نهال هایی که حال شهرمان را خوب می کند
اگرچه سنمان کم بود ، اما سال هایی که هر روزش با یک "شهید" شب می شد را خوب به خاطر داریم ، آن موقع کری خوانی ما با بچه های هم سن و سالمان روی تعداد شهدای کوچه هایمان بود ... جنگ که تمام شد کمی بزرگ تر شدیم و دلتنگ آن روزها ، و چه خوب بود که شهدایی که پیکرهایشان در سال های نبرد جا مانده بود هم چنان گروه گروه می آمدند و باز فضای شهرمان را عطر آگین می کردند ، حالا که فکر می کنم ، می فهمم دلیل خوب بودن آن روزهای احوال شهرمان را ...
عصرخبر به نقل از خط خبر: اما چه کنیم که هر چه ما و شهرمان بزرگ تر شدیم ، عطر شهدا هم کم رنگ تر گشت، گفتن از این اسطوره ها شکل رسمی یافت و یادواره ها بوی کار اداری و وظیفه ای به خود گرفت و ما غافل شدیم از این که تمام منفعت یاد یک شهید ، متوجه خود ماست . آن وقت بود که با غفلت از شهدا رفتیم دنبال هزار کار فرعی برای خوب کردن احوالمان و چه اعتراف سختی است گفتن این جمله که بی شهدا هیچ وقت حالمان خوب نشد.
• قبول کنیم این روزها شهید شدن سخت است و از شهادت ، درست سخن گفتن سخت تر ، پس باید بوسید آن دستی را که دوست داشتنی برای شهید و شهادت می نویسد ، جسورانه و متفاوت فیلم می سازد و متعالی اثر هنری خلق می کند . این یادها همه بضاعت امروزی ما برای پاس داشت شهیدان و تنها راهمان برای پراکندن عطر شهادت در فضای جامعه است ، خدا کند این بضاعت آن قدر زیاد شود که بتوانیم چشم در چشم شهدا بایستیم و سرمان پایین نباشد.• ژنتیک بهترین علم دنیا می شود وقتی مادر بهروز صبوری را از خیابان قزوین تهران به مزار فرزندش در بوشهر می رساند و خیال مادر در کنار آرامش مزار فرزند آرام می شود . ما همچنان باور داریم معمولی ترین قصه زندگی یک شهید ، زیباترین رمان دنیاست .
• و حالا در گوشه هایی از این شهرو در هفته درختکاری قرار است نهال هایی به یاد شهدا کاشته شود ، به نام اصغر وصالی و بهروز صبوری . وصالی را ابراهیم حاتمی کیا با اثرش معرفی کرد و بهروز صبوری هم وقتی اشک ها و دعاهای مادر را دید عطای گمنامی را به لقایش بخشید و رخ از پرده برکشید . کاشتن این نهال ها اگرچه یک کار نمادین است اما مایی که اثر یاد شهدا را دیده ایم، باور داریم که این نهال ها می تواند حال ما و شهرمان را خوب کند .