رسانه و گفتمان رفاه و تأمین اجتماعی

برای دستیابی به فهم مشترک و ارتقای آگاهی جامعه از رفاه اجتماعی و برنامه ریزی در جهت آن، مشارکت رسانه ها حیاتی و ضروری است.

جامعه ایران هنوز در وضعیتی است که به تبیین شدن بسیاری از الگوهای عمل خود نیاز دارد. برای مثال هنوز درخصوص نقشی که دولت قرار است در فرایند توسعه، صنعتی شدن یا ابعاد رفاهی جامعه به عهده بگیرد تبیین صریحی وجود ندارد.

به عبارتی، اگر درخصوص نقش دولت در هر یک از کشورهای توسعه یافته ای نظیر سوئد، فرانسه یا امریکا گزاره های صریح و تبیین روشنی وجود دارد که معمولاً نشان دهنده مدل رفتاری دولت و پیش بینی پذیر کننده اقدامات دولت در هر عرصه ای است، در ایران مدل روشنی از رفتار دولت وجود ندارد.

اگرچه در قانون اساسی اصولی برای نوع جهت گیری و عمل دولت تصریح شده اما در واقعیت گفتمان و گزاره های صریحی برای اندیشه و کنش دولت صورتبندی نشده است.

اگر امروز موضع روشنی از سوی دولت و مجلس درخصوص هدفمندی یارانه ها اتخاذ نمی شود، اگر تصمیم ها درخصوص اقدامات رفاهی به گونه ای اتخاذ می شوند که بسرعت پیامدهای اجتماعی آن ها بروز کرده و انتقادها را برمی انگیزند و اگر دولت ها و سازمان های مختلف راهبردهای گوناگونی را در پیش می گیرند، محصول فقدان گفتمانی روشن است، گفتمانی که گزاره های اصلی مندرج در آن مورد اجماع جامعه، نخبگان و بازیگران مؤثر در عرصه سیاستگذاری عمومی باشد.

واقعیتی است که جامعه، حاکمیت، نخبگان و تصمیم گیران بر سر رویکرد و راهبردهای اساسی دولت به بازار، جامعه مدنی و سیاست های رفاه و تأمین اجتماعی اجماع نکرده اند.

واژه هایی هم که در گفتارها به کار می روند یا در متون سیاستگذارانه استفاده می شوند، عمدتاً با معانی آن ها در متون تخصصی یا معنای شان در کشورهای دیگر متفاوت است و در بستر ابهام گفتمانی سیاست و سیاستگذاری ایرانی معنا می یابند.

نسبت رسانه و گفتمان رفاه و تأمین اجتماعی را باید در چنین فضایی تبیین کرد.

فقدان گفتمان روشنی درباره رفاه و تأمین اجتماعی، یکی از مسائلی است که تشریح شدن ابعاد مختلف آن و پیدا کردن کاستی هایی که باید رفع شوند به گفت وگوی اجتماعی گسترده نیاز دارد.

البته بر این باور نیستم که جهت گیری ها و تحولات اجتماعی نظیر شکل گیری نظام های رفاهی در کشورها صرفاً محصول فعالیت های گفتمانی است، بلکه تعاملات نیروهای اجتماعی و وزن تاریخی آن ها در نهایت بر شکل دادن به گفتمان ها و تحولات مؤثر است.

لیکن رسانه ها نیز در صورتبندی مسائل، دامن زدن به گفت وگو، بررسی کردن کاستی ها و کمک به تصریح کردن آن چه که می تواند رویکرد و راهبردهای دولت و جامعه در مواجهه با مسائل بنیادین باشند بسیار مؤثرند.

از این منظر، همه رسانه ها نقش مهمی بر عهده دارند. تجربه تحولات اقتصادی در جهان و برخی تجربه های پیشین در ایران نشان می دهد گذراندن دوران دشوار حیات اقتصادی، تلاش دولت برای گذر کردن به شرایطی که فضای کسب و کار رونق بگیرد و جهت گیری دولت به سمت اقتصاد بازار آزاد، پیامدهای زیادی برای حیات اجتماعی و سیاسی جامعه در بر خواهد داشت.

برخی پیامدهای ناخواسته ناشی از این تحولات تنها به کمک اقدامات مناسب در گسترانیدن چتر رفاهی و تأمین اجتماعی مناسب امکان پذیر است.

اما چنان که گفته شد هنوز صورتبندی دقیقی از رویکرد و راهبرد رفاهی معطوف به این هدف وجود ندارد.

از این رو انتظار می رود فضای رسانه ای و حداقل رسانه هایی که به جهات مختلف علایقی به حوزه رفاهی دارند، محملی برای گفت وگوی اجتماعی، نقد و بررسی و کمک به شناساندن الگوهای رفاهی و در نهایت حرکت به سمت شکل گیری گفتمان و الگوی رفاه و تأمین اجتماعی مناسب جامعه ایران باشند.

این تحول نیازمند شناخت دقیق وضع موجود، کاستی های آن، ظرفیت های کشور برای جامه عمل پوشاندن به هر پیشنهاد یا الگویی و لحاظ کردن پیامدهای هر اقدامی است.

رسیدن به چنین شناختی از مسیر تلاش پیگیر رسانه برای فراهم آوردن مشارکت همه نخبگان، فعالان سیاسی، نمایندگان گروه های جامعه مدنی و سایر کنشگران مؤثر در گفت وگویی مؤثر امکانپذیر است.

برای دستیابی به فهم مشترک و ارتقای آگاهی جامعه از رفاه اجتماعی و برنامه ریزی در جهت آن، مشارکت رسانه ها حیاتی و ضروری است.

به اعتقاد من هر چند اطلاع رسانی و ایجاد شفافیت وظیفه مهم رسانه ها است اما آموزش جامعه و ایجاد بستر برای زندگی بهتر و جامعه همیار از وظایف رسانه ها است.

* یادداشت اول دفتر روزنامه ایران به قلم دكترعلي ربيعي وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک