طلاي كثيف مثقالي چند؟!

گفته مي‌شود 500 سال و حتي بيشتر زمان نياز است تا كيسه‌هاي نايلوني تجزيه شوند. در حقيقت پلاستيك آفت طبيعت است، اما بدتر از آن زباله‌هاي شيشه‌اي هستند كه زمان بيشتري براي تجزيه نياز دارند.

اين يك هشدار جدي است! اكوسيستم زمين در حال دگرگوني است. توليد گازهاي گلخانه‌اي چندي است كه زنگ خطر را به صدا درآورده است.

فكرش را هم نكنيد كه دوباره تمام تقصير را متوجه مسوولان كنيد هر چند آنها مسووليت دارند كه براي رفع اين مشكل چاره‌اي اساسي و عملي بينديشند، اما پاي همه در اين بحران گير است؛ بحراني كه دامنگير نسل‌هاي آينده نيز مي‌شود. تعجب كرديد! كمي به اطراف خود نگاه كنيد؛ روزنامه باطله، قوطي‌هاي كنسرو و شيشه‌هاي مربا، انواع پلاستيك و فلز، پس‌مانده‌هاي غذايي و… شايد به نظر شما چيز زياد يا مهمي نباشد اما بهتر است بدانيد براساس آمار اعلام شده از سوي شهرداري، سرانه توليد زباله هر شهروند پايتخت‌نشين 800 تا 850 گرم در روز است، سرانه توليد زباله هر ايراني هم به طور ميانگين 600 تا 650 گرم در روز عنوان شده كه البته اين رقم بسيار بيشتر از استانداردهاي جهاني است.

تنها در كلانشهر تهران سالانه 5‌/‌2 ميليون تن زباله خشك توليد مي‌شود. تازه داستان شكل درام به خود مي‌گيرد. هر تن زباله علاوه بر توليد 400 تا 600 ليتر شيرابه، حدود 400 مترمكعب گاز گلخانه‌اي دي‌اكسيدكربن نيز از خود متصاعد مي‌كند. پديده‌اي كه حيات زمين را در معرض نيستي قرار داده است.

نيم‌نگاهي به آمار

مصرف بيشتر، زباله بيشتر به دنبال دارد… براي ورود به موضوع و روشن شدن آن، نگاهي به چند آمار مي‌اندازيم. براي توليد هر تن كاغذ باطله بايد 15 اصله درخت 50 ساله قطع شود. اما اگر هر فرد در طول سال تمام كاغذهاي ناخواسته خود را به منظور بازيافت جمع‌آوري كند، 5‌/‌1 اصله درخت را از تيشه تبر نجات خواهد داد. چنانچه همه افراد كشور اين كار را انجام دهند، مجموع كل آن به 100 ميليون اصله درخت در سال مي‌رسد. كاغذ بازيافت ‌شده مي‌تواند به سهولت و بدون افت كيفيت، جانشين كاغذ تازه شود. جالب است بدانيد همين روزنامه‌اي كه شما آن را مطالعه مي‌كنيد از كاغذهاي بازيافتي است.

گفته مي‌شود 500 سال و حتي بيشتر زمان نياز است تا كيسه‌هاي نايلوني تجزيه شوند. در حقيقت پلاستيك آفت طبيعت است، اما بدتر از آن زباله‌هاي شيشه‌اي هستند كه زمان بيشتري براي تجزيه نياز دارند. با تمام اين تفاسير، تنها بازيافت 30 درصد زباله خشك در تهران، 357 ميليارد ريال ارزش دارد. شما با اين مقدار پول چه كارهايي مي‌توانيد انجام دهيد؟ لطفا از همين حالا به فكر جدا كردن زباله‌هاي تر و خشك باشيد.

چه بايد كرد؟

پاسخ ساده است؛ كافي است پيش از آن كه انواع زباله تر و خشك مانند كاغذ، پلاستيك، ضايعات ميوه و غذا و… را با هم در يك كيسه بريزيم، آنها را به دو بخش تر و خشك تفكيك كنيم. در ايران جمع‌آوري زباله‌هاي شهري به عهده معاونت خدمات شهري شهرداري‌هاست. مسوولان گرچه به صورت مداوم از مردم مي‌خواهند راس ساعت 21 زباله‌هاي خود را بيرون از خانه و در سطل‌هاي مخصوص قرار دهند، اما چهره شهر روايت از چيز ديگري دارد.

كشور آمريكا در اين زمينه تجربه موفقيت‌آميزي دارد؛ دانشگاه واشنگتن پس از مطالعاتي كه انجام داد دريافت محتويات يك سطل در اين دانشگاه تا 61 درصد قابل بازيافت است. آنها با يك راه‌حل پيشرفته در قالب سطل‌هاي زباله هوشمند كه با انرژي خورشيدي تغذيه مي‌شوند، موفق شدند زباله‌ها را جمع كرده و به 2 گروه قابل بازيافت و قابل كمپوست تقسيم كرده و با استفاده از يك شبكه بي‌سيم، زمان خالي‌كردن آنها را به بخش مربوط اطلاع دهند. در بلژيك نيز شهروندان ملزم هستند شيشه، فرآورده‌هاي كاغذي، فرآورده‌هاي پلاستيكي، فرآورده‌هاي فلزي و زباله‌هاي معمولي خود را به‌صورت جداگانه و براساس يك جدول زماني بيرون از خانه قرار دهند.

البته مسوولان شهرداري تلاش زيادي كردند تا مردم به طرح تفكيك زباله از مبدا يعني همان مكان توليد زباله، اهتمام بيشتري بورزند، اما بندرت اتفاق مي‌افتد كه افراد اقدام به تفكيك زباله‌هاي خود كنند. در كنار اين موضوع، برخي افراد به صورت غير مجاز اقدام به جمع‌آوري و تفكيك غيربهداشتي زباله از مخازن شهر مي‌كنند.

نكته: با اجراي طرح تفكيك زباله از مبدا قرار دادن زباله‌ها راس ساعت معين، تغيير الگوي مصرف، تغيير الگوي خريد و كاهش مصرف مواد پلاستيكي به سوي داشتن زمين پاك پيش برويم

پيشترها باور بر اين بود كه ساده‌ترين راه براي رهايي از زباله، دفن آن است اما زمان زيادي از اين موضوع نگذشت كه روش‌هاي علمي‌تري جايگزين آن شد. يكي از روش‌هاي دفع زباله كمپوست كردن است. كمپوست تركيبي از ضايعات مواد خوراكي و زباله‌هايي است كه از طريق تجزيه هوازي به خاك سياه و سفيد غني دگرگون شده است. فرآيند كمپوست بسيار ساده است و توسط افراد با تجربه در خانه‌هاي خود، كشاورزان در زمين‌هاي كشاورزي و به شكل صنعتي نيز انجام مي‌شود. اما اين روش بيشتر براي زباله‌هاي تر كاربرد دارد در حالي كه بخش قابل توجهي از زباله‌ها را مواد پلاستيكي تشكيل مي‌دهند. بازيافت پلاستيك روش ويژه‌اي دارد. به اين ترتيب كه ابتدا پلاستيك را از ديگر مواد زباله جدا مي‌كنند، خرد مي‌كنند و مي‌شويند. بعد آنها را در مخازن شناورسازي مي‌ريزند تا پلاستيك‌هاي سنگين‌تر از سبك‌ها جدا شوند. سپس آنها را خشك و ذوب مي‌كنند. بعد از اين مراحل بايد پلاستيك‌ها را با توجه به مورد مصرف، صاف كرده و به روش‌هاي ويژه‌اي به يك شكل و ساختار درآورد. البته اين را هم بايد اضافه كرد كه انجام اين روند نياز به هزينه زيادي دارد و در همه شهرهاي ايران چنين امكاني وجود ندارد.

تجربه ديگر كشورها

۵۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح، مسوولان شهر آتن از زباله به عنوان يك مشكل ياد كردند؛ اين در حالي است كه با گذشت بيش از 2500 سال از آن تاريخ، اين كشور همچنان با بحران زباله روبه‌رو است. نزديك به يك پنجم زباله‌هاي توليد شده در اين كشور پلاستيك هستند كه تنها يك درصد آن بازيافت مي‌شود. به اعتراف مسوولان يونان، اين كشور در بحث بازيافت زباله 15 سال عقب‌تر از ساير كشورهاي اتحاديه اروپاست، اما يونان تنها كشوري نيست كه با اين بحران دست به گريبان است چون برخي ديگر از كشورهاي توسعه‌يافته هم در خصوص زباله و بازيافت آن چندان وضع خوبي ندارند. به طور مثال در انگليس هر چند 60 درصد زباله‌هاي خانگي قابل بازيافت يا تغيير كاربري است اما تنها حدود 17 درصد بازيافت مي‌شود.

اما كمي آن طرف‌تر وضعيت به كلي متفاوت مي‌شود. سوئيس تجهيزات بازيافت زباله مدرن و پيشرفته‌اي دارد. در اين كشور مردم فراگرفته‌اند كه شيشه و كاغذ ـ حتي از نوع قبض‌هاي تلفني ـ را دور نريزند. در بيشتر مكان‌هاي عمومي سطل‌هاي مجزايي براي بطري‌هايي با شيشه سبز و قهوه‌اي وجود دارد. آلومينيوم و حلبي به مخازن محلي انتقال داده مي‌شود و باتري‌ها به سوپرماركت‌ها تحويل داده خواهد شد. براي ديگر انواع زباله هم تدابير كاربردي انديشيده شده است. آنها درصد بالايي از زباله‌هاي خود را بازيافت و روانه چرخه مصرف مي‌كنند. «زباله به مثابه يك منبع» اين استراتژي كشور دانمارك در برابر زباله است. سياستي كه باعث شده است از دانمارك به عنوان سبزترين كشور دنيا نام برده شود. جالب‌تر اين كه حدود يك درصد از جمعيت اين كشور كم جمعيت در كار تجارت جمع‌آوري زباله فعاليت دارند. آنها درصد قابل توجهي از زباله‌هاي خود را براي بازيافت داخل كشور و بخش ديگري را به ديگر كشورها صادر مي‌كنند. دولت، سياست‌هاي تشويقي فراواني براي صنايعي كه زباله كمتري توليد كنند در نظر گرفته است.

اما در اين ميان، كشور آلمان خود را قهرمان محيط‌زيست در جهان مي‌داند. 90 درصد آلماني‌ها با علاقه‌مندي به تفكيك زباله‌ها در آپارتمان‌هاي خود اقدام مي‌كنند. آنها در خانه‌هايشان 5 سطل با 5 رنگ مختلف براي زباله دارند. رنگ زرد براي بسته‌بندي‌ها، آبي براي كاغذ و مقواي نازك و… آنها براساس قانون بايد برخي زباله‌ها همچون باتري و مواد شيميايي را به مراكز بازيافت تحويل دهند در غير اين صورت مرتكب جرم شده‌اند. ايتاليا نيز در چند سال اخير با تصويب قوانين سختگيرانه‌اي تلاش كرده است بحران زباله را مديريت كند. به طور مثال در شهر رم، چنانچه شهروندان در مناطقي كه تا شعاع 500 متري آنها سطل بازيافت وجود داشته باشد و آنها زباله خود را تفكيك و در آنجا قرار ندهند، 619 يورو جريمه خواهند شد. زباله در بلژيك سرنوشت بهتري نسبت به ساير كشورهاي دنيا دارد. در اين كشور ۹۲ درصد از زباله‌هاي شهروندان بازيافت و به چرخه مصرف بازگردانده مي‌شود. در حال حاضر با توجه به اهميت اقتصادي زباله، از آن به عنوان طلاي كثيف ياد مي‌شود.

مسووليت شركت‌ها و مسووليت شهروندان

هنگامي كه موضوع تهديد زمين توسط گازهاي گلخانه‌اي جدي شد دولت‌ها و مديران شهري براي كنترل آن اقدام به تصويب قوانين سختگيرانه و الزام‌آوري كردند كه بخش قابل‌توجهي از آن متوجه آن دسته از شركت‌هاي بزرگ توليدي مي‌شد كه توليد‌هاي آنان در تقابل با محيط زيست قرار داشت. واكنش و مقابله شركت‌هاي مزبور نسبت به اين قوانين امري طبيعي بود.

اما آنها به مرور دريافتند در اين فرآيند خود نيز متضرر مي‌شوند. توليدكنندگان با اتخاذ راهكارهاي جديد درصدد مصالحه و آشتي با طبيعت برآمدند. به طور مثال طراحي لپ‌تاپ كاغذي يكبار مصرف از ابداعات كشور كره جنوبي بود؛ لپ‌تاپ‌هايي كه از كاغذهاي بازيافتي خام يا پالپ (نسج نرمي از خمير مواد) در تمام لايه‌هاي بسته‌بندي شده، ساخته شده اند. طراحي‌اي كه در كمال ظرافت و دقت انجام و ارائه شده است. يك شركت سوئدي اقدام به ساخت دوربين‌هاي يكبار مصرف ديجيتال كرد و آن را به صورت رايگان در اختيار مردم قرار داد. اين نوع كارها در سطح قابل قبولي در كشورهاي توسعه يافته در حال انجام است اما جاي آن را در ايران بايد نقطه‌چين گذاشت.

شهروندان هم مسوولند و بايد به طرح تفكيك زباله از مبدا، قرار دادن زباله در راس ساعت معين شده، تغيير الگوي مصرف، تغيير الگوي خريد، كاهش مصرف مواد پلاستيكي و وسايلي كه در طبيعت سخت تجزيه مي‌شوند و درنهايت توليد زباله كمتر، توجه بيشتري داشته باشند. پيش به سوي زمين پاك.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک