ناگفتههای آجرلو از احمدینژاد و مرتضوی
آقای مرتضوی با کاری که با من کرد میخواست بحث تحقیق و تفحص قوه قضاییه را به حاشیه ببرد. ما به عنوان نمایندههایی که برای این نظام خون دادیم و برای آن ارزش قائلیم و حاضریم جانمان را برای آن فدا کنیم برای تفتیش یا اینکه اشکالات را در بوق و کرنا کنیم به قوه قضاییه نرفته بودیم؛ قصد ما این بود تا در کنار قوه قضاییه بایستیم و مدد بدهیم تا نقاط آسیبدیده قوه قضاییه برای مبارزه با مفاسد اقتصادی شناسایی شود. ما به دستور مقام معظم رهبری به قوه قضاییه رفتیم و به نظرم دستور ایشان واجبالاطاعت است.
فاطمه آجرلو نماینده پیشین مجلس می گوید اشخاصی مانند مرتضوی ارزش ندارند که آقای احمدینژاد این مقدار روی آنها بایستد و هزینه کند.
به گزارش عصر خبر، نامه نیوز در ادامه نوشت: نام فاطمه آجرلو گرچه برای برخی با نمایندگی مردم کرج در مجلس گره خورده اما از آن زمانی که محمود احمدی نژاد در سنتی شکنی آشکار او را به عنوان یکی از وزرای خود به مجلس معرفی کرد بیش از گذشته در رسانه ها و افکارعمومی شناخته شد. این معرفی در شرایطی که او به خاطر پرونده عباس پالیزدار تحت تعقیب بود چندان به مزاق نمایندگان خوش نیامد تا در نهایت روز رای اعتماد به او با نطق سیدرضا اکرمی نماینده وقت تهران به یکی از حاشیه سازترین جلسات رای اعتماد به وزرای احمدی نژاد تبدیل شود. آنجا که برخی پرونده های قضایی وی را به چالش کشیدند و اکرمی نیز مدرک حوزه علمیه وی را.
آجرلو حال این روزها که دور از عالم سیاست به تدریس در دانشگاه مشغول است در گفتگو با نامه نیوز به ماجرای پیشنهاد وزرات تعاون از سوی احمدی نژاد و ماجراهای روز رای گیری اش اشاره می کند، وی که روزی به عنوان نماینده مجلس بر کرسی سبز پارلمان نشسته بود حال از منتقدان جدی برخی رویه های جاری در مجلس است. وی نقدهایی را نیز متوجه احمدی نژاد و اطرافیانش می کند و معتقد است افرادی چون مرتضوی ارزش این همه هزینه کردن از سوی احمدی نژاد را نداشتند.
مشروح گفتگوی نامه نیوز با وی را در ادامه بخوانید؛
*****
خانم آجرلو قصد داریم جریان انتخاب شما را به عنوان اولین وزیر زن در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بازخوانی کنیم. اتفاقی که در نهایت با عدم رای موافق نمایندگان روبرو شد. ماجرای انتخاب شما به عنوان وزیر رفاه دولت آقای احمدینژاد چه بود؟
نگاه آقای احمدینژاد نسبت به حوزههای تخصصی هیچگاه جنسیتی نبود. ایشان معتقد بودند که نظام سرمایهگذاری کرده و افرادی را تربیت کرده است و ما نیز باید از همه ظرفیتهای نظام برای رسیدن به توسعه ملی و تعالی استفاده کنیم. با توجه به این نوع نگاه سعی میکردند افرادی که دارای توان و بضاعت علمی و تخصص و انرژی هستند، انتخاب کنند. یکی از مجموعههای وزارت رفاه به بحث بازنشستگان و دیگری به بهزیستی مربوط میشد و هر دوی اینها دقیقاً با رشته تخصصی من مرتبط بودند.
بحث دیگر نیز تأمین اجتماعی بود که به مدیریت قاطع و توانمند نیاز داشت، ایشان پیشنهاد وزارت را به من دادند و از من خواستند تا درباره دستگاهها مطالعه کنم و نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدها را احصا کنم. بعد از احصا نقاط ضعف و قوت در نشستی با مسئول هماهنگکننده از من خواسته شد تا برنامه ارائه دهم. برای ارائه برنامه با بهترینها و صاحبنظران این حوزه که نگاه جناحی نداشتند مشاوره انجام دادم و نظر آنها را جویا شدم. آقای دکتر احمدینژاد از چندین نفر برنامه دریافت کردند و از میان همه آنها من را انتخاب کردند.
اشاره کردید برنامه را با یک نفر هماهنگ میکردم آن فرد چه کسی بود؟ آقای مشایی بود؟
نه. آقای شیخالاسلام بود. دکتر احمدینژاد مشغله بسیاری داشتند و امکان اینکه با تکتک افراد صحبت کنند، نداشتند. قرار بود در این حوزه دو الی سه نفر برنامه ارائه کنند و دکتر احمدینژاد به تنهایی نمیتوانستند همه کارها را انجام دهند. اما ایشان در ابتدا دیدگاهها، نظرات و خواستههایشان را در جلسهای با کسانی که دعوت میشدند، بیان میکردند، مثلاً یکی از خواستههای آقای دکتر این بود که وقتی وارد سیستم میشوید، خدمتگذاری کنید. وقت و توان بگذارید و برنامه تحولی ارائه دهید. بقیه مراحل را آقای شیخالاسلام و آقای ثمره هاشمی انجام میدادند.
گزینههای دیگر برای وزارت چه کسانی بودند؟
اطلاعی ندارم.
چه کسی شما را به آقای احمدینژاد معرفی کرد؟
من به آقای احمدینژاد معرفی نشدم، ایشان من را از قبل میشناختند؛ چون از دورههای قبل با یکدیگر کار کرده بودیم.
شما چه انتظاری از رییس جمهور وقت داشتید و ایشان چه انتظاری از شما داشت؟
ایشان از ما میخواستند تا خدمتگذار مردم باشیم و قول دهیم که خادم مردم هستیم. تنها خواسته دکتر احمدینژاد این بود که وقتی وارد مجموعه میشوید، توان بگذارید. در همان دوران مقام معظم رهبری دیدگاههایی درباره دولت مطرح کردند که صحبتهای ایشان منشور دولت شد و آقای احمدینژاد به ما میگفتند که آیا میتوانید در قالب این منشور فعالیت کنید، وقت بگذارید و خدمتگذاری کنید و واقعاً سعی کنید طعم خدمتگذاری را به مردم بچشانید.
شما از آقای احمدینژاد انتظاری نداشتید؟
من از آقای احمدینژاد خواهش کردم که اگر توفیق شد و من وزیر شدم دستگاههای نظارتی را تشکیل دهند تا از ابتدا با نظارت کار کنم. من نظرات آقای احمدینژاد را قبول داشتم؛ بنابراین از ایشان خواستم بدون واسطه، خود بر کارم نظارت کنند و هر کجا فکر میکنند اشکالی وجود دارد، خودشان ورود کنند تا کسی دخالت نکند؛ همچنین در مورد عزل و نصبها.
به نظرتان چه عاملی باعث شد تا شما در مجلس رأی نیاورید؟
اجازه دهید تا به این مسئله ورود نکنم.
مدت بسیاری از آن زمان گذشته است.
بله مدت بسیاری است؛ اما جریانات و مسائل بسیاری دست به دست هم دادهاند.
به نظرتان صحبت آقای اکرمی در جلسه رأی اعتماد چه مقدار در این مورد تأثیرگذار بود؟
نه. صحبت آقای اکرمی صحبتی پیشپا افتاده بود. ایشان در نشستی که با مجمع تهران داشتیم از من سؤال کردند که «درسهای سطح 2 حوزه علمیه چیست؟» من در جواب به ایشان گفتم؛ حاج آقا من اینجا آمدهام تا درباره برنامه وزارت رفاه از من سؤال کنید و به نظرم سؤال شما غلط انداز است برای همین جواب سؤال شما را نخواهم داد. آیا من درسهای سطح 2 حوزه علمیه را نمیدانستم؟ متأسفانه ایشان در مجلس پشت تریبون قرار گرفتند و گفتند که ایشان بلد نیست.
اگر جریانی بخواهد یک نفر را بکوبد، خواهد کوبید. مانند کسانی که در مورد معادن هرمزگان صحبت کردند و من از آنها شکایت کردم و به واحد حقوقی مجلس و کمیسیون اصل 90 رفتم. آنها با من جلسه گذاشتند و از من عذرخواهی کردند. من به آنها گفتم به شرطی ایشان را میبخشم که دوباره پشت تریبون قرار بگیرند و عذرخواهی کنند.
این کار را کردند؟
متأسفانه دستگاهی برای نظارت بر صحبت نمایندگان وجود ندارد. برخی نمایندگان پشت تریبون برچسبی به یک نفر میچسبانند بدون آنکه پاسخگوی حقوقی آن باشند. همان زمان به صورت مکتوب نزد آقای دهقان طرقبه، رئیس کمیته حقوقی مجلس شکایتم را مطرح کردم …
شکایتتان به کجا رسید؟
به جایی نرسید. به من گفتند که در شأن مجلس نیست که نمایندهها با یکدیگر بحث کنند، ایشان یک چیزی گفته است؛ در حالی که ایشان پشت تریبون به من تهمت زد. من حرف آقای اکرمی را بیارزش و قابل پردازش نمیدانم اما تعدادی از خبرنگاران از تهمت ایشان سوءاستفاده کردند. متأسفانه در مجلس سیستمی برای مقابله با تهمت نمایندگان وجود ندارد تا نمایندگانی را که تهمت میزنند، مجاب کند تا دوباره پشت تریبون قرار گرفته و عذرخواهی کنند.
یکی دیگر از نمایندگان نیز بدون هیچ سند و مدرکی به من تهمت زد که الان نه ایشان و نه بنده نماینده نیستیم اما میتوانم طرح دعوی کرده و پیگیر آن تهمت باشم. به نظرم هیچگاه خورشید پشت ابر نمیماند و خداوند هیچگاه اجازه نخواهد داد تا حق پایمال شود و روزی حقیقت مشخص خواهد شد. بعد از آنکه واحد حقوقی مجلس برای آن اقدامی نکرد، من نیز پیگیری نکردم چون شأن خود را بالاتر از این حرفها میدانم.
خانم آجرلو، الان مشغول چه کاری هستید؟
عضو هیئت علمی دانشگاه پیامنور بودم و تدریس میکردم و بعد از نمایندگی پروندهام را به کرج منتقل کردم و در آنجا تدریس میکنم.
رابطهای با جریان آقای احمدینژاد دارید؟ آیا در جلساتی که برگزار میکنند، شرکت میکنید؟
نه شرکت نمیکنم. من نقدهایی به عملکرد و حضور افرادی در اواخر دولت آقای احمدینژاد داشتم، افرادی مانند مرتضوی. من مرتضوی را خلافکار میدانم و جزو شاکیان او هستم. افرادی دیگر هم هستند که من منتقد و مخالف آنه هستم. وقتی آنها حضور داشتند من نمیتوانستم وارد سیستم ایشان بشوم و کار کنم به رغم اینکه خیلیها فکر میکردند بعد از مجلس وارد سیستم ایشان میشوم، آقای دکتر پیشنهاد دادند؛ ولی من نپذیرفتم.
به خاطر حضور آقای مشایی؟
بخشی از آن بله. من اصلاً در مورد آقای مشایی چیزی نمیدانم؛ ولی وقتی مقام معظم رهبری فرمودند ایشان معاون اول نباشد، ایشان نباید میبود و باید به حاشیه میرفت تا این همه هزینه بر نظام وارد نمیکرد.
به نظرم وقتی بحث نظام مطرح میشود خیلی جاها باید پا روی نفسش بگذارد و عبور کند. آقای مرتضوی ظلم بزرگی در حق من کرد، با آن پرونده کذایی شبانه به خانه من ریخت به این دلیل فکر میکرد که اسناد و مدارک در خانه ماست اینها جرم است؛ ولی من به این دلیل که ممکن است مصاحبههای من زمینه سوءاستفاده دشمن را فراهم کند به هیچ وجه حرف نزدم و سکوت کردم؛ چون فکر میکنم هر آنچه دشمن سوءاستفاده کند به نظام ضربه میزند و پا گذاشتن روی خون شهداست.
من برادر تازه دامادم شهید شده است؛ هیچگاه کاری نمیکنم که خدای نکرده به اندازه یک ارزن باعث سوءاستفاده دشمن شود؛ ولی به نظرم اشخاصی مانند مرتضوی ارزش ندارند که آقای احمدینژاد این مقدار روی آنها بایستد و هزینه کند.
به نظرتان چگونه آقای مرتضوی وارد جریان آقای احمدینژاد شد و این قضایا به وجود آمد؟
نمیدانم.
پافشاری ایشان روی آقای مرتضوی خیلی عجیب بود.
آقای مرتضوی با کاری که با من کرد میخواست بحث تحقیق و تفحص قوه قضاییه را به حاشیه ببرد. ما به عنوان نمایندههایی که برای این نظام خون دادیم و برای آن ارزش قائلیم و حاضریم جانمان را برای آن فدا کنیم برای تفتیش یا اینکه اشکالات را در بوق و کرنا کنیم به قوه قضاییه نرفته بودیم؛ قصد ما این بود تا در کنار قوه قضاییه بایستیم و مدد بدهیم تا نقاط آسیبدیده قوه قضاییه برای مبارزه با مفاسد اقتصادی شناسایی شود. ما به دستور مقام معظم رهبری به قوه قضاییه رفتیم و به نظرم دستور ایشان واجبالاطاعت است.
به نظر شما پرونده آقای مرتضوی به کجا میرسد؟ با توجه به اینکه شما در این رابطه اطلاعی دارید؟
به نظرم آقای مرتضوی آنطور که باید مجازات نشده است؛ ولی تا همین اندازه که قوه قضاییه جلو آمده و آن را بررسی کرده است خوب است، و این افراد فکر نکنند که در سایه امنی هستند و قوه قضائیه سراغشان نمیرود. به نظر من تا همین جا هم جای شکر و سپاسگزاری دارد.