آقای وزیر! چشمان «شوخان» را دریابید
آقای وزیر! شوخان به کمک شما نیاز دارد به همه این دلایل که گفتم، چون شما با این مسائل آشنا هستید و می دانید که چقدر دست مردم در درمان بسته است. برای همین است که برای بهبود شوخان و صدها کودک مثل او که در نظام سلامت، سلامت خویش را از دست داده اند، از شما کمک می خواهم.
عصر خبر به نقل از جام جم:«شوخان» سال دیگر باید به مدرسه برود، ولی دو چشمش جز سایههایی محو چیزی نمیبیند. چهار سالش بود که مثل همه بچههای دنیا سرما خورد و مثل همه آنها به بیمارستان رفت و پزشک برایش آمپول پنیسیلین تجویز کرد و او هم مثل همه بچههای مریض روی تخت دراز کشید و آمپول را تزریق کرد.
تا اینجای کار، او شبیه آدم های دیگر است ولی راهش آنجا از بقیه جدا شد که پنی سیلین با بدنش سازگار نشد. بدن شوخان چنـد روز بعد پر از لکه هایی شبیه سرخک شد، زیر پوست صورت و لب هایش آب جمع شد و کم کم ترکید و جای آن قهوه ای رنگ شد، موها و ناخن های شوخان هم ریخت و همه اینها همراه دردهای شبانه روزی بود.
پزشکان بیماری او را سندرم «استیون جانسون» تشخیص دادند که به زبان ساده می شود حساسیت به برخی داروها از جمله پنی سیلین. پزشکان گفته بودند بعید نیست چشم های دختر درگیر این سندرم شود که پیش بینی شان درست از کار درآمد و جانسون، دید چشم های شوخان را ربود.
دختر شش ساله دیواندره ای حالا دو سال است که جز سایه هایی محو چیزی نمی بیند و دنیا را با دست های کوچکش لمس می کند.
آقای وزیر بهداشت! اینها را گفتم تا بدانید شوخان چقدر به کمک شما نیاز دارد. شما چشم پزشکی زبده هستید که طرفدارانتان به شما می گویند پنجه طلا. شما رئیس بهترین و مجهزترین مرکز چشم پزشکی کشور هستید که در خاورمیانه بی رقیب است. مهم تر از اینها شما وزیر بهداشت هستید که دستتان هم در داخل و هم در خارج کشور باز است و قادرید با همه مراکز علمی جهان ارتباط برقرار کنید.
آقای وزیر اینها را می گویم چون روزی که پدر شوخان به وزارت بهداشت آمد، پرسنل شما به داخل راهش ندادند و نگذاشتند حرفش به گوش شما برسد. او هم به دفتر روزنامه ما آمد، آن هم ناامید، در حالی که وزارت بهداشت باید خانه امید او و صدها آدم مثل او باشد نه دفتر روزنامه ها.
آقای دکتر هاشمی! شوخان اهل یکی از روستاهای دیواندره است که می دانید مردمش چقدر محرومند. بیشتر مردم آن ناحیه یا بیکارند یا کارگر، پدر شوخان هم کارگر است و بیمه تامین اجتماعی ندارد.
در منطقه محروم آنها چشم پزشکان متخصص نیز در دسترس نیستند. این را خودتان بهتر می دانید و در جریان هستید که همکاران شما چرا رغــــبتی به حضور در مناطق محروم ندارند و مردم این نواحی از بابت تصمیم آنها تا چه حد در مضیقه اند.
شوخان سالی چند بار به بیمارستان فارابی می آید. تا به حال دو بار نیز عمل پیوند قرنیه انجام داده، ولی اثرش هیچ بوده، هیچ. شوخان همچنان سایه ها و رنگ های محو را می بیند و هر چیز دیدنی را با دست لمس می کند. اما همکاران شما در فارابی گفته اند اگر او به خارج اعزام شود، شانس بهبودش وجود دارد. شوخان و پدرش نیز به این جمله دل بسته اند، ولی دستشان برای رفتن به خارج کشور کوتاه است.
آقای وزیر! شوخان به کمک شما نیاز دارد به همه این دلایل که گفتم، چون شما با این مسائل آشنا هستید و می دانید که چقدر دست مردم در درمان بسته است. برای همین است که برای بهبود شوخان و صدها کودک مثل او که در نظام سلامت، سلامت خویش را از دست داده اند، از شما کمک می خواهم.
آقای وزیر! چشمان «شوخان» منتظر دستان پرمهر شماست؛ شما که چشم پزشک هستید، چشمان شوخان را دریابید.