ناباکو ؛ خطی به سوی مرگ
گرچه تاکنون این خط لوله تاخیرهایی در برنامه ریزی ها داشته و مرگ کامل آن اعلام نشده اما ضربات پی در پی که بر پیکره این پروژه سیاسی اقتصادی تاکنون وارد شده تقریباً آینده آن را تیره و تار کرده و چشم انداز روشنی درباره نتایج و تکمیل آن وجود ندارد. آخرین بار چندی پیش شرکت نفتی BP انگلیس بود که این پروژه را بعنوان یک پروژه مرده اعلام کرد.
خط لوله ناباکو که قرار بود نفت و گاز دریایی خزر را به اروپا منتقل کند بدون مشارکت ایران راه به جایی نبرده و ظاهراً در مسیر نیستی حرکت می کند و باچالش های مهمی روبروست. با اینکه این خط لوله مورد حمایت آمریکاست، ولی بریتیش پترولیوم آن را پروژه ای مرده می داند.
به گزارش مهر، بحث ها درباره طرح خط لوله گاز ناباکو از سال ۲۰۰۲ در محافل انرژی اروپا آغاز شد و اکتبر آن سال پنج شرکت او م وی گاز، ترانس گاز، ام او ال، بلغار گاز، و بوتاس مطالعات اجرایی این طرح را آغاز کردند.
این شرکت ها به عنوان شرکای طرح درسال ۲۰۰۴ پیشنویس همکاری ساخت این خط لوله جدید گاز را امضا کردند و شرکت آلمانی RWE نیز در ماه فوریه ۲۰۰۸ به عنوان ششمین سهامدار به طرح ناباکو پیوست.
طول خط لوله ناباکو 3 هزار و ۳۰۰ کیلومتر و ارزش آن هفت میلیارد و ۹۰۰ میلیون یورو برآورد شده بود که می بایست گاز منطقه دریای خزر و آسیای میانه و نیز بخشی از خاورمیانه را به اروپا انتقال دهد. بر اساس طرح کمیسیون اروپا، خط لوله ناباکو از ترکیه، بلغارستان، رومانی و مجارستان عبور میکرد و مقصد نهایی آن اتریش بود.
هدف اصلی از احداث این خط لوله که مراحل مطالعاتی آن در پایان سال ۲۰۰۴ به اتمام رسید، انتقال گاز دریای خزر به اروپا بود تا به این ترتیب اروپا بتواند جایگزینی را برای گاز روسیه، که مسکو از آن به عنوان یک حربه سیاسی در چانه زنی های خود با اتحادیه اروپا استفاده می کند، پیدا کند. اما تحریم ایران از سوی آمریکا و وارد نشدن ذخایر عظیم گاز ایران به این خط لوله نخستین تردیدها را در زمینه سرنوشت این خط لوله رقم زد.
گرچه تاکنون این خط لوله تاخیرهایی در برنامه ریزی ها داشته و مرگ کامل آن اعلام نشده اما ضربات پی در پی که بر پیکره این پروژه سیاسی اقتصادی تاکنون وارد شده تقریباً آینده آن را تیره و تار کرده و چشم انداز روشنی درباره نتایج و تکمیل آن وجود ندارد. آخرین بار چندی پیش شرکت نفتی BP انگلیس بود که این پروژه را بعنوان یک پروژه مرده اعلام کرد.
این شرکت در بیانیه ای که اخیرا صادر کرده می گوید: نسخه اصلی این پروژه شکست خورده است.
این پروژه می بایست ابتدا سالانه 31 میلیارد مترمکعب گاز آذربایجان را انتقال دهد. ولی مشکل دراینجاست که این کنسرسیوم هنوز قرارداد خرید گاز را با هیچ کشوری امضا نکرده است.
بنابراین اینک اهمیت پروژه دیگری که قرار است گاز حوزه گازی شاه دنیز2 آذربایجان را به اروپا انتقال دهد اوج می گیرد. شرکای این خط لوله و پروژه، شرکت BP انگلیس، شرکت دولتی نفتی آذربایجان موسوم به ذوکار و شرکت استات اویل بلژیک هستند.
این روند در حالی است که “ویکتوریا نولند” سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در سخنانی روز گذشته بار دیگر حمایت قاطع کشورش را از پروژه نابوکو اعلام کرد.
نولند گفت: ما قویاً از پروژه حمایت می کنیم و فکر می کنیم که این پروژه ای مهم است و تنوع منبع انرژی را برای دو طرف فراهم خواهد آورد.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: من بیانیه بریتیش پترولیوم را درباره این پروژه ندیده ام.اما همانطور که می دانید شرکت مذکور منافع زیادی در نابوکو داشت.
به نظرمی رسد اختلاف آمریکا و کمیسیون انرژی اروپا که هر دواین پروژه را اقتصادی می دانند با شرکت بریتیش پترولیوم می توان در چند عامل جستجو کرد.
– نخست اینکه این پروژه طرحی سیاسی- اقتصادی است و شرکت بریتیش پترولیوم که ماهیتی عمدتاً نفتی و با اولویت اقتصادی دارد رغبتی به پیگری ادای سیاسی آن نداشته باشد.
– BP تمایل دارد تا پروژه شاه دنیز2 را که در آن خود سهم عمده ای با تعداد شرکای کمتری دارد، پیش ببرد.
و نکته سوم که بیشتر یک نوع گمانه زنی است می تواند به اختلاف آمریکا وبریتیش پترولیوم باز گردد که دو طرف در بحران نشت نفت در خلیج مکزیک داشتند. شاید شرکت انگلیسی برآن است تا با چانه زنی در دریای خزر بار دیگر بتواند حضور خود را در عرصه نفتی آمریکا تقویت کند و به نوعی به معامله با دولت آمریکا بپردازد.
اما در واقع خطر اصلی برای پروژه ناباکو بخاطر تصمیم ترکیه و آذربایجان بوده که می خواهند خط لوله ای را ایجاد نمایند که می تواند به جای ناباکو، غربی باشد. اروپا کماکان امیدور است که گاز ترکمستان را نیز برای انتقال به غرب بدست آورد. از سوی دیگر، آذربایجان چندان علاقهای به انتقال گاز ترکمنستان نشان نمی دهد. به همین خاطر نیز ترکمنستان اینک توجه خود را به شرق و جنوب معطوف نموده است. ضمنا پروژه انتقال گاز آذربایجان از طریق دریای خزر از سوی روسیه نیز که با پروژه “جریان جنوبی” خود می خواهد گاز را به شرق اروپا انتقال دهد، در معرض خطر قرار دارد.
در نتیجۀ عدم مشارکت ایران در گاز نابوکو، تلاش روسیه برای ناکام گذاردن این پروژه با ارائه طرح های جایگزین دیگر، نبود یکپارچگی و اتحاد در اروپا برای اجرای این طرح، و اختلاف بین آمریکا و شرکت بریتیش پترولیوم سبب شده تا روسیه در آینده همچنان چماق گازی را بر سر اروپایی ها نگه داشته باشد.