بدترین دوران ورزش ایران
رئیس سابق سازمان تربیت بدنی با بیان اینکه ما در المپیک پکن افتضاح بودیم، افزود: میتوانم بگویم که در المپیک لندن هر چه باشد، بهتر از المپیک قبلی خواهیم بود، یعنی این شانس مدیریت ورزش کشور است که خواهد گفت ما نسبت به دوره قبل دو یا سه برابر بهتر عمل کردهایم، یا فلان درصد بهتر بودیم چون در المپیک قبلی واقعا دیدیم که افتضاحترین وضعیت را داشتیم.
نام محسن مهرعلیزاده سال هاست با ورزش کشور عجین شده و از زمانی که در تشکیلات ورزش قرار گرفت تا همین حالا که در راس فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای است، حرف و حدیثهای زیادی در مورد مدیریتش بر ورزش کشور وجود دارد.
مهرعلیزاده از آن تیپ مدیرانی است که دوست و دشمن زیاد دارد. در نگاه برخیها زمان مدیریت او بر ورزش کشور از دورانهای بد ما بوده و در عوض برخی دیگر هم تاکید دارند که قدمهای خوبی در دوران مدیریتش بر ورزش برداشته شد. در این بین یکی از شیرینترین خاطرات فوتبالی ما هم در دوره مدیریت او اتفاق افتاد، یعنی صعود مستقیم و بیحاشیه به جام جهانی فوتبال که جانشینان او هرگز نتوانستند این اتفاق را تکرار کنند.
گفتوگو با این مدیر ورزشی، جذابیتها و البته چالشهای خاص خود را دارد. حرفهایی که مهرعلیزاده از دوران مدیریتش و همچنین جانشینانش به زبان میآورد، میتواند چالشهای تازهای را ایجاد کند که تا مدتها ادامه داشته باشد چراکه فضای این روزهای رسانهها تبدیل به محیطی برای به چالش کشیدن شخصیتهای مختلف در عرصههای گوناگون است و به همین دلیل هم میتواند این گفتوگو باعث شود حرفهای ناگفته و فراموش شدهای دوباره بر زبانها جاری شود تا گرههای کور و نکتههای تاریک دوران مدیریت برخی از مدیران ورزشی را روشنتر کند.
رییس سابق سازمان تربیت بدنی بارها تاکید میکند که جانشین بلافصل من با اقدامات خود صدمات بسیاری به ورزش کشور زد و البته دلایل خود را نیز بیان کرده است. متن گفتوگوی خبرنگار ایلنا با محسن مهرعلیزاده را در زیر بخوانید.
محسن مهرعلیزاده در گفتوگوی اختصاصی با ایلنا در خصوص پیش بینی خود از مسابقات المپیک ۲۰۱۲ لندن گفت: من آدمی نیستم که بگویم مثلا این تعداد مدال را در این مسابقات میگیریم؛ فلان قدر طلا، فلان قدر نقره و یا فلان برنز! چراکه این پیش بینیها محاسبات دقیق میخواهد و اینگونه رفتار کردن و گفتن، کار آدمهای تازه کار و بیمطالعه است.
در المپیک پکن افتضاح بودیم
رئیس سابق سازمان تربیت بدنی با بیان اینکه ما در المپیک پکن افتضاح بودیم، افزود: میتوانم بگویم که در المپیک لندن هر چه باشد، بهتر از المپیک قبلی خواهیم بود، یعنی این شانس مدیریت ورزش کشور است که خواهد گفت ما نسبت به دوره قبل دو یا سه برابر بهتر عمل کردهایم، یا فلان درصد بهتر بودیم چون در المپیک قبلی واقعا دیدیم که افتضاحترین وضعیت را داشتیم.
افغانستان هم از ما پیشی گرفت!
وی ادامه داد: اگر مدال طلای هادی ساعی نبود و آنهم کسی که نمیخواستند به مسابقان المپیک برود و اصرار خودش علی رغم میل اینها رفت و الحمداله با غیرتی که داشت، طلا آورد. در واقع باید با یک برنز بر میگشتند در حالیکه با جلال و جبروتی که زمان ما ۲طلا، ۲نقره و ۲برنز به دست آورده بودیم و آن سابقه درخشان را داشتیم به این وضعیت در آمده بود. تازه همان یک طلا و برنز هم موقعیت خوبی نبود، از افغانستان هم عقب مانده بودیم.
دوران طلایی آتن و سیدنی دیگر تکرار نمیشود
وی در ادامه متذکر شد: اگرچه دیگر دوران طلایی زمان المپیک آتن و سیدنی را دیگر هرگز به این زودیها نخواهیم داشت، چون ورزش کشور خیلی در دوره المپیک افت کرده و اصلا در تاریخ ورزش ما باعث شرمندگی بود ولی در المپیک لندن نسبت به المپیک گذشته بهتر خواهیم بود و ولی در قیاس با آنجایگاهی که ورزش ما میتواند داشته باشد، هنوز عقب است آن هم ناشی از آن افق ملی است که در طول ۶-۵ سال گذشته داشتیم.
رئیس سابق دستگاه ورزش در ادامه تصریح کرد: من میخواهم بگویم ما همچنان روی ورزشهای انفرادی از جمله کشتی، تکواندو، وزنه برداری یا حتی دوومیدانی امید کسب مدال المپیک داریم. خوشبختانه کشتی ما این روزها با این مسابقات و سهمیههایی که گرفته میتوان گفت وضعیت خوبی دارد. ما هم امیدواریم کشتی، تکواندو، جودو و وزنه برداری موقعیت خوبی را در مسابقات المپیک لندن داشته باشند. من در این زمینهها خیلی امیدوارم حتی بهتر از زمانی که بنده بودم و چه زمان هاشمیطبا ظاهر شویم.
به کفاشیان گفتم باید کنار برود
مهرعلیزاده همچنین با بیان اینکه رشتههای مدال آوری مانند دوومیدانی رها شده، تاکید کرد: در آن موقع که بنده در راس سازمان بودم، یک ستاد ویژه برای اینکه بتوانیم در این رشتهها کار فعالی را انجام دهیم تشکیل داده بودیم. من در خاطرم است علیرغم اینکه علی کفاشیان در زمان ما رییس فدراسیون دوومیدانی و معاون من بود و از جایگاه معاونت هم میتوانست خیلی کمک کند من به وی گفتم این کار دوومیدانی کار فعال و قوی میخواهد، تو علیرغم اینکه معاون من هستی باید کنار بروی و یک نفر در فدراسیون دوومیدانی باشد و تو هم از بعد معاونت سازمان از این رشتهها حمایت کن ولی فدراسیون دوومیدانی مدیری میخواهد که صبح تا شب بدود و بتواند استعدادیابی کند، فعالیت کند.
دوره بعد از من دوره انحطاط در ورزش بود
این مدیر ورزشی همچنین افزود: دوومیدانی رشتههای متفاوتی دارد و ورزشکاران این رشته میتوانند در مسابقات بین المللی مدال درو کنند ولی در دوران مدیریت بعد از من اصلا این موضوع رها شد یعنی متاسفانه در مدیریت بلافاصل بعد از من به دوومیدانی توجهی نشد. البته فکر میکنم در حال حاضر یک مدیریت تا اندازهای با برنامه نسبت به دوران بلافصل من بوجود آمده و یک چارچوبی تا اندازهای حاکم شده اما آن موقع به یک وضعیتی افتاد که حتی مورد غفلت واقع شد، چه برسد به توجه به مسائل مهمی مانند پرداختن به رشتههای مدال آور. این دوران به نظر من دوران انحطاط در ورزش بود.
توجه خاص «طرح جامع» به ورزش قهرمانی و حرفهای
رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی همچنین با اشاره به عدم اجرایی شدن طرح نظام جامع ورزش در دوران بعد از مدیریت وی در سازمان ورزش عنوان داشت: در طرح نظام جامع ورزش جالب بود دانه به دانه توجه به ورزش قهرمانی، بعد توجه به ورزشهای حرفهای، شناسایی رشتههای مدال آور و اینکه پرداختن به هر کدام چقدر کار میخواهد، چه قدر سرمایه میخواهد، چقدر توجه خاص میخواهد، اینکه به چه رشتههای باید توجه بیشتری کنیم، تک تک این موارد در طرح جامع مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود و حتی اگر الان بر گردیم به سوابق و عملکردمان مشخص است مثلا حتی در المپیک پکن چطور بودیم و چه رشتههای متمایزتر بودند یا حتی در المپیک لندن که الان پیش رو داریم چه برنامههایی خواهیم داشت. تمام این موارد در نظام جامع ورزش پیش بینی شده بود، یعنی در هر المپیک ما چند مدال کسب میکنیم یا در چه رشتههایی امید بیشتری برای کسب مدال داریم. یعنی در کنار رشتههای متداولی که مدال میآوریم مثل وزنه برداری، کشتی و غیره رشتههای دیگری مانند تیراندازی، شنا، دوومیدانی هم دیده شده بود ولی جالب است در فضایی بودیم که توقع نگاه علمی و کار علمی نبود. یک موقع شما میگویید این دو آدم، انسانهای علمی هستند اما یکی سوادش کمتر و دیگری سوادش بیشتر است و توقع میرود آن طرف دیگر نگاه علمی داشته باشد، ولی یکی به قدری فاصله دارد با این مسائل که اصلا توقع نداری او بیاید و این مسائل را مدنظرش قرار دهد و کار کند. در نهایت دیدید آن وضعیت برای ورزش به وجود آمد. انشاالله امیدواریم با مدیریت جدید ورزش تا آنجا که شناخت پیدا کردهام و با توجه به اصولی که در خیلی از مسائل حاکم است نظام جامع ورزش به نتایج و دستاوردهایی برسد.
از دستاوردهای معمولی طرح جامع ورزش استفاده کردند!
وی تاکید کرد: البته علی آبادی از دستاوردهای معمولی طرح جامع ورزش به اندازه کافی استفاده کرد که مسئله ساختن امکانات و سالنهای ورزشی متنوع از جمله آنها بود. من در سال ۸۰ که وارد سازمان تربیت بدنی شدم برای کل طرحهای عمرانی فقط ۲۰میلیارد پول بود. آن سالی که آمدم چون زمان بودجه بود (آبان–آذر سال ۸۰)، توانستیم با لطف محمد خاتمی و در حالی که پرونده بودجه در حال بسته شدن بود بودجه ۲۰میلیاردی ورزش را به ۴۰میلیارد ارتقا دهیم. در سال۸۱ با تباشهایی که کردیم، ۴۰میلیارد بودجه ورزش ما تبدیل شد به ۷۰میلیارد. سال۸۳توانستیم۷۰میلیارد را به۱۱۰میلیارد تومان برسانیم. همچنین با طراحی نظام جامع ورزش ما در درون یک طرح توانستیم ۵ /۲متر مکعب برای هر نفر فضای ورزش تعبیه کنیم که یک چهارم فضای سربسته و سه چهارم فضای روباز را دیده بودیم. دولت هم آمد و همراهی کرد بودجه ۱۱۰میلیاردی ما را در سال ۸۴ رساند به ۸۰۰ میلیارد تومان، ولی این ۸۰۰ میلیارد تومان باید هدفمند هزینه میشد. مثلا در کشتی در شمال کشور مستعد هستیم، یا در فوتبال بیشتر در سایر مناطق از جمله جنوب کشور یا فلان رشته در فلان استان. پیش بینی سرمایه گذاری و سالن سازی با وسعت جمعیت آن منطقه در نظر گرفته شده بود ولی همه یکهو تعطیل شد. یک دفعه دیدیم همه به شکل سالنهای روستایی در آمد، سالنهای ورزش دیگری که آنچه با برنامه ساخته نشد در آخر هم یک طرحی هم ۴بار افتتاح شد، در نهایت هم ۸۰۰ میلیارد از دست رفت و هیچی هم در نیامد. گفتم اصلا توقع نمیرفت یعنی فضایی حاکم بود خیلی این دیدگاهها، مورد توقع نبود.
دوره علی آبادی، بدترین دوران ورزش ما بود
مهر علیزاده با اشاره به تغییر و تحولی که در تشکیلات سازمان تربیت بدنی ایجاد شد و جانشینی سعیدلو به جای علی آبادی عنوان داشت: من دوست ندارم عملکرد مدیری را زیر سوال ببرم و همیشه مثبت برخورد میکنم ولی بدترین دوران ورزش ما همین دوران علی آبادی بود. واقعا دوران افول ورزش ما بود. بعد از علی آبادی یک روند دیگری در ورزش حاکم شد. یک روندی طی کردیم که در بازیهای آسیایی انصافا وضعیتمان خیلی خوب شد. به نظرم تلاشهایی بود که بعد از آن اتفاقات جانشین بلافصل من اتفاق افتاد. اگر آن وضعیتی که در المپیک پکن داشتیم، در بازیهای آسیایی گوانگجو هم رخ میداد واویلا بود. من دوست ندارم مدیری که کار میکند در کارش به هیچوجه مداخله کنم اما واقعا در مورد بعضی عملکردها یا برخی از مسائل که باعث میشود واقعا ورزش کشور ما به قهقرا برود، نمیشود حرفی نزد. بالاخره مردم هم قضاوت میکنند، حالا ما بگوییم خوب بود مردم میدانند چه بود! اگر هم بگویم بد بود باز هم مردم میدانند چه بود.
دوست ندارم عدهای به هم بریزند
مهرعلیزاده با اشاره به دخالتهایی که در زمان ریاست علی آبادی بر دستگاه ورزش کشور در مدیریت فوتبال کشور صورت میرفت، اظهار داشت: جانشین بلافصل من در خیلی از مسائل ورود میکرد. متاسفانه موضوعی که میخواهم بگویم تعریف از خود خواهد بود یا شاید باعث به هم ریختن برخیها شود که من هم دوست ندارم این اتفاق بیافتد. ما در طول عمر فوتبالیمان ۳ بار به جام جهانی رفتیم؛ یک بار قبل از انقلاب که با پیروزی در بازی پلی اف رفتیم، یک بار در سال ۷۶ در ملبورن که آن هم در بازی پلی اف بود اما دوره سال ۸۴ و جام جهانی ۲۰۰۶ که دوره بنده بود زمانی بود که انصافا بدون هیچ مشکلی و حتی یک مسابقه هم مانده بود با بردن بحرین صعودمان به جام جهانی مسجل شد، در حالیکه هیچگونه مشکلی وجود نداشت و با افتخار به جام جهانی رفتیم.
انگیزه محمد دادکان را از بین بردند
این مدیر ورزشی همچنین در ادامه میگوید: تمام کسانی که فوتبالشناس هستند، میدانند ما بهترین تیم را داشتیم، بازیکنان با کیفیتی در پستهای مختلف داشتیم. بازیکنان تیم حرفهای کار میکردند، دلسوز بودند، یکپارچه بودند. آنها از هر حیث واقعا نمونه بودند. به همین دلیل هم روز به روز موفقیتهای بیشتری داشتیم که توانستیم در بهترین حالت و بهترین کیفیت به جام جهانی صعود کنیم. قرار بود همان تیم که در خردادماه به جام جهانی صعود کرده بود، ۹-۸ ماه بعد به مسابقات جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان اعزام میشد که بعد از ۴-۳ ماه متاسفانه علی آبادی آمد و نشست بر صندلی ریاست سازمان تربیت بدنی و در اولین صحبتی که کرد گفت: «محمد دادکان هر چه داشته برای ورزش داده و حرف تازهای ندارد». علی آبادی با این حرف انگیزه رییس فدراسیون فوتبال را از بین برد و این یک ضربه بزرگ به فوتبال کشور و تیم ملی بود. بعد از آن گفت: «مربی خارجی میخواهیم چه کار؟ مربی داخلی داریم»، در حالیکه همه میدانند برانکو یک مربی فهیم، خوش فکر و دلسوز بود. مثل خود ما برای فوتبالمان دلسوزی میکرد، تواناییهای بچهها را شناخته بود. با توچه به اینکه چندین سال بود در ایران کار میکرد با روحیات بازیکنان ما آشنا شده بود و بر همین اساس بهترین عملکرد را داشت. حاشیههایی که جانشین بلافصل من برای فوتبال اجرا کرد به داخل تیم رفت و بازیکنان هم دیگر حرف مربی و رییس فدراسیون را نمیخواندند و در نهایت دیدید چه نتایجی در جام جهانی گرفتیم. در واقع تیمی به آن عظمت در اثر همین برخوردها به پایینترین سطح از لحاظ فنی و همدلی نزول پیدا کرد. اینها همان مسئله ظریف مدیریتی است که در حوزه ورزش تقریبا تمامی مردم آن را پیگیری میکنند.
وی در ادامه با اشاره به ماجرای کاندیدا شدن علی آبادی برای ریاست فدراسیون فوتبال عنوان داشت: من نمیدانم کسی که در راس ورزش کشور است، مسئول ورزش کشور است و همچنین رییس کمیته ملی المپیک هم هست باز هم باید بیایید رییس فدراسیون هم بشود؟ من نمیدانستم این یعنی چه؟ آیا این یعنی هماهنگی بیشتر؟ این یعنی داشتن اسم و شهرت بیشتر؟ واقعا خودم هم معنیاش را نمیدانم؟ نتیجه کار هم همین در میآید که مشاهده کردیم و میکنیم.
انسجام در داخل فدراسیون فوتبال باید بیشتر شود
رئیس سابق سازمان تربیت بدنی در خصوص راهکارهای خود برای برهه کنونی فوتبال کشورمان گفت: الان هم به نظرم باید انسجام را در داخل فدراسیون بیشتر کنیم حالا به هم کیفیتی و هر صورتی. همچنین انسجام خود تیم را نیز باید بیشتر کنیم. فوتبال یک کار تیمی است. یک کار جمعی است. اگر انسجام، هماهنگی، دلسوزی و یکدلی درونش نباشد و این روحیه که هر کسی برای خودش کار کند و بازیکن هم مراقب خود و آیندهاش باشد، در این صورت همدلی و همسویی در تیم ملی بوجود نمیآیید اما در حالیکه تمامی مواردی که گفتم باید به هر صورتی در تیم ملی ایجاد شود.
مدیریت دادکان، غیرتی – عاطفی بود
مهرعلیزاده ادامه داد: زمان دادکان همه چیز حول یک محور مدیریت غیرتی- عاطفی جمع شده بود. بازیکنان میدیدند به همان میزان که من مسئول دلسوزی میکنم و سعی میکنم به دور از همه حاشیهها با تمام وجود از ریاست فدراسیون فوتبال حمایت کنم، رییس فدراسیون هم با تمام وجود و با تمامی لیاقتهایی که انصافا داشت در جهت همراهی و همسویی با سازمان تربیت بدنی از هیچ کوششی دریغ نمیکرد. مربیان تیم ملی هم به همین میزان در جهت همسویی مشارکت داشتند. اعضای تیم ملی هم میدیدند راهی جز همسویی ندارند و هم جهت سیاستهای مابقی اعضای تیم ملی و ورزش کشور پیش میرفتند. این موضوع الان هم باید در تیم ملی حاکم شود. معمولا در بخش مدیریتها، شیوههای گوناگونی وجود دارد. وقتی مدیریتی که به اصطلاح عاطفی است، اعمال میشود و در مجموعه تیم ظهور و بروز پیدا میکند، یک رابطه عاطفی بین بازیکنان به وجود میآید. همه با تمام وجود میآیند و تلاش میکنند، چه بسا شما یک فوتبالیستی را بیاورید یک میلیارد هم به او بدهید باز هم با هزار مراقبت از خود و صرفا با دیدن خود کار بکند. چه بسا شما یک تیم ملی درست کنید و هیچ پولی هم به آن ندهید حتی پول خورد و خوراکش هم خودش بدهد اما بیاید با جان و دل برای تیم ملی بازی کند. در زندگی معمولی هم همین طور است. اگر شما در محل کار که مشغول به فعالیت هستید به رسانه و رسالت کاری خود پایبند باشید چه بسا حتی اگر دو – سه ماه روزنامه به ضرر و زیان افتاده باشد و به شما پولی هم داده نشود اما باز هم با جان و دل کار میکنید و حتی هزینه ماهانه خود را متحمل میشوید تا در نهایت رسانه شما سربلند باشد، اما اگر دیدید رییس رسانه به دنبال مسائل شخصی خودش است، سردبیر هم همینطور حتی اگر در ماه ۱۰میلیون هم به شما بدهند شما باز هم دلسوزی لازم را نخواهید داشت. در نهایت باید بگویم این سیستم است که شرایط را فراهم میکند.
بازیکن را نمیتوان کوپنی نگه داشت
مهرعلیزاده همچنین با اشاره به صرف هزینههای هنگفت در فوتبال کشور و همین طور طرح ریاضت اقتصادی که توسط محمد دادکان برای فوتبال کشور مطرح شده، گفت: بخشی از افزایش قیمتها و بازیکنان به جهت اینکه فوتبال یک رشته حرفهای است و در تمام دنیا هم به شکل حرفهای پیش میرود طبیعی است. بازیکنی را که دارای لیاقت است نمیتوانید پاهایش را ببندید تا باشگاههای بزرگ یا خارجی آن را جذب نکنند، به همین دلیل بخشی از این گرانیها ناگزیر است، یعنی شما نمیتوانید بازیکن را به قول معروف کوپنی نگه دارید اما بخشی دیگری از کار در اختیار خود مااست. دامن زدن به این مسائل کار درستی نیست، در نتیجه پول در یک جاهایی میتواند مشکل را برطرف کند اما در یک جاهایی اتفاقا پول مشکل سازترین عامل است، بنابراین یک حد وسط دارد، یک نقطه تعادل دارد، این هم جایی است که ظرافتهای مدیریتی باید حاکم شود.
فضای ورزش کشور هنوز المپیکی نیست
وی در ادامه با اشاره به در پیش بودن المپیک لندن و فرصت اندکی که تا آغاز این رویداد بزرگ باقی مانده، افزود: متاسفانه فضای ورزش کشور هنوز المپیکی نیست. هر رشته ورزشی یکسری طرفدار دارد و آن طرفداران با شور و شوق خود توقع ایجاد میکنند و فشار میآورند تا مسئولان را مجاب کنند بیشتر کار کنند، البته در حال حاضر احساس بر این است که هیچ حرکتی انجام نخواهد شد و هیچ امیدی هم ندارند، مخصوصا الان در بین بعضی اهالی ورزش دعواهایی وجود دارد، مثلا بعضی از فدراسیونها همچنان یکسری ناهماهنگیهای در بینشان وجود دارد، بعضا نگرانی به وجود میآید. در گذشته معمولا ۶ ماه قبل از المپیک واقعا در کشور تب و تاب بود. الان من میبینم تلویزیون هم سعی میکند یک تب و تاب مصنوعی هم شده ایجاد کند ولی فایدهای نداشته و فضای ورزش ما المپیکی نیست. نمیدانم علتش چیست؟ اما به دلیل اینکه سهمی ندارم نمیخواهم اظهار نظر کنم.
مهرعلیزاده همچنین با اشاره به اتفاقات پیرامون تیم ملی فوتبال کشورمان عنوان داشت: من فکر میکنم اگر کفاشیان با توجه به روحیه مثبتی که دارد یک ذره از موقعیتی که به وجود آمده بتواند خوب استفاده کند، وضعیت تا حدود بسیار زیادی خوب خواهد شد.
این مدیر ورزشی در پاسخ به این سوال که شما چه پیشنهادی برای کفاشیان دارید؟ میگوید: پیشنهاد من این است که از این امکانی که به وجود آمده خوب استفاده کند. بالاخره با انتخاب مجددش امیدهایی ایجاد شده و هماهنگیهایی صورت گرفته و از سوی دیگر انتخاب معاونان نیز با خودش است. کفاشیان فردی هم هست که چندین سال کار کرده و از معدود دفعاتی است که مطبوعات هم با او مشکلی ندارند و حمایتش میکنند. در راس تیم ملی هم که سرمربی خوبی داریم و فقط یک مقدار باید برنامهریزیهایش دقیق باشد و از نیروهای کار بلد مشورت بگیرد. در این صورت به نظر من امکان موفقیت او بسیار زیاد خواهد بود.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه گفته میشود برخی عناصر جریان انحرافی به عرصه ورزش کشور رسوخ کردهاند، اظهار داشت: آنهایی که در حوزه ورزش فعالیت میکنند، آنهایی که مسئول هستند و آنهایی که در گذشته مسئول بودند باید واقع بینانه و دلسوزانه انصاف را به خاطر مردم رعایت کنند و مسائل شخصی، شخصیتی و مسائل سیاسی را در ورزش تداخلی ندهند.
ورزش لیاقت میخواهد
این مدیر ورزشی همچنین متذکر شد: رمز خدمت به ورزش و رمز خدمت به مردم که نقطه مقابلش خیانت به مردم است، در این است که به هیچوجه نباید مسائل سیاسی را مربوط به ورزش دانست و در ورزش دخالت داد. حال یکی یک تکانی میخورد و کاری انجام میدهد میگویند این جزو جریان فلان است یا آن یکی جزو جریان فلان است یا فلانی وابسته به فلانی است؛ این حرفها وجود ندارد. ورزش مدیریت میخواهد. ورزش لیاقت میخواهد. ورزش دلسوزی به جوانان میخواهدو حساس هم هست.
مطرح کردن بحثهایی سیاسی حاشیهای است
مهرعلیزاده تصریح کرد: ورزش هم مانند مسئله نفت، بازرگانی، صنعت و مسئله فرهنگی خیلی عمیق و حساس است. مسئله ورزش مسئله جوانان است و به روحیه جوانان مربوط است. در این زمینه مطرح کردن بحثهایی سیاسی حاشیهای است. اینکه یک مدیر تا زمانی که بر سر کار است به به و چهچه کند و زمانی که کنار گذاشته میشود شروع کند به تخریب کردن، طرف مقابل هم ناگزیر است از خودش دفاع کند.
ناپرهیزی کردم که مصاحبه میکنم
وی همچنین در ادامه تاکید کرد: بنده به این دلیل زیاد مصاحبه نمیکنم که مسائل را سیاسی کردهاند. این بار هم ناپرهیزی کردم و مصاحبه میکنم. این مسائل نباید مطرح شود. به طور مثال من الان از ورزش کنار رفتهام. در بعد کارشناسی و مدیریتی میتوانم نظر بدهم، به هر حال رشتهام است و کارم است اما اینکه من که رفتهام بیایم و بگوییم اینهایی که آمدهاند ورزش را نابود کردهاند یا اینکه فلانی بوده چه کار کرده؟ اینها تماما حرف است و خدمت به مردم نیست و خیانت محسوب میشود. این حاشیه سازی است که میگویند فلانی جزو فلان جریان بوده است. صراحت داشته باشند و بگویند نمیخواهیم تو باشی، به این دلیل که با ما همدل نیستی یا مثلا میخواهیم فلان رفیقم بر راس کار بیاید و یا مدیریتش را قبول دارم. تاکید میکنم که باید در کار صراحت داشته باشند.
هیچوقت به بازگشت دوباره فکر نکردهام
مهر علیزاده در پاسخ به این سوال که در این مدت که از ورزش بیرون بودید مقطعی بوده که دلتان بخواهد به مدیریت ورزش بازگردید؟ اظهار داشت: والله من هم دلسوزی دارم و خیلی جاها هم نظر دادهام و راهکارهای بسیار دقیق و علمی دادم ولی شرایط را هیچوقت مناسب ندیدم که در ورزش در هر جایش بتوانم کمک کنم. فدراسیون جهانی زورخانهای را هم که درست کردم به این دلیل بود که فقط به عنوان وظیفه شرعی و هم ملی بتوانیم این فرهنگ غنی اسلامی را به دنیا بشناسانیم و افتخار کنیم در کشورمان ورزشی وجود دارد که هم آموزههای اخلاقی است و هم بدنسازی و هم نیروی فکر و عقل و روح است. به اینکه دوباره بیاییم در ساختار و اسکلت ورزش کشور کار کنم هیچوقت فکر نکردهام به این دلیل که امکانش را با این روحیاتی که وجود دارد، نمیبینم.
رییس جهانی ورزشهای زورخانهای همچنین با اشاره به اختلافات به وجود آمده بین فدراسیون ملی و بین المللی اظهار داشت: ما اختلافی نداریم اما من فکر میکنم چون این کار جدید است در داخل مسئولین فدراسیون ملیشناختی از این کار ندارد. توجه داشته باشید این نکته خیلی ظریف است چون فدراسیون جهانی این رشته وجود نداشته، در نتیجه فدراسیون داخلی هیچگونه تعریفی از فدراسیون بین المللی نداشته است.
فدراسیون زورخانهای شناختی از جایگاه فدراسیون جهانی ندارد
وی در توضیح بیشتر این مطلب گفت: مثلا ورزش کشتی همواره فدراسیون جهانی داشته، رییس فدراسیون کشتی ایران همواره میدانسته وظیفهاش در مقابل فیلا چیست و در چه زمینههای باید از این ارگان حرف شنوی و هماهنگی داشته باشد. نقش رییس فدراسیون کشتی در قبال وزارت ورزش یا کمیته ملی المپیک یا فیلا مشخص است. در فوتبال هم همین طور است و مدیران فدراسیون فوتبال ما میدانند در مقابل فیفا چه نقشی دارند. جودو یا رشتههای مشابه هم همینطور است اما به خاطر اینکه فدراسیون جهانی ورزشهای زورخانهای هرگز نبوده، فدراسیون داخلی هیچ شناخت و تعریفی از اینجایگاه ندارد.
مهرعلیزاده همچنین در ادامه تاکید کرد: خوشبختانه چون از میان صدها فدراسیون جهانی، رییس فدراسیون جهانی یکی ایرانی است که بنده باشم و مقرر دائمی این فدراسیون تهران است و فارسی حرف میزنیم و همدیگر را میشناسیم یک مقدار این موضوع برای آقایان مشتبه شده است. اگر این فدراسیون، فدراسیونی بود که یک آقای چشم آبی در سوئیس نشسته بود، مطمئنا فدراسیون داخلی صبح تا شب در روزنامهها علیه اینها جوسازی نمیکرد و به خودش اجازه نمیداد پرخاش یا توهین و افترا ببندد. قطعا فردا روزی هم یک هدیه زیر بغل خود میزد بعد از یکسال و هزار پارتی بازی با رییس جهانی ملاقات کند. غیر از این هم نیست.
رئیس فدراسیون بین المللی ورزشهای زورخانهای خاطرنشان کرد: الان سایر رشتهها از یکسال قبل برای دیدن رییس فدراسیون جهانی خود وقت میگیرند تا ملاقات کوتاهی داشته باشند. منتها این امر چون برای اینها جدید است و آدمی هم نیستند که قبلا در فدراسیون دیگری کار کرده باشند، خودشان در فدراسیون داخلی هم جدید و بیتجربه هستند و یکسری عوامل دست به دست هم داده تا آشنایی با وظایف خود را نداشته باشند. این مسائل باعث شده نتوانند موضع درستی بگیرند.
مسئولان وزارت ورزش دیدگاه بهتری دارند
مهرعلیزاده در پایان متذکر شد: البته من با حوصله و خط و مشی خود که در راستای آگاهی دادن و روشن کردن است، سعی میکنم این مسائل و مشکلات را حل کنم تا به این ورزش اصیل و ملی لطمهای وارد نشود. البته مسئولان وزارت ورزش و جوانان نشان دادهاند در این زمینه دیدگاه بهتری دارند و ما هم در فدراسیون جهانی سعی کردیم این رشته را در بین تمامی کشورهای جهان گسترش دهیم. الان ۳۵کشور این رشته را شناخته اندع یعنی به تک تک این کشورها رفتهایم و درباره چگونگی فعالیتهای رشتههای مختلف زورخانهای برای آنها توضیح دادهایم. داور و لوازم برای آنها ارسال کردهایم، فقط امیدواریم فدارسیون ملی کشورمان نیز همکاریهای لازم را داشته باشد تا در نهایت ورزشکاران عزیزمان لطمه و صدمه نخورد. واقعا بسیار تاسف برانگیز است در مسابقات جهانی، کشور آذربایجان قهرمان شود و ما که در این رشته سابقه ۳ هزار ساله داریم با تیم ناقص بیاییم و پنجم شویم .