عطاءالله مهاجرانی: در غزه بیش از ۱۵ هزار تن بمب بر سر مردم ریخته اند /ظاهر اسرائیل بمباران می کند اما…/غزه می‌ماند و از یادها نمی‌رود

عطاءالله مهاجرانی با اشاره به حمایت انگلیس و آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه نوشت؛ ظاهرا اسراییل است که بمباران می‌کند و انتقام می‌گیرد، اما سرانگشتان نابودکنندگان درسدن آشکارتر از آن است که بتوانند پنهانش کنند

سید عطاءالله مهاجرانی در یادداشتی در روزنامه اعتماد درباره بمباران غزه و طوفان الاقصی نوشت؛


بمباران بی‌امان غزه در برابر چشمان دنیا اتفاق می‌افتد. کشورها و ملت‌ها و دولت‌ها، نویسندگان و هنرمندان هرکدام به فراخور شناخت خویش و حساسیتی که نسبت به قتل عام کودکان و زنان و بیماران در بیمارستان‌های غزه دارند، واکنش نشان می‌دهند، برخی اسراییل را تایید می‌کنند و این قتل عام که مختصات هولوکاست را دارد، بر مبنای حق دفاع از خویش توجه و تایید می‌کنند. برخی نیز سکوت پیشه کرده‌اند. اما غزه می‌ماند و از یادها نمی‌رود.

بمباران غزه بسی سنگین‌تر از بمباران شهر درسدن آلمان در جنگ دوم جهانی است. البته تلفات و تعداد شهیدان هنوز به درسدن نرسیده است. برای اینکه ماهیت امریکا و هم‌پیمانانش به ویژه انگلستان را در جنگ دوم جهانی شناسایی کنیم. درسدن یک معیار است. دولت و ارتش آلمان در دوم سپتامبر سال ۱۹۴۴ تسلیم شد. پس از پایان جنگ نوبت به قتل‌عام مردم آلمان و ویران‌سازی گسترده تمام زیرساخت‌های صنعتی و خدماتی آلمان رسید.

در سه روز ۱۲ تا ۱۵ فوریه ۱۹۴۵، یعنی بیش از پنج ماه بعد از پایان جنگ، شهر درسدن سه شبانه‌روز تمام بمباران شد. ۳۹۰۰ تن بمب بر شهر توسط نیروی هوایی امریکا و انگلستان فرو ریخته شد. ۲۵ هزار نفر از مردم کشته شدند. تمام شهر با خاک یکسان شد. در غزه بیش از ۱۵ هزار تن بمب ریخته‌اند. هزاران نفر کشته شده‌اند. بیمارستان‌ها و حتی نانوایی‌ها را بمباران کرده‌اند. ظاهرا اسراییل است که بمباران می‌کند و انتقام می‌گیرد، اما سرانگشتان نابودکنندگان درسدن آشکارتر از آن است که بتوانند پنهانش کنند.

چنان که سفر شتابزده بایدن و سوناک و اعلام حمایت بی‌قید و شرط از اسراییل و مخالفت با پیشنهاد آتش‌بس در شورای امنیت سازمان ملل، نشانه‌های روشنی است که امریکا و انگلستان و هم‌پیمانان و البته اسراییل به عنوان راس سرنیزه جنگی، گمان می‌کنند می‌توانند از راه‌حل نهایی، پرونده فلسطین را برای همیشه ببندند.

آیا می‌توانند!؟ آیا در تابستان ۲۰۰۶ که در جنگ اسراییل با حزب‌الله از همین ادبیات استفاده می‌کردند و کوندی رایس می‌گفت: صدای بمباران لبنان، شبیه صدای دردهای زایمان است و خاورمیانه جدید متولد می‌شود، در شمال اسراییل زندان‌هایی با ظرفیت ده تا پانزده هزار نفر آماده کرده بودند تا تمام اعضای حزب‌الله لبنان را به آن زندان‌ها منتقل کنند. خواب‌شان تعبیر نشد. اکنون آیا اسراییل می‌تواند پیامدهای شکست بزرگ اطلاعاتی خود در روز هفتم اکتبر را با بمباران جواب بدهد؟

چند نکته قابل تامل:

یکم: بمباران غزه، بمباران شهری یا منطقه‌ای محدود که دفاع هوایی ندارد، عملیات نظامی بی‌افتخار است، چنانکه بمباران درسدن نه تنها عملیات نظامی افتخارآفرین در تاریخ جنگ جهانی دوم نبوده و نیست، بلکه همچنان معرکه آراست، امریکا با انتشار دو گزارش در سال ۱۹۵۳ و ۱۹۵۴ (سال طراحی کودتا علیه حکومت ملی مصدق در ایران!) کوشید بمباران درسدن را اقدامی قابل دفاع برای نابود کردن زیرساخت‌های صنعتی و خدماتی آلمان وانمود کند. پیداست که این استدلال آن‌هم با کشتن ۲۵۰۰۰ نفر از مردم شهر چه اعتباری می‌تواند داشته باشد.

دوم: بعید به نظر می‌رسد که اسراییل بتواند تنها با تکیه بر بمباران غزه صحنه جنگ را به سود خود رقم بزند. آنچه در آغاز آسان می‌نمود با مشکلات بیشتری رویارو شده است، فلسطینی‌های کرانه غربی و نیز بیت‌المقدس به حرکت آمده‌اند و تا روز چهارشنبه ۳ آبان‌ماه اسراییل بیش از هفتاد نفر فلسطینی ساکن کرانه غربی را کشته و بیش از هزار نفر را اسیر کرده است.

سوم: در بین ملت‌های عربی و اسلامی و جهان به استثنای چند کشور مشخص! شاهد تظاهرات و راهپیمایی‌های پرجمعیت بوده‌ایم، تظاهرات در نیویورک و لندن و پاریس، شور و شکوه بیشتری داشت، تظاهرات روز شنبه ۲۱ اکتبر در لندن با حضور ۳۰۰ هزار نفر گفته می‌شود بزرگ‌ترین تظاهرات در لندن در بیست سال گذشته بوده است.

بدون شک چنین حضوری سیاستمداران و دولت‌های فعلی را با این حقیقت مواجه می‌کند که اگر افکار عمومی را از دست بدهند، معلوم نیست در انتخابات آتی پیروز شوند

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک