بازديد سر زده وزير كار از يك شركت خودروسازي
محمدجواد نیز کارگر دیگری است که با تاکید بر اینکه از وزیر انتظار داریم با وجود اینکه خودش کارگری کرده درد کارگر را درک کند، از قرارداد ۲ ماه و ۳ماه در محل کارش ناراحت است و بیان میکند: ۱۵ سال است در پارس خودرو به صورت قرار داد موقت فعالیت میکنم. همواره نگرانی از امنیت شغلی و حقوق داشتهام. کارگر تا زمانی که امنیت کاری ندارد نمی تواند با آرامش به کارش برسد.
عصر خبر: نداشتن مسکن، پوشش ناقص قانون مشاغل سخت و زیان آور، تحمیل قراردادهای موقت، و عدم تخصیص حق اولاد برای فرزند سوم تنها بخشی از قصه پرغصه جامعه کارگری کشور است که در بازدید وزیر کار از چند مجتمع کارگری سر باز کرد.
به گزارش افکارنیوز،کارگران را به واسطه کارشان میتوان شاهرگ نظامهای اقتصادی دنیا تلقی کرد و در سدههای اخیر کارگران منشا تحولات عظیم و گسترده در تمام ابعاد در سطح جهان و در تمام عرصهها به خصوص سیاسی و اقتصادی بودند وهفته کار و کارگر تنها بهانهای است تا از این قشر زحمت کش تجلیل شود. از قشری که تلاش آنها موجب ساختن فرداهاست، چگونه می توان از کارگر و بازوان فعال او تجلیل کرد؟
۱۱ اردیبهشت روزی است که به نام کارگر نامگذاری شده است تا به این وسیله اهمیت کار تبیین گردد و نقش کارگران در به حرکت درآوردن چرخهای اقتصاد کشور نمایانده شود. آیا به راستی تنها با نامگذاری یک روز ارزش کارگر مشخص می شود؟ این اقدام اگرچه لازم و مفید است و ارزش کار و مقام کارگر را گرامی میدارد، اما نباید از نظر دور داشت که اینگونه بزرگداشتها نمیتواند جایگاه کار را آنطور که در اسلام سفارش شده ارج نهد.
اما علی ربیعی، وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی در اولین روزهای هفته کارگر به منظور اهمیت دادن به مشکلات این قشر با بازدیدی از اداره کل غرب تهران بزرگ شعبه ۱۷ تامین اجتماعی، درمانگاه آزادی و همچنین کارخانه پارس خودرو از نزدیک در جریان مشکلات قرار گرفت.
*از درخواست برای جدا کردن گیشه بازنشستگان تا زیاد بودن حق بیمه زنان خانهدار
ساعت ۸صبح، کیلومتر ۲ جاده کرج ، مقابل شهرک اکباتان اداره کل تامین اجتماعی غرب تهران بزرگ ،شعبه ۱۷ تهران. علی ربیعی سرزده وارد این شعبه شد. این اداره کل مانند سایر ادارههای تامین اجتماعی لحظه به لحظه شلوغ تر می شد . وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی با حضور در میان جمعیت به درد و دلهای مردم گوش داد. خیلی از مردم او را میشناختند و آن ها هم که نمی شناختند از آن ها که می شناختند پرسیدند و به محض اینکه فهمیدند وزیر کار برای شنیدن صحبتهای مردم آمده است برخی با ناامیدی میگفتند محال است مشکلات تامین اجتماعی برطرف شود و عدهای دیگر بیان میکردند ما دردهایمان را میگوییم اما امیدواریم گوش شنوایی هم باشد. طولی نکشید که حلقه جمعیت دورربیعی تاشعاعی طولانی پر شد.
قرارشد هرکس مشکلی دارد بیاید و حرف بزند . پیرمردی رنگ پریده که از راه دورآمده بود می کوشید حرف بزند و از نبود شعبه ، درمانگاه و بانک در نزدیکی های محل زندگی اش گلایه کرد.
وی تاکید داشت که در این شعبه دستگاهخودپرداز وجود ندارد و مسئولان این حوزه از من درخواست دارند مبلغ واریزی را باید از طریق دستگاه خود پرداز واریز کنم.
مرد میانسال دیگری که دستانش میلرزید از وزیر درخواست کرد که دستور بدهد به منظور تسهیل کار بازنشستگان در شعبه، گیشه بازنشسته ها از جوان ها جدا شود .
در این میان مردی با ناراحتی گلایه از سیستم نوبتدهی بیمارستان تامین اجتماعی میلاد داشت. گویی مدتها بود که در انتظار نوبتدهی قرار داشت.
اما در این میان زنی خانه دار از بالا بودن حق بیمه زنان خانه دار که ۷۵ هزار و ۵۰۰ تومان ماهیانه است برای وزیر شکایت آورد و گفت این رقم برایم سنگین است تدبیری کنید.
*ساماندهی سیستم نظام ارجاع تامین اجتماعی
اما وزیر در پاسخ به مردی که با گلایه از سیستم نوبتدهی بیمارستان میلاد مینالید خبر از راهاندازی نظام ارجاع در تامین اجتماعی داد و اینکه اگر روند وقت گرفتن از طریق این نظام انجام شود در این زمینه مشکلات کمتری پیش می آید . او توضیح داد که ۸۰ درصد از تخت های بیمارستان میلاد را بیمه شدگان تامین اجتماعی مورد استفاده قرارداده اند اما تقاضای رفتن به این بیمارستان هم خیلی زیاد است . درصورتی که الان بیمارستان فیاض بخش هم دارای امکانات خوبی است و عملیات اجرایی احداث بخش جدیدی از بیمارستان آغاز شده و تا ۲۰ درصد هم پیشرفت داشته ، همین طور تلاش می کنیم با برنامه ریزی دقیق ، نظام ارجاع به درستی انجام شود و افراد کمتر به مشکل برخور کنند.
در این میان مردی مسن با اطمینان وزیر کار را مخاطب قرار داد و گفت: ما جوابی نمی گیریم. مطمئنیم هر چقدر هم بگوییم کسی کاری برای ما نمی کند.
در لحظه های پایانی بازدید بود که ربیعی کنار پیرمردی که در باغچه نیم دایره محوطه شعبه نشسته بود،نشست و گفت: من ربیعی هستم ،وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی ؛ پدرجان اگرمشکلی دارید بگویید امروز آمده ام که حرف های شما را بشنوم . پیرمردرنگ پریده کوشید حرفی بزند. پیرمرد بخشی از مشکلات خود مبنی بر عدم تکریم ارباب رجوع در سیستم را مطرح کرد و از وزیر خواست تا به این موضوعات رسیدگی و شرایط را برای بازنشستگان بهبود دهد.
اما در همین میان مردی دیگر به عنوان آخرین نفری که در این درد و دل شرکت می کرد از دشواری های یافتن شغل برای فرزند معلولش به وزیر کار گفت و اینکه آماده است تعاونی ای برای اشتغال افراد عقب مانده ذهنی و جسمی ایجاد کند .
وزیر هم از این ایده استقبال کرد و گفت : امسال در سازمان بهزیستی منابع مالی برای این کار در نظرگرفته شده و خود من هم این موضوع را دنبال می کنم و باید به این نوع شغل ها به عنوان شغل های اجتماعی نگاه کنیم نه شغلی که جنبه اقتصادی دارد .
اتومبیل وزیر از شعبه ۱۷ تامین اجتماعی تهران بزرگ دور شد و در مقابل کارخانه پارس خودرو توقف کرد .
* زنده شدن خاطرات ۳۸سال قبل
فلش بک به ۳۸سال قبل. سال ۵۵ بود که علی ربیعی ۲۱ سال بیشتر نداشت و کارگر یکی از بخشهای پارسخودرو بود. شاید آن زمان فکر نمی کرد روزی وزیر وزارتخانه ای شود که نگاه هزاران کارگر برای حل مشکلاتشان به دستان اوست.
سوله ای آبی رنگ که فضای کارخانه خودرو سازی بود. بدون شک فلش بکی به ۳۸سال قبل و فعالیت ربیعی در آن کارخانه بود. درکنج دیوارهای سیمانی خاموش گویی لحظه ای زمان متوقف شد و این خاطرات بودند که برای کارگری قدیمی که حالا خود وزیر کار شده بود فریاد می کشیدند .
به محض ورود از ماشین با حسی که به نظرم شیرین بود گفت: باید بعد از چهل سال به محل کار سابقت برگردی تا بدانی یادآوری خاطرات دور چه لذتی دارد.
کارگران با لباسهای یک رنگ طوسی به استقبال وزیر آمدند و برای صحبت پیش وزیر از هم سبقت میگرفتند شاید علت این استقبال چیزی جز تنگ شدن آستانه تحمل آنها از مشکلاتشان نباشد.
ربیعی را به سالن رنگ بردند .جایی که در آن فعالیت کارگری کرده بود و می گفت که فرقش با آن روزها از زمین است تا آسمان. بدنه خودروها گویی روی ریل قطار حرکت می کردند و می رفتند تا خود را به دست کارگران آماده کار بسپارند . ربیعی میگفت که اینجا در چهل سال پیش جای سختی برای کارکردن بوده چرا که سقف نداشته و کمتر کسی در آن دوام می آورده است .
در همین لحظات بود که پرونده قرمز رنگ سابقه کار ربیعی را برایش آوردند. پرونده ای که خاطرات دوران کاری را برای او زنده کرد. وزیر با دیدن پرونده پرسنلی خود اشک از چشمانش جاری شد. لحظه ای سکوت کرد و گوشه چشم های خیسش را به نگاه های مهربان کارگران انداخت و گفت بفرمایید من درخدمتم .
دایره کارگران دور ربیعی این بار گسترده تر از انبوه جمعیت در تامین اجتماعی بود. یکی گفت : مسکن مهم ترین دل شوره ماست و ربیعی به او جواب داد : به عنوان وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی برای حق مسکن کارگری در دولت پیگیری می کنم که قصد داریم طرح مسکن امید را برای کارگران پیگیری کنیم.
از هیات مدیره تامین اجتماعی هم میخواهم که درمنابع بودجه ای سازمان ،کمک به ساخت مسکن کارگری گنجانده شود وامیدوارم بتوانیم با تفاهم نامه ای که با بانک مسکن امضاء می کنیم در حد توانمان در این موضوع کمک کنیم .
کارگر دیگری نیز از تعلق نگرفتن سختی کار در سالن رنگ گفت و جواب وزیر این بود که برای پیگیری این موضوع بازرس می فرستم .
کارگران یکی پس از دیگری از مشکلات ریز و درشت خود می گفتند تا شاید گوشی شنوا مشکلات آنها را حل کند.
کارگر دیگری گلایه از قانون کار بابت عدم تعلق حق اولاد به فرزند سوم شکایت داشت.وزیر از سالن رنگ دور شد و کارگران با او عکس یادگاری گرفتند.
علی, کارگر سالن رنگ کارخانه خودروسازی پارس خودرو با شکایت از نوع قرارداد کاریاش میگوید: علاوه بر اینکه سختی کار در این مجموعه به ما تعلق نمیگیرد, نوع قراردادهای کاریمان هم سه ماه سه ماه است و این باعث میشود همواره نگرانیم.
محمد کارگر دیگری است که ادعا میکند ۱۱ سال است که در پارس خودرو فعالیت میکند اما با وجود اینکه نوع کارش دائم است با وی قرار داد موقت منعقد میکنند.
محمدجواد نیز کارگر دیگری است که با تاکید بر اینکه از وزیر انتظار داریم با وجود اینکه خودش کارگری کرده درد کارگر را درک کند، از قرارداد ۲ ماه و ۳ماه در محل کارش ناراحت است و بیان میکند: ۱۵ سال است در پارس خودرو به صورت قرار داد موقت فعالیت میکنم. همواره نگرانی از امنیت شغلی و حقوق داشتهام. کارگر تا زمانی که امنیت کاری ندارد نمی تواند با آرامش به کارش برسد.
این کارگران که حتی تصور نمیکردند شاید روزی بتوانند از نزدیک با متولی روابط کار و کارگری صحبت کنند, امروز توانستند از نزدیک با ربیعی بازدید کنند به امید آنکه این بازدیدها صرفا در حد بازدید باقی نماند.
به راستی نگهداری بنگاه های کشور بر دوش کارگران سنگینی می کند و آنها هستند که چرخ های اقتصاد کشور را به گردش درمی آورند و با توقف حتی یک روز از کار این قشر زحمتکش، تولید نیز در کشور متوقف خواهد شد. این کارگران مطالبات زیادی دارند که همچنان مغفول مانده است. هنوز صدای کارگران درگوش می پیچید و امید آن میرود که ربیعی به حل مشکلات آنها اندیشه ای عمیق داشته باشد.