جان انسان چقدر ارزش دارد؟
چندی قبل نیز فیلمی در موبایلها دست به دست شد که نشان دهنده یک درگیری قبیله ای - عشیره ای احتمالاً در استان خوزستان بود، در این درگیری طرفین چنان به هم ضربه میزدند که جز قتل یکدیگر قصد دیگری نداشتند. باز هم مثل همیشه علت درگیری موضوعی کوچک بود: درگیری دو کودک بر سر توپ فوتبال!!.
چند روز پیش خبر تصادف اتوبوسی در جاده کاشمربا 15 نفر کشته و تعدادی مجروح منتشر شد.
خبري كه خواننده ايراني صفحات حوادث روزنامه ها را ناخودآگاه یاد خبر
تصادف زنجیره ای چهل خودرو در آمریکا با دو کشته و خبر تصادف دو قطار در
هلند با فقط یک کشته مي اندازد.
چندی قبل نیز فیلمی در موبایلها دست به دست شد که نشان دهنده یک
درگیری قبیله ای – عشیره ای احتمالاً در استان خوزستان بود، در این درگیری
طرفین چنان به هم ضربه میزدند که جز قتل یکدیگر قصد دیگری نداشتند. باز
هم مثل همیشه علت درگیری موضوعی کوچک بود: درگیری دو کودک بر سر توپ
فوتبال!!.
این شدت درگیری برای یک موضوع بسیار پیش پا افتاده و سرگرم کننده
کودکان، فقط میتواند ناشی از پایین بودن ارزش زندگی در یک جامعه باشد.
انسانی که برای جان و زندگی خودش ارزش و اهمیتی قائل باشد، هرگز حاضر
نمیشود آن را در مواجهه با چنین مسئله کم اهمیتی به خطر بیندازد و طبعاً
حیات و زندگی دیگران نزد او بی ارزشتر از آن است که اینگونه آن را تهدید
میکند .
یک نمونه بسیار دردآور دیگر فاجعه اخیر خرمدره است، این فاجعه و مرگ
ناراحت کننده سه کودک به خوبی گویای وضعیت نازل ارزش زندگی و بی توجهی به
جان آدمیزاد در جامعه ما است . در مرحله اول نباید این حادثه را ناشی از
قصور مسئولان برگزار کننده این مراسم دانست ، بلکه باید آن را تقصیر تلقی
کرد و مقصر اصلی آن تمام مسئولین استانی و کشوری است . اگر مسئولین اماکن
تفریحی سالم و با امکانات خوب را برای کودکان شهرستانی تدارک ببینند
مطمئناً اینگونه کودکان ، برای دیدن یک مجری دست چندم که بیشتر شبیه بدل
کار است به سمت اینگونه برنامهها هجوم نمیبردند . مهمتر آنکه بعد از
انتقاد آقای معتضد به برنامه مذکور و مجری آن ، خانم زارعی از آقای معتضد
شکایت میکند و توهم توطئه آقای وکیل هم گل میکند و در توضیحات وی
اینگونه میخوانیم : ” برخي از رقباي برنامه محبوب خاله شادونه، حسودانه
تلاش كردند در خلأ حضور ايشان و تبليغات ناجوانمردانه صورت گرفته پاي خود
را جاي برنامه محبوب وي بگذارند و عدهاي معدود نيز نوك پيكان حمله را به
سوي وي نشانه رفتند. ”
مایه تأسف این که این حادثه و حوادث شبیه آن درس عبرتی نمیشود و در
آینده ای نه چندان دور، باز هم اینگونه حوادث تکرار میشود. چرا كه با
اين حوادث در حد احساسات برخورد مي شود نه ريشه يابي و پيشگيري از موارد
احتمالي بعدي. حداقل كاري كه مي توان انجام داد اين است كه برگزاري چنين
همايشها و تجمعاتي به هماهنگي و اجازه مسئولان آتش نشاني و پليس باشد تا
يك مجري و تهيه كننده حريص براي سود بيشتر اينطور جان كودكان را به خطر
نيندازند.
مورد ناراحت کننده دیگر این است که مسئولین ارشد دولتی نه اطلاعیه ای
صادر کرده و نه پیام تسلیتی برای بازماندگان این حادثه فرستادهاند ، بلکه
در عوض در ظهر همان روز دولت پیام تسلیتی صادر کرد اما برای دولت و ملت
سوریه! حال این بی توجهی مسئولین دولتی را مقایسه کنید با حادثه تصادف
اتوبوس حامل دانش آموزان در نروژ که حتی رئیس جمهور این کشور سر صحنه حاضر
میشود و پیگیر دلایل آن است و سایر مسائل و واکنشهای مربوط به آن حادثه
.
صفحه حوادث روزنامهها را که ورق میزنیم ، بی ارزشی جان انسانها در
درگیریها و حوادث مختلف به وضوح نمایان است . موارد دیگری که در کشور ما
، بی ارزشی جان آدمی را نشان میدهد وضعیت اسفبار برخی جادهها است که
بیشتر شبیه جاده مرگ است، هر کدام از شما تصاویری از وضعیت بد و غیر
استاندارد این جادهها را دیده و یا از نزدیک آنها را لمس کردهایم . چند
درصد از تصادفات به دلیل خرابی جادهها هستند ؟!
اگر یک نمونه از این موارد در جامعه ای رخ میداد که زندگی انسان
ارزشمند بود، افراد ذینفع همچون مطبوعات، رسانهها، نهاد های مدنی فعال،
نمایندگان مجلس، حقوقدانان و وکلا و … همگی فریادشان بلند میشد و تا
رسیدن به حداقلی از نتایج ساکت نمینشستند.
خون كودكان پرپر شده در فاجعه خرمدره، بايد رسانه ها، نهادهاي اجتماعي،
وكلاي مردم در مجلس و قوه مجريه را به تكاپو بيندازد تا علاوه بر پيگرد و
مجازات مسببان اين فاجعه، تمهيدات پيشگيري از تكرار آن را پيگيري، طراحي و
عملياتي كنند.
منبع:ايسنا