دو نکته مهم در مورد اکران فوتبال در سینماها
این کار در عین حال که به تقویت روح همگرایی کمک میکند، باعث تزریق شادی به جامعه هم میشود. از آنجا که کمبود شادی در جامعه ما یکی از معضلاتی است که روانشناسان اجتماعی نیز بارها بدان پرداختهاند، جای چنین اقداماتی در کشور ما بسیار خالی است.
«با آغاز مسابقات فوتبال یورو 2012، برخی سینماهای تهران آمادگی خود را
برای پخش این بازیها اعلام کردهاند و گویا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم
موافقت خود را با این امر – مشروط به کسب رضایت ناجا – اعلام کرده است.»
«با این حال، آن طور که مدير پرديس سينمايي «ملت» به ایسنا
گفته، تا کنون اداره اماکن نیروی انتظامی مجوز این کار را صادر نکرده است.
در این باره 2 نکته قابل توجه است:
1 – در بسیاری از کشورهای دنیا، رویدادهای ورزشی مهم و مورد اقبال جامعه،
مانند مسابقات فوتبال، در اماکنی مانند پارکها و از تلویزیونها و
پروژکتورهای بزرگ پخش مستقیم میشود و مردم در کنار یکدیگر به تماشا
میپردازند.
این کار در عین حال که به تقویت روح همگرایی کمک میکند، باعث تزریق شادی
به جامعه هم میشود. از آنجا که کمبود شادی در جامعه ما یکی از معضلاتی است
که روانشناسان اجتماعی نیز بارها بدان پرداختهاند، جای چنین اقداماتی در
کشور ما بسیار خالی است.
با این حال، متأسفانه میبینیم که حتی در محیط سربسته، محدود و تحت کنترلی
به نام سینما هم برای چنین اقداماتی تضییقاتی وجود دارد. اعمال چنین
محدودیتهایی ناشی از عدم توجه به نیازهای واقعی جوانان و نگاه صرفا
انضباطی به آنان است و تا این نگاه اصلاح و بروز نشود، بسیاری از مشکلات و
تضادها همچنان ادامه خواهد داشت.
2 – هیچ کس منکر زحمات و خدمات پلیس در تأمین امنیت جامعه نیست و به رغم
وجود انتقاداتی که طبیعتا میتواند وجود داشته باشد، بیانصافی است كه وجوه
خدمت رسانی این نیرو را نادیده بگیریم. با این حال، نباید نقد متین و
دلسوزانه را در قبال پلیس فراموش کنیم.
به نظر میرسد ماهیت مجوز اداره اماکن نیروی انتظامی باید حالت شکلی داشته
باشد. بدین معنا که وقتی متولیان امور فرهنگی و سینمایی کشور، اجازه اکران
مسابقات فوتبال در سینماها را دادهاند، نیروی انتظامی باید صرفا از این
امر مطلع شود و ترتیبات امنیتی آن را شکل بدهد تا برنامه در آرامش و امنیت
برگزار شود نه این که ناجا به عنوان یک نهاد انتظامی، همدوش وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی، درباره اصل قضیه اظهار نظر کند و راجع به برگزاری یا عدم
برگزاری آن هم حرف نهایی را بزند.
در اکثر موارد نيز این گونه است و مثلا اگر قرار است یک راهپیمایی اعلام
شده از سوی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی انجام شود، به ناجا خبر میدهند
که امنیت را برقرار کند و معنای این خبر دادن هم این نیست که آیا اجازه
راهپیمایی میدهید با خیر؟!
بنابر این به نظر میرسد در مواردی از اين قبیل، نیروی انتظامی باید به
وظیفه ذاتی خود در حفظ امنیت و برخورد با خاطیان احتمالی اکتفا کند و درگیر
مسائلی نشود که باعث جلب انتقادها به خود شود.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز نباید برای ارائه مجوز نمایش ، توپ را به
زمین ناجا بیندازد و شرط اکران فوتبال در سینماها را جلب رضایت نیروی
انتظامی بداند و بدین سان از خود سلب مسوولیت کند. قرار نیست برای فرار از
پاسخگو بودن، همه چیز و همه کس را به پلیس حواله کنند!»