شناسایی کارشناسان نخبه تامين اجتماعي
اصلاح ساختار وتشکیلات، بهبود روشها و اصلاح فرآیندها و بهینه سازی فعالیتها و متناسب سازی ترکیب و توزیع نیروی انسانی و چابک سازی سازمان در عرصه های مدیریتی، ساختاری و کارکردی با آمایش سازمانی و استفاده از لبه های دانش و تکنولوژی و شکل دهی سازمان یادگیرنده.
عصر خبر: در شعر “دعای باران” که سروده ام و در کتاب “مخاطب خاص” (انتشارات سیمای شرق – ۱۳۹۲) منتشر شده است. از ردیف “بارانمان کو”؟ “استفاده کرده ام و هم اکنون که پس از ۸ سال به سازمان تأمین اجتماعی برگشته ام بنظرم وصف الحال من و بسیاری از همکاران تلاشگر، دغدغه مند و ثابت قدم در سازمان تأمین اجتماعی این است که “سازمانمان کو؟!”.
به راستی کجاست! سازمانی که پاکدستی، رعایت ضوابط و مقررات، تقدم منافع و مصالح سازمان و ذینفعان واقعی بر منافع شخصی، صیانت از ذخایر، اندوخته ها و سرمایه ها، پایمردی و ثبات قدم بر خط قرمز های سازمانی و … سکه رایج آن بود و اگر هم در مواردی معدود از سوی عده ای قلیل تخلفی صورت می گرفت؛ خود سازمان و متولیان مربوطه به اصلاح آن و یا بر خورد با آن همت می گماشتند و راهکارهای لازم برای پیشگیری از وقوع مجدد آن را می اندیشیدند و بکار می بستند؟
به راستی چه بر سر این سازمان آورده اند؟ که حتی وقتی مراجع نظارتی و عالیترین ارکان قانونی نیز برخی از تخلفات را احصاء واعلام کرده اند؛ هنوز برخی از افرادی که دوران سیاه قبل را طلایی و متولیان وقت را کورش کبیر می خواندند، نه تنها صندلی های ریاستی که بصورت اتوبوسی و بدون بلیط غصب کرده اند را ترک نمی کنند؛ بلکه انتظار و توقع ابقاء و ارتقاء هم دارند؟! و در این میان برخی از مراجع و مصادر امر نیز رویکرد فرا جناحی، اعتدال، تدبیر و … را مستمسکی برای تداوم مسندنشینی این متخلفان قرار می دهند؛ در حالی که برخورد با تخلف و متخلف در هر رویکردی ( اصلاح طلبی، اصولگرایی، اعتدال و …) لازم است و در رویکرد اعتدال اگر فردی متخلف نبود و شایستگی سمت را داشت، می بایست با نگاهی فراجناحی او را ابقاء کرد و ارتقاء داد و در هر حال حکایت فرد متخلف جداست. همانطور که در سخن رئیس جمهور هم آمده بود که اگر کسی بدون بلیط سوار شده بایستی پیاده شود.
به راستی سازمان مگر غیر از “اعتماد” مردم و شرکای اجتماعی، بویژه ذینفعان اصلی و واقعی خود (بیمه شدگان و مستمری بگیران) چه سرمایه ای دارد؟ اعتمادی که متأسفانه در این ۸ سال به تاراج برده شد و رویکرد های سیاسی، فرقه ای، باندی و شخصی که طی این ۸ سال در سازمان تأمین اجتماعی اعمال شد برند (BRAND) سازمانی و اعتبار و نام آنرا به مسلخ کشید. یک سازمان بیمه گر اجتماعی سرمایه اصلی و شرایط بقاء و بالندگی جزء اعتماد مردم ندارد، و درست حکایت مرد فروشنده ای است که بار الاغش ظروف شیشه ای داشت و ملانصرالدین به او رسید و با چوبدستی ضربه ای به خورجین او زد و گفت” بارت چیست؟” مرد جواب داد: ” اگر یک ضربه دیگر بزنی! هیچ!!!” و کاری که دراین هشت سال با سازمان شد حکایت از ضربات مهلک و متواتری است که با اهداف و اغراض سیاسی، فرقه ای، باندی و فردی بر پیکره سازمان تأمین اجتماعی وارد شده است.
گذشت و مرور زمان، تغییرات سریع و پربسامد افراد، تغییر و تبدیل و انحلال شرکتها و مؤسسات برای سرپوش گذاشتن بر تخلفات، عدم مستندسازی و برخورد با تخلفات ۸ سال گذشته از سوی مبادی ذیربط نظارتی داخلی و پیرامونی سازمان در مواعید مقرر، وقوع خطای هاله ای و تمرکز توجه به تخلفات صورت گرفته در دوره انتهایی، قرار گرفتن برخی از افراد دست اندرکار و متولیان امور ۸ سال گذشته سازمان در مصادری که به نوعی دارای مصونیت و نفوذ می باشند، تلاش برخی افراد و گروه ها برای سیاسی جلوه دادن گزارشات مراجع نظارتی، تلاش برخی افراد برای متشبث شدن به رویکرد اعتدال گرایی و فراجناحی دولت جهت جلوگیری از برخورد با متخلفان، تلاش برخی از افراد برای استمرار فضای تزویر و ریا، تلون و نان به نرخ روز خوردن و از همه مهمتر جایگزینی تملق و چاپلوسی بجای فضای منطق و عقلانیت که باعث تداوم به حاشیه رانده شدن کارشناسان دغدغه مند، دلسوز و ثابت قدم سازمان می شود، باعث گردیده که سازمان در شرایط اضطرار و مضطر قرار گیرد.
شرایط حاکم بر اوضاع کنونی سازمان، من را به یاد جمله ای می اندازد که برادران حضرت یوسف (ع) پس از قحطی خطاب به او می گویند” یا ایها العزیزٌ مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضا عته مزجاه فاوف لناالکیل” (سوره یوسف آیه ۸۸)” ای عزیز ما و خانواده ما را سختی رسیده است و سرمایه ای ناچیز آورده ایم پس ما را پیمانه کامل ده” با این تفاوت که این همکاران صدیق بر خلاف برادران حضرت یوسف (ع) هیچ خطایی را مرتکب نشده اند و چه بسا ۸ سال گذشته را در چاه، زندان و قحطی عقلانیت، ناپاکدستی برخی افراد بالادستی و رویکردهای سیاسی، فرقه ای، باندی و فردی حاکم بر سازمان به سختی روزگار گذرانده اند، و چاره ای جز صبر بر مصیبت نداشته اند.
اکنون نیز به نظر می رسد همکاران سازمانی ابتدا بایستی به خدا تمسک بجویند و آیه “امن یجیب المضطر اذا دعاء و یکشف السوء” (سوره نمل آیه ۶۲ ) را بخوانند و سپس همت عالی خویش را حول محور مدیریت سازمانی، دغدغه مند و دلسوز سازمان تأمین اجتماعی بکار گرفته و خط سیر تحقیق، تأمل، تفکر، تدبر، تحول، توسعه و تعالی را برای سازمان ترسیم و عملیاتی نمایند و قطعاً این همکاران از نظر دور نخواهند داشت که دامنه فساد زنجیره ای ۸ سال اخیر سازمان، دامن خیلی از افراد و جاها را گرفته است و این اختاپوس در خیلی از جاها چنگ انداخته و ریشه دوانیده و بایستی در طی این مسیر به نحو هوشمندانه و هدفمند گام برداشت و این مسیر را به طور مطلوب و فعلاً در حد مقدورات پیمود و برای بازسازی، نوسازی و بازآفرینی خرابی های ۸ ساله سازمان، حداقل ۸ ماه مهلت قائل شد. و نیز بایستی توجه داشت که برخی از مشکلات سازمان وضعی و برخی انتقالی است و قطعاً حرکت وضعی درونی سازمان، به تنهایی نمی تواند کار ساز باشد و بایستی در هر دو عرصه، جهاد کرد. که ذیلاً به برخی از این راهکارها اشاره می شود:
۱_ تلاش برای ایجاد زیر ساخت ها در حوزه خدمات اجتماعی پایه ( امورامدادی، حمایتی و بیمه های اجتماعی در سطح اولیه ) از سوی دولت با استفاده از منابع حاصل از انفال و هدفمندی یارانه ها برای جلوگیری از تحمیل سرریز های حمایتی به سازمان تأمین اجتماعی. (حکم برقراری پوشش فراگیر نظام چند لایه تأمین اجتماعی در قانون برنامه پنجم توسعه).
۲_ انجام محاسبات بیمه سنجی ( آمار – بیمه یا آکچوری ) که طبق قانون تأمین اجتماعی مصوب سال ۱۳۵۴ بایستی هر سه سال یکبار انجام شود و ارائه به مقامات و قوای سه گانه و بخشهای نظارتی برای پیشگیری از تصویب قوانین و یا صدور احکام مغایر با اصول و قواعد بیمه ای.
۳_ تلاش برای اصلاح اساسنامه سازمان بر اساس اصل سه جانبه گرایی واقعی و اصول کارشناسی ( حقوق بنیادین کار و گفتگوی های سه جانبه با ذینفعان ) و لغو چهار مصوبه دولت نهم و در مورد اساسنامه سازمان که با رویکرد سیاسی و فرقه ای، باندی و فردی صادر شده است و اصل سه جانبه گرایی در ارکان عالی سازمان را دچار خدشه ساخته و شخصیت مستقل حقوقی و استقلال مالی و اداری آنرا از بین برده و در حال حاضر تمایز و تناسبی بین اختیار و مسئولیت و پاسخگویی، اجرا و نظارت و… وجود ندارد.
۴_ تقویت نقش و جایگاه بخشهای نظارتی مربوط به ارکان عالی سازمان تأمین اجتماعی نظیر هیئت نظارت با رعایت اصل سه جانبه گرایی در ترکیب هیأت مزبور و مدخلیت یابی آن در فرایندهای نظارتی (بررسی و تصویب صورتهای مالی و …) سازمان و بویژه کارکرد نظارتی آن در مرحله ” حین عمل”.
۵_ تقویت، تحکیم و صیانت از نهاد مدیریت ( نه مدیران ) سازمان تأمین اجتماعی به نحوی که مدیران برای بیان مواضع کارشناسی حرفه ای و تخصصی مبتنی بر مصالح و منافع سازمان تأمین اجتماعی نگرانی نسبت به جایگاه خود نداشته باشند.
۶_ اداره سازمان تأمین اجتماعی بر اساس قانون و اصل سه جانبه گرایی واقعی و از نظر حق الناس ( نه تلقی آن بعنوان بیت المال یا بودجه دولتی ) و جلوگیری از مداخله دولت و سایر قوا و مقامات و مسئولین ملی و محلی.
۷_ تقویت نظام کنترل داخلی و انجام حسابرسی عملیاتی، حسابرسی مدیریتی، حسابرسی ریسک ( عدم اکتفاء به حسابرسی مالی سالانه ) و نیز حسابرسی داخلی مستقل زیر نظر ارکان عالی سازمان بمنظور حصول اطمینان از حسن جریان امور.
۸_ برخورد با تخلفات گذشته و اجرای واقعی و عینی مواد ۱۰۴ و ۱۰۵ قانون تأمین اجتماعی مصوب سال ۱۳۵۴ با رسیدگی به تخلفات مستحدثه بر اساس گزارش مراجع نظارتی و بمنظور پیشگیری از وقوع تخلفات آتی و …
۹_ تقویت و احیاء حوزه های اندیشه ای ( مؤسسه عالی پژوهش )، فرابخشی ( طرح و برنامه، امور راهبردی، آینده پژوهی و …) و بین بخشی ( امور استانها ) برای ارتقاء سطح تفکر، تولید محتوای سازمانی و جبران ۸ سال عقب ماندگی در این زمینه.
۱۰_ شکل دهی سازمانی قانونمدار، پاسخگو، شفاف، شیشه ای، محاسبه پذیر، مبتنی بر دانش، شایسته سالار و اداره اقتصادی امور همراه با اعمال نظارت از سوی ذینفعان اصلی ( بیمه شده و مستمری بگیر ) و شرکای اجتماعی واقعی.
۱۱_ استفاده از سیستم های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و بانکهای اطلاعاتی جامع و ایجاد یکپارچگی و تعامل بین سیستم مالی با سیستم های عملیاتی ( بیمه ای، درمانی و …) بمنظور کنترل مضاعف فرآیند ها.
۱۲_ تقویت و تحکیم جایگاه شرکتها و مؤسسات مأموریتی و تکلیفی که در واقع بخشی از بدنه حاکمیتی سازمان بوده و با رویکرد سودآوری و … تأسیس نشده اند و جداسازی شرکتهای دارای ماهیت تجاری و اقتصادی مبتنی بر سودآوری از بدنه مستقیم سازمان.
۱۳_ اصلاح ساختار وتشکیلات، بهبود روشها و اصلاح فرآیندها و بهینه سازی فعالیتها و متناسب سازی ترکیب و توزیع نیروی انسانی و چابک سازی سازمان در عرصه های مدیریتی، ساختاری و کارکردی با آمایش سازمانی و استفاده از لبه های دانش و تکنولوژی و شکل دهی سازمان یادگیرنده.
۱۴_ تأدیه بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی بصورت پول نقد و یا از محل منابع ارزی بلوکه شده دولت در خارج از کشور که بر اساس آن سازمان بتواند با سرمایه گذاری خارجی و یا انجام واردات مواد اولیه برای بخش سرمایه گذاری خود، عواید آنرا تبدیل به منابع ریالی برای انجام خدمات درمانی و بیمه ای مورد نیاز بیمه شدگان و مستمری بگیران نماید.
۱۵_ و …
و در اولین گام بایستی برای شناسایی مدیران و کارشناسان نخبه، دغدغه مند و دلسوز سازمان تأمین اجتماعی نسبت به انجام یک فراخوان سراسری ( مشابه آنچه که در سال ۱۳۸۰ از سوی معاونت امور استانها اجراء شد)، اقدام نمود و در واقع با شایسته گزینی و طراحی مسیر پیشرفت شغلی افراد واجد شرایط تربیت مدیران و کارشناسان آینده سازمان را کلید زد و سپس برای سازمان دعای باران خواند و چشم به رحمت الهی دوخت چرا که بقول مولانا:
این همه گفتیم لیک اندر بسیج بی عنایت خدا هیچیم هیچ
بی عنایات حق و خاصان حق گر ملک باشد سیاهستش ورق
علی حیدری
کارشناس تأمین اجتماعی