فوتبال ما دچار پديدهكشي شده است
مديرعامل اسبق باشگاه استقلال معتقد است كه نظارت، حلقه مفقوده در اداره باشگاههاي دولتي است.
اميررضا واعظي آشتياني در گفتوگو با ايسنا، با بيان اين كه عدم نظارت بر مديريتهاي دولتي، معضلي است
كه فوتبال ايران با آن درگير است، گفت: نظارت حلقه مفقوده باشگاهداري در
ايران است كه متاسفانه هرگز براي آن اهميتي قائل نشدهاند. مسئولان ورزش
كشور بر كار مديراني كه در باشگاهها منصوب كردهاند نظارت نميكنند و از
سوي ديگر هيات مديره باشگاهها كارآمد نيستند. اعضاي هيات مديرهها وظيفه
خود را نميدانند، بنابراين هيچ نظارتي هم بر كار مديران ندارند. نهاد
بالاتر از هيات مديره يعني مجمع عمومي هم هيچ نظارتي بر كار ساير بخشها
ندارد، پس مديرعامل هر كاري بخواهد ميكند.
وي ادامه داد: به عنوان نمونه مديرعامل يك باشگاه بايد بودجه خود را
ارائه دهد و اعلام كند كه براي يك سال چه اندازه بودجه نياز دارد. در
ادامه هيات مديره هم بايد تصميم بگيرد و در جلسات متعدد گزارش عملكرد و
گزارشهاي مالي باشگاه را از مدير طلب كند. از سوي ديگر بايد مشخص باشد كه
بودجه باشگاه از كجا تامين و در كجا خرج ميشود. از تمام اين حرفها نتيجه
ميگيريم كه هيچ نظارتي بر كار باشگاهها وجود ندارد و به همين دليل هم
هست كه مديران پس از رفتن از هر باشگاهي چندين ميليارد تومان بدهي بر جاي
ميگذارند.
آشتياني ادامه داد: وقتي فضا به اين صورت باشد، نهايتا منجر به ضعف در
فوتبال ميشود. با اين وصف و با وجود فوتبال نتيجهگرا هيچ چيز عايد جامعه
ورزش نميشود. من زماني كه ميشنوم برخي از مربيان با شيوهاي نخنما شده
هر سال در پايان فصل بازارگرمي كاذب درست ميكنند و برخي از مديران هم به
اين دليل كه از انديشه و استدلال مديريتي برخوردار نيستند در گرداب چنين
مربيان گرفتار ميشوند، تاسف ميخورم. اگر مديران باشگاهها در حركتي جمعي
تصميم بگيرند كه اين دسته از مربيان را بايكوت كنند به جايي ميرسيم كه
تعداد اين گونه مربيان آنقدر كم شود كه با حداقلها حاضر به كار شوند.
متاسفانه بيشتر مديران ما فقط اداي حرفهاي بودن را درميآورند.
مديرعامل اسبق باشگاه استقلال همچنين از محمدرضا رحيمي به عنوان يكي از
مديران كارآمد ورزشي نام برد و افزود: اگر ميگويم كه رحيمي مدير خوبي است
به معني تخريب ساير مديران نيست اما او از حداقلها بيشترين نتيجه را گرفت
و با مديريت بهرهوري از تيمي كه شش ستاره خود را از دست داده بود يك
قهرمان ساخت. اين گونه مديران از بودجه و سرمايه باشگاه بهترين استفاده را
ميكنند و تلاششان به سمت و سويي است كه باشگاه بيشترين سود را ببرد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا صرف هزينههاي كلان در باشگاههاي دولتي
آن هم از بودجه بيتالمال اقدام صحيحي است يا خير؟ خاطرنشان كرد: تا وقتي
كه باشگاهها دولتي هستند اين پولها بدون برنامهريزي هزينه ميشوند و
همين وضعيت تداوم خواهد داشت. باز هم تاكيد ميكنم كه هيچ دستگاهي براي
نظارت وجود ندارد. به عنوان مثال وقتي گفته شد كه مديران باشگاههاي
استقلال و پرسپوليس بايد 50 درصد بودجه خود را تامين كنند و 50 درصد باقي
مانده را وزارت ورزش تقبل كند، آيا دستگاهي وجود دارد كه در اين رابطه
تحقيق كند و بگويد آيا اين امر محقق شده است يا خير؟ اين مسئله خود يكي از
موضوعات پراهميت ورزش است. وجود بخش نظارتي و كارشناسي جزو ابتداييترين
مسائل يك سازمان، وزارتخانه، باشگاه و فدراسيون است.
آشتياني در ادامه گفت: امروز برخي بخشهاي نظارتي در سازمانها تبديل
به بخشهايي تشريفاتي شدهاند و اثرگذار نيستند. در غير اين صورت بسياري
از مسائل در باشگاههاي دولتي و شبه دولتي بهتر از اكنون بود. براي اين كه
دچار مشكلات مديريتي نشويم بايد مديران كارآمدي را كه درك تشكيلاتي دارند
به كار بگيريم و از سوي ديگر ساختار باشگاهها نيز بايد تغيير كند. همچنين
ارزيابي دقيق درآمدها و هزينهها بسيار مهم است. اين نظارتها ميتواند از
عوامفريبي و نمايش بازي كردن برخي مديران جلوگيري كند.
وي در ادامه به نقش دلالها در خرج بيش از حد باشگاهها اشاره و
خاطرنشان كرد: دلالها ضلع سوم مثلثي هستند كه برخي از مربيان و مديران دو
ضلع ديگرش را ميسازند! اگر مديران در برابر بازارگرمي و بالا بردن قيمت
توسط بازيكنان و مربيان تسليم شوند، دلالها به اين مسائل دامن ميزنند
ولي اگر مديران در اين رابطه سكوت كنند، فضا شكسته ميشود. فوتبال ما فقط
در پول دادن حرفهاي است و از اين نظر مانند كشورهاي هلند، دانمارك،
فرانسه، آلمان و برخي باشگاههاي اسپانيا عمل ميكند. اين پولها شايسته
چنين فوتبالي نيست.
آشتياني افزود: بخش خصوصي وارد فوتبال نميشود چون در آن درآمدزايي
نيست؛ اگر هم باشد براي باشگاههاي بزرگ وجود دارد. دولت بايد براي بخش
خصوصي بستههاي حمايتي اقتصادي در نظر بگيرد و شرايط براي سرمايهگذاري
علاقهمندان فراهم شود. در اين بستههاي حمايتي بايد بانكهاي عامل در
پرداخت وامهاي بلندمدت و كمبهره مشخص شوند. اين طور نيست كه يك نفر پولش
را بدون حساب و كتاب در فوتبال خرج كند كه مثلا به شهرت برسد. شهرت كه
براي افراد نان و آب نميشود! مهم اين است كه بخش خصوصي با سرمايهگذاري
در ورزش، علاوه بر ياري رساندن به جامعه و جوانان، براي خودش هم سود داشته
باشد. مگر ميشود كسي در ورزش هزينه كند و سود نبرد؟
مديرعامل اسبق استقلال در ادامه به پديدههاي ليگ برتر و مشكلات پيش روي
تربيت و آموزش آنها اشاره و تصريح كرد: با وضعيتي كه فوتبال ما دارد به
جاي پديدهسازي به پديدهكشي دچار ميشويم. برخي مديران نميدانند كه بايد
با پديدهها چه كار كنند. زماني كه من استقلال را ترك كردم پنج بازيكن
جوان كه از تيمهاي پايه به استقلال آورده بودم به تيمهاي ديگر رفتند و
همگي جزو بازيكنان شاخص تيمهاي خود شدند. فوتبال ما پديدههاي زيادي دارد
اما از آنها به درستي محافظت نميشود. درست مانند آن است كه بذري را در
خاك بكاريد اما بدون نظارت بر آن اجازه دهيد پيش از جوانه زدن خوراك
پرندگان شود! اگر بنا بر اين است كه فوتبال ما متحول شود بايد مديران سنتي
كنار گذاشته شوند و به جاي آنها مديراني با آگاهي از علم مديريت روي كار
بيايند، اين كار از تبليغات و اجراي نمايش توسط مديران جلوگيري ميكند.
وي ادامه داد: فكر ميكنم برخي مديران اصلا معني و مفهوم حرفهايگري
را نميدانند. در يك كلام، ايجاد نظم و سيستم از اصول حرفهايگري است.
حرفهايگري يعني بر اساس تشكيلات جلو رفتن، رعايت ادب و انسانيت و گفتمان
درست اما برخي به غلط تصور ميكنند هوچيگري، تملق و انجام هر گونه رفتار
غير متعارف و برخوردهاي زننده يعني حرفهايگري! زماني كه گوارديولا موفق
شد قهرماني اروپا را كسب كند گفت اين موفقيت حاصل كار گذشتههاي باشگاه
است و او دارد نتايج كار آنها را درو ميكند. اين حرف گوارديولا باعث شد
كه او در دل همگان جاي بگيرد چون اين حرف از اصول حرفهاي تبعيت ميكند.