آرشیو بزرگ سینمای ایران در بلاتکلیفی
بعد از مرگ احمد جورقانیان یکی از قدیمیترین آرشیوداران فیلم و پوستر، آثاری که وی از سینمای ایران گردآوری کرده بود بعد از گذشت 4 ماه از درگذشتش در دست امانتداران بلاتکلیف مانده است.
عصرخبر به گزارش مهر، احمد جورقانیان یکی از قدیمیترین آرشیوداران فیلم، 30 اردیبهشت ماه سال 1392 دار فانی را وداع گفت و با مرگ وی آرشیو قدیمیاش که برای جمعآوری آن همه عمر خود را صرف کرده بود در دست امانتداران بلاتکلیف رها شد.
این آرشیودار قدیمی پنج ماه پیش از مرگش در جلسه نقد و بررسی مستند “آرشیو متروک” به کارگردانی مهرشاد کارخانی که آذر ماه برگزار شده بود تنها یک درخواست از مسوولان فرهنگی داشت: “محل امنی را در تهران به همراه نیرویی جهت حفظ و نگهداری آرشیو فیلم در اختیارم بگذارید. هر چند تقاضای ایجاد کلوبی برای اکران این فیلمها رویایی بیش نیست!”
با اینکه این فیلمباز کهنهکار چندی است که از نفس افتاده اما آنهایی که روزی با ریاست وی در انجمن بازیگران سینما و تلویزیون مخالف بودند همچنان محکم ایستادهاند و معتقدند رفتارشان در مورد او درست بوده چراکه جورقانیان ظاهری مناسب برای ریاست انجمن نداشته است. همین دیدگاه موجب شد تا جورقانیان همیشه در حسرت ایجاد انجمنی که بتواند در آن فیلمهایش را نمایش دهد، بماند.
اکنون چهار ماه از درگذشت ناگهانی احمد جورقانیان می گذرد و این آرشیودار نه تنها به خواست خود دست نیافت بلکه فیلم هایش در دست امانتداران بلاتکلیف مانده و برخی قصد تصاحب بخشی از آن را در ذهن پرورانده اند.
در حدود یک ماهی که برای یافتن آرشیو فیلم جورقانیان میان دوستانش جستجو می کردم به خاطره های جالبی از وی و سرنوشت فیلم هایش برخوردم؛ سختیهایی که کشید و فیلمهایی که به دلایل مختلف از دست داد. از عشقش به جمع آوری فیلم تا ممانعت عده ای برای دریافت رأی ریاست یک انجمن رسیدم.
اولین فردی که اطلاعات زیادی از اواخر زندگی جورقانیان داشت، علی اصغر نجات بود که برای یافتن آرشیو فیلم جورقانیان با من همراه شد. نجات به خبرنگار مهر میگوید: “به قدری احمد جورقانیان در میان جمع هنرمندان ترور شخصیت شده بود که هیچ کس باورش نمی شد این فرد شخصیتی هنری است. او مرد مظلومی بود و آنقدر به جمع آوری آرشیو فیلم اعتقاد داشت که همه زندگی اش را برای آن صرف کرد اما هیچ کس به وی کمک نکرد.”
جورقانیان در بهمن 1348 با کمک چند نفر از دوستانش “کارتوشفیلم” را در سینما بلوار با نمایش فیلم “روکو و برادرانش” راهاندازی کرد و در مهرماه سال بعد فعالیتش را گسترش داد و با تاسیس “تلاشفیلم” کلیه انجمنهای فیلم دانشجویی را تحت پوشش قرار داد.
در سال 1349 انجمن فیلم “کوی دانشگاه” را در سالن ورزش خوابگاه دانشگاه تهران به راه انداخت و در سال 1350 انجمن فیلم دانشکده فنی را با مرور بر فیلمهای “ایزنشتین” بنیان نهاد. از سال 1351 با تاسیس “مرکز فیلم” نخستین گام را برای ایجاد یک آرشیو خصوصی فیلم در ایران برداشت.
او هر فیلم را با اصلیترین عوامل سازندهاش بهخاطر میآورد. برای پزتیو و نگاتیو فیلم حرمت و قداست قایل بود. هر نوع فیلمی را میخرید و در آرشیو خصوصیاش نگهداری میکرد و عین ناموسش از آن محافظت میکرد.
جورقانیان مشکلات بسیاری برای حفظ فیلم هایش داشت و بخشی ارزشمند از این آرشیو را طی دو اتفاق از دست داد؛ اولین اتفاق زمانی بود که قصد انتقال بخشی از فیلم هایش از یک انبار را داشت و توسط پلیس دستگیر و سه ماه زندانی و فیلم هایش مصادره شد. با فاصله ای اندک از اتفاق اول، بخش دیگری از فیلم های جورقانیان به دلیل شکایت صاحبخانه اش از دست رفت. در واقع جورقانیان فیلم هایی را که بیشتر دوست داشت و نگران دزدیده شدنشان بود در شیروانی این خانه مخفی کرده بود و از آن جایی که صاحبخانه قصد فروش خانه و خروج از کشور را داشت، زمانی که جورقانیان در زندان به سر می برد از او شکایت کرد و با حکم تخلیه، خانه را فروخت.
فردی که خانه را خرید چند ماه بعد فیلم ها را هنگام تخریب خانه یافته و برای فروش آن ها اقدام کرده بود. اکبر رستم زاده که به درخواست آقای آزاد خریدار خانه برای خرید فیلم ها رفته بود از آرم “تلاش فیلم” به موضوع پی برده و جورقانیان را مطلع کرده بود اما قیمت پیشنهادی فروشنده بسیار بیشتر از وسع جورقانیان بود.
جورقانیان بعدها هم بخش زیادی از پوسترهایی را که از سال 39 تا 79 جمع آوری کرده بود به همراه 4 هزار نسخه دی وی دی از فیلم هایش مورد سرقت قرار گرفت و شکایتش به پلیس گویا به جایی نرسید.
این آرشیودار ایرانی همیشه دوست داشت یک سالن سینمایی داشته باشد تا فیلمهایش را به راحتی و بدون دردسر برای مخاطبان جوان به نمایش بگذارد اما این امکان هیچ گاه برایش فراهم نشد. او دانش آموخته دانشکده هنرهای های زیبا بود و عشقش خریداری و نگهداری از فیلم های سینمایی. عشقی که تا پایان عمر به آن وفادار بود و با وجود تمام سختی ها حاضر به از دست دادنش نشد.
این آرشیودار، قدیمی که در اواخر عمرش به دلیل سکته قلبی و مشکلات پس از آن یارای اجاره فضایی بزرگ برای نگهداری از آرشیوش را نداشت در سه مکان مشخص فیلمهایش را نگهداری میکرد. اولین مکان دفتر و محل زندگیاش در خیابان جمهوری است. بخشی از آرشیو متشکل از 300 فیلمش را در سرای محله بهارستان به امانت گذاشته بود که محمدرضا فولادی مدیر این سرای محله اکنون فیلم ها را به دفتر شخصی خود منتقل کرده است. تعدادی از فیلم ها هم در سولهای که در گلشهر کرج واقع شده نزد فردی به نام امینی است.
او که برای نگهداری از هر حلقه از فیلم هایش حاضر بود جان دهد، اکنون کجاست که ببیند فیلم هایش روی هم تلنبار شده و رو به زوال اند. فیلم هایی که برای به دست آوردنشان هزینه بسیاری داده بود و حاضر نبود آن ها را به کسی واگذار کند.
او در ابتدای مستند “آرشیو متروک” می گوید: تنها سوالی که مادرم پرسید و هیچ گاه نتوانستم به آن پاسخ دهم این بود چند فیلم دیگر بخری میری زن میگیری؟”
اکنون این آرشیو در انتظار تصمیم خواهر و برادر وی بلاتکلیف مانده و باید دید چه سرنوشتی در انتظار آن است. این گزارش مقدمهای بود بر پیگیریهای خبرنگار مهر برای به سرانجام رساندن سرمایههایی از سینمای ایران که از جورقانیان به جا مانده ولی تکلیف آنها مشخص نیست.
شاید با مشخص شدن سرنوشت این آثار سینمایی نهادی دولتی، نیمه دولتی و یا حتی خصوصی برای ساماندهی و انسجام آنها اقدام کند.