گلایههای ایرانمنش از مدیران سینمایی
ایرانمنش در ادامه توضیح داد: شما تصور کنید بنده 10 سال برای کسب پروانه ساخت چنین فیلمی، در وزارت ارشاد دوندگی کردم و هیچ کس حمایتم نکرد. دو سال قبل آقای حسینی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مقابل آقای احمدینژاد دستور مستقیم برای حمایت از ساخت این فیلم را دادند. من هزینه آن را 700 میلیون تومان برآورد کردم که ایشان گفتند ما آن را تأمین میکنیم.
رضا ایرانمنش برای ساخت فیلمی با موضوع دفاع مقدس از وزیر ارشاد قول
گرفته است. میگوید برای ساخت فیلم مدام بین مدیران سینمایی پاسکاری شده
تا اینکه به شفیع آقامحمدیان رسیده و او هم گفته چقدر وزیر وزیر میکنی…
«رضا ایرانمنش»درباره تازهترین
فعالیتهای اخیر فیلمسازی خود، گفت: 10 سال است که در تلاش هستم فیلم «5
روز مرخصی» را بسازم. «5 روز مرخصی» فیلمی دراماتیک درباره جنگ است که از
زبان اهالی جبهه میگوید. این فیلم میخواهد بگوید ما در 8 سال دفاع مقدس
مدام نجنگیدیم، بلکه عشق هم داشتیم. بچههای جنگ زندگی هم کردند.
رزمندهها فرزندانش را دیدند، به جبهه رفتند و شهید شدند، بچههای جنگ به
خانوادههایشان سر میزدند و به آنها توجه داشتند.
وی افزود: فیلمنامه «5 روز مرخصی» را آقای احمد مهرآور (خدا کریم) نوشته و بازنویسی نهایی آن را خودم انجام دادهام.
ایرانمنش در ادامه توضیح داد: شما تصور کنید بنده 10 سال برای کسب پروانه
ساخت چنین فیلمی، در وزارت ارشاد دوندگی کردم و هیچ کس حمایتم نکرد. دو
سال قبل آقای حسینی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مقابل آقای
احمدینژاد دستور مستقیم برای حمایت از ساخت این فیلم را دادند. من هزینه
آن را 700 میلیون تومان برآورد کردم که ایشان گفتند ما آن را تأمین
میکنیم.
وی ادامه داد: حال تصور میکنید با وجود دستور مستقیم وزیر برای حمایت از
ساخت فیلم «5 روز مرخصی» برخورد مسئولان سینمایی با من چگونه بود؟ در
ابتدا، حمایت از ساخت فیلم طی دستور کتبی از سوی وزیر ارشاد به عهده
آقای میرعلایی (مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی) گذاشته شد اما ایشان توپ
را به زمین آقای «شفیع آقامحمدیان» (مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و
تجربی) انداختند و گفتند چون فیلم اولی هستید باید مرکز گسترش سینمای
مستند و تجربی از ساخت فیلم حمایت کند.
این بازیگر سینما خاطر نشان کرد: اما هر وقت با آقای شفیع آقامحمدیان که
در مرکز گسترش نشستهاند تماس میگرفتم جواب تلفن من را نمیداد. بعد با تلفنهای مختلف با صداهای مختلف بالاخره با وی صحبت کردم و گفتم که حمایت از ساخت این فیلم دستور مستقیم وزیر است، اما او گفت: چقدر وزیر، وزیر میکنی!
البته شفیع آقامحمدیان دوست من هستند. ما کارهای زیادی با هم انجام دادیم،
اما نمیدانم که حب سمت و میز چه خاصیتی دارد که وی را از این رو به آن رو
کرده است و دیگر من را نمیشناسد؛ غافل از اینکه چند صباحی نخواهد گذشت که
این میز را از او میگیرند و باید مانند من و بسیاری دیگر به انتظار
پاسخگویی مسئولان جدید باشد، مگر اینکه پارتی داشته باشد!
ایرانمنش تصریح کرد: به خدا قسم در این 2 سال اخیر من به راحتی به دفتر
وزیر ارشاد رفتهام. ایشان جواب تلفنهای من را میدهد و همواره پیگیر کار
من بودند. این در حالی است که من برای دیدن آقای شفیع آقامحمدیان 2 ساعت
پشت در اتاقش، منتظر ماندم تا بالاخره ایشان را دیدم. باید بگویم آقای
شفیع آقامحمدیان، وزیر ارشاد ما هم اینقدر فخر نمیفروشد که شما
میفروشید!
بازیگر «سجاده آتش» ادامه داد: و اما آقای میرعلایی، ایشان هم یک دفتر
فیلمسازی مثل دفتر من داشت. یکدفعه رئیس فارابی شد و الان هیچ کس را
نمیشناسد.
ایرانمنش گفت: از
درختان پرسیدند شما با این همه ابهت چرا از یک تبر آهنی میرنجید، درختان
گفتند ما از تبر نمیرنجیم بلکه ما از دسته تبر میرنجیم که از جنس خود
ماست و حال، من نیز از دست کسانی رنجیده خاطرم که از جنس خود من هستند.
به هر حال امیدوارم با لطف خدا، حمایت جناب آقای وزیر
و دستاندرکاران سینمایی و پیگیری استاد عزیزم هوشنگ توکلی که تهیهکنندگی
این کار را بر عهده گرفتند، ساخت این فیلم به سرانجام برسد.
ایرامنش در پایان گفت: خدا را شکر میکنم تا به حال به خاطر منافع خودم
حرف نزدم، اگر به جهت ساخت فیلم خود گلایه کردم بر خود احساس تکلیف کردم
که این حرفها را زدم؛ به دلیل اینکه موضوع فیلم به ارزشهای ما مربوط
میشود. من بیپرده سخن میگویم، جز از خدا از هیچ کس بیمی ندارم. به قول
شهید آوینی، هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت، مبدا و منشا
حیات آنانند که چنین مردهاند.