سجادی؛ وزیر ورزشی خالص و البته مستقل
تفاوت اصلي نصرالله سجادي با حميد سجادي – با اينكه از نظر نام خانوادگي يكي هستند- همين خود بودن و مستقل بودن است. چون حميد سجادي وقتي ميخواست به صندلي وزارت ورزش تكيه بزند در همراهي با يك جناح سياسي نامعتبر در دولت بيش از آنكه تكيه بر قهرمانيها و افتخارآفرينيهاي خود داشته باشد، همراهي اين جناح سياسي را به پيشينه پر افتخارش ترجيح داد. آيا اينكه فردي با پيشينه حميد سجادي و تحصيلاتش براي وزارتخانهيي مثل ورزش معرفي شود، شايسته وزارت نبود، اما او همه اينها را ناديده گرفت اما نصرالله سجادي مدير سازماني، با تحصيلات و سابقه مديريتي بيش از حميد سجادي، زلف خود را به گروههاي سياسي خاصي گره نزده است و به خاطر همين خصلت است كه در همراهي فكري با دولت، معاون ورزشي وزارت ورزش ميشود و بعد از آن پس از راي نياوردن آقاي صالحي اميري، در ميان منازعه افراد سياسي براي معرفي شدن به مجلس، گزينه نهايي دولت ميشود. البته مطمئن هستم كه در معرفي نصرالله سجادي، آقاي صالحي اميري نقش اصلي را بازي كرده است اما هم صالحي اميري و هم دولت ميدانند، اينبار براي ورزش فردي را معرفي كردهاند كه يك مدير خالص ورزشي است.
به گزارش عصر خبر مصطفي شوقي روزنامه نگار صاحب نام ورزشی در اعتماد نوشت: سومين گزينه پيشنهادي دولت نه فردي سياسي با سوابق خاص اقتصادي و مديريتي بلكه فردي صرفا ورزشي است كه همه عمر خود را در پستهاي مديريتي ورزشي از مديركلي تربيتبدني آموزش و پرورش تا رياست فدراسيون فوتبال و دبيركلي كميته المپيك گذرانده است. نصرالله سجادي مديري است كه ورزش را جدا از مناسبات سياسي در 30 سال اخير ديده است و بيشتر مدير حرفهيي در ورزش است تا فردي سياسي – ورزشي. همين جاست كه وقتي او را به عنوان گزينه سوم از سوي دولت روحاني براي وزارت ورزش و جوانان معرفي ميكنند همه گروههاي مختلف در ورزش از اين گزينه حمايت ميكنند زيرا او را صرفا مدير ورزشي ميدانند تا سياسي. همين ميتواند عامل اصلي موفقيتش باشد چون او ورزش را براي ورزش ميخواهد.
همه گزينههاي سياسي كه براي وزارت ورزش و جوانان مطرح بودند با مشكلي بزرگ به عنوان عدم آشنايي با ورزش روبهرو بودند؛ حتي كساني مثل محسن مهرعليزاده نيز با اينكه يكي از روساي سازمان تربيتبدني بوده است اما بيش از آنكه خود را ورزشي بداند، فردي سياسي ميداند. پس حالا گزينه جديد، نصرالله سجادي به عنوان فردي ورزشي نزديك به گروه سياسي كه مديريت اجرايي كشور را بر عهده دارد، ميتواند خلأ موجود را پر كند زيرا او بيش از آنكه سياسي باشد، متعلق به جناح خاص سياسي باشد، مدير حرفهيي در ورزش و داراي سجاياي اخلاقي بينظيري در ورزش است كه شايد مهمترين آن مستقل بودن در تصميمات و تحت تاثير افراد و پدرخواندههاي ورزش نبودن است.
تفاوت اصلي نصرالله سجادي با حميد سجادي – با اينكه از نظر نام خانوادگي يكي هستند- همين خود بودن و مستقل بودن است. چون حميد سجادي وقتي ميخواست به صندلي وزارت ورزش تكيه بزند در همراهي با يك جناح سياسي نامعتبر در دولت بيش از آنكه تكيه بر قهرمانيها و افتخارآفرينيهاي خود داشته باشد، همراهي اين جناح سياسي را به پيشينه پر افتخارش ترجيح داد. آيا اينكه فردي با پيشينه حميد سجادي و تحصيلاتش براي وزارتخانهيي مثل ورزش معرفي شود، شايسته وزارت نبود، اما او همه اينها را ناديده گرفت اما نصرالله سجادي مدير سازماني، با تحصيلات و سابقه مديريتي بيش از حميد سجادي، زلف خود را به گروههاي سياسي خاصي گره نزده است و به خاطر همين خصلت است كه در همراهي فكري با دولت، معاون ورزشي وزارت ورزش ميشود و بعد از آن پس از راي نياوردن آقاي صالحي اميري، در ميان منازعه افراد سياسي براي معرفي شدن به مجلس، گزينه نهايي دولت ميشود. البته مطمئن هستم كه در معرفي نصرالله سجادي، آقاي صالحي اميري نقش اصلي را بازي كرده است اما هم صالحي اميري و هم دولت ميدانند، اينبار براي ورزش فردي را معرفي كردهاند كه يك مدير خالص ورزشي است.
نصرالله سجادي كه اميد زيادي به راي آوردنش در صحن علني مجلس است- به هر حال او گزينه سوم دولت است- ميتواند با اشراف خود به ساختار ورزش در مسير ناهمواري كه ورزش كشور در پيش دارد موفق شود. او با ارتباط خوبي كه، خيلي نياز به فرياد زدنش، همانند افراد ديگر- با محافل بينالمللي دارد، ميتواند مشكلات بينالمللي ورزش را حل كند. او با شناخت درستي كه از بدنه نيروي انساني ورزش كشور دارد، ميتواند انتخابهاي صحيحي براي ورزش كشور داشته باشد. او با شناختي كه از مشكلات محتوايي و ضعف قوانين كنوني ورزش دارد، ميتواند با تدوين ساختار جديد در قوانين و آييننامهها از درون سازمان ورزش را دوباره بسازد.
نصرالله سجادي فردي جدي، با نظم و اهل رودربايستي در ورزش نيست. نمونه اين مساله را ميتوان در انتخابات برخي از فدراسيونهاي ورزشي كه در دوران صالحي اميري برگزار كرد، ديد. هياتهاي استاني كه به صورت سرپرست اداره ميشدند در مجمع انتخابات حق راي نداشتند تا سازماندهي آرايي كه در گذشته با عزل و نصب روساي هياتهاي استاني در انتخابات ميشد، ديگر صورت نگيرد.
به نظر ميرسد اقدامات اصلاحي او ميتواند ورزش را از شرايط بسيار بد كنوني حداقل به شرايطي قابل تحمل از نظر پايش مديريت نيروي انساني فدراسيونهاي ورزشي و مديريت ستادي وزارت ورزش تغيير دهد.