بيدار شويد آقاي کري!
اصلاح "ديدگاه" يا "گفتار" مقامات آمريکايي مقوله اي نيست که از آن سوي آتلانتيک هدايت شود! جان کري در نخستين آزمون گفتاري خود پس از مذاکرات صورت گرفته در نيويورک مردود شد.
عصرخبر ، حنیف غفاری در روزنامه رسالت نوشت:
جان کري وزير امور خارجه ايالات متحده آمريکا در برنامه تلويزيوني “۶۰ دقيقه” شبکه سي بي اس به نکات قابل تاملي در رابطه با پرونده هسته اي کشورمان اشاره کرده است. وي در اين خصوص مي گويد:
“رسيدن به توافق بر سر مسئله هسته اي ايران در مدت سه تا شش ماهي که حسن روحاني رئيس جمهوري ايران خواستار آن شده امکان پذير است اما تا زماني که ايران درهاي تاسيسات هسته اي خود را به روي بازرسان باز نکند تحريمها لغو نخواهند شد. با افزايش تلاشهاي ديپلماتيک مي توان حتي زودتر از اين زمان هم به توافق رسيد و اين بستگي دارد که ايران تا چه حد آماده صداقت و شفافيت است.”
جان کري که گويا برنامه تلويزيوني را با ميتينگهاي انتخابات رياست جمهوري آمريکا در سال ۲۰۰۴ ميلادي( زماني که کري نامزد حزب دموکرات بود) اشتباه گرفته بود در ادامه عنوان کرد که ايران بايد قدمهاي سريع، شفاف و متقاعدکنندهاي بردارد تا خواستههاي جامعه بينالمللي را درباره برنامه هستهايش برآورده کند. بر اين اساس تهران بايد اقدامي صورت دهد که به آمريکا و دوستان کاخ سفيد در منطقه اثبات شود که نبايد نگران برنامه هاي هسته اي کشورمان باشند.
کليت اظهارات جان کري از چند جهت قابل بررسي است. نخستين مسئله به “صلاحيت اظهار نظر آمريکا در خصوص برنامه هسته اي ايران” باز مي گردد. چنانچه تا کنون بارها اشاره شده است کاخ سفيد به جهت توليد و استفاده از سلاح هاي ميکروبي و شيميايي( در فلوجه عراق) و حتي استفاده از بمب هسته اي در هيروشيما و ناکازاکي اصلي ترين مولد و مروج تروريسم هسته اي در نظام بين الملل محسوب مي شود. در چنين شرايطي اساسا دولت آمريکا و وزير امور خارجه اين کشور صلاحيت اظهار نظر در خصوص مسائل مربوط به پرونده هسته اي ايران را ندارند.
نکته ديگري که در اين خصوص به نظر مي رسد، لحن جان کري در قبال ايران است. کري همه چيز را منوط به شفاف سازي و صداقت جمهوري اسلامي ايران کرده است. عوض شدن جاي “شاکي” و “متهم” در سخنان کري بسي مضحکانه به نظر مي رسد!
گويا آقاي جان کري فراموش کرده است که طرح ادعاهاي کاذب و مطالعات ادعايي و غير حقوقي در خصوص پرونده هسته اي ايران دستپخت وي و سران دو حزب دموکرات و جمهوريخواه آمريکا بوده است! از سوي ديگر، تعيين فاصله زماني ۳ تا ۶ ماهه از سوي رئيس جمهور محترم کشورمان در خصوص حل و فصل پرونده هسته اي سوء تفاهم کودکانه اي را در ذهن جان کري به وجود آورده است.
اعلام اين بازه زماني توسط آقاي دکتر روحاني به معناي اين نيست که جمهوري اسلامي ايران آماده است در مدت ۳ تا ۶ ماه در گوشه ميدان ساکن ايستاده و شاهد رقص پا و خط و نشان کشيدن هاي اوباما و کري باشد! اعلام بازه زماني فوق صرفا يک پيام براي آمريکا دارد: اينکه جمهوري اسلامي ايران بيش از اين سياسي کاري آغشته به دروغ را از سوي آمريکا بر نمي تابد و کاخ سفيد بايد در اسرع وقت از فضايي که به دست خود ايجاد کرده است خارج شود.
به عبارت بهتر، اعلام بازه زماني فوق فرصتي به آمريکا جهت اصلاح مواضع نادرست و وقيحانه خود در قبال پرونده هسته اي ايران است نه يک درخواست مدت دار براي طلب ملاطفت کاخ سفيد با تهران!
وزير امور خارجه ايالات متحده آمريکا فراموش کرده است که دولت و کشور متبوعش مقصر اعمال تحريم هاي يکجانبه و ظالمانه عليه کشورمان و اعمال فشار بر روي ملت ايران طي سالهاي اخير هستند. در چنين شرايطي قاعدتا وي بايد خود را براي “تعظيم بدل از عذرخواهي” در برابر ايران آماده کند نه چيز ديگر!
حداقل انتظار اين بود که آقاي کري پس از شکست سال ۲۰۰۴ خود در برابر جرج بوش برخي قواعد و بايسته هاي بازي در عالم سياست را براي جلوگيري از شکستهاي آتي فراگيرد! با اين حال اظهارات اخير وي نشان مي دهد که وي هنوز از درک پيامهاي گويا در فضاي ديپلماسي عاجز است.
از اين رو بهتر است کري پيش از آنکه با ادامه توهمات و سوء تفاهم هاي خود براي دستگاه سياست خارجي آمريکا هزينه تراشي کند، نزد افرادي مانند جيمي کارتر و برژينسکي و حتي مادلين آلبرايت برود و کمي از آنها ملزومات و پيش شرطهاي سخن گفتن محاسبه شده در عالم سياست را ياد بگيرد!
وزير امور خارجه آمريکا،که گويا بابت ملاقات با وزير امور خارجه کشورمان در نيويورک به شدت از سوي نتانياهو و آويگدور ليبرمن مورد مواخذه قرار گرفته است، اعلام کرده است که متحدان آمريکا در خاورميانه بايد نسبت به مسئله هسته اي ايران خيالي آسوده داشته باشند! با يک قرينه يابي ساده مي توان دريافت که منظور وزير امور خارجه آمريکا از متحدان و رفقاي کاخ سفيد، بيشتر رژيم اشغالگر قدس است. کري در صدد است به رژيمي که بنا بر اعتراف ايهود اولمرت نخست وزير سابق آن داراي کلاهک هاي هسته اي و بسيار خطرناک بوده و به قول محمد البرادعي مدير کل سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي اصلي ترين خطر براي منطقه محسوب مي شود در خصوص صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران تضمين دهد! اين سخن کري خود تلفيقي از تراژدي و طنز است که مي تواند در آينده به عنوان يک شاهد مثال جهت تدريس مبحث “گزافه گويي در روابط بين الملل ” در دانشگاههاي آمريکا مورد استفاده قرار گيرد!
شايد بهترين پيشنهاد به دولت جناي آقاي دکتر روحاني اين باشد که به جان کري به عنوان وزير امور خارجه آمريکا فرصتي دهد تا بيش از اين دچار توهمات پارانوئيدي سياسي در قبال کشورمان نشود.
البته در اين خصوص بايد منصفانه نگريست و به آقاي کري حق داد! وي درست در زماني اين سخنان را بر زبان مي راند که چرخش آمريکا به دکترين انزواگرايانه مونروئه پس از دهه ها ماجراجويي و کشتار و توطئه در عرصه سياست خارجي امري اجتناب ناپذير است.
از سوي ديگر، کري و اوباما بايد در سال ۲۰۱۴ ميلادي خود را براي اعلام شکست رسمي آمريکا در افغانستان آماده کنند. کري که خود در جنگ ويتنام حضور داشته است، به خوبي مي داند که بالابردن پرچم سفيد از سوي فرزندان جرج واشنگتن چه عواقب و تبعاتي براي کاخ سفيد خواهد داشت.
مهم تر اينکه کاخ سفيد در حل معماي دمشق نيز ناکام مانده و سازمان سيا که قرار بود از سال ۲۰۱۲ ميلادي مدل “سوريه منهاي اسد” را در دمشق اجرا کند، هم اکنون نسبت به پيروزي رئيس جمهور سوريه در انتخابات سراسري آتي در سوريه هشدار مي دهد! مذاکرات سازش ميان تشکيلات خودگردان و تل آويو که کري باني از سرگيري آن بوده است نيز نه تنها بر وفق مراد واشنگتن پيش نمي رود، بلکه به عالمي جهت اتحاد بيشتر در محور مقاومت و افتراق بيشتر در ميان سياستمداران صهيونيستي تبديل شده است.
اين در حاليست که در عرصه سياست داخلي نيز دولت اوباما آسيب پذير نشان داده است. حتي ديروز اعلام شد که دولت آمريکا با شکست مذاکرات مقامات کاخ سفيد و کنگره در خصوص بودجه اين کشور، در آستانه تعطيلي قرار گرفته است.بنابراين اوباما عملا قدرت تمرکز موثر خود را در عرصه بين المللي از دست داده است. در چنين شرايطي نمي توان سخنان مطرح شده از سوي جان کري را اظهاراتي برخاسته از يک ذهن بي دغدغه ( به لحاظ سياسي) دانست.
جان کري مانند باراک اوباما نسبت به مطالعات ادعايي دروغين کشورش در قبال برنامه هسته اي ايران آگاه است.برنامه هسته اي کشورمان از ابتدا تاکنون به طور منظم زير نظر آژانس بين المللي اتمي قرار داشته و ايران همواره بر حق خود براي استفاده از انرژي هستهاي براي توليد انرژي و مصارف پزشکي تاکيد کرده است.
از سوي ديگر، آقاي دکتر ظريف به عنوان وزير امور خارجه کشورمان به صورتي صريح در گفتگو با شبکه تلويزيوني ABC اعلام کرده است که حق ايران در استفاده از انرژي هستهاي قابل مذاکره نيست و ايران هيچ گاه اورانيوم را در حدي که براي توليد سلاح هستهاي مناسب باشد غني نکرده است…
در نهايت اينکه اظهارات اخير کري تنها در دو حالت قابل تفسير است. از يک سو اين اظهارات مي تواند نشان از کژفهمي مقامات آمريکايي نسبت به پرونده هسته اي ايران و رويکرد سياسي و بين المللي دولت آقاي دکتر روحاني و از سوي ديگر نشانه اي دال بر عدم حسن نيت مقامات آمريکايي در پذيرش حقوق مسلم هسته اي ملت ايران باشد. در هر دو حالت ، اين ايالات متحده آمريکاست که بايد رويکرد خود را در قبال تهران تغيير دهد. اصلاح “ديدگاه” يا “گفتار” مقامات آمريکايي مقوله اي نيست که از آن سوي آتلانتيک هدايت شود! جان کري در نخستين آزمون گفتاري خود پس از مذاکرات صورت گرفته در نيويورک مردود شد. بدون شک تعداد دفعات شرکت دوباره وي و ديگر مقامات آمريکايي در آزمون هاي مجدد نامحدود نخواهد بود!