مصائب مدير عامل كم مي شود
ايجاد تيم هاي رسانه اي ، به عنوان مثال تيم مستقل سايت سازمان ، تيم مستقل هفته نامه تأمين و از اين دست گروهها مي توانند سرعت تحول و اثربخشي حوزه ارتباطات اجتماعي سازمان تأمين اجتماعي را افزايش قابل توجهي دهند .
عزيز آذرخرداد -پيش بيني ها نشان از آن دارند كه با انتخاب هوشمندانه مدير كل روابط عمومي سازمان تأمين اجتماعي و با عملياتي شدن سياست ها و برنامه ها ي وي، مشكلات و مصائب پيش روي دكتر نوربخش در حوزه روابط عمومي كاهش يافته و اين مجموعه بزرگ اجتماعي ، اقتصادي بار ديگر زباني براي تكلم ، گوشي براي شنيدن و چشمي براي ديدن خواهد داشت .
به گزارش عصر خبر ،خبر انتصاب استاد ارجمند جناب آقاي ابراهيم رستميان مقدم به عنوان رئيس شوراي راهبري و سرپرست روزنامه خورشيد و به دنبال آن انتصاب امير عباس تقي پور به عنوان مشاور مديرعامل و مدير كل روابط عمومي سازمان تأمين اجتماعي آنقدر مهم بود كه بيشتر اهالي حوزه رسانه طي هفته گذشته اين انتخاب ها را به فال نيك گرفتند و شادماني خود ازاين اتفاق مبارك را با انتشار خبر ، گزارش، يادداشت و تحليل بيان كردند .
اهميت اين انتصاب ها از آن جهت است كه تخصص و تجربه ارتباطي و رسانه اي افراد ياد شده به اندازه اي است كه هيچ كس ترديدي در شايستگي اين افراد براي انتصاب اين مشاغل ندارد . استاد ابراهيم رستميان مقدم از جرگه روزنامه نگاران باسابقه ايران زمين است كه تمامي دست اندركاران حوزه رسانه و به ويژه اهالي مطبوعات اورا خوب مي شناسند ، امير عباس تقي پور هم چهره اي شناخته شده در عرصه ارتباطات كشور است در كارنامه كاري وي عناويني مانند مديرعامل شركت فرهنگ فيلم تأمين اجتماعي ، صاحب امتياز و مديرمسئول ماهنامه مديريت ارتباطات ، دبير همايش روابط عمومي الكترونيك ، عضو فعال انجمن روابط عمومي ايران ، مسئول روابط عمومي تأمين اجتماعي تهران بزرگ و …. ديده مي شود. به واقع اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم بايد اعتراف كرد كه با توجه به اهميت موضوع روابط عمومي و رسانه ، دكتر نوربخش بهترينها را براي هدايت حوزه ارتباطات اجتماعي در سازمان تأمين اجتماعي انتخاب كرده است .
البته بايد به اين واقعيت هم اعتراف كرد كه براي سازماني مانند تأمين اجتماعي كه بر اساس آمار منتشره تا پايان سال 91 بيش از 37 ميليون نفر از جمعيت 75 ميليون نفري كشور را تحت پوشش خدمات درماني و بيمه اي خود دارد چنين انتخابهايي امري لازم و ضروري است . در حقيقت وقتي 50 درصد جمعيت كشور تحت پوشش خدمات سازمان تأمين اجتماعي هستند اهميت مسئولان حوزه ارتباطات و سطح فعاليت هاي ارتباطي بايد با تعداد افراد تحت پوشش اين سازمان همخواني داشته باشد .
•نبود استراتژي ارتباطي سازمان را كشت !متأسفانه در طول حاكميت دولت هاي نهم و دهم آنچه بيش از همه مانند يك آفت كشنده بدنه سازمان تأمين اجتماعي را از درون و پيرامون آن مورد هجمه قرارداد از بين رفتن تفكر راهبردي در حوزه ارتباطات و نداشتن استراتژي ارتباطي در سازمان تأمين اجتماعي بود .
طي 8 سال گذشته تمام عصاره و ذخيره دانش و تجربه سازمان تأمين اجتماعي كه خود را در قالب هايي مانند موسسه عالي پژوهش سازمان تأمين اجتماعي، موسسه فرهنگي آتيه ، هفته نامه آتيه(نشريه نيمه تخصصي تأمين اجتماعي) و هفته نامه تأمين( نشريه داخلي تأمين اجتماعي ) عرضه كرده بود و به مخاطبان و كاركنان خوراك فكري مي داد مورد هجمه قرار گرفت و از بن ويران شد . در اين ارتباط در زمان مديرعاملي دكتر ذبيحي آخرين سنگر بجا مانده در حوزه فرهنگي با انحلال معاونت فرهنگي سازمان از بين رفت و سازمان بزرگ تأمين اجتماعي يكه و تنها در آشفته بازاري گام نهاد كه تمام هستي اش را به تاراج داد .
نبود سياست هاي منسجم ارتباطي و فرهنگي در درون موجب زوال اخلاق گرديد و در بيرون كاري كرد كارستان ، اعتماد بيمه شدگان ، مستمري بگيران و كارفرمايان به سازمان در طول دوران حاكميت اقتدارگرايان به كلي ازبين رفت و در پايان اين ماراتن نفس گير قاضي مرتضوي اين مرد هميشه حاشيه دار با آلوده كردن پرچم سفيد اين سازمان به انواع سياسي كاريها ، اختلاس ها ، سياه نمايها و پولشويي تير خلاص را به پيكر نحيف ، رو به موت اين سازمان مردمي زد. به راستي اگررسانه ها آزادانه مي توانستند عملكرد مديران تأمين اجتماعي را نقد و بررسي كنند به عنوان مثال قاضي مرتضوي به خود اجازه مي داد در مقابل 37 ميليون نفر با اطمينان و افتخار كامل ازتسويه 35 هزار ميليارد تومان بدهي دولت به تأمين اجتماعي سخن بگويد؟ •چالش ها و مشكلات پيش رو در روابط عمومي هاي تأمين اجتماعيواقعيت اين است كه دستگاههاي متولي ارتباطات در سازمان تأمين اجتماعي در حال حاضر ازچند بيماري رنج مي كشند كه تا اين بيماريها درمان نشوند نمي توان به اثربخشي فعاليت يك يا چند متخصص با تجربه اميدوار بود . نگارنده اين يادداشت كسي است كه خود پس از تعطيلي روزنامه خورشيد به عنوان كارمند وارد سازمان تأمين اجتماعي شد و نزديك پنج سال است كه به عنوان كارشناس روابط عمومي در يكي از ادارات كل تأمين اجتماعي استان تهران مشغول بكار هستم و به جرات مي توانم به اين واقعيت اعتراف كنم كه واحدهاي روابط عمومي در استانها از اهداف اوليه خود به شدت دور شده و كارهاي روزانه آنها كمتر شباهتي به امور روابط عمومي دارد . البته شايد دوستانمان در اداره كل روابط عمومي از سخناني كه مي خواهم بنويسم رنجيده خاطر شوند اما چه باك كه حال كه خداوند سبب ساز فردي مانند آقاي تقي پور را در گردونه روابط عمومي نهاده چه بهتر كه پرچم اصلات و تغييرات از روابط عمومي آغاز شود:
1-كارشناسان و مسئولان روابط عمومي ها فاقد آموزش لازم براي انجام وظايف تخصصي خود هستند . متأسفانه نحوه انتخاب مسئولان و كارشناسان روابط عمومي هيچ فرايند مشخصي ندارد و مديران در انتخاب كارشناسان و مسئولان واحد روابط عمومي اختيار تام دارند . همين موضوع باعث شده تا تعداد اندكي از كارشناسان روابط عمومي علم و تجربه كافي براي كار در اين واحد را داشته باشند . در واقع مديران كارشناسان روابط عمومي را جزيي از مهره هاي اداري ميدانند و در همان چارچوب با آنها برخورد مي كنند . در دنياي امروز يك كارشناس روابط عمومي بايد به انواع و اقسام مهارت ها مجهز باشد . به اعتقاد نگارنده در شرايط فعلي كارشناس روابط عمومي علاوه برلزوم فراگيري شيوه هاي خبرنويسي و گزارش نويسي بايد به فنوني مانند فيلم برداري ، عكاسي ، اينترنت ، فتوشاپ ، ميكس فيلم و تا حدي طراحي آگاهي داشته باشد. در واقع آموزشهاي سازماني براي كاركنان اين واحدها بايد هدفمند و متناسب با نياز شغلي آنها تدوين شود. متأسفانه در بسياري از موارد مسئولان روابط عمومي تنهابه دانش تئوريك ارتباطات مجهز شده اند و در مقام عمل در برابر پديده هاي جديد كارايي لازم را ندارند .
2-روابط عمومي ها ابزاري بي اراده در اختيار مديران هستند: متأسفانه معلوم نيست يا براي اينجانب مشخص نيست كه چرا مسئولان روابط عمومي هاي سازمان تأمين اجتماعي در حال حاضر به ابزار بي چون و چراي مديران تبديل شده اند . به اعتقاد بنده اين معضل هويت و كيان روابط عمومي ها را از بين برده است . شما در مقابل مديري كه به خود اجازه مي دهد در كلمات متن خبري كه كارشناس روابط عمومي تهيه كرده دست ببرد و برخي كلمات درست را به كلمات اشتباه تبديل كند چه مي كنيد ؟ قريب به اتفاق مسئولان و كارشناسان روابط عمومي هاي تأمين اجتماعي در ادارات كل و مديريت هاي درمان وظيفه اي جز ترو خشك كردن مديران و معاونانشان را ندارند ، بيشتر كاركنان روابط عمومي ها در تأمين اجتماعي مجيز گوي مديران خود هستند ، اين افراد حتي به خود اجازه نمي دهند كه به مدير مشاوره بدهند زيرا در اكثر موارد مدير به آنها اعتماد ندارد و يا آنها را فاقد صلاحيت مي داند. در واقع روابط عمومي ها در سازمان تأمين اجتماعي گوش به فرمان مديران خود هستند زيرا از آنها مي ترسند . به نظر مي رسد مقصر اين وضعيت را بايد روابط عمومي ستاد مركز معرفي كرد . روابط عمومي ستاد مركز اگر ارتباط تنگاتنگي با روابط عمومي هاي استانها داشته باشد و از طرفي روابط عمومي استانها موظف به پاسخگويي به روابط عمومي ستاد مركز باشند و يا چند امتياز از نمره ارزشيابي مديران استاني به روابط عمومي ستاد مركز مربوط شود و يا با اتخاذ برخي روشها كاركنان روابط عمومي تا اندازه اي استقلال داشته باشند شايد اين وضعيت قدري اصلاح شود . در حقيقت يك بار براي هميشه بايد با تدوين برنامه هاي آموزشي براي مديران و ايجاد قوانين و مقررات روابط عمومي ها را از سلطه بي چون و چراي مديرا خارج سازيم .
3-وظايف روابط عمومي ها فاقد چارچوب مشخص است : متأسفانه يكي از مشكلات بزرگ واحدهاي روابط عمومي نداشتن وظايف مشخص است. اين معضل باعث شده مديران انواع و اقسام انتظارات را از روابط عمومي داشته باشند . در يكي از استانهاي همجوار تهران مديركل وقت مسئول روابط عمومي را موظف مي كند نقش بازرس ويژه آقاي مدير را ايفا كند و هرروز به وي گزارش مكتوب دهد. يا وظيفه خريد شيريني اعياد و خرماي روزهاي عزا برعهده روابط عمومي گذاشته مي شود . وظيفه امربه معروف و نهي از منكر ، مسئوليت بسيج ، امور فرهنگي ، امور ستاد اقامه نماز ، امور كانونهاي بازنشستگي ، امور ورزش كاركنان ، امور مربوط به سفرهاي تفريحي و دهها و صدها وظيفه ديگر . جالب اين است كه كارشناس روابط عمومي در ادارات كل يا مديريت هاي درمان تأمين اجتماعي در بسياري از استانهاي كشور يك نفر است و اين يك نفر عهده دار تمام امور است . به نظر شما يك نفر كارشناس مي تواند در كنار تهيه خبر و گزارش ، تهيه گزارش عملكرد سه ماهه ، شش ماهه و سالانه ، بارگذاري سايت اداره كل يا مديريت درمان ، پاسخگويي به سامانه امن مكاتبات دولت ، پاسخگويي به سامانه مكاتبات امور مجلس و نصب پوستر و بنر به مناسبت هاي خاص و برگزاري همايش ها و جلسات و تهيه صورتجلسه ، تهيه نصوير و فيلم برداري بسياري از جلسات و ديدارها وغيره امكان انجام امور ديگر را دارد .
4-اكثر روابط عمومي ها اهداف خود را گم كرده اند : در حالي كه با توجه به اهميت موضوع ايجاد تعادل بين منابع و مصارف تأمين اجتماعي متأسفانه روابط عمومي ها به نقش و اهميت حوزه ارتباطي خود واقف نيستند . در شرايطي كه نهادهاي برون سازماني مانند برخي وزارتخانه ها و يا مجلس در بسياري موارد تأثير بسزايي در افزايش مصارف سازمان دارند روابط عمومي ها با توسعه حوزه ارتباطي خود و رفتن بين مقامات و مسئولان استاني و يا نمايندگان مجلس اين فرصت را ايجاد مي كنند تا از تصويب برخي مصوبات كه منجر به ضرر و زيان سازمان مي گردد جلو گيري كنند. در اين موربه دليل ترس مديران از نزديك شدن روابط عمومي ها به مقامات لشكري و كشوري چنين اجازه اي به روابط عمومي ها داده نمي شود. به نظر نگارنده اگر قرار است ساختار روابط عمومي ها را در جهت مثبت تغيير دهيم . بهتر است روابط عمومي هاي سازمان تأمين اجتماعي در استانهاي مختلف كشور وظيفه ارتباط گيري با نهادهاي مدني ، تشكل هاي مرتبط با حوزه تأمين اجتماعي ، مسئولان و مقامات استاني را بر عهده گيرند و از اين فرصت به منظور دستيابي به اهداف و برنامه هاي بلندمدت سازمان بهره مند گردند . 5- سانسور واقعيت ها و ارائه آمار و ارقام خلاف واقع : متأسفانه طي چند سال گذشته به دليل شيوه هاي نادرست مديريت مديران ، روابط عمومي ها كه بايد تصويري واقعي از مشكلات وچالش ها ي موجود در يك سازمان را به كارشناسان و متخصصان عرضه كنند تا آنها راهكار برون رفت از مشكلات را بيابند از اين وظيفه خود شانه خالي كرده و به ارائه يكسري آمار و ارقام خنثي و يا حتي غير واقع پناه مي برند تا خداي ناكرده دست مديرشان براي مخاطبان و مسئولان بالادستي باز نشود . پيامد چنين شيوه اي برنامه ريزي بر اساس آمار و ارقام غير واقعي است كه نتايج غير واقعي را نيز به بار خواهد آورد .
6-روابط عمومي هاي تأمين اجتماعي از بكارگيري تكنولوژيهاي نوين ارتباطي بي بهره اند : هرچند در سال هاي اخير تلاش شده است تا واحد هاي روابط عمومي از شبكه اينترنت و مكاتبات پيپرلسي بهره مند گردند اما با توجه به اينكه نيمي از جمعيت كشور تحت پوشش خدمات تأمين اجتماعي هستند استفاده از تمام وسايل ارتباطي لازم و حتي ضروري است . البته به دليل محدوديت هاي اعمال شده از سوي مديران در حال حاضر قريب به اتفاق كاركنان تأمين اجتماعي حتي امكان بازديد از پايگاه اطلاع رساني سازمان از طريق شبكه اينترنت را ندارند . شايد اين رويا نباشد كه روزي سازمان تأمين اجتماعي با استفاده از محيط شبكه هاي اجتماعي در اينترنت به مخاطبان خود اطلاع رساني كند . به راستي روابط عمومي سازمان تأمين اجتماعي در حال حاضر در بخش درون سازماني چه فعاليت ارتباطي انجام داده است . به عنوان مثال آيا در روز تولد من پيام تبريك از سوس روابط عمومي به ايمل من ارسال مي شود ؟گستره استفاده از پيامك ، بولوتوث و ساير شيوه هاي خبر رساني تا چه اندازه در روابط عمومي سازمان عملياتي شده است ؟ آيا مي توان اميد وار بود كه در آينده اي نه چندان دور از مردم بخواهيم براي ارتباط از راه دور با مديران سازمان از طريق اينترنت ثبت نام كنند ؟ چرا روابط عمومي بزرگترين سازمان بيمه هاي اجتماعي كشور نمي تواند حداقل هفته اي يك مجله اينترنتي به مخاطبانش ارسال كند ؟ و در يك كلام تا چه اندازه به ابعاد و زواياي مختلف تأمين اجتماعي الكترونيك نزديك شده ايم ؟
7- روابط عمومي ها بايد از ستاد پشتيباني شوند : اگر بدنبال آن هستيم كه روابط عمومي ها نقش خود را در مقابل 37 ميليون نفر از جمعيت كشور بدرستي ايفا كنند بايد به آنها اهميت داد و آنهارا تجهيز نمود . به راستي مگر نه اين است كه روابط عمومي ادارات كل در استانها در واقع سفيران سازمان تأمين اجتماعي در استان مربوطه هستند؟ اگر چنين است چرا مسئولان و كاركنان روابط عمومي ها از سوي روابط عمومي ستاد مركز حمايت و پشتيباني نمي شوند ؟ بسيار اتفاق افتاده مدير كل درخواستي از مسئول روابط عمومي مي كند كه خلاف عرف جاري در سازمان است در اين جا چرا مسئول مربوطه امكان بهره مندي از پشتيباني روابط عمومي شتاد مركز را نداشته باشد ؟ در اين مورد روابط عمومي ستاد مركز مي تواند دخالت كرده و كاركنان روابط عمومي را از مشكلي كه گريبان انها را گرفته نجات دهند .
8-روابط عمومي هاي سازمان پاسخگو نيستند : در حالي كه پاسخگويي يكي از علل ايجاد و حيات واحد هاي روابط عمومي است اما در عمل شاهد آن هستيم اين واحدها در مواقع لازم از پاسخگويي صريح به مخاطبان باز مي مانند . به عنوان مثال طي سال هاي اخير روابط عمومي سازمان در مقابل هجمه هاي متعدد خبرنگاران سياست سكوت را پيش گرفت كه اين موضوع در عمل موجب كاهش اعتماد مردم به عملكرد سازمان شده است . به اعتقاد بسياري از كارشناسان حوزه روابط عمومي پاسخگويي مهمترين و اصلي ترين وظيفه يك روابط عمومي است ؟
9-بودجه روابط عمومي ها بايد مستقل شود : نداشتن بودجه مستقل اختصاصي مشكلات متعددي را براي روابط عمومي ها بوجود آورده و دست آنها را براي استفاده از امكانات و تكنولوژيهاي مهم و جديد بسته است .
فعاليت هاي ارتباطي در يك سازمان در رابطه اي تنگاتنگ با نيازهاي سازمان و مخاطبان آن تعريف ميشود . به اين اعتبار توسعه ارتباطات نوعي سرمايه گذاري براي اعتماد سازي و تضمين آينده اي بهتر براي سازمان است . البته معناي توجه به ارتباطات اجتماعي در سازمان ، ريخت و پاش تبليغاتي ،پمپاژ بودجه هاي بي هدف و كم بازده به برنامه هاي پر زرق و برق نيست . در واقع پاسخگويي به مخاطبان يك سازمان نيازمند توجه به مجموعه اي در هم تنيده از سياست ها و برنامه هاست .
•هم افزايي كليد رفع مشكلات در حالي كه ضريب نفوذ بيمه تأمين اجتماعي در بين جمعيت كشور 50 در است چرا متوليان حوزه ارتباطي تأمين اجتماعي به اين بازار مشتريان آماده كه هر لحظه تشنه فراگيري هستند بسته هاي ارتباطي مطلوب ارائه نمي كنند؟امروزه تخمين موفقيت سازمانها فقط در گرو شاخص هاي اقتصادي نيست بلكه در كنار اين معيار ها توجه به فاكتور هاي اجتماعي ملاك مهمي در ارزشيابي سازمانهاست . از جمله شاخص هاي مهم در اين زمينه ميزان مشاركت سرمايه اجتماعي در بين مخاطبان يك سازمان است. اين موضوع در عمل ارتباطي مستقيم با نحوه وميزان هم افزايي ارتباطات اجتماعي دارد . هرچه سطح كمي و كيفي نظام ارتباطي يك سازمان از ارزش بالاتري برخوردار باشد به همان ميزان بازده اقتصادي ان سازمان بيشتر و هزينه ها كمتر خواهد شد. در اين رابطه متوليان حوزه ارتباطات سازمان مي توانند در كنار راه اندازي روزنامه و هفته نامه با فعال سازي سايت هاي اينتر نتي زمينه را براي ايجاد يك تجربه جديد تحت عنوان “خبرگزاري تأمين اجتماعي” فراهم سازند . بياد داشته باشيد 37 ميليون نفر از مردم كشور مخاطب اين سازمان هستند پس بايد تمام تلاش خود را صرف تأمين رضايت مشتريانمان كنيم .البته در حال حاضر 63 هزار نفر در بخش بيمه اي و درماني سازمان تأمين اجتماعي مشغول كارند كه براي اين عده هم روابط عمومي بايد خدمات ارائه كند . در شرايطي كه كاركنان سازمان از كمترين امكانات لازم براي كسب اخبار و اطلاعات سازماني برخورداند از آنان نبايد انتظار داشت كه هميشه مدافع مصالح سازمان باشند . ايجاد استراتژي ارتباطي در دوبخش درون سازماني و برون سازماني از ضرورياتي است كه هرچه سريعتر بايد جنبه اجرايي بخود بگيرد .ايجاد تيم هاي رسانه اي ، به عنوان مثال تيم مستقل سايت سازمان ، تيم مستقل هفته نامه تأمين و از اين دست گروهها مي توانند سرعت تحول و اثربخشي حوزه ارتباطات اجتماعي سازمان تأمين اجتماعي را افزايش قابل توجهي دهند .