همسر همیشه شاکی من
به همه چیز مشکوک است و سوءظن دارد، همیشه در حال گله و شکایت از زمین و زمان است چرا هوا ابری است، چرا خیابان شلوغ است، چرا دیوار کج است، چرا ... چرا... چرا...!
عصرخبر به نقل از تبیان، به همه تلاش های مثبت خود، من و حتی دیگران بدبین است، امیدوار نیست و همیشه آیه یاس می خواند، کافی است که از یک تصمیم و یا پیشنهاد تازه ای مطلع شود، بلافاصله شیپور نمی توانید، نمی شود، ممکن است، اگر و… را بدست می گیرد و آنقدر می گوید که ترس به دلمان می افتد و خودبه خود از ادامه کار منصرف می شویم، او همچنین همه پیشنهادات و تصمیمات مرا اشتباه می داند و با دلایل ظاهرا منطقی چنان آنان را بررسی می کند که من مجبور به رد می شوم و یا اگر انجام دهم تا به زمان سروسامان رسیدن آن کار، منتظر شکست می ماند تا به من بفهماند از همان ابتدا می دانسته انجام این کار اشتباه بوده و من به حرفش گوش نداده ام، این رفتار همسرم باعث شده من مدام در دلهره و نگرانی به سر ببرم و کم کم فاتحه خوش بینی ام را بخوانم و مثل او منفی بین شوم!!!
زندگی با یک همسر منفی باف و بدبین بسیار سخت و طاقت فرساست و حتی ممکن است عنان صبر آدمی را بگسلد و تا پایان راه، که جدایی است به پیش ببرد.
پیش از رسیدن به پایان خط و یا سوختن و ساختن در زندگی با همسری منفی باف، پیشنهاد می کنیم با ما همراه باشید و این یادداشت را تا انتها بخوانید.
چگونه به همسر منفیباف خود کمک کنید
هرگز شبیه او نشوید: در اولین گام توصیه می شود مواظب باشید کمال همنشینی در شما اثر نکند. به واسطه معاشرت نزدیک و علاقه به همسر ممکن است رفتار، گفتار و نگرش های منفی او، شما را نیز تحت تاثیر قرار دهد و روحیه و خلق و خویتان را به مانند او کند. برای اجتناب از پریشانی بیشتر سعی کنید به شیوه همسرتان عمل نکنید و بر او غلبه داشته باشید و تحت تاثیر خودتان قرار دهید در این صورت است که خواهید توانست او را تغییر دهید.
مثبت اندیشی خود را تقویت کنید: اگر هنوز زندگی مشترکتان را دوست دارید، بهتر است از اعمال و افکار منفی همسرتان ناامید نشوید و خستگی به دل راه ندهید؛ بر سختی ها مقاومت کنید و منتظر سپیدی و پایان شب سیاه باشید. یقین داشته باشید در جنگ اندیشه های مثبت با اندیشههای منفی، پیروز میدان همیشه اندیشه های مثبت است. پس مثبت اندیش باشید و ترسی از مبارزه با اندیشه های منفی نداشته باشید. با اندکی صبر و پایبندی بر اندیشه های مثبت می توانید به مرور زمان همسرتان را هم پای خود کنید و حتی اگر موفق هم نشوید حداقل خود در تاریکی نیافته اید و ذهن تان را تیره و تار نکرده اید.
نگاه منفی او به زندگی را تحقیر نکنید: این نوع نگرش منفی همسرتان به زندگی، دلایل بسیاری دارد که گاها می تواند توجیه موجهی برای رفتارها و رویکرد منفی اش به زندگی باشد. از تربیت نادرست خانوادگی و رفتارهای آموخته شده از والدین، برداشت های غلط از زندگی، آسیبهای روحی و عاطفی، تجربیات تلخ گذشته گرفته تا کمبود اعتماد به نفس،بیماری، شرایط بد اقتصادی و اجتماعی، اندیشه های فیلسوفانه و اندیشمندانه پوچگرا( برخی از منفی بافها گمان کنند دیدن جزئیات بسیار نشانی از واقع بینی و باهوشی آنهاست ) و… می تواند منجر به این گونه رفتار و افکار منفی شود. پس تا زمانی که علت را ندانسته اید در مورد او قضاوت نکنید و یک جانبه به محکمه نروید.
خلاء های زندگی همسرتان را کشف کنید: با اندکی نگاه کنجکاوانه و گفتگوی صمیمانه با همسر می توانید ریشه بدبینی ها و تفکرات منفی او را بیابید. وقتی از فقدان های آزاردهنده ای که او را می آزارد اطلاع یافتید، تلاش کنید حتی المقدور آن نبودها را جبران کنید و یا جایگزینی مناسب برای آنها بیابید.
نگرانی خود را درباره این گونه نگرش های منفی متذکر شوید و رنجش های خود را از دیدگاه ناامیدانه همسرتان به زندگی بیان کنید، به او بگوئید که دوست دارید در این زمینه با او صحبت کنید و راه حلی برای آنها بیابید
انگیزه تغییر را در همسرتان زنده کنید: مهمترین گام در اصلاح طرز فکر منفی همسرتان این است که او خود، خواهان تغییر باشد و درصدد بهبود برآئید. این که صرفا فقط شما بخواهید او را تغییر دهید راه به جایی نخواهید برد. برای ایجاد انگیزه می توانید بر اعمال و افکار مثبت او که فایده به مفید بوده و او را به منفعتی رسانده است تاکید کنید و ارزشمندش نمائید.
دست به قلم شوید و نامه ای برای همسرتان بنویسید: بنویسید که چقدر دوستش دارید و برای بودن در کنار او ارزش قائلید. از خواسته ها و احساسات درونی تان برایش حرف بزنید، از شیرینی لحظات زندگی با او بنویسید و ویژگی های خوب همسرتان را نیز یادآوری کنید. سپس نگرانی خود را درباره این گونه نگرش های منفی متذکر شوید و رنجش های خود را از دیدگاه ناامیدانه همسرتان به زندگی بیان کنید، به او بگوئید که دوست دارید در این زمینه با او صحبت کنید و راه حلی برای آنها بیابید.
در جوی صمیمانه به گفتگو بنشینید: بدون سرزنش، تحقیر، قضاوت و یا درگیری کلامی با همسرتان درباره این مشکل حرف بزنید و نگرانی های خود را بگویید. با کلامی مهربان و صمیمی به او بگویید که این نگرش ها و رفتارهای منفی چقدر بر سلامت رابطه تان تاثیر گذاشته است و چه اندازه برای هر دو نفرتان و فرزندانتان مخرب است. ممکن است همسرتان واکنش منفی نشان دهد و با تصور گناه کار بودن درصدد رفع اتهام برآید.از آنجایی که سماجت شما برای ادامه بحث، می تواند اوضاع را وخیمتر کرده و او را برای ادامه رفتارش تحریک کند؛ در چنین مواقعی بهتر است مدیریت کلامی و رفتاری داشته باشید و تدافعی برخورد نکنید و با حفظ آرامش خود، موقعیت را ترک کنید و با این پیشنهاد که “به حرف های گفته شده، خوب فکر کن” گفتگو را خاتمه دهید و ادامه آن را به روز دیگر و شاید شرایطی بهتر موکول کنید.
دست یاری گر او باشید: به او این اطمینان را هم در عمل و هم در گفتار بدهید که در همه حال پشتیبانش هستید و خواهید ماند تا چاره ای برای مشکلش پیدا کنید.
روحیه مثبت به او تزریق کنید: بخواهید از آرزوها و فعالیت های دلخواهش با شما صحبت کند، به فعالیت ها، عادتها و علایقی که منجر به تعادل احساسی و روانی می شود بپردازید و روحتان را شاد و امیدوار سازید، او را به خواندن کتاب های پرورش دهنده ذهن مثبت، ترغیب کنید.
توجه مثبت او را تقویت کنید: با رفتارتان به او یاد دهید که نیمه خالی لیوان را می توان پر دید و به دنبال خواستنی ها بود. شما می توانید علاقه مندی ها و داشته های زندگی همسرتان را شناسایی کنید و به او نشان دهید که چه چیزهای باارزش کوچک و بزرگی در زندگی دارد و شما چقدر به آنها می بالید. با این کار شما به همسرتان می فهمانید که به جای توجه به چیزهای منفی و پیش نیامده به چیزهای خوب و خوشی که احتمال اتفاق شان بسیار است، بیندیشد.
قدرشناسی را تمرین کنید: درباره اتفاقات خوشایند زندگی تان و زیبایی های اطرافتان و هر آنچه که برایتان اهمیت دارد صحبت کنید و قدردان و شکر گزار داشته های خوبتان باشید.برای تقویت این رفتار در همسرتان، می توانید احساس خوب و رضایت خاطر خود را اگر چه حتی کوچک و بی اهمیت است، ابراز کنید و آن را به همسرتان هم انتقال دهید.
با افراد خوش بین معاشرت کنید: سعی کنید با افراد موفق، شاد و امیدوار و خوش برخورد رفت و آمد کنید، بهتر است با زوج هایی که می توانند الگوی مناسبی برای همسرتان باشند و او را تحت تاثیر قرار دهند، مراوده بسیار داشته باشید.
از متخصصان کمک بگیرید: اگر راهکارهای پیشنهادی فایده به مفید نبود و یا آن که همسرتان مشکلش را انکار کرد، توصیه می شود با یک روانشناس مجرب، درباره این وضعیت ناامید کننده صحبت کنید و از تشخیص و راهکارهای تخصصی او نیز استفاده نمائید. بهتر است برای پیشبرد بهتر در حل مسئله ، از همسرتان نیز بخواهید از یک متخصص برای رفع مشکلش راهنمایی بگیرد.