ماجرای سردار سلیمانی با عیدوک بامری خطرناکترین اشرار سیستان و بلوچستان چیست؟
رویداد۲۴ نوشت: بخشهای مختلف اظهارات فاطمی سلیمانی دختر شهید سلیمانی در یک گفتگوی اختصاصی با محمدحسین پویانفر در برنامه اینترنتی «مهلا» مورد توجه قرار گرفته اما یک بخش بیش از سایر بخشها سر و صدا کرده است. دختر فرمانده پیشین سپاه قدس در بخشی از این برنامه به ارتباط عجیب پدرش با یکی از سرکردگان اشرار بلوچ اشاره کرده و گفته: «ما حدود دو ماه سه ماه هر روز نهار رو با عیدوک بامری میخوردیم.»
فاطمه سلیمانی دختر سردار قاسم سلیمانی در یک برنامه تلویزیونی سخنان عجیبی مطرح کرده و نام «عیدوک بامری» از اشرار مهم استان سیستان و بلوچستان را در کنار نام پدرش قرار داده و از وجود یک ارتباط عجیب میان آنها سخن گفته است. او میگوید عیدوک مدام به خانه ما میآمد و به پدرم میگفت بچهها را ببرم آهو بزنیم و …
عیدوک بامری کیست؟
عیدوک بامری سرکرده اشرار جنوب شرق کشور در منطقهای بین کهنوج و ایرانشهر بود. او بیش از ۱۰۰ نفر را به شهادت رسانده و درگیر گروگانگیری، نزاع، توزع مواد مخدر و سلاح بود. سال ۱۳۷۲-۷۳ سردار قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده قرارگاه قدس منطقه جنوب شرق تصمیم به انهدام این باند میگیرد. در همین زمان ماجرای «عملیات آورتین» اتفاق میافتد و اماننامه به عیدوک هم ماجرایی در پی این عملیات است.البته اماننامه مختص «عیدوک بامری» نبوده و معمولا حاکمیت در دورههای مختلف برای پایان دادن به درگیریهای مستمر و پرخون بریا حذف گروههای اشرار، به سرکرده این گروهها «تامین» میداده تا از این طریق به درگیری پایان دهد.
پس از شهادت سردار سلیمانی مستندهای متعددی از زندگی او ساخته شد. بخشی از این مستندها به فعالیتهای وی در دهه هفتاد اشاره داشته که مربوط به مقابله قاسم سلیمانی با گروههای اشرار در جنوب شرق ایران به ویژه گروه بامری تحت عنوان طرحی به نام طرح «احرار» بود.
احمد یوسفزاده با استفاده از خاطرات سردار سلیمانی در دومین سالگرد ترور او کتاب «پیش از اذان صبح» را درباره زندگی او نوشته و در این کتاب به ماجرای حمله سردار سلیمانی به گروه اشرار به سرکردگی عیدوک بامری اشاره کرده است. در بخشی از کتاب به مبارزه سردار سلیمانی با اشرار در ابتدای دهه ۷۰ اشاره شده و آمده «عیدوک بامری و عباس نارویی رودبار و قلعهگنج را تا مرز ایرانشهر و برو تا میرجاوه ناامن کرده بودند. کاروانهای مواد مخدر به راحتی از مرزهای شرقی کشور به سمت کرمان روانه میشدند و از میان کوههای جوپار به سمت شیراز میرفتند. جوانهای مثل دستهی گل توی درگیری با اشرار پرپر میشدند.»
نویسنده کتاب گفته لشکر ثارالله به فرماندهی سردار سلیمانی در منطقه جنوب کرمان مستقر شد و بیانیه تامین به دست اشرار رسید. سلیمانی در این بیانیه نوشته بود «هر کس دست از شرارت بردارد و تفنگ خودش را زمین بگذارد، نه تنها بخشیده میشود بلکه برای ادامه معاش آب و زمین هم دریافت میکند تا به زندگی شرافتمندانه برگردد.»
به گفته نویسنده «طولی نکشید که از تلویزیون، اشرار سبیل تابدادهای دیدیم که موهایشان از زیر کلاههای پوست برهای تا کمرگاهشان میرسید و سالها یاغیگری و زندگی در کوه و بیابان چهرههایشان را وحشتناک کرده بود، جلو میآمدند، تفنگهایشان را زمین میگذاشتند، قطارهایشان را باز میکردند و روی انبوهی از فشنگ و تفنگ میانداختند» و میگفتند «ما تسلیم کاسُم سلیمانی هستیم، ما تسلیم جَمهوری اسلامی هستیم.»
برخی رسانههای نزدیک به سپاه ماجرای اماننامه به اشرار را اینگونه بازگو کردهاند که سال ۱۳۷۳ حاج قاسم به عنوان فرمانده قرارگاه قدس سپاه در جنوبشرق کشور، مسئولیت تامین امنیت در این خطه را برعهده داشت و بخشی از آن توسط خود اشرار تامین میشد. در همان زمان عیدوک بامری شخصا نزد سردار سلیمانی ۳۹ ساله میآید تا از تامین نظام اسلامی که ابتکاری از سوی سلیمانی بود، استفاده کند.
محمدجعفر اسدی فرمانده پیشین مستشاران نظامی ایران در سوریه و فرمانده پیشین نیروی زمینی سپاه در دومین سالگرد شهادت سلیمانی با خبرآنلاین گفتگو کرده و خاطرات سلیمانی در ارتباط با اماننامه به عیدوک بامری را بازگو کرده و گفته «در آن زمان عیدوک بامری شروری بالاتر از ریگی بود.»
او به نقل از سلیمانی گفته وقتی عیدوک بامری را دستگیر کرد خیلی خوشحال شد و به تهران آمد و محضر آقا رفت. اسدی گفته «آقا خیلی خوشحال شدند و گفتند بارکالله چهجور ایشان را گرفتی، گفتم ما توانستیم به ایشان امان بدهیم بیاید و بعد دستگیرش کنیم، آقا فرمودند امان دادید و گرفتید و من عرض کردم بله راهی نبود. فرمودند حق نداشتید بگیرید. وقتی یک پاسدار به کسی امان میدهد دیگر حق ندارد او را بگیرد، بروید همین امروز او را آزاد کنید. گفتم عیدوک بامری این همه جنایت و بچههای را شهید کرده است. فرمودند، ولی شما به ایشان امان دادهاید. ایشان تعریف کردند که در نهایت رفتم کرمان و گفتم آقای بامری، دستور حضرت آقا این است که شما را آزاد کنیم و بروید. بامری گفت یعنی چه میخواهید من بروم و بعد از پشت من را با تیر بزنید؟ گفتم نه ما مقلد مقام معظم رهبری هستیم و مرجع تقلید ما گفتند شما حق نداشتید این گونه آقای بامری را دستگیر کنید، بگذارید برود. ولی بدان اگر بروی و شرارت کنی بعد از این سرو کارت با من است و اگر شرارت نکردی بعد از این دیگر شما عفو شده آقا هستید.»
ظاهرا در جلسهای که سردار سلیمانی با عیدوک بامری داشته، به او توصیه کرده راه پدرش را که او هم سرکرده گروه اشرار بوده ادامه ندهد و بعد خطاب به او میگوید «صد درصد برگردی… صد درصد جهت تو عوض بشود. یعنی اینطوری که به سمت قهقرای جهنم میروی یکمرتبه برگردی، صددرصد به سمت بهشت میروی. این کار را انجام بدهی، بعد بتوانی خانوادهات را کنترل کنی، بچههایت، برادرت و همه اقوامت را کنترل کنی.»
عیدوک پاسخ میدهد: «صادقانه… همه فکرها را کردم که آمدم اینجا. روزی که از پاکستان آمدم فکرهایم را کردم، ما هم در اختیار شما… هرچی شما بگویید. من میدانم اشتباه کردم، ما به اشتباه خودمان پی بردهایم.»
حجتالاسلام علی شیرازی رئیس سازمان عقیدتی وزارت دفاع و از نزدیکان قاسمی سلیمانی درباره این ماجرا گفته زمانی که سردار به عیدوک گفته به دستور رهبری آزاد است، او باور نمیکرده و بعد از آن از «مریدان آقا» شده و «همکاری موثری» با آنها داشته است.
ظاهرا فاطمه سلیمانی دختر سردار سلیمانی درباره دوران همین همکاری موثر صحبت میکند که میگوید مدت دو یا سه ماه هر روز نهار را با عیدوک بامری میخوردیم و خانه ما استراحت میکرد. فاطمه سلیمانی زمان این خاطره را سال ۱۳۷۴ عنوان کرده است.
در نهایت عیدوک بامری سال ۱۳۹۰ در درگیری با سپاه قدس در بلوچستان کشته شد. جالب اینجاست که با وجود پادرمیانی سردار سلیمانی برای بخشش «عیدمحمد بامری» معروف به «عیدوک» او همچنان به شرارت و ارتباط با قاچاقچیان بینالمللی و انتقال محمولههای سنگین مواد مخدر به داخل کشور و توزیع اسلحه ادامه داد.
یک منبع آگاه سال ۱۴۰۰ به «جهان آنلاین» رسانه نزدیک به سپاه درباره سرنوشت عیدوک گفته او جز کسانی بود که عهد اماننامه با حاج قاسم را شکست. «عیدوک هم مجدداً وارد کار قاچاق شد؛ مواد مخدر یا قاچاق ماشینهایی که ورودشان ممنوع بود. لندکروزر و بهترین ماشینهایی که ممکن بود، از مناطق آزاد برای خودش آورده بود. با حکم اماننامهای که از حاج قاسم گرفته بود، هر جا میخواست میرفت. سردار نیروهایی را فرستاد و عیدوک را آوردند و با او صحبت کرد. گفت تو که حکم اماننامه از رهبر داری، نباید باز چنین کارهایی بکنی. آنجا به حاج قاسم دروغ گفت و گفت من به سیرجان میروم و چنین کارهایی نمیکنم، اما از سمت دیگری رفت و در مسیر به نیروهای سپاه صحابه برخورد کرده بود. آنها فکر میکردند عیدوک تسلیم سپاه شده و علیه آنهاست و عیدوک را کشتند.»
در بخشی از مستند «قاسم» گفته شده که قاسم سلیمانی بعد از هلاکت «شرور معروف جنوب شرق کشور» برای همسران و فرزندانش حقوق تعیین کرده بود. منظور از شرور معروف جنوب شرق، عیدوک بامری بوده است.