت هوشمند سلامت تامین،پروژه ساختمان جدید بیمارستان فیاض بخش ،تلاش برای فروش سهام شرکت ذوب آهن وشرکت ملارد توسط قائم مقام و معاون اقتصادی وقت به ثمن بخس ، تعاملات مالی فیمابین سازمان و صندوق فولاد در زمان سرپرستی مدیرعامل اسبق سازمان بر صندوق مزبور(با تلاش و مکاتبه من و با تصویب هیات مدیره از پذیرش ادغام صندوق فولاد در سازمان جلوگیری شد ولی مدیرعامل سازمان سرپرستی صندوق مزبور را پذیرفت وشد آنچه که نباید می شد،فروش ملک وچاپخانه خراسان مشهد،تلاش برای تحمیل پروژه سیب شرکت دانش افزار پارسیان به سازمان، کلنگ زنی هتل5ستاره قزوین،ماجرای پرداختی به ویلموتس،شرکت مکنزی،تلاش برای فروش زمین وملک ساختمان سابق شعبه های 28 ،18 و شمیران ،زمین شرکت تعاونی مصرف،زمین نبش جمالزاده و زمین های مجاور شهرک صنعتی کاسپین قزوین ،باشگاه فرشته و ملک فانوس دریا به ثمن بخس توسط متولیان وقت،پرونده معاملات موبایل و ماشین شرکت بازرگانی بین المللی تامین،فرایند خرید تجهیزات پزشکی از شرکت اوزان در زمان غیر صددرصدی بودن تعلق آن به سازمان ،قرارداد خرید راهبردی دارو و تجهیزات و لوازم پزشکی بیمارستان میلادتهران و البرز(به استثنای ارتوپدی؟!)،مراودات سازمان با خیریه هایی نظیر “امدادگران عاشورا” و” رها “وممانعت از دراختیار گذاردن ملک سازمان واقع در خیابان ایتالیا به یک انتشاراتی خاص و ممانعت از تبدیل ملک ظهیرالاسلام سازمان به خانه کمانچه ایران،تهاتر ملک با شهرداری آستارا ،تصاحب یکی از شرکتهای زیرمجموعه رایتل(فارا)ومشارکت سازمان در شکل گیری موزه کار،استعلام موضوع دریافتی همزمان مدیرعامل وبرخی معاونین و مدیران و…سازمان از شرکتها و موسسات وابسته و تابعه،طرح تامین مالی از خارج برای سازمان با LIBOR هشت درصد؟! ،پروژه های عمرانی شرکت رفاه گستر و….
18-اختلاف نظر من با مدیرعامل اسبق سازمان با استنکاف ایشان از اجرای طرح شناسایی و ارتقاء نخبگان سازمان شروع و با ممانعت ایشان و رئیس وقت موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی از چاپ کتاب من در دفاع از یکپارچگی بخشهای بیمه و درمان سازمان به اوج خود رسید(جالب توجه اینکه افراد موصوف درمواجهه با اعتراض من به چرایی احاله پروژه به تیم وزیر بهداشت وقت و چاپ کتابی که در آن توصیه به جدایی بخش درمان شده بود، مدعی آزادی اندیشه می شدند ولی از چاپ اندیشه های من در دفاع از کیان سازمان اجتناب ورزیدند واز سخنرانی وحضور من در همایشهای سازمانی ممانعت بعمل می آوردند،حتی مدتها مقالات من اجازه انتشار در سایت و نشریات سازمانی نظیر آتیه و قلمروی رفاه نمی یافت ؟! ومن مجبور به انتشار آنها در وبلاگ شخصی ام می شدم)مدیرعامل موصوف حدود دوماه قبل از حادثه تصادف در هیات مدیره حضور یافت و به من گفت که دوسال است بدنبال برکناری تو هستم و گفت که تو را در روز مباهله نفرین کرده ام و من در جواب گفتم که شما خیلی اشتباه کردید که من و خانواده ام را بخاطر مسائل اداری واختلاف نظر کارشناسی نفرین کرده اید و گفتم که من نه تنها خانواده شما بلکه خود شما را هم هیچوقت نفرین نمیکنم و امیدوارم همیشه سلامت باشید ، ضمن اینکه مباهله فقط و فقط در شآن پیامبر اکرم(ص)بوده و بس و مصداق و نظیر دیگری در تاریخ نداشته ودیگر اینکه مباهله در مقابل نصرانیان مدعی حقانیت بوده است درحالی که من مدعی مسلمانی هستم و…
19-پس از اولین مکاتبات من در بیان مواضع کارشناسی و سوء جریانات مربوط به اطرافیان مدیرعامل موصوف ،رئیس هیات مدیره وقت که از دوستان وی بود به اتاق من آمد وگفت من و مدیرعامل با وزیر صحبت کردیم که شما را برکنار کند سپس وزیر وقت تلفنی به من گفت که :”بیا برو مدیرعامل صندوق بیمه روستائیان و عشایر شو ” و من به ایشان گفتم : “این سمت را نمی پذیرم و استعفای امضاءشده بدون تاریخ وشماره من نزد شما است آنرا بپذیرید و من کارمند سازمانم و می روم به عنوان عضو هیات مدیره یکی از شرکتهاوموسسات سازمان”(به ایشان عرض کردم این سمت را اولین وزیر رفاه و تامین اجتماعی در سال 1383و پس از اینکه از رفتاری که با من در خصوص انتصاب مدیرعامل و هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی کرده بود” وجدان درد گرفت “با من مطرح کرد و من نپذیرفتم)،یکسال بعد با فشار مدیرعامل وقت و زمینه چینی اطرافیانش وزیر وقت پیام داد که “بیا معاون فرهنگی واجتماعی وزارتخانه شو” و حتی دوتن از دوستان وی به اتاق من آمدن و گفتند:” وزیر تحت فشار است ولی می خواهد شآن تو رعایت شود و این سمت را بپذیر ” و من نپذیرفتم.در مقطعی جناب آقای دکتر کرباسیان عضو وقت هیات امناء که از طریق بازنشستگان مطلع شده بود که قرار است من برکنار شوم ،به این حقیر لطف داشتند و بدون اطلاع من با وزیر وقت رایزنی کرده بودند و در دومقطع نیز جناب اقای محجوب نماینده محترم مجلس با لطفی که به من داشتند ، بدون اطلاع من وزیر را از اینکار منع و در جدی ترین مرحله مصاحبه ای در سایت ایلنا منتشر ساختند و البته جناب آقای دکتر ربیعی نیز ،حداکثر تلاش خود را در حد مقدورات وعلیرغم تلاش زایدالوصف تیم مدیرعامل اسبق سازمان ، برای عدم برکناری من مصروف ساختند.در آخرین مرحله قائم مقام وزیر من را به دفترشان دعوت وگفتند :”باتوجه به اینکه مدیرعامل فشار بسیار زیادی آورده است و شما هم مدیرعاملی صندوق بیمه روستائیان و معاونت فرهنگی و اجتماعی وزیر را نپذیرفتی و از طرفی وزیر هم می خواهند شآن شما حفظ شود ما با مدیرعامل سازمان توافق کردیم که شما رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی شوی و چون نمیتوانید با هم کار کنید ، موسسه مزبور بیاید زیر نظر وزیر؟!” و من خدمتشان عرض کردم : “موسسه مال سازمان است و باید زیر نظر هیات مدیره و مدیرعامل سازمان بماند و من نمی پذیرم که بخاطر من موسسه جابجا شود و بهتر است وزیر محترم استعفای چندین باره من را بپذیرد و من بعنوان عضو هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری خانه سازی (که فعلا خالی وبلاتصدی است) منصوب شوم “وتوافق کردیم ولی ظاهرا مصاحبه فوق الذکر مانع شد.در دوره وزیر بعدی و مدیرعامل بعدی هم که هنوز وتاکنون بسیاری از افراد باند مدیرعامل اسبق برمصدر کار بودند نسبت به جوسازی علیه من اقدام و حتی در روز بعد از رای اعتماد و در بازدید وزیر جدید از سازمان ودر خلال برگزاری ویدئوکنفرانسی با حضور کلیه مدیران ستادی ،شرکتی و مدیران بیمه ای و درمان استانها(احتمالا فیلم آن در سوابق سازمان موجود است) قائم مقام مدیرعامل صراحتا به وزیر جدید اعلام کرد که تنها مشکل و معضل سازمان حضور یکی از اعضای هیات مدیره (یعنی حیدری) است.در این دوره وبرای دور کردن من از سازمان و منع پیگیری مسائل و مشکلاتی که در مکاتبات صدرالذکر اشاره کردم ، ابتدا مدیرکل حوزه وزارتی وزیر جدید پیشنهاد انتصاب به سمت معاونت رفاه اجتماعی وزارتخانه را با من مطرح ساخت و باتوجه به اینکه فکر میکرد ملاحظه اخلاقی با معاون وقت را دارم ابتدا خودش و سپس مشاور ارشد وزیر مطرح کردند که معاونت اقتصادی وزارتخانه دارد خالی می شود و معاون رفاه اجتماعی به معاونت اقتصادی منصوب و شما به عنوان معاون رفاه اجتماعی منصوب شوید ، ولی من نپذیرفتم و توسط همان مدیرکل حوزه وزارتی در این دوره حکم انشایی مشاور وزیر ( بدون حقوق و دریافتی من) لغو و از نمایندگی وزارتخانه در کمیسیون اجتماعی دولت منعزل گردیدم.در سازمان نیز همان عقبه و باند مدیرعامل قبلی ابتدا تلاش کردند با پیشنهاد انتصاب بعنوان قائم مقام مدیرعامل ، من را از هیات مدیره برکنار تا بعدا بتوانند به راحتی از قائم مقامی نیز عزل کنند که من سمت مزبور را که توسط مدیرکل حوزه وزارتی و مدیرعامل جدید مطرح شد را نپذیرفتم.
20-در تمامی این ایام و تاکنون در طول خدمتم بعنوان سربازی برای سازمان تامین اجتماعی خود را مکلف به انجام “وظیفه “دانسته ام نه وصول و حصول “نتیجه ” و فارغ از پیامدهای آن بطور مستقل نظرات کارشناسی ام را اظهار ومکتوب ومنتشر کرده ام و بقول مالک بن سنان به مصداق آیه “احدی الحسنیین”عمل نموده ام وهمواره بر مواضع اصول سازمانی ام ،پای فشرده ام وعدم ارتقاء سمت من در سالهای 1383،1392و1397نیز به دلیل همین مواضع مستقل سازمانی بوده است وصد البته عملکرد و کارکرد این سرباز ، خالی از اشکال و ایراد و قصور و تقصیر نبوده و نیست .امیدوارم چنانچه در “فی ما مضی”از سابقه کاری ام نتوانستم خدمتی در خور و شایسته سازمان به انجام برسانم ، اگر عمری باقی باشد در”فیما بقی منه”بتوانم جبران کنم و بیش از پیش و بهتر از گذشته گام بردارم.ایدون باددر پایان بر خود فرض می دانم از تمام تلاشها و مساعی همکاران سابق خود در حوزه مستقیم عضو ونایب رئیس هیأت مدیره تشکر و قدردانی نمایم و همچنین برای شما همکاران معزز و گرامی شاغل و بازنشسته سازمان و شرکای اجتماعی محترم از درگاه حضرت احدیت تندرستی، شادی، شادابی ، پیروزی و بهروزی روزافزون مسئلت نمایم و امیدوارم تقصیرات و قصورات این حقیر را غمض عین فرمائید و آنرا به حساب بضاعت اندک اینجانب بگذارید و حلال فرمائید.علی حیدریکارمند رسمیسازمان تأمین اجتماعی
به گزارش عصر خبر، درخصوص گزارش عملكرد و كاركرد آقاي علي حيدري مي توان به چند نكته اشاره كرد:
1- اين كه عضو و نايب رئيس هيات مديره سازمان تامين اجتماعي در اظهاراتي شفاف و بدون ابهام و دو پهلو حرف زدن، گزارش مختصري از تمامي ابعاد كاركرد و عملكرد خود مي دهد اقدامي ستودني و قابل تقدير است و بيانگر اين موضوع است كه هر چند همه ما انسانيم و جايز الخطا، اما ارائه گزارش و نترسيدن از ارائه گزارش واقعي نكته مثبتي است كه بايد در همه مسئولان به ويژه مسئولان سازمان تامين اجتماعي و شركتها وموسسات وابسته بايد به يك فرهنگ تبديل شود.از مسئولان و همكاران آقاي حيدري به خصوص آقاي عباس كبريايي زاده اولين و آقاي مهدوي عادلي دومين رئيس هيات مديره سازمان تامين اجتماعي نيز درخواست مي شود گزارش از كاركرد خود ارائه كرده و به نكات مطرح شده از سوي آقاي حيدري نيز پاسخ دهند.
2- درگزارش آقاي حيدري به نكات جالبي اشاره شده است .وي مي گويد’ عضو هیچ تشکل صنفی و حرفه ای نبوده ام که بخواهم یا بتوانم در تصمیمات سازمانی ام منافع و مصالح آن صنف یا قشر یا تشکل را لحاظ و تأمین کنم و یا با آب گرمابه سازمان رفیق پیدا کنم.’.بايد پرسيد با توجه به گردش مالي چند صد هزار ميليارد توماني سازمان تامين اجتماعي آيا افرادي بوده و هستند كه عضو تشكل صنفي ،حرفه اي بوده اند كه بخواهند در تصميمات سازماني و منافع ومصالح آن صنف يا قشر يا تشكل را تامين و لحاظ كنند؟كاش در اين زمينه كمي بيشتر مي گفتيد و مي نوشتيد. سازماني كه صدها شركت، موسسه و بيمارستان و… دارد.شما به عنوان عضو هيات مديره سازمان تامين اجتماعي از نظر اخلاق، شرعي و قانوني بايد مدافع اموال بيمه شدگان بوديد .به همين دليل از شما انتظاراست كه تنها به انتشار رسانه اي مطالب خود بشنده نكرده و پيگير تمام مطالب گفته شده واحتمالا نشده خود در مراجع قانوني به خصوص قوه قضائيه و وزارت اطلاعات باشيد و گزارش آن را به بيمه شدگان اطلاع رساني كنيد.
3- آقاي حيدري گفته اند از ‘ تحویل ماشین “سراتو”خریداری شده برای اعضاء(هيات مديره) خودداری کردم.’ ضمن تقدير از اين اقدام بايد پرسيد كداميك از اعضاي هيات مديره از سراتوها استفاده مي كردند ؟آيا سازماني كه بيشتر بازنشستگان آن حداقل بگير هستند و براي وامي 12 و 20 ميليون توماني بايد سالها در صف باشند كه آيا اين وام به آنها مي رسد يا نه؟ از خود نمي پرسند كه مديران اين سازمان چرا اين كارها را انجام داده اند؟ اين كار در زمان كدام وزير كار دولت حسن روحاني انجام شده است؟آيا وزير كار به عنوان رئيس هيات امناي سازمان تامين اجتماعي نبايد به روند امور نظارت مي كرد؟آيا هر كار كه قانون آن را منع نكرده باشد بايد انجام داد؟ پس وجدان كاري چه مي شود؟
4- آقاي حيدري از سفرهاي خارجي با هزينه سازمان تامين اجتماعي گفته اند.شايسته است براي شفاف سازي بيشتر و به عنوان نايب رئيس هيات مديره سازمان تامين اجتماعي گزارشي از افراد، هزينه ها و مقاصد سفرهاي خارجي با هزينه سازمان منتشر شود.
5-آقاي حيدري گفته است ‘طرح تربیت مدیران آینده” (که در سال 1393به تصویب هیات مدیره رسید ولی با مخالفت مدیرعامل وقت اجرایی نشد’. سوال اين است كه مگر مديرعامل نبايد مصوبات هيات مديره را اجرايي كند؟پس هيات مديره سازمان تامين اجتماعي چه اقدامي كرد؟آيا نبايد در آن زمان اين اظهارات را عمومي مي كرديد؟
6- آقاي حيدري گفته است’پس از اولین مکاتبات من در بیان مواضع کارشناسی و سوء جریانات مربوط به اطرافیان مدیرعامل موصوف(سازمان تامين اجتماعي) ،رئیس هیات مدیره وقت که از دوستان وی بود به اتاق من آمد وگفت من و مدیرعامل با وزیر صحبت کردیم که شما را برکنار کند سپس وزیر وقت تلفنی به من گفت که :”بیا برو مدیرعامل صندوق بیمه روستائیان و عشایر شو “. آيا نبايد مسئولان قضائي و نظارتي از وزير وقت كار كه احتمالا آقاي علي ربيعي بوده كه مي گويد ‘كارگر زاده ام’ سوال كنند كه چرا بدون بررسي دقيق مكاتبات ذكر شده دستور جابه جايي آقاي حيدري را داده اند؟ آيا مشکلات و سختی های جامعه کارگری را با پوست و گوشت خود لمس كردن اين گونه است؟ علي ربيعي وزير كار حسن روحاني در مراسم معارفه تقي نوربخش مدير عامل مد نظر آقاي حيدري در سازمان تامين اجتماعي گفته بود:’ نوربخش در پاکدستی شهرت دارد و زندگی سالمی هم دارد. ایشان نماد پاکدستی و سالم بودن است، مثل بنز که نماد کیفیت است. فردی کاملا متعادل و منطبق با شعار اعتدالی رییسجمهور است.’
7- آقاي حيدري گفته كه ظاهرا مصاحبه آقاي عليرضا محجوب نماينده مجلس (دبير كل خانه كارگر) مانع از بركناري من از هيات مديره سازمان تامين اجتماعي شد. محجوب گفته بود: ‘جامعه کارگری اجازه نخواهد داد یک مدیر پزشک از سر انتقام سرمایههای انسانی و نیروهای خدوم و پاکدست سازمان را مورد تحقیر قرار دهد. آیا در صورتهای مالی سال 95 نکتهای وجود دارد که مدیرعالی اینگونه سراسیمه شده است یا مگر قرار است در این هفتههای پایانی اتفاقاتی در این سازمان بیفتد که عزل فوری یک نیروی کارآمد ودست پاک عملیاتی میشود؟ اگر در این سازمان قرار بر رفتن باشد باید مجریان عزل شوند نه منتقدین دلسوز که صحت اظهاراتشان بارها ثابت شده است. باید پزشکانی بروند که با فرمولهای خلق الساعه سرمایه کارگران و بازنشستگان را به پای عده قلیل همصنفشان ریختند و تامین اجتماعی را بدهکار بزرگ بانکها کردند.’چرا تا كنون آقاي ربيعي وزير كار و رئيس هيات امناي تامين اجتماعي در دولت روحاني و يار و دوست قديمي عليرضا محجوب نسبت به اين سخنان به خصوص صورت هاي مالي سال 95 سازمان مطلبي را اظهار نكرده اند؟ وظيفه اعضاي هيات امنا و هيات نظارت بر سازمان چيست؟ آيا نبايد دستگاههاي نظارتي كشور براين موضوع ورود كنند؟
8- به نظر مي رسد وزير كار دولت رئيسي، مدير عامل فعلي سازمان تامين اجتماعي، نهادهاي نظارتي به خصوص قوه قضائيه و همچنين شركاي اجتماعي سازمان تامين اجتماعي بايد پيگير گزارش عملكرد آقاي علي حيدري بوده تا در صورت تاييد مقام هاي قضائي متخلفان به سزاي اعمال خود برسند چرا كه آیتالله خامنهای رهبري معظم انقلاب نيز در زمینهی مبارزه با فساد اظهار داشته اند: ‘حرف زدن راجع به فساد که فایدهای ندارد؛ با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدی دست برنمیدارد؛ باید رفت، وارد شد. مسئولان کشور، روزنامه که نیستند که راجع به فساد حرف میزنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممکن است حرف بزند، من و شما که مسئول هستیم باید اقدام کنیم؛ حرف دیگر چیست؟ وارد بشوید؛ [اگر] بلدیم اقدام کنیم، جلوی فساد را بهمعنای واقعی کلمه بگیریم همه بدانند، همه بفهمند بنا است با مفسد بدون رعایت هیچ ملاحظهای برخورد قاطع صورت بگیرد .’