نشان امپراتور بر سینه عباس کیارستمی
نشان افتخار «خورشید تابان، انوار زرین به همراه نقش گل» دولت ژاپن از طرف امپراتور ژاپن به جناب آقای کیارستمی اهدا میشود. این نشان افتخار به پاس خدمات ارزشمند و مساعدت در ایجاد تبادلات فرهنگی و تفاهم متقابل بین ایران و ژاپن، ارتقای سطح فیلم در ژاپن و گسترش فرهنگ ژاپن در سراسر دنیا از جمله ایران از طریق فعالیتهای هنری به کارگردان مشهور و چهره جهانی فیملسازی به عباس کیارستمی اعطا شده است.
به گزارش شبکه ایران، عصر روز 23 آذر ماه ساعت 7 شب در باغ سفارت ژاپن در کامرانیه تعدادی از مهمترین هنرمندان و نویسندگان ایرانی گرد هم آمده بودند تا نشان افتخار «خورشید تابان، انوار زرین به همراه نقش گل» ممهور به مهر امپراتور ژاپن به عباس کیارستمی اهدا شود. کیارستمی میگوید امشب فقط دوستام را دعوت کردهام و عجیب این که در این جمع کوچک 30 نفره هیچ فیلمساز ایرانی از نسل او را نمیبینم.
به گزارش مینا اکبری در «اعتماد» اینجا ـ اقامتگاه سفیر کبیر ژاپن ـ همه چیز ایرانی است. همه چیز به جز چهره میزبانان. وقتی از سفیرکبیر تا کارمندان و کسانی که مسئول پذیرائی از مهمانان هستند، فارسی صحبت میکنند، آدم ناخودآگاه یاد نسخه دوبله فیلمهای کوروساوا و اوزو به فارسی میافتد. مراسم به شدت رسمی است اما صمیمیت چه در حرفهای سفیر و چه در حرفهای کارگردان سرشناس ایرانی موج میزند. سفیر ژاپن که در مدت کوتاه شش ماه فارسی را خوب یاد گرفته از خاطره تلخ سونامی و جمله امیدوارکننده کیارستمی به یک روزنامه فرانسوی میگوید که قوت قلب مردم کشورش شده است: «من مطمئنم فقط ژاپنیها میتوانند از عهده سونامی بر میآیند». و جمله عاطفی کیارستمی: «این اولین جایزهای است که در میان دوستان و در مقابل پسرم آن را دریافت میکنم». او راست میگفت آن شب فقط دوستانش بودند.
محمود دولت آبادی، احمد پوری، فرشید مثقالی، پرویز کلانتری، علیرضا سمیعآذر، نگار اسکندرفر، شادمهر راستین، سیفالله صمدیان، فریار جواهریان، همایون ارشادی، پریوش گنجی، بهمن کیارستمی، فردین خلعتبری و… از جمله مهمانان این مراسم بودند.
نشان امپراتور بر سینه عباس کیارستمی
منشی جوان سفارتخانه پشت تریبون میرود و به زبانی که کمتر ایرانیای به آن آشنا است، متن تقدیر از کیارستمی را میخواند. سکوت و لحن پایان کلامش به مهمانان میفهماند که نوبت تشویق است. سکوت بعد از صدای کف زدن را صدای کیارستمی میشکند: «قطعا از من انتظار ندارید که ترجمه کنم». چند ثانیه انتظار کوتاه مهمانان کافی است تا همان مرد جوان متن را به فارسی بخواند:
«نشان افتخار «خورشید تابان، انوار زرین به همراه نقش گل» دولت ژاپن از طرف امپراتور ژاپن به جناب آقای کیارستمی در تاریخ سوم نوامبر 2013 میلادی اهدا میشود. این نشان افتخار به پاس خدمات ارزشمند و مساعدت در ایجاد تبادلات فرهنگی و تفاهم متقابل بین ایران و ژاپن، ارتقای سطح فیلم در ژاپن و گسترش فرهنگ ژاپن در سراسر دنیا از جمله ایران از طریق فعالیتهای هنری به کارگردان مشهور و چهره جهانی فیملسازی به عباس کیارستمی اعطا شده است.»
تقدیرنامه با نشان افتخار توسط سفیر ژاپن «کوجی هانهدا» به عباس کیارستمی اهدا شد.
بعد از این بود که سفیر ژاپن به عنوان نماینده صدوبیستوپنجمین امپراتور ژاپن «آکی هیتو» پشت تریبون رفت. او از فعالیتهای کیارستمی در کشورش و تاثیر فرهنگی این حضور صحبت کرد و با پایانی که بر سخنانش گذاشت نشان داد که این تاثیر به واقع دو طرفه بوده است. «هانهدا» با تبریک به کیارستمی صحبتهایش را این گونه شروع کرد:
«از صمیم قلب به جنابعالی این نشان افتخار را تبریک میگویم. همانطور که شنیدید این نشان از طرف امپراتور ژاپن به دلیل نقش سازنده ایشان در ارتقا هنر سینما اهدا شده است. در مورد فعالیتهای هنری و استعدادهای قابل در حوزه فیلم میتوان به ساختن فیلم« آشنایی با آقای کوروساوا» کارگردان سرشناس ژاپنی و برگزاری کارگاههای متعدد در ژاپن اشاره کرد. همچنین ایشان در زمینه عکاسی با هنرمندان ژاپنی همکاری مثمرثمر داشته است و فیلم «مثل یک عاشق» که تمامی بازیگران آن ژاپنی بودهاند در 11 مارس 2011 با وجود سختیهای بسیار پس از زلزله بزرگ در ژاپن فیلمبرداری شد. به عنوان نماینده ژاپن از این که ایشان توانستند در آن شرایط سخت به کار در ژاپن ادامه دهند سپاسگزارم.»
آقای عباس کیارستمی در گفتوگو با روزنامه فرانسوی در مورد فیلمبرداری پس از ماجرای زلزله، ژاپنیها را تنها قومی دانستند که میتوانند در مقابل سونامی مقاومت کنند. این جمله او باعث شد من بیشتر به کشورم افتخار کنم. لازم به ذکر است به این نکته اشاره کنم که فیلمهایی که ایشان ساختهاند مورد علاقه بسیاری از ژاپنیها قرار گرفته است. از صمیم قلب سلامتی، خوشبختی و سعادت برای آقای عباس کیارستمی آرزو دارم.
من به تازگی خواندن شعر فارسی را شروع کرده ام و بیتی از حافظ که خیلی دوستش دارم را تقدیم شما مهمانان گرامی میکنم: بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم/فلک را سقف بشکافیم و طرح نو در اندازیم.»
اغراق نیست اگر بگوییم کیارستمی در میان فیلمسازان جهان دوستان بیشتری دارد تا کشور خودش. دوستی او با «آکیرا کوروساوا» و علاقهاش به سینمای ژاپن از سویی و علاقه مردم ژاپن به فیلم و نگاه این کارگردان ایرانی ریشههای پیوندی است که عصر شنبه مدالی شد و بر سینه کیارستمی نقش بست. شاید روحیه پرکار و خلاق کیارستمی هم در این خویشاوندی هنری بیتاثیر نبوده باشد. کیارستمی درباره علاقهاش به این کشور پر رمز و راز شرقی میگوید:
«من باور نمیکردم ظرف مدت 6 ماه آقای هاندا بتواند به این خوبی فارسی یاد بگیرد و حرف بزند. آیا این دلیل کافی نیست برای بیشتر دوست داشتن یک ملتی که این قدر سختکوشاند و با مسئولیتی که دارند فکر میکنند باید زبان کشوری که در آن زندگی میکنند را بفهمند و با آن حرف بزنند. من دلایل زیادی دارم که چرا در کشور ژاپن فیلم ساختم و چرا ژاپن را دوست دارم و این اتفاق یک نمونهاش است. این جمله که میگویم تعریف از خود نیست، من جایزه کم نگرفتهام ولی این جایزه از تمام آنها برایم متفاوتتر است.»
آخرین حرفهایی که عباس کیارستمی پشت تریبون زده میزند با لبخندهای مهمانان و گاه با صدای بلند خندهها همراهی شد.
«اما چرا این جایزه برایم از همه جوایزی که دریافت کردهام مهمتر است: اولین دلیلش این است که من همیشه در زمان دریافت جایزه از مجامع بینالمللی تنها بودم و امروز برای اولین بار یک جایزه مهم جهانی را در شرایطی میگیرم که دوستانم کنارم هستند. به خصوص بهمن پسرم که در این جا حضور دارد و این اولین بار است که شاهد جایزه گرفتن من است. بلکه پدرش را باور کند. از همه شما که در این شادی کنار من بودید سپاسگزارم . از سفیر کبیر ژاپن تشکر میکنم و یادی از سفیر کبیر پیشین ژاپن جناب آقای «کیم ایجی کمانو» که دیگر در این جا نیست ضرورت دارد. ایشان یکی و دو سالی است که از این سفارت رفتند اما در آن دوران ارتباط بسیار خوبی با ما داشتند. در آخر فقط میتوانم بگوییم که چه شب خوبی است امشب در کنار شما.»
در شمالیترین منطقه تهران، در اقامتگاهی به غایت ایرانی-ژاپنی شب رو به پایان است و میهمانی در فضایی منحصر به آداب و غذاهای ژاپنی به آخر میرسد. جمعهای کوچک در هر گوشهای گرم صحبت هستند. عباس کیارستمی در کنار دوستانش طعم اولین جایزهای که در کنار آنان گرفت را مزمزه میکند. شب به پایان رسیده و کیارستمی سفرش را از کامرانیه با نشانی از امپراطور ژاپن به سمت خانهاش در چیذر آغاز میکند.