نفوذ جریان اقتصادی ناسالم در کتابخانه ملی

فارس: معاون سابق پشتیبانی، حقوقی و استان‌های کتابخانه ملی گفت: متاسفانه
برخی نزدیکان آقای صلاحی سابقه گولد کوئیستی دارند و 2 ماه در بازداشت
وزارت اطلاعات، به صلاحی گفتم چرا اجازه می‌دهید در امور این سازمان دخالت
کنند.
 
روز گذشته خبر برکناری برکناری سیدحسین محمدی، معاون سابق
پشتیبانی، حقوقی و استان‌های کتابخانه ملی ایران از کتابخانه ملی ایران
منتشر شد که در وهله اول امری عادی به نظر می‌رسد و از اختیارات رئیس
کتابخانه ملی ایران نیز هست.
 
اما آنچه جالب توجه بود برکناری
سیدامیر افضلی مسئول اداره بازرسی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران یک
ماه قبل بود که ظاهرا به دلیل برخی انتقادها از شیوه مدیریتی در این سازمان
و نیز برخی انتصابات شبهه‌دار و غیرموجه توسط یکی از نزدیکان رئیس
کتابخانه ملی ایران از پست خود برکنار شده است.
 
این مسئله
بهانه‌‌ای شد تا با سیدحسین محمدی، معاون برکنار شده کتابخانه ملی ایران
پیرامون مسائل اتفاق افتاده درباره کتابخانه به گفت‌وگو کردیم تا بیشتر از
برخی مسائل رخ‌داده و پشت‌پرده‌های مدیریت این مجموعه آگاه شویم.
 
* دخالت‌های برادر اسحاق صلاحی موجب برکناری برخی از معاونت‌ها شد
 
دلیل برکناری شما از این سمت چه بوده است؟
 
چندی
قبل من تذکراتی را بابت دخالت‌های برادر رئیس کتابخانه ملی ایران در
مدیریت مجموعه به آقای صلاحی دادم که متاسفانه توجهی به آن نشد. برادر وی
یک دولت سایه در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران تشکیل داد و افرادی را
عزل و نصب می‌کرد. به رئیس کتابخانه ملی گفتیم اگر برادرشان «حسن صلاحی»
مسئولیتی دارند به ما اعلام کنند و اگر ندارد چرا این دخالت‌ها را انجام
می‌دهند که گفتند که بنده از مشاوره برادرم استفاده می‌کنم در صورتی که
اخوی آقای صلاحی به کار مشاوره نمی‌پردازد و رسماً به کار سازمان دخالت
می‌کند.
 
اما صلاحی رئیس کتابخانه ملی این تذکرات را برنتافت.
«سیدامیر افضلی» مسئول اداره بازرسی سازمان اسناد و نهاد کتابخانه ملی
ایران نیز که ماه گذشته در رابطه با این موضوع عزل شد تذکری به آقای صلاحی
داد که او را نیز عزل کردند و به بنده گفتند اگر هم شما ادامه دهید و
درباره اخوی بنده سخن بگوئید شما را هم عزل می‌کنم.
 
* حکم پایان ماموریت بنده در کتابخانه ملی ایران تا پایان تیرماه است
 
چه زمان متوجه برکناری از این پست شدید؟
 
دیروز
از راه شمال به تهران می‌آمدم که آقای صلاحی با بنده تماس گرفتند و گفتند
«بنده نمی‌توانم با شما روبه‌رو شوم به دلیل اینکه نان و نمک شما را خوردم و
با شما رفیق بودم». حکم پایانی کار بنده در کتابخانه ملی ایران تا پایان
تیرماه است اما آقای صلاحی امروز را پایان حکم کاری بنده اعلام کردند و
بنده به ایشان گفتم که امروز آمادگی دارم که جلسه تودیع و معارفه بگذارند
که گفتند بنده نمی‌توانم با شما روبه‌رو شده و شما را از نزدیک ببینم.
 
* استفاده رئیس کتابخانه ملی از مشاوری که سابقه حضور در جریان‌های اقتصادی ناسالم
 
متاسفانه
برخی از نزدیکان آقای صلاحی سابقه گولد کوئیستی دارند و 2 ماه در بازداشت
وزارت اطلاعات بوده به آقای صلاحی گفتم که ایشان میلیارها تومان
کلاه‌برداری کرده و شما با شخصیت او به خوبی آشنا هستید چرا اجازه می‌دهید
در امور این سازمان دخالت کنند و نیروهایی را برای کتابخانه ملی ایران
می‌آورد که نه در جریان احمدی‌نژاد و حتی نظام هم نیستند و وقتی مورد تذکر
قرار دادیم او نیز این موارد را نپذیرفت. به آقای صلاحی گفتم که بنده
جانباز این مملکت هستیم و برای این مملکت و دولت خون و دل خوردیم شما در هر
صورت راهی را نروید که برخلاف این امور باشد.
 
آنها سازمان را
پاشیدند، و در این سازمان حالت پلیسی ایجاد کردند که آن سرش ناپیدا است
یعنی همه افراد را همانند جاسوس می‌بینند و به آقای صلاحی گفتم چرا شما
اینگونه تفکر دارید و او نیز به بنده گفت که چرا با ما همراهی نمی‌کنید و
بنده گفتم چه همکاری‌ای، وقتی شخصی کار خود را انجام می‌دهد و شما می‌گوئید
که او جاسوس بوده و برای جاهای دیگر جاسوسی می‌کند؛ بنده هیچ دیدگاهی نسبت
به این موضوعات ندارم اما آقای صلاحی به این حرف‌ها توجهی نداشت.
 
* انتصاب مدیرکل بدون اطلاع معاون کتابخانه ملی!
 
آقای حبیب‌الله عظیمی معاون کتابخانه ملی هستند آیا آقای صلاحی برای تودیع و معارفه‌ها از ایشان نظرخواهی نمی‌کنند؟
 
نه؛
اصلاً آقای صلاحی هیچ کس را در این باره در جریان قرار نمی‌دهند به طور
مثال در حوزه معاونت پشتیبانی که بنده معاون این بخش بودم 4 نفر نیرو به
عنوان مدیرکل آورده بدون آنکه از بنده مشورتی بگیرند و وقتی جویا می‌شوم؛
می‌گویند: اینها جزو اعضای ستاد انتخاباتی بنده در مجلس بوده‌اند در صورتی
که این افراد از نوشهر و منطقه محل تولید آقای صلاحی به این کتابخانه معرفی
شده‌اند؛ در صورتی که نیروهای مذهبی و متدین در تهران و جاهای دیگر بسیار
هستند و وقتی مجدد بیان کردم او گفت که شما نیازی نیست که مخالفت کنید.