آیا معافیت مالیاتی درآمد 12 میلیون تومان در سال مهندسی شده است؟
برای مثال اگر یک خودرو 100 میلیون تومان ارزش داشته باشد فرد باید 120 درصد هم مالیات بدهد و خودرو برای آن 220 میلیون تومان تمام می شود. چرا این مالیات 120 درصدی 240 یا حتی 300 درصد نشود تا به جای اینکه اقشار ضعیف و کارمندان مالیات بدهند ثروتمندان و صاحبان مال و مکنت نپردازند.
مالیات (خراج) پرداختی الزامی و بلاعوض جهت جایگزینی امکانات و بهبود منافع و جایگزینی امکانات ملی فراهم می شود. اساس مالیات کمک به استقلال کشور و منافع ملی و جایگزینی درآمد ملی داخلی به جای منابع ملی است. یعنی به جای استفاده بی رویه جهت صادرات نفت و گاز و منابع ارزشمند ملی ، مالیات جایگزین شود . البته مکانیسم دریافت مالیات بسیار پیچیده و بعضا ناعادلانه است. امروزه مالیات بر درآمد بر مشاغل آزاد، کسبه ، اصناف، صاحبان املاک (فئودال ها) و … بسته می شود. اما برخی از آن ها با روش ها و چاره جویی های مختلف از زیر بار مالیات شانه خالی می کنند . ظلمی که در اینجا می شود قطعا به قشر زحمت کش کارمند است. زیرا مالیات به صورت کاملا نقدی از فیش حقوقشان برداشت و کسر می شود و این خود علاوه بر فشار مضاعف مالی ظلمی دو چندان به این قشر زحمت کش است. یعنی همیشه در فیش حقوقی کارمندان مبلغ a ریال بسته به درآمدشان دریافت می شود که خود جای بحث و مداقه بیشتر را دارد.
به گزارش خبرنگار عصر خبر، امسال بر اساس برآوردهای لازم باید کسب درآمد دولت از طریق مالیات از 45 هزار میلیارد تومان به 55 هزار میلیارد تومان برسد که جهت رسیدن به این هدف اقشار مختلف در سیبل قرار دارند. امسال همچنین تصمیم گرفته شده که هرکس سالیانه درآمد 12 میلیون تومان در سال را داشته باشد چه در شهر و چه در روستا معاف از مالیات است. آیا این استراتژی صحیح است؟ جواب قطعا منفی است ، زیرا کسی که در شهر زندگی می کند هزینه های جانبی بیشتری دارد تا کسی که در شهر زندگی نمی کند.
دوباره به جمله قبل برگردیم حقوق سالیانه 12 میلیون تومان مساوی است با معافیت از پرداخت مالیات و حقوق سالیانه 12 میلیون تومان یعنی ماهی 1 میلیون تومان. فرض کنید که یک فرد در شهر زندگی می کند ، زندگی و معیشت شهری دارای دغدغه ها و هزینه های مربوط به خود است. مثلا اگر 1 میلیون ماهی حقوق داری بین 200 تا 500 هزار تومان اجاره می دهی (البته در حالت خوشبینانه و پول رهن مناسب)، بین 60 تا 150 هزار تومان هزینه بنزین ماشین خواهی داشت (البته بسته به اینکه پر مصرف باشی یا کم مصرف و اینکه به فرض تقريبا محال بنزین لیتری 700 تومان در سال جاري تغییری نکند. ضمنا اگر به فرض خودرو شخصی نداشته باشی یا به هر دلیل نخواهی از آن استفاده کنی ماهانه بین 40 تا 100 هزار تومان هزینه حمل و نقل عمومی را داریم یعنی اگر اتوبوس کرایه ی 400 تا 600 تومانی خود را تغییر ندهد و بلیط تک سفره مترو 500 تومان باشد و بلیط دو سفره 800 تومان تخمین عدد بالا طبیعی به نظر می رسد) ، باید کالاهای اساسی مثل برنج ، روغن، گوشت، رب، تخم مرغ، تن ماهی، مرغ، شکر، قند ، نان و شیر و کره و اقلام دیگر را با قیمت بالاتری نسبت به روستا تهیه کند (حال آنکه کشاورزان در روستا در برخی محصولات از اقتصاد معیشتی تبعیت می کنند و خود آن را تولید می کنند مثل نان، کره، شیر و تخم مرغ) ، هزینه آب و برق و گاز و تلفن بیشتری را نسبت به روستا باید پرداخت کنند وبرخی هزینه ها مثل شارژ خانه، مالیات و عوارض شهرداری و امثالهم را ندارند. یک حساب سرانگشتی که می کنید می بینید نه تنها در آخر ماه برای یک خانوار شهری چیزی پس انداز نمی ماند بلکه کسری بودجه هم می آورند.
اما در روستا فرد برخی هزینه های اضافی مثل هزینه های درون شهری، هزینه های بالای بنزین، هزینه شارژ خانه و … را ندارند. اما قطعا عدد معافی مالیاتی درآمد سالانه 2 میلیون تومان خیلی منطقی نیست. ضمنا با تورم بیش از 30 درصدی مواجه هستیم یعنی افزایش تدریجی کالاها و خدمات . شاید اگر این عدد سالانه 25 میلیون تومان بود منطقی تر بود حال آنکه نرخ تورم و میزان افزایش حقوق کارمندان همسان نیست و یقینا این قشر متوسط رو به ضعیف جامعه زیر بار تورم و فشار مالیاتی له می شوند . به جای بستن مالیات بر کارمندان جهت گیری دریافت مالیاتی به سمت وارد کنندگان خودروهای لوکس و و کالاهای تجملی کم اهمیت که جز مرفهین بی درد اقشار دیگر جامعه با آن سرو کار ندارند برویم.
یعنی جهت تحقق مالیات 55 هزار میلیارد تومانی جهت گیری مالیات را از کارگران، کارمندان، حقوق بگیران و اقشار ضعیف جامعه به سمت اقشار ثروتمند و مرفهین بی درد سوق دهیم. مثلا اکنون بیک خودرو وارداتی 120 درصد تعرفه و مالیات می گیرد و وارد کشور می شود . به گزارش عصر خبر، برای مثال اگر یک خودرو 100 میلیون تومان ارزش داشته باشد فرد باید 120 درصد هم مالیات بدهد و خودرو برای آن 220 میلیون تومان تمام می شود. چرا این مالیات 120 درصدی 240 یا حتی 300 درصد نشود تا به جای اینکه اقشار ضعیف و کارمندان مالیات بدهند ثروتمندان و صاحبان مال و مکنت نپردازند.
اساس و پایه مالیات باید کمک به قشر آسیب پذیر و توسعه کشور با تاکید بر کنترل صادرات منابع پر ارزش باشند و این قطعا مناسبتر و بهتر خواهد بود. البته این تنها یک مورد از ده ها و مورد کسب مالیات از چرخه ثروتمندان اقتصادی است تا عدالت رعایت شود و باید به موارد دیگر واردات بی اهمیت نیز تعمیم یابد